محمد پارسائیان؛ رئیس مرکز مطالعات میانرشتهای قرآن کریم جهاددانشگاهی یادداشتی با عنوان «سیری در ماهیت نهرهای بهشتی؛ ملکوت نهرهای آبی» در اختیار ایکنا قرار داده است که در ادامه میخوانیم؛
قرآن کریم در سوره محمد(ص) به چهار نهر بهشتی از آب صاف، شیر دگرگونی نیافته، شراب طهور و عسل مصفّا اشاره میکند. در این یادداشت به ملکوت نهرهای آبی در بهشت در پرتو قرآن و روایات میپردازیم.
در بسیاری از آیات قرآن کریم شاهد هستیم که خداوند متعال به مؤمنان(ع) وعده بهشتهایی میدهد که درختان آن سر به هم آورده و زمین آن را سایه انداخته و در آنجا نهرهائی جریان دارد. تعبیر «تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» در بیش از چهل آیه استفاده شده است. برخی با بررسی ذهنیت اعراب عصر نزول به فهم زیباشناختی این آیه پرداختهاند، اما پرسش ما از حقیقت این نهرهاست، آیا مقصود از این تعابیر صرفاً صورت دنیایی آن و ترسیم سرسبزی، خرمی، دلنوازی و آرامشبخشی بهشت است یا آنکه فراتر از این صورتهای ظاهری، این نهرها دارای ملکوت و حقیقت است؟
برای پاسخ به این پرسش ابتدا دو مقدمه از نظر میگذرد؛
مقدمه اول: قلمرو ملکوت
قرآن کریم در سوره حدید به ملک آسمان و زمین اشاره میفرماید: «لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ؛ ملک آسمانها و زمین برای اوست و همه کارها به سوی او بازمیگردد» (حدید: 5). از سوی دیگر در جریان حضرت ابراهیم(ع) به ملکوت آسمان و زمین میپردازد: «وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ؛ و اینچنین ما به ابراهیم ملکوت و باطن آسمانها و زمین را ارائه دادیم (تا یکتایی پروردگارش را دریابد) و تا به مقام اهل یقین رسد» (انعام: 75). بنابراین ما یک ملک آسمان و زمین و یک ملکوت آسمان و زمین داریم.
در آیه اول سوره ملک «تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ» (ملک: 1) و 83 سوره یس «فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ»(یس: 83) میفرماید که ملک و ملکوت در دست خداوند است. به ویژه از آیه دوم فهمیده میشود که هر چیزی یک ملکوتی دارد. در مجموع از این آیات و آیات دیگر برداشت میشود که دنیا ظرف ظهور صورت و ظاهر اشیاء در عالم ملک است و عالم آخرت ظرف ظهور ملکوت آنها؛ البته این حقایق در حیات دنیوی وجود دارند یا که ایجاد میشود، ولی ما به خاطر حجاب غفلت توانایی دیدن آن را نداریم تا اینکه در عالم دیگر پردهها کنار برود: «لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ؛ تو از اين (روز سخت مرگ) غافل بودى، ما پرده از برابرت برداشتيم و امروز چشمانت تيزبين شده است» (ق: 22).
مقدمه دوم: ملکوت اعمال
از برخی آیات و روایات استفاده میشود که بهشت و جهنم در واقع ظهور و بروز عالم نفس مؤمن و تجسم اعمال اوست؛ بدینمعنا که عذاب و آلام جهنم چیزی جز بازگشت اعمال بد انسان به او نیست و تنعمات بهشت نیز چیزی جز رجوع اعمال نیک به انسان نیست. گرچه در این تعابیر، مسامحاتی وجود دارد.(رک. گام نخستین، ص 47).
قرآن کریم درباره روز قیامت میفرماید: «فَالْيَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛ در این روز به هیچ کس ذره ای ستم نمی شود و جز آنچه را انجام میدادید پاداش داده نمی شوید» (یس: 54). این آیه شریفه تصریح میکند که جزای هر عمل نفس همان عمل است؛ یعنی در حقیقت یک چیز است که به اعتباری عمل و به دیگر اعتبار جزاست.
در آیه دیگری درباره حضور اعمال انسان در محشر قیامت میفرماید: «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا؛ روزی که هرکس آنچه را از کار نیک انجام داده و آنچه را از کار زشت مرتکب شده حاضر شده مییابد و آرزو میکند که ای کاش میان او و کارهای زشتش زمان دور و درازی فاصله بود» (آل عمران: 30). بنابراین انسان در قیامت با مشاهده چهره ملکوتی اعمال زشت، آرزو میکند که فاصله آنها تا آن عمل تجسمیافته بسیار زیاد باشد.
آرامش انسان در قیامت و بهشت نیز همینگونه است. انسان مؤمنی که در دنیا به خاطر ایمان و اطمینان به خدا سکینه و آرامش پیدا نموده، از حرارت یأس و گرد و غبار خاطرات شیطانی و اضطرابهای اخلاقی نجات پیدا کرده و در مقام رحمت و امن الهی دلخوش است (امامشناسی، ج7، ص 183). به تعبیر قرآن؛ «الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ؛ كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را به ظلم (شرك) نيالودهاند، ایمنی تنها از آن آنهاست؛ و آنها هدایتیافتگانند» (انعام: 82). در واقع ملکوت نفس مؤمن بهصورت بهشتی است که شاخ و برگهای اعمال صالحه در هم فرورفته و زمین را سایه انداخته است. این ملکوت در آخرت خود را نشان میدهد.
البته چه بهشت را از نقطه نظر تجسّم اعمال ظهور ملکوت نفس مؤمن بدانیم و چه بهعنوان جزای مترتّب بر عمل محسوب کنیم، نتیجه یکی است. قرآن کریم میفرماید: «وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ؛ (در آن روز) بهشت را به پرهیزگاران نزدیک میکنند و فاصلهای از آنان ندارد» (ق: 31). در حالی بهشت (تجسم اعمال یا جزای عمل) را براى پرهيزكاران نزدیک میکنند که از آنان دور نيست. درباره آتش جهنم نیز میفرماید: «نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ؛ آتش برافروخته خدا که از دلها سرمیزند» (همزه: 6-7).
نهرهای چهارگانه جاری در بهشت
قرآن کریم در سوره محمد(ص) به چهار نهر بهشتی اشاره میفرماید: «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَ سُقُوا مَاءً حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ؛ توصیف بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده، چنین است: در آن نهرهایی از آب صاف و خالص که بدبو نشده و نهرهایی از شیر که طعم آن دگرگون نگشته و نهرهایی از شراب (طهور) که مایه لذّت نوشندگان است و نهرهایی از عسل مصفّاست و برای آنها در آن از همه انواع میوهها وجود دارد؛ و (از همه بالاتر) آمرزشی است از سوی پروردگارشان! آیا اینها همانند کسانی هستند که همیشه در آتش دوزخاند و از آب جوشان نوشانده میشوند که اندرونشان را از هم متلاشی میکند» (محمد: ١٥).
نخستین نهرها «أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ» است؛ یعنی نهرهائی است که آب زلالی دارد. آب در عالم طبیعت حیات موجودات است: «وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ» (انبیاء: ٣٠). بنابراین حيات هر موجودي به آب بسته است و اگر آب نباشد زندگي هم نخواهد بود. بنابراین این آیه میتوان فهمید در پشت واژه «ماء» حقیقتی است كه همه حياتها به او وابسته است و هركجا در كل كائنات حياتي باشد، نتيجه آن حقیقت است.
اما حقیقت واژه «ماء» چیست؟ قرآن کریم در جای دیگر میفرماید: «قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ؛ بگو به من خبر دهید اگر آب مورد بهره برداری شما [چون آب رودها، چشمهها، سدها و چاهها] در زمین فرو رود [تا آنجا که از دسترس شما خارج گردد] پس کیست که برایتان آب روان و گوارا بیاورد» (ملک: 30).
امام باقر(ع) فرمودند: این آیه درباره امامى نازل شده است که، قیام به عدل الهى مىکند، [حضرت مهدى(علیه السلام)]؛ یعنی اگر امام شما پنهان گردد و ندانید کجاست؛ چه کسى براى شما امامى مى فرستد، که اخبار آسمانها و زمین و حلال و حرام خدا را براى شما شرح دهد؟ سپس فرمود: به خدا سوگند، تأویل این آیه هنوز نیامده و سرانجام خواهد آمد» (نورالثقلین»، جلد5، صفحه 387). حضرت در این روایت تصریح به تأويل آيه دارند؛ تأویل بازگشت آیه به حقیقت خارجی و باطن آن است. ظاهر آیه مربوط به آب جارى است، که مایه حیات موجودات زنده است، ولی باطن آیه، مربوط به امام غائب است و «مَاءٍ مَعِينٍ» با توجه به فرمایش امام علم حضرت است؛ علمی که موجب حیات جامعه انسانى است.
برخی منتقدان با برچسب ذوقی به طرد روایات تأویلی از اهل بیت(ع) میپردازند! با گذر از پاسخ به این نقد، به سراغ آیه دیگری میرویم که فاقد این رویکرد تأویلی باشد. قرآن کریم در سوره جن ميفرمايد: «وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا؛ و اگر بر طریقه حق پایداری کنند حتماً آنان را از آب فراوانی سیراب خواهیم کرد» (جن: 16). در این آیه دیگر صحبت از تأویل نیست، چراکه طبیعتاً منظور این نیست که آنان را از آب طبیعی سیراب میکنیم، بلکه مراد سیراب شدن از حقیقت ایمان و معرفت الهی است. در روایتی حضرت میفرماید از علم امام برخوردارشان ميكرديم: «يَعْنِي لَأَمْدَدْنَاهُمْ عِلْماً، كَيْ يَتَعَلَّمُوهُ مِنَ اَلْأَئِمَّةِ»(البرهان، جلد 5، صفحه 509). یعنی معارفي كه از ناحيه امام بر وجود انسان جاري ميشود، حقيقت ايمان و سرچشمه حيات است و ما از این علم قلوبشان را سيراب ميكرديم.
حقیقت نهرهای آبی جاری در بهشت
با توجه به روایت، نهرهای جاری در این بهشت علوم و معرفتی است که موجب حیات قلب میشود، چون مؤمنان با معرفت و اقرار به وحدانیت خدا و صفات و اسماء ذات مقدّس او و همچنین از طریق انبیا و اوصیای خداوند رزق حیات معنوی خود را دریافت میکنند. بنابراین حیات حقیقی جامعه بشری از محل علوم و معارف پیامبر و امام آبیاری میشود. با توجه به این آیات و روایات دیگر، در عالم دیگر ظهور این معارف بهصورت نهرهای آبی است که زندهکننده زمین خشک است. تمام مؤمنان با استقامت در طریق ایمان و عمل صالح و با پیوند به امام(ع) از حقیقت «مَاءٍ مَعِينٍ» و «مَاءً غَدَقًا» بهرهمند میشوند.
پرسش دیگر این است که محل جوشش این آب کجاست؟ پاسخ را از قرآن کریم جستجو میکنیم. در سوره هود در جریان خلقت آسمانها و زمین میخوانیم: «وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ؛ عرش با عظمت او بر آب قرار داشت» (هود: 7). طبیعتاً در این جا نیز مراد آب مادی و طبیعی مراد نیست و عرش الهی که حقیقتی ملکوتی است نمیتواند محمول بر خلقتی طبیعی باشد. بنابراین سرمنشأ این انهار در عرش الهی است.
خداوند در سوره انسان میفرماید که بندگان خاص الهی شکافنده و جاریکننده آبها هستند: «عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا؛ از چشمهای که بندگان خاص خدا از آن مینوشند، و از هر جا بخواهند آن را جاری میسازند» (انسان: 6). بنابراین میتوان گفت که این آب از عرش الهی است و بندگان خاص او شکافنده ابتدای این نهرها هستند. حال سؤال این است که این بندگان الهی چه کسانی هستند؟ ادامه سوره انسان ما را به جریان روزهداری و اطعام مسکین، یتیم و اسیر از سوی پنج تن(ع) میرساند: «وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا؛ و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» میدهند» (انسان: 8).
بنابراین تفسیر، چشمههای آب از زیر پای اهل بیت(ع) میجوشد و از دامن عرش الهی به سمت جنت بهشتیان جاری میشود. در مرحله بعد مقربان از این چشمهها بهرهمند میشوند: «عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ؛ سر چشمهای که مقربان خدا از آن مینوشند» (مطففین: 28) و سپس بهحوض کوثر وارد میشود. طبق حدیث متواتر بین شیعه و سنّی قرآن و اهل بیت(ع) در کنار حوض کوثر بر ایشان وارد میشود.
روایات بسیار و مستفیض از ائمّه علیهم السّلام روایت شده است که ساقی حوض کوثر حضرت أمیرالمؤمنین علیه السّلام بوده، با قدحها که در اطراف آن است به هر کس از موالیان میدهند و با عصائی که در دست آن حضرت است دشمنان خاندان عصمت را از حوض میراند(رک. ینابیع المودة).
در روایتی که طبری، از علمای اهل سنت، نقل میکند، آمده است: «ای علی! حقاً تو فردا در کنار حوض کوثر خلیفه من میباشی، و تو اوّلین کسی هستی که فردا کنار حوض بر من وارد میشود، و تو منافقین را از کنار حوض من میرانی، و تو اوّلین کسی هستی از امّت من که داخل در بهشت میشوی و حقّاً که دوستان تو و پیروان تو بر منبرهایی از نور قرار گرفته، همگی سیراب و سیراب شده، با چهرههای درخشان و تابناک در اطراف من هستند، و من شفاعت آنها را مینمایم و آنان فردا همسایگان من هستند و حقّاً که دشمنان تو در فردا تشنه کام و جگر سوخته، با صورتهای سیاه و تاریک حاضر شده و با چماقهائی که از شلّاقهای آتشین میباشد بهدور رانده میشوند و سرافکنده خواهند بود».(به نقل از «ینابیع الموده» ص ١٣٠).
انشاءالله و به یاری خداوند در یادداشتهای بعدی به ماهیت و ملکوت سایر نهرهای بهشتی از شیر دگرگونی نیافته، شراب طهور و عسل مصفّا اشاره میشود.
انتهای پیام