به گزارش ایکنا، جلسه شرح صحیفه سجادیه با محوریت دعای بیستم صحیفه با سخنان حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد حاج علیاکبری، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، طبق روال هر هفته، شامگاه دوشنبه 14 آذرماه در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه میخوانید؛
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ أَوْسَعَ رِزْقِكَ عَلَيَّ إِذَا كَبِرْتُ، وَ أَقْوَى قُوَّتِكَ فِيَّ إِذَا نَصِبْتُ، وَ لَا تَبْتَلِيَنِّي بِالْكَسَلِ عَنْ عِبَادَتِكَ، وَ لَا الْعَمَى عَنْ سَبِيلِكَ، وَ لَا بِالتَّعَرُّضِ لِخِلَافِ مَحَبَّتِكَ، وَ لَا مُجَامَعَةِ مَنْ تَفَرَّقَ عَنْكَ، وَ لَا مُفَارَقَةِ مَنِ اجْتَمَعَ إِلَيْكَ»
ترجمه: خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و فراخترین روزی را، هنگامیکه پیر شدم، برایم قرار ده؛ و نیرومندترین نیرویت را، زمانی که خسته و درمانده شدم، نصیبم کن؛ و مرا به سستی و کسالت از بندگیات مبتلا نکن؛ و نه به نابینایی از شناخت راهت و نه به دچار شدن انحراف از دوستیات و نه به همراهی کردن با کسی که از تو جدا شده و نه به جدا شدن از کسی که با تو همراه گشته.
در این بخش از دعای مکارم الاخلاق امام چند درخواست اساسی را مطرح میکنند. یک مطلب اساسی به روزگار پیری مربوط میشود. حضرت فرمود وسیعترین روزی خودت را برای دوران پیری من قرار بده. درخواست دوم این است وقتی من گرفتار ضعف و درماندگی میشوم از قوت خودت والاترینش را به من کرامت کن.
گاهی انسان در زندگی کم میآورد و احساس سختی و درماندگی میکند، در اینجا حضرت میفرمایند وقت درماندگی من، از ناحیه لطف تو، قوت به من برسد تا به زندگی و عبادت و ... بپردازم چون اگر این فشارها بر انسان غلبه کند و گرفتار ضعف بنیه شود دیگر کاری از او برنمیآید و از کار میافتد. این درخواست را هم میتوانیم یک عنوان مستقل فرض کنیم و هم اینکه آن را به بحث قبلی ضمیمه کنیم که انگار انسان در روزگار پیری به خاطر طبع دوران پیری و کاهش عمومی تواناییهایش یک حالت درماندگی پیدا میکند. امام همچنان که وسیعترین رزق را برای دوران پیری خواسته، عالیترین توان را هم برای همان دوران میخواهد و در واقع این درخواست، امتداد درخواست قبلی است.
همچنین میتوان عبارت را اینطور معنا کرد که انسان به هر مناسبتی ممکن است گرفتار حالت درماندگی بشود. یک وقت جوان است ولی بر اثر بیماری یا فشار روحی و روانی کم میآورد. لذا برای آن لحظههای سخت از خدای متعال قوت و توان میخواهد. به نظر من معنای قبلی مناسبتتر است یعنی این درخواست در امتداد درخواست قبلی است.
در قرآن کریم این آیه را داریم: «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَإِلَى رَبِّكَ فَارْغَبْ» یعنی پس چون فراغت يافتى به طاعت دركوش و با اشتياق به سوى پروردگارت روى آور. این آیه چه میخواهد بگوید؟ آیه نمیخواهد بگوید انسان احتیاج به اوقات فراغت ندارد تا برای فعالیت مجدد نیرو پیدا کند، همه به این فراغت نیاز دارند و اگر این قسمت نباشد بخشهای دیگر زندگی انسان از بهرهوری میافتد. برای اینکه وقتهای اشتغال انسان کیفیت پیدا کند انسان به فراغت و تفریح نیاز دارد. پس در این تردیدی نیست و این اوقات فراغت در فرهنگ اسلامی به رسمیت شناخته شده و در سیره هم هست.
در روایت هست به واسطه همین لذت حلال است که انسان میتواند از وقتهای دیگرش خوب استفاده کند. پس معنای آیه چیست؟ آیه بدون اینکه بخواهد منکر استراحتهای ضروری شود، میگوید وقتی فراغت پیدا کردی دوباره عازم میدان شو و به امور خیر مشغول شو، یعنی انسان وقتش را به بطالت نگذراند. معنای دیگری که برای آیه قابل فرض است این است که انسان باید عازم عبادت پروردگار شود و خودش را با عبادت خسته کند.
خلاصه اینکه انسان مومن میفهمد فرصتش در دنیا خیلی کم است. این فرصت کم دنیایی را باید تبدیل کند به ظرفیتهای ابدی و تبدیلش با عمل است. لذا باید مشغول کار و فعالیت باشد. فراغت چه میزانی پسندیده است؟ آن میزانی که در خدمت کار قرار بگیرد والا فراغت اصالت ندارد. در فرهنگ الهی و توحیدی فراغت اصالت ندارد. فراغت به مقداری لازم است که زمینه اشتغال و فعالیت باشد.
در فرهنگ غربی خود فراغت اصالت دارد؛ یعنی خوشگذرانی اصالت دارد. بازی و سرگرمی همهاش اصالت دارد. گویی شخص کار میکند که بتواند فراغتهای لذتبخش برای خودش درست کند. این خوشگذرانی در فرهنگ غیر الهی و مادی و غربی موضوعیت دارد. اینطوری باب اوقات فراغت باب شگفتانگیزی است که شامل انواع لهو و لعب است که روحیات و شخصیت انسان را تسخیر میکند و او را از هدف خلقت باز میدارد و در انسان غفلت را افزایش میدهد. لذا اوقات فراغت در آن فرهنگ اصالت دارد و تنفسگاه زندگی برای انجام فعالیتهای گسترده نیست در حالی که در این فرهنگ، اوقات فراغت به این معناست.
بر این اساس فراغت مومن فراغت سالم است و دیگر نمیگوید در فلان کنسرت شرکت کنیم تا اوقات فراغت را بگذرانیم در حالی که در کنسرت همهاش غفلت و دوری از خدای متعال و موسیقی حرام است. این خوشگذرانیها تباهکننده سرمایههای باطنی و معنوی است. انسان مومن چون نگاهش ابدی است فراغتش در خدمت عبادتش است. به محض اینکه مختصر استراحت میکند، دوباره مشغول میشود و وقتش را به بطالت نمیگذراند.
الآن متاسفانه در جامعه ما سبک زندگی غربی در محیطهای فراغتی خیلی وارد شده است، مخصوصا از طریق فضای مجازی و جریان تبلیغات وسیعی که وجود دارد، این اتفاق در جامعه ما میافتد و فرهنگ منحط در جامعه ما راه پیدا میکند. این نه فقط آخرت را بر باد میدهد دنیای مومنین را هم بر باد میدهد چون جامعه خوشگذران هیچ وقت ثروتمند نمیشود چون کار نمیکند، آخرتش هم بر باد فنا است.
انتهای پیام