به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، اعلام خبر اعدام شیخ نمر اگر چه دردناک بود؛ اما چندان دور از انتظار نبود چرا که او به همراه 46 نفر دیگر در کشوری اعدام شدند که توسط یکی از فاسدترین و ستمکارترین خاندانها در تاریخ جهان اداره میشود، خاندانی که حاضر است دست به هر کاری بزند تا میلیاردها دلاری را که از مردم عربستان ربوده حفظ کرده و آن مقادیر مالی هنگفت را نه در حسابهای بانکی معتبر همچون سوئیس بلکه در شبکه مالی و مخفی حاصل از دلارهای نفتی به گردش درآورد. سردمداران آل سعود از نظامی پولی حمایت میکنند که تحت اختیار رژیم صهیونیستی است و از طریق یک کارتل مالی جنایی بر نظام پولی کشورهای غربی حکمرانی میکند.
اجرای حکم اعدام شیخ نمر توسط رژیم سعودی اعتراضات مردمی را در سراسر جهان برانگیخت. سازمان عفو بینالملل در این باره موضع گرفت و با صدور بیانیهای اعلام کرد که اقدام مقامات سعودی در اعدام 47 نفر از جمله آیتالله نمر باقر النمر با هدف تسویه حساب سیاسی صورت گرفت. این سازمان همچنین پیش از این حکم اعدام شیخ نمر را «مخوف» خوانده بود.
سیدحسن نصرالله، دبیر کل جنبش
حزبالله لبنان، اعدام شیخ نمر را قتل یک شخصیت دینی خواند. در واقع شیخ نمر
انسانی بیگناه بود که همواره از طرق مسالمتآمیز مخالفت خود را با رژیم سعودی
اعلام میکرد. اعدام او یک جنایت دهشتناک از سوی مقامات سعودی است و عواقب
ناگواری برای این رژیم در پی خواهد داشت. حامیان شیخ نمر با حذف فیزیکی وی سرکوب یا
ساکت نخواهند شد؛ چرا که آنان مورد ظلم و ستم آل سعود واقع شده و اکنون حقوق اولیه
انسانی خود را مطالبه میکنند و خواستار زندگی شرافتمندانه هستند.
اعدام شیخ نمر در حالی صورت گرفت که رژیم سعودی ماهها است که بر سر مردم بیدفاع یمن بمب میریزد و با محاصره دریایی و زمینی آنان را به سر حد گرسنگی و بیماری کشانده است.
ناظران بینالمللی بر این باورند که مادامی که خاندان رژیم سعودی از سوی مجامع سیاسی و حقوقی بینالمللی تحت فشار و مؤاخذه قرار نگیرد این رژیم به اعمال وحشیانه خود در کشتن مردم ادامه خواهد داد.
این جنایت سعودیها در رسانههای جهان به ویژه در رسانههای کشورهای غربی مورد توجه قرار نگرفت؛ گویی که اتفاق خاصی نیفتاده است.
کوین بارت، نویسنده و کارشناس سیاسی از شهر «مادیسون» آمریکا و دبیر مجله اینترنتی «Veterans Today» درباره عملکرد رسانههای آمریکا در زمینه پوشش اخبار مربوط به وضعیت داخلی عربستان میگوید: متأسفانه در ایالات متحده رسانهها حقیقت را در مورد اوضاع کنونی عربستان به طور کامل بازتاب نمیدهند. به عنوان مثال در ارتباط با خبر اعدام شیخ نمر و در کل 46 نفر رسانهها در آمریکا حتی نگفتند که سر آنان از تنشان جدا شد. در رسانههای آمریکایی اخباری از این دست فقط مختص تبلیغات بیوقفه علیه «دولت اسلامی» یا داعش است که با هدف تیره نشان دادن اسلام و برانگیختن حس نفرت علیه مسلمانان منتشر میشود.
وی با انتقاد از رسانههای آمریکایی به دلیل انعکاس گزینشی اخبار میگوید: شهروندان آمریکایی توسط رسانهها شستشوی مغزی میشوند. آنان فکر میکنند که تروریستهای داعش که در اصل ایدئولوژی افراط طلب وهابی تکفیری را از خاندان حاکم سعودی وام گرفتهاند و عاشق گردن زدن هستند، نماینده همه مسلمانانند. اما وقتی که این جنایات توسط آل سعود صورت میگیرد شهروندان آمریکایی خبری در این باره نمیشنوند. اکثریت قریب به اتفاق آمریکاییها نمیدانند که عربستان دائما تشنه گردن زدن مردم است. تمام چیزی که ما میشنویم برگرفته از شبکه تبلیغات رسانهای صهیونیسم است که میگوید این مسلمانان هستند که دست به این قبیل جنایات میزنند؛ زیرا تروریستهای «دولت اسلامی» که از سوی عربستان حمایت میشوند در هر گوشه و کناری که فرصت کنند گردن میزنند.
رسانههای غربی در گذشته نیز نسبت به مسائل جهان اسلام کم توجه بودهاند که نمونه روشن آن حمله به شیعیان نیجریه و بازداشت شیخ زکزاکی، رهبر حزب اسلامی این کشور و انتفاضه اخیر ملت فلسطین بود که زمانی که اخبار این رسانهها را مرور کنیم، میبینیم که اخبار حمله به شیعیان نیجریه و ملت فلسطین حتی در اولویتهای چهارم و پنجم این رسانهها هم نیست.
درآمد نفتی عربستان برای کشتن امثال شیخ نمر هزینه میشود
از سوی دیگر سؤالی که درباره وضعیت اقتصادی عربستان به ذهن میرسد، این است که چرا این کشور با وجود فروش 12 میلیون بشکه نفت در روز با کسری بودجه 100 میلیارد دلاری مواجه میشود؟ پاسخ به این سؤال ساده است. بخش مهمی از این درآمد نفتی در خدمت تروریستها قرار میگیرد تا برای کشتن تعداد بیشتری از انسانها هزینه شود و شیخ نمر نیز قربانی این داستان غمانگیز است.
پرسش دیگر این است که چرا آمریکا علی رغم این که عربستان به طور گسترده حقوق بشر را نقض میکند باز هم حامی حکومت این کشور است؟
کولین کاول، نویسنده و مدرس دانشگاه از «وست ویرجینیا» به این سؤال اینگونه پاسخ میدهد: به نظر من سعودیها فکر میکنند که با حذف مخالفان موفق خواهند شد هر گونه تهدید علیه فرمانروایی طولانی مدت آنان را بر عربستان از بین ببرند در صورتی که کاملا عکس این موضوع شکل میگیرد یعنی سرکوب مخالفان تنها سبب برجسته شدن نظام تحجرگونه و ضد مردم سالاری کاخ آل سعود میشود و این که این نظام به واسطه حمایت از داعش تا چه اندازه منشأ کشتارهایی است که در سوریه، عراق و دیگر کشورهای منطقه در حال جریان است. بنابراین باید در مقابل این جنایتکاران تمام عیار اقدامی صورت گیرد. باید پرسید آیا جنایات آل سعود با کمک یا همدستی آمریکا شکل میگیرد؟ اگر پاسخ مثبت است باید به نمایندگان کنگره و سناتورهای آمریکایی رجوع کرد و علت را از آنان جویا شد. سیاستمدارانی که به دموکراسی خیانت کرده و آن را به خاطر منافع فردی یا گروهی در منطقه به حراج گذاشتند نیز باید مورد بازخواست و محکومیت قرار گیرند.
کاول با اشاره به ارتباط تنگاتنگ سیاستمداران آمریکایی با کاخ آل سعود میافزاید: بدون کاخ شاهزادگان سعودی آمریکاییها با هزینه گرانتری نفت و گاز خود را خریداری میکردند. از سوی دیگر سیاستمداران آمریکا معتقدند که به منظور کنترل عربستان و دیگر شیخ نشینهای حاشیه خلیج فارس و همچنین کنترل بازار نفت در شبه جزیره عربستان به کاخ شاهزادگان سعود نیاز دارند. تصمیم گیریهای بازیگران سیاسی آمریکا در این خصوص تنها برای طبقه اجتماعی خاصی در این کشور سودمند بوده است و این طبقه خاص ترجیح میدهد تنها با قشر خاصی در عربستان معامله کند تا این که بخواهد با یک پارلمان یا مجلس دموکراتیک در این کشور مواجه شود.