محمدهادی شفیق آملی، استاد پیشکسوت ادبیات و قرائت، در گفتوگو با ایکنا، درباره ابعاد قرآنی شخصیت مرحوم محمدرضا شجریان گفت: استاد شجریان پیش از پیروزی انقلاب از شاگردان استاد مولایی و پس از آن با استاد محمدتقی مروت همراه و رفیق بود و در حوزه قرآن بسیار کار کرده بود و اغلب افراد از این موضوع مطلعاند، اما آنچه بسیاری از آن بیاطلاعاند، تبحر و تسلط او در تلاوت قرآن است و ربنای استاد کفایت میکند که ما به تسلط ایشان در این زمینه پی ببریم. همین امر سبب شد که در مسابقات بینالمللی قرآن نیز نفر اول شود. مرحوم شجریان دعای ربنا را در سال ۵۸ خواندند که هنوز هیچ یک از قراء با دستگاهها آشنا نبودند و فقط تقلید میکردند. به ویژه قاریانی که رتبه هم میآوردند، اما شجریان کاری کرد که تاکنون کسی نتوانسته مانند آن را انجام دهد.
شفیق آملی در پاسخ به دلایل این مسئله و اینکه تبحر او در چه بود که قاریان تاکنون نتوانستهاند مانند ربنای استاد شجریان را اجرا کنند، گفت: این مسئله فقط به تلاش نیست و افراد باید درونمایه قوی وجود داشته باشند و استاد این درونمایه و جامعیت را داشتند که توانستند به این تبحر و توانایی برسند. از جمله این جامعیتها این بود که علاوه بر موسیقی در نقاشی و خوشنویسی هم ماهر بودند. در سال ۴۹ سوره حمد را به خط ثلث نوشتند که بسیار زیباست و در نگارش خطوط دیگر نیز تبحر داشتند و شخصیت او تکبعدی نبود که فقط به موسیقی یا آواز بپردازد.
علاقه شجریان به مصطفی اسماعیل
وی تصریح کرد: مرحوم شجریان در سال ۵۸ در مصاحبهای گفت که من برای جشنوارهای به شیراز رفتم و کنسرت داشتم، در راه برگشت در ماشین بودم و به صورت اتفاقی به تلاوت قرآن در رادیو گوش کردم و دیدم عجب تلاوتی و سراسر آن موسیقی است و این تلاوت مربوط به استاد مصطفی اسماعیل بود. وقتی به تهران برگشتم تلاوتهای استاد مصطفی اسماعیل را جمعآوری و گوش کردم. همه این مسائل علاقه میخواهد و به صرف این نیست که کسی بگوید و این علاقه ایجاد شود. یک جوشش و علاقه درونی در استاد وجود داشت.
این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: آنچه استاد در آواز دارند، به دلیل تلاوت قرآن است، اما این رمز را هیچ یک از خوانندههای ما متوجه نشدند و متأسفانه شاگردان ایشان به دنبال این مهارت نرفتهاند. اگر به تلاوت استاد مصطفی اسماعیل توجه کنید درمییابید تجوید و بازی با کلمات همراه با مفاهیم مرحوم مصطفی اسماعیل خواهیم شد که استاد شجریان به این مسئله در تلاوت قاری مصری پی برده و آن را در آواز اجرا کرد و تقریباً کمتر خوانندهای به این مسئله توجه داشته است. یعنی وقتی ایشان یک جایی لفظ خنده را بیاورند با لبخند آن را اجرا میکنند و یا وقتی بیت «من از روز ازل دیوانه بودم» لفظ ازل را طوری اجرا میکنند که به صورت کاملاً کشیده است تا ازلیت را نشان دهند.
وی بیان کرد: بزرگان موسیقی کشورمان گفتهاند که استاد شجریان ۲۰۰ سال موسیقی کشور را ارتقا دارد، در صورتی که علت آن را نمیدانند. علتش همین جامعیت بود. یعنی وقتی از خوشنویسی صحبت میکنند میگویند وقتی روز اول خدمت استاد امیرخانی، رئیس انجمن خوشنویسان رفتم ایشان به من گفتند که نباید دو کشیده را کنار هم بنویسید و بعدها فهمیدم در آواز هم نباید دو کشیده را کنار هم آورد و دقیقاً به همین اندازه دقت نظر داشتند و همین امر سبب شد ایشان مانند یک کتاب تکجلدی باشند که جلد دوم و نسخه بدل نداشته باشد.
شفیق آملی با توصیه به قاریان و هنرمندان گفت: قاریان و هنرمندان نباید نسبت به رشتهای که کار میکنند تعصب داشته باشند و تصور کنند هر چه هست و نیست همان رشته تخصصیشان است. زیرا همه هنرها و علوم با یکدیگر در ارتباطاند. در واقع باید خود را به اجبار وارد رشتههای دیگر کنند تا بتوانند تواناییهای مختلف را در خود شناسایی کنند و به یافتههای دیگری در رشته مورد علاقه خود برسند. همه دانشمندان گذشته ما نیز همینطور بودند، اگر ریاضیدان بودند، اهل ادب هم بودند. در واقع جامعالاطراف بودند. اگر ما امروز جلالالدین همایی، فروزانفر و ... را نداریم، به دلیل همین تکبعدی بودن است. آنها به تمام زمینهها ورود میکردند یا در حوزه مرجعیت هم همینطور است و برخی معتقدند که دیگر کسی مانند مرحوم آیتالله بروجردی را نداریم.
تغییر نگاه تکبعدی به استاد آواز
این استاد دانشکده علوم قرآنی تأکید کرد: ما باید نگاه تکبعدی خودمان را به استاد شجریان تغییر دهیم، چرا نباید ایشان را قاری قرآن بدانیم؟ قاریان ما که سرمشقشان استاد شجریان است، چرا نباید درباره استاد حرف زد؟ سیمای قرآن باید درباره استاد حرف بزند، مگر ربنا خدمت کمی بود. اگر به عقیده باشد ایشان هم مسلمان بود و هم شیعه. عبدالباسط که شیعه هم نبود، اما چقدر مورد توجه قاریان ماست؟ آیا میشود حرف و عمل یک قاری مصری این اندازه در کشور ما مورد توجه باشد، بنابراین این گفتهها از عالم یقین است. همانطور که شعرهای حافظ هم از عالم یقین بر زبانش جاری شد. ربنای استاد شجریان نیز همین ویژگی را داشته و دارد که سبب شد بر دل همگان بنشیند.
وی ادامه داد: قاریانی هستند که ۳۰ تا ۴۰ سال تلاوت کار کردهاند، اما حاضر نیستند تلاوت یک استاد ایرانی را دو بار گوش دهند، اما کسی مانند استاد پرهیزگار میگفت من تلاوت استاد عبدالباسط از سوره یوسف را ۶۰۰ بار گوش کردهام. ربنا هم همین ویژگی را دارد و هر زمان و مکانی آن را گوش دهید، منقلب میشوید. همان ربنایی که استاد غلوش از اجرای آن، اظهار ناتوانی کرده است، استاد غلوشی که سمبل تلاوت قرآن است؛ بنابراین کسی که این خمیرمایه و درونمایه وجودی را دارد چرا باید متهم کنیم و از او دفاع نکنیم و این همه خدمت قرآنی را نادیده بگیریم؟ اگر یک خطای سیاسی هم بوده، ارتباطی به مسائل دیگر ندارد و از کجا معلوم که توبه نکرده باشند.
انتهای پیام