سه احتمال درباره آیه «يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ» و اخذ میثاق الهی + صوت
کد خبر: 4204402
تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۷
آیت‌الله علیدوست بیان کرد:

سه احتمال درباره آیه «يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ» و اخذ میثاق الهی + صوت

استاد درس خارج حوزه علمیه در ضمن تفسیر آیات سوره بقره درباره عهد الهی توضیح داد و گفت: این عهد یا در عوالم دیگری گرفته شده است یا از طریق ارسال رسل و انزال کتب گرفته شده است یا از طریق عقل و فطرت انسان گرفته شده است.

به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست؛ استاد درس خارج حوزه علمیه قم، با محوریت تفسیر سوره بقره امروز،‌ 19 اسفندماه در فضای مجازی منتشر شد.

در ادامه گزیده مباحث این جلسه را می‌خوانید؛

گفت‌وگویی که امروز داریم مربوط به آیات 26، 27، 28 و 29 سوره بقره است. حتما توجه دارید بنای ما در درس تفسیر یک بنای خاصی است به این معنا که درست است بحث ما ترتیبی است، ولی آیات را بخش‌بخش می‌کنیم و یکجا مورد بحث قرار می‌دهیم.

از ظاهر آیه اول مشخص است یک بهانه‌جویی‌هایی شده است، یعنی وقتی انسان آیه را می‌بیند این مطلب را می‌فهمد، لازم هم نیست به تفاسیر رجوع کند. وقتی آدم خدمت آیه می‌رود می‌فهمد یک جریانی می‌گفتند خداوند هیچ وقت مثال نمی‌زند، آن هم مثال به مگس و عنکبوت و مورچه، چنانکه در قرآن آمده است. می‌دانید چرا این را مطرح می‌کردند؟ چون می‌خواستند بگویند نه قرآن از جانب خدا است و نه پیامبر(ص) رسول خدا است. عکس العمل خداوند در این آیه این است که این حرف‌ها چیست؟ خداوند ابا ندارد که اگر لازم شد مثال بزند. قرآن برای هدایت مردم است و هدایت مردم ممکن است اقتضا کند گوینده مثال بزند. مثال‌ها هم همیشه به چیزهای بزرگ نیست و گاهی به اموری مثل پشه هم مثال زده می‌شود.

آیه می‌فرماید خدا ابا ندارد به پشه «و مافوقها» مثال بزند. به نظرتان لازم نبود بفرماید «و ما دونها»؟ آقایان در تفسیر نمونه اینطور معنا کردند که «خدا ابا ندارد مثال بزند به پشه، حتی بالاتر از آن». به نظرم این کلمه «حتی» کار را خراب کرده است چون قرآن «حتی» ندارد. اگر شما «حتی» را به ترجمه آیه اضافه نکنید می‌توانید آیه را همانطور که هست معنا کنید ولی قرآن درصدد نفی مادون پشه نیست و اگر لازم بود خدا می‌توانست به پایین‌تر از پشه مثال بزند. پس به آیه دست نزنید، آیه بی‌اشکال است.

 

شگفتی‌های خلقت را برای مردم بیان کنید

نکته دیگر اینکه ما برخی موجودات را ناچیز می‌دانیم و بر همین اساس مشرکین می‌گفتند این چه خدایی است به پشه مثال می‌زند. باید به اینها گفت آیا تاکنون شده به ساختمان خلقت اینها فکر کنید. در روایتی داریم تمام آنچه یک فیل دارد پشه هم دارد و حتی چیزهایی پشه دارد که فیل ندارد. حتی اگر بخواهند ماکت یک سلول را بکشند اندازه یک شهرک بزرگ صنعتی می‌شود. به همین جهت است که ائمه بخشی از کار خودشان را بیان همین جزئیات قرار می‌دادند و بر ما لازم است در تبلیغ دین از این نعمت‌های خدا یاد کنیم و برای مردم بگوییم. من واقعا تاسف می‌خورم چرا بیان این مطالب اولویت خودش را از دست داده است.

آیه بعد می‌فرماید: «الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ». آیه می‌فرماید فاسقین کسانی هستند که این سه کار را می‌کنند؛ یکی اینکه عهد خدا را می‌شکنند و پیمان‌شکن هستند. دوم اینکه چیزی را قطع می‌کنند که صله آن لازم است. سوم اینکه در زمین فساد می‌کنند. حالا ممکن است «یفسدون فی الارض» ذکر عام بعد از خاص باشد یعنی گوینده، اول دو مورد مهمتر را می‌گوید و بعد کلی می‌گوید.

این آیه از آیات افتخارآمیز قرآن است. در فضایی که روی فساد خیلی حساسیت نبود و خیلی از فسادها در جامعه اهمیت نداشت، مثلا وقتی کسی می‌خواست برود زن بگیرد به او می‌گفتند در چند غارت شرکت کردی؟ تا بفهمند شجاعت دارد یا ندارد، در این فضا چنین آیه‌ای بیان می‌شود. حتی ما از این آیه و آیات مشابه در بحث حرمت تولید و انباشت سلاح کشتار جمعی استفاده کردیم و گفتیم قرآن می‌فرماید فساد در ارض کار فاسقین است. پس این آیه از آیاتی است که می‌شود از آن در تحریم تولید و انباشت سلاح کشتارجمعی استفاده کرد.

بعد می‌فرماید «أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ». وقتی کسی فاسق می‌شود خاسر می‌شود. قرآن اول فرآیند را در آیه بیان می‌کند که تعریف فاسقین است، بعد به برآیند اشاره می‌کند که خسران است.

 

ماجرای عهد انسان با پروردگار

یک نکته‌ای که اینجا وجود دارد این است که این عهد که با خدا بستیم کجا بوده است؟ آیا این عهد، قراردادی است مثل بیعت یا یک معنای دیگری دارد؟ ممکن است ما این عهد را به سه شکل تصور کنیم. یکی اینکه بگوییم خدا در عوالمی از ما عهد گرفته است مثلا در عالم ذر یا عالم الست. اگر نخواهیم این نظر را بپذیریم ممکن است بگوییم مراد از این میثاق و عهد خدا این است که وقتی خدا پیامبر و امام می‌فرستد، این برای مردم تعهد ایجاد می‌کند و شاید مراد آیه این باشد؛ یعنی عهدی که خدا با ارسال رسل و انزال کتب از ما گرفته است.

برخی‌ها یک نظریه سومی را مطرح کردند و گفتند خود عقل و فطرت میثاق است یعنی عهدی که خدا از طریق فطرت و عقل از انسان گرفته است. پس یا عهد در عوالم دیگری گرفته شده است یا از طریق ارسال رسل و انزال کتب گرفته شده است یا از طریق عقل و فطرت انسان. پس این عهد و میثاق می‌تواند یکی از این سه یا شامل هر سه باشد.

نکته بعد این است صله رحم را از پدر و مادر و عمه و ... شروع نکنید، از پیامبر و امام شروع کنید. بزرگترین قطع رحم ما قطع ارتباط با امام زمان(عج) و اهل بیت و حتی پیامبران الهی است ولی گاهی ما از ارتباط با پیامبران الهی غافل می‌شویم.  

کد
انتهای پیام
captcha