کبر، ظلم و بغی تور صید ابلیس هستند
کد خبر: 4210058
تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۵
حق‌شناس:

کبر، ظلم و بغی تور صید ابلیس هستند

استاد نهج‌البلاغه در تفسیر خطبه ۱۹۲ گفت: حضرت امیر(ع) در خطبه قاصعه کبر، ظلم و بغی را در کنار هم می‌آورد تا از تأثیر سوء این سه در جوار هم پرده بردارند.

محسن حق شناس

به گزارش ایکنا از قزوین، محسن حق‌شناس، استاد نهج‌البلاغه شب گذشته، 24 فروردین‌ماه در دهمین جلسه از تفسیر خطبه قاصعه نهج‌البلاغه، با بیان اینکه خطبه قاصعه، خطبه‌ای کبرشکن است، گفت: انبیا و اولیای خدا هم نباید کبر داشته باشند. آن‌ها به مقام نبوت رسیده‌اند تا در میان مردم باشند و هدایت مردم با کبر محقق نمی‌شود.

وی ادامه داد: حضرت امیر(ع) فرمودند، اگر خدا می‌خواست می‌توانست بیت‌الله‌الحرام را در یک مکان خوش آب و هوا و بهشت‌گونه بگذارد آن‌وقت همه مشتاقش می‌شدند چون با طبع انسان سازگار بود، اما در مقام رشد باید جهاد در برابر شیطان برقرار باشد. همه اتفاقات دنیا به موفقیت یا جهاد ما در این مبارزه با شیطان باز می‌گردد. حضرت امیر(ع) در این خطبه از نهج‌البلاغه می‌فرمایند خدا را در کیفر تعدی و تجاوز به حقوق الهی و حقوق خلق خدا ناظر بر اعمال خود بگیرید.

این استاد نهج‌البلاغه ادامه داد: اگر ظلم کردید بدانید در همین دنیا گریبان شما را می‌گیرد، آخرت دیر است. این ظلم نه تنها در دنیا برای ما زحمت ایجاد می‌کند بلکه در آخرت هم سرانجام تلخ و وخیمی دارد. حضرت امیر(ع) می‌فرمایند سراغ ظلم نروید و از عاقبت سوء کبر برحذر باشید. اگر کبر برشما رخنه کرد، شما دچار سوء عاقبت خواهید شد. نکته مهم این است که اینجا حضرت امیر(ع) بحث کبر و ظلم و بغی را در کنار هم می‌آورند. عامل ایجاد ظلم، به نوعی کبر است و اگر دچار خودبرتربینی شدی، به حقوق دیگران تجاوز می‌کنی. تا زمانی که در درون ما کبر باشد، خوی تجاوز و تعدی‌گری در وجود ما هست و از قدرت و اقتدار خودمان متکبرانه استفاده می‌کنیم.


بیشتر بخوانید:


وی با بیان اینکه امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند بدترین ظلم‌ها، ظلم به ضعیف است و ظلم به نزدیکان هم اشد ظلم‌هاست، اظهار کرد: کبر و ظلم و بغی، تور صیدِ ابلیس و وسیله‌ کید ابلیس هستند. ما انسان‌ها یا تار ابلیس می‌شویم یا تور ابلیس می‌شویم و یا دچار تیر ابلیس می‌شویم. این‌ها حمله می‌کنند و در قلب‌های مردم نفوذ می‌کنند همان‌طور که سم‌های کشنده در جان نفوذ می‌کند و انسان را می‌کشد. بنابراین، نسبت به سم کبر که به سراغ وجودتان می‌آید باید حساس باشید.

حق‌شناس تصریح کرد: هیچ‌ کسی در هیچ زمانی از دست شیطان جان سالم به در نمی‌برد و در امان نیست. این سم اخلاقی یعنی کبر ابداً دست از سر شما برنمی‌دارد. شیطان به هیچ دلیلی دست از سر کسی برنمی‌دارد. نه عالم و دانشمند به خاطر دانشش و نه فقیر به واسطه لباس مندرسش از حمله شیطان در امان نیستند. داستان آن پیرزن یهودی بداخلاقی که کارش جمع‌آوری فضولات بود را باید شنیده باشید. یکی از همراهان پیامبر(ص) به این پیرزن گفت از یک سمت برو که به پیامبر نخوری. او شروع می‌کند به توهین کردن و رسول اکرم(ص) می‌فرمایند او فرعونیست که تکبر دارد، بنابراین بسیاری از فقرا هم اهل تکبر هستند.

وی گفت: حضرت علی(ع) می‌فرمایند: خداوند بندگان مؤمن خود را از همه این گردن کشی‌ها و کبرها با نماز و روزه و زکات محافظت کرده است. نماز آمد که کبرشکنی بکند. حضرت امیر(ع) در حکمت ۲۵۲ می‌فرمایند، خدا نماز را وضع کرد تا ما از کبر رهایی پیدا کنیم. در زکات و خمس نباید خمس‌دهنده منت بگذارد. باید برویم خدمت فقیر و از او بخواهیم تا این پول را بگیرد تا خدا مال ما را خالص کند در غیر این صورت هم پولت رفته هم عملت قبول نشده است.

این استاد نهج‌البلاغه بیان کرد: نماز یک ظاهر فقهی دارد مثل احکام وضو و چگونگی خواندن و یک ظاهر روحی دارد که کبر را می‌شکند. انسان ۱۷ بار در شبانه‌روز به نشانه تکبیر خدا تمرین می‌کند تا زندگی او در برابر خدا خاضع باشد، دست خود را بالا می‌آورد و تکبیر می‌گوید، دست به زانو می‌گذارد رکوع می‌کند، دست به زمین می‌گذارد سجده می‌کند. نماز می‌خواند تا اعضا و جوارح او از اضطراب بیرون آید و از گناه به دور باشد تا چشم‌ها خاشع شود. این عبادات، جان ما را در برابر خدا فروتن و رام می‌کند. دل‌های ما را در برابر خدا متواضع می‌کند.

وی اظهار کرد: همه آنچه عبادات خالصانه به من و شما هدیه می‌دهد این است که به‌جای دل‌سختی و سنگدلی به یک دل متواضع و خاضع دچار می‌شویم تا تکبر را از ما دور کند. تا زمان امام صادق(ع)، مردم در هنگام سجده صورت را خاکمال می‌کردند، از بعد از ایشان بود که مُهر آمد. معمولاً اعضای بدن هرچه می‌رود بالاتر ارزشش بیشتر می‌شود. اوج تواضع هم این است که پیشانی که ارزشمندترین بخش از جوارح بدن است را بر خاک می‌گذارند. البته عبادات فقط یک فلسفه ندارند. فلسفه عبادت فقط این نیست که تو متواضع بشوی به‌عنوان مثال پرداخت زکات یک نوع تشکر نیز است.

حق‌شناس افزود: به این افعال خوب نظاره کنید، نظاره کردن کار چشم نیست، کار قلب است. بنابراین، حضرت می‌فرمایند «انظروا». قلع به معنای اره کردن از رو است و قمع از ریشه کندن است. مولا می‌فرمایند این افعال، اگر درست به جای آورده شوند، جوانه‌های تفاخر را در وجود شما قمع می‌کنند و از ریشه می‌کنند. این عبادات باعث می‌شود همین که کبر می‌خواهد در وجود انسان ایجاد بشود آن را در وجود آدمی از بین ببرد.

وی گفت: حضرت یک جمله می‌گویند که جز از ایشان نمی‌توانیم آن را بشنویم. مولا می‌فرمایند من بررسی کردم در تمام عالم، یک نفر را ندیدم که به چیزی بدون علتی تعصب پیدا کند و این متعصبین دو علت برای تعصبشان دارند یکی پول و یکی مقام است. اول اینکه عده‌ای کبر و عصبیت به خرج دادند تا حقیقت را از مردم بپوشانند. دومین گروه متعصب هدفشان سفها هستند تا دلایلی بیاورند که ظاهر زیبا داشته باشد ولی باطن زیبا و درست ندارد.

حق‌شناس در پایان اظهار کرد: بعد حضرت می‌فرمایند آدم‌ها در عالم تعصب به خرج نمی‌دهند یا برای پول یا برای مقام اما تنها شما هستید که هیچ حجتی ندارید. شما تعصب رؤسایی را می‌کشید که آن‌ها را برنده می‌کند ولی سودی برای خودتان ندارد. زمانی که شما مشغول دعوا و عصبیت‌های خودتان هستید، رؤسای همان قبایل پشت پرده باهم می‌بندند. مراقب باشید گولتان نزنند و مس را به‌جای طلا به شما نفروشند. شما گروهی هستید که بر چیزی که سند و حجتی برایش ندارید تعصب می‌ورزید درحالی‌که ابلیس برای تعصب خودش به آدم، اصل خودش را وسط آورد و به خلقت آدم طعنه زد.

انتهای پیام
captcha