حمیدرضا مقصودی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم و کارشناس مسائل اقتصادی در گفتوگو با ایکنا، درباره چرایی عدم اجرای کامل نظام اقتصادی اسلام در کشور گفت: باید تأکید کرد نظام اقتصاد اسلامی مجموعاً بر اقتصاد ایران حاکم است ولی در بخشهایی، گوشههایی از نظام قانونگذاری اقتصادی ما نتوانسته نسبت و تناسب خودش را با آموزههای اسلامی در اقتصاد به خوبی مشخص کند.
وی افزود: وقتی که نظام اسلامی در ایران پدید میآید ما شاهد حرکت به سمت کمک به مستضعفین، رفع شکاف طبقاتی، طبق فرمایش امام راحل حرکت کوخنشینان به سمت کاخنشینان و ارائه خدمات تا روستاهای دوردست را شاهد هستیم و همه اینها ناشی از آموزههای اسلامی است یا وقتی خدمات مختلف آموزشی و بهداشتی حوزه سلامت به عموم مردم ارائه میشود این ناشی از آموزههای رفاهی اسلامی است یا وقتی در ادوار مختلف ساخت مسکن در اقصینقاط کشور تا انتهای روستاها از جانب حاکمیت اتفاق میافتد این هم ناشی از آموزههای اسلام است.
این کارشناس اقتصادی تأکید کرد: وقتی بررسی میکنیم حتی در نظام پولی ما بر ارائه تسهیلات خُرد و زودبازده و رساندن آن به دست کشاورز، دامدار و تولیدکنندگان خُرد تأکید میشود همه اینها عموماً ناشی از آموزههای اسلامی است و هیچ یک از اینها ناشی از آموزههای سرمایهداری نیستند. تورم کشور ما 50 درصد است و نرخ بهره بانکی 23 درصد و وقتی اجازه نمیدهند نرخ بهره مطابق با نظریات اقتصاد کلاسیک تا 50 درصد افزایش پیدا کند این هم ناشی از آموزههای اقتصاد اسلامی است، در هیچ کشوری نرخ بهره واقعی منفی 27 درصد نیست.
مقصودی با اشاره به توسعه نابازارهای اقتصادی در جمهوری اسلامی گفت: نابازارهایی مثل محرم، اربعین یا راهپیماییها در جمهوری اسلامی رشد داشتهاند و همه اینها نابازارهایی هستند که از مردم و جامعه رفع نیاز میکنند. مثلاً وقتی راهپیمایی 10 کیلومتری غدیر اتفاق میافتد این یک رویداد اقتصادی بسیار بزرگ است که در یک روز 1200 میلیارد تومان گردش مالی آن بوده و همه آن به صورت مردمی تأمین میشود یا مثلاً طرح محسنین وقتی اجرایی شد طبق آن، مردم سرپرستی 400 تا 500 نفر از ایتام را در عرض چند روز میپذیرند و همه اینها از جنس اقتصادی اسلامی هستند.
وی افزود: مجموعاً ممکن است بخشهایی از ساختارهای حکمرانی هنوز نتوانسته باشد نسبت و تناسباتش را با آموزههای دینی برقرار کند مثل همان نرخ بهرهای که عرض کردم که ممکن است همان 23 درصد را هم نپذیریم زیرا برخی از فقها به نرخ بهره صفر باور دارند ولی بعضی دیگر از فقها نرخ بهره 23 درصد را در شرایط تورمی 50 درصد ربا نمیدانند. ولی در هر صورت نزد هر دو دسته نرخ بهره صفر بهتر است.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم با اشاره به مواردی که موجب شکاف میان اقتصاد و آموزههای دینی شده، اظهار کرد: تمایل به جهانیسازی قیمتها یا میل به دلاری کردن اقتصاد مواردی هستند که بخشی از بدنه حاکمیت به آن باور دارد، درصورتی که بنا به قاعده سلطه نباید زیر بار آنها رفت و باور به این موضوعات سبب میشود تا از آموزههای دینی فاصله بگیریم.
مقصودی تأکید کرد: اگر من بخواهم به اقتصاد ایران اعم از سبک زندگی مردم، سبک حاکمیت، نظام خدمتگزاری و نظام خدمترسانی از 100 نمره بدهم و بگویم چند نمره از آن مطابق با آموزههای اسلامی است، 60 خواهم داد یا شاید هم بیشتر. بنده هم قبول دارم در بعضی حوزهها کم و کاستی وجود دارد و در این موارد اقتصاد به صورت غیراسلامی اداره میشود که اینجاها را باید اصلاح کرد.
وی با بیان اینکه با اعداد و ارقام میگویم نظام اقتصادی ایران قوی و اسلامی است، گفت: در برخی حوزهها خطاهای استراتژیک وجود دارد که آن هم به خاطر فاصله گرفتن از آموزههای اسلامی است.
کارشناس اقتصاد اسلامی در واکنش به این ادعا که اقتصاد اسلامی روزآمد نیست و توانایی پاسخگویی به نیازهای روز را ندارد، گفت: من نمیدانم این ادعاها به خاطر چیست؟! اتفاقاً اقتصاد اسلامی روزآمد است. در اقتصاد اسلامی یک سری قواعد عام وجود دارد که بر تکنیکهای مختلف سایه افکنده و آنها را تغییر میدهد. مثلاً برخی میگویند در زمان پیامبر رمزارز وجود نداشت و در پاسخ به چنین ادعایی باید گفت رمزارز یک امر نظامساز اقتصادی نیست بلکه نوعی فناوری محسوب میشود و در دایره نظام تنظیمات اقتصاد اسلامی و سایر نظامات قرار میگیرد و از این طریق جایگاهی برای خود پیدا میکند.
مقصودی در این رابطه اضافه کرد: به عبارت بهتر وقتی فناوریهای نوظهور در نسبت و تناسب تنظیمات دینی قرار میگیرند جایگاه آنها تغییر مییابد یعنی ممکن است حذف شوند، بزرگتر شوند یا اصلاً تغییری نکنند. مثلاً بازار سرمایه به عنوان تکنولوژی اقتصادی محسوب میشود و بخش زیادی از اقتصاد غرب را تصاحب کرده ولی به محض ورودش به دایره نظام تنظیمات انقلاب اسلامی، کوچک میشود و از یک حدی نمیتواند وسعت یابد زیرا سازه کلان و تصمیمات اساسیاش متفاوت از غرب است ولی به طور کلی انقلاب اسلامی نشان داده هاضمهای به حدی موسع هست که بتواند برای فناوریها جایگاه تعریف کند کما اینکه برای بازار سرمایه، بیمه و تا حد زیادی برای بانک این کار را انجام داده است ولی اینکه گفته شود انقلاب اسلامی در هضم گزارههای مدرن و فناوریهای نوظهور و نوپدید ناکارامد است، صحت ندارد.
وی شکاف میان تحقیقات دانشگاهی و حوزوی در زمینه اقتصاد اسلامی را از عوامل مؤثر در وجود ضعفها و کاستیها دانست و در این رابطه عنوان کرد: طبعاً بسیاری از آکادمیهای اقتصادی فعلی کشور قائل به اقتصاد اسلامی نیستند و این موضوع به خاطر تحصیل در دنیای مدرن و غرب است که باعث شده نسبت به فهم آموزههای اسلامی موضعگیری داشته باشند و از آن ممانعت کنند و علیه اقتصاد اسلامی فعالیت رسانهای انجام دهند. «الغريق يتشبث بكل حشيش» حتی ممکن است به هر چیزی چنگ بیندازند ولو به یک طلبهای در قم. این یک وجه از ماجراست ولی به طور کلی اگر عمیقتر نگاه کنید، راهاندازی رشتههایی مانند اقتصاد اسلامی و بانکداری اسلامی و دیگر رشتهها در دانشگاههای کشور خود یک گام بزرگی است که بعد از انقلاب اسلامی برداشته شده است. تلاش شده نظام آکادمیک با نظام اقتصاد اسلامی همراه شود ولی باید قبول کرد تغییر رویههای نظام آکادمیک در کشور که صد سال سبقه دارد تدریجی و ترجیحی انجام میپذیرد و باید به صورت تدریجی گزارههای اقتصاد اسلامی در ذهن اقتصاد آکادمیک وارد شود و این رویه هم با وجود برخی مقاومتها در حال انجام شدن است.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم معتقد است، عدم همراهی کامل نظام آکادمیک با اقتصاد اسلامی سبب شده نظام تولید برنامهها در کشور تحت تأثیر قرار گیرد و در حوزه نرمافزار تولید برنامه اسلامی ضعف وجود داشته باشد.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام