زندهیاد سعید کاظمیآشتیانی یکی از چهرههای درخشان علمی ایران به شمار میرود که با بنیانگذاری پژوهشکده رویان و توسعه دانش سلولهای بنیادی، سهم بزرگی در پیشرفت علمی کشور ایفا کرد. وی در نیمه دیماه سال ۱۳۸۴ بعد از سالها خدمت به جامعه علمی ایران با اینکه ۴۴ سال داشت، دیده از جهان فروبست. مقام معظم رهبری ایشان را یکی از فرزندان صالح انقلاب و از رویشهای مبارکی خواندند که آینده درخشان علمی در کشور را نوید میدهند.
ایکنا به مناسبت هجدهمین سالگرد مرحوم سعید کاظمیآشتیانی سلسله گفتوگوهایی با دوستان، همکاران و مسئولان جهاددانشگاهی انجام داده است. در هفدهمین گفتوگو به سراغ دکتر احمد وثوق، معاون درمان پژوهشکده رویان رفتیم که در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
ایکنا ـ چگونه وارد جهاددانشگاهی شدید؟
من در سال 1361 ـ اولین دوره پس از انقلاب فرهنگی ـ وارد دانشگاه شدم. همکاریام با جهاددانشگاهی از سال 1362 آغاز شد. بهانه ورودم، به جهاددانشگاهی پشتیبانی از جبهههای جنگ بود. وظیفه ما آماده کردن دانشجویان برای اعزام و پشتیبانی پزشکی و پزشکیاری از جبههها بود. به طور همزمان با معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی هم در زمینه برگزاری کلاسهای معارف اسلامی همکاری میکردم.
سال 1365 جهاددانشگاهی واحد علوم پزشکی ایران مسئول اجرایی اولین کنگره بینالمللی درمانهای پیشرفته ناباروری شد. آن زمان درمان ناباروری محدود به درمانهای سرپایی و اقداماتی اولیه از قبیل دارو درمانی بود. روشهای پیشرفته در کار نبودند. سه مهمان خارجی در آن کنگره حضور داشتند. یکی از این مهمانها، پزشکی عراقی الاصل و شیعه از کشور آلمان به نام دکتر صفا الحسنی بود. به دلیل فشارهایی که در عراق وجود داشت به آلمان مهاجرت کرده و در آنجا به حوزه درمانهای پیشرفته ناباروری پرداخته بود. در حین برگزاری این کنگره با آقای دکتر صفا الحسنی، دوست شدیم. ایشان در این رفاقتی که با ما پیدا کرد، گفت: «کار درمان ناباروری، کار دشواری نیست. شما میتوانید این کار را در ایران انجام دهید». جرقه ایجاد رویان از همین جا آغاز شد. در ابتدا برای ما سنگین مینمود، چون درگیر جنگ و پشتیبانی از جبههها بودیم.
دکتر کاظمیآشتیانی در آن دوره مسئول بخش طرحها و تحقیقات جهاددانشگاهی علوم پزشکی بودند. چنین کارهایی از قبیل پژوهش یا خدمات تخصصی مربوط به حوزه ایشان میشد. بعد از اینکه دکتر صفا الحسنی این ایده را به ما داد، آن را بین خودمان طرح کردیم. دکتر کاظمیآشتیانی این ایده را پسندید و مدیریت کرد. از همین جا بود که کار شروع شد.
ایکنا ـ شروع شد یعنی چه شد؟
یعنی جرقه اولیه زده شد. این ایده در مجموعه جهادددانشگاهی علوم پزشکی ایران پذیرفته شد. زندهیاد دکتر مهدیپور، رابط ما با دکتر صفا الحسنی بود. لیستی از تجهیزات را از آقای صفا الحسنی و کلیتی از ویژگیهای مکان مورد نیاز را گرفتند. این پیگیریها در مجموعه جهاددانشگاهی همزمان با دانشگاه علوم پزشکی یزد آغاز شد. البته ایده راهاندازی چنین مرکزی از جهاددانشگاهی به دانشگاه علوم پزشکی یزد منتقل شد اما چون آنها دولتی بودند و امکانات مالی بهتری داشتند، زودتر از ما شروع کردند. ما در حال مذاکره با دولت برای تخصیص ارز بودیم که دولت تغییر کرد. تا ما بتوانیم با دولت تازه مستقر شده بحثمان را به سرانجام برسانیم قدری زمان صرف شد. ولی نهایتاً در بهمن ماه 1369 مرکز درمان ناباروری جهاددانشگاهی به طور غیر رسمی افتتاح شد و پروسه درمان اولین بیمار نابارور که باید با روش پیشرفته درمان ناباروری درمان میشد را آغاز کردیم. اما قبل از آن روز در یکی از ساختمانهای دانشکده علوم توانبخشی در چهارراه کالج اتاقی را گرفته بودیم که در آن بیماران نابارور را پذیرش میکردیم. متخصصانی که بنا بود با ما همکاری داشته باشند کلینیک را راه انداختند و شروع به ثبت نام و پذیرش بیماران نابارور کردند.
ایکنا ـ در آن زمان هنوز از دانش وارداتی استفاده میکردیم؟ آیا هنوز به تولید علم نرسیده بودیم؟
وقتی کار را شروع کردیم، میدانستیم که قرار است چه کاری انجام بدهیم. افرادمان را به آلمان فرستاده بودیم که مدت کوتاهی نزد آقای صفا الحسنی آموزش ببینند ولی چون خودشان هم اطلاعات اولیه را داشتند به سرعت توانستند کار را یاد بگیرند.
ایکنا ـ دولت چه کمکی کرد؟
مقداری ارز تخصیص دادند که تجهیزات وارد شد. هزینههای ریالی هم توسط خیرین و جهاددانشگاهی تأمین شد. ساختمانی هم که به ما دادند، از املاک بنیاد مستضعفان بود که متصرف داشت. بنیاد گفت به شرطی که اولاً متصرفین را خارج کنید، ثانیاً در عرض حداکثر شش ماه مرکز درمان پیشرفته ناباروری را راه بیندازید این ساختمان را به شما میدهیم. یعنی اتاق عمل داشته باشد، کلینیک درمانگاه داشته باشد، آزمایشگاه داشته باشد و... . زندهیاد دکتر کاظمیآشتیانی در عرض شش ماه این کار را کرد. یک ساختمان مسکونی را به یک مرکز درمانی پیشرفته تبدیل کرد.
ایکنا ـ این ساختمان با توصیه مقام معظم رهبری در اختیار رویان قرار گرفت؟
برای گرفتن آن ساختمان اینطور نبود که از ارتباطات استفاده نشود. زمانی که این ساختمان در اختیار ما قرار گرفت، عزیزی به ما کمک میکرد. رهبر معظم انقلاب به بنیاد سفارش کردند، بنیاد هم این ساختمان را در اختیار ما گذاشت. مقام معظم رهبری در اختصاص ساختمان زعفرانیه نقش مؤثری داشتند. توضیحات خوبی که در این خصوص به رهبری داده شد، نقش بسیار زیادی داشت.
قبل از ایجاد این مرکز، زوجهای ایرانی برای درمان ناباروری مجبور بودند به خارج از کشور سفر کنند. دومین مشکل پزشکی کشور که ارزبری داشت، درمان ناباروری بود. اول، بیماریهای قلبی و دوم، درمان ناباروری بود.
ایکنا ـ مقصد درمانی چه کشورهایی بودند؟
آمریکا، انگلستان، بلژیک، آلمان و استرالیا. بعد از اینکه کار درمان ناباروری در ایران شروع شد باز هم کسانی به خارج از کشور مراجعه میکردند ولی بعد از مدت کوتاهی توانستیم کاملاً خودکفا شویم. امروز به جایی رسیدهایم که هیچ نیازی به اعزام زوجهای نابارور به خارج از کشور برای درمان نداریم. تمام کارها در داخل کشور انجام میشود و نتایجش هم قابل قبول است. همانطور که اکنون در بیماری قلبی هیچ نیازی به اعزام بیماران به خارج از کشور نداریم، در درمان ناباروری هم به خودکفایی و دانش روز دنیا رسیدهایم.
ایکنا ـ جریان گردشگری درمانی معکوس شده است یا صرفاً در حد خودکفایی است؟
بعد از سال 76 یعنی کمتر از 10 سال پس از آغاز فعالیت رویان، جریان معکوس شروع شد. به این نحو که از کشورهای دیگر برای درمان ناباروری به ایران میآمدند. کشورهای عربی، آسیای میانه که تازه از شوروی مستقل شده بودند، ایرانیان مقیم خارج، حتی زوجهایی داشتیم که مسلمان بودند ولی ساکن استرالیا، امریکا یا اروپا بودند ولی به خاطر اینکه مسلمان بودند ترجیح میدادند که در یک کشور مسلمان درمان شوند. بعد از اینها آرام آرام پای ما به کنگرههای جهانی باز شد. دانشمندان و متخصصان ما در کنگرههای بینالمللی که در این زمینه کار میکردند شرکت کردند و حاصل فعالیتهای علمی خود را ارائه دادند.
ایکنا ـ اسم رویان چطور انتخاب شد؟
در منزل یکی از دوستان جلسهای برگزار شد که اسم مؤسسه را انتخاب کنیم. یکی از پیشنهادها رویان بود. رویان دو معنی دارد: اولاً اسم فاعل است به معنی کسی که میرویاند و رویش ایجاد میکند؛ که با کار ما تناسب داشت. یک معنی دیگر آن هم جنین است به فارسی. جنین در فارسی میشود رویان. این اسم برای فعالیت ما بسیار بامسما بود. آن شب در آن جلسه این اسم مصوب شد. بعد هم این مؤسسه را به همین نام ثبت کردیم.
ایکنا ـ کاظمی پرایز چطور ایجاد شد؟
ماجرای شکلگیری کاظمی پرایز یک پیشینه دارد. زمانی میخواستیم که کنگره درمان ناباروری خاورمیانه را در ایران برگزار کنیم؛ یعنی یک دوره میزبان باشیم. به دبیرخانه مرکزی پیشنهاد دادیم که ما آمادگی میزبانی یک دوره از این کنگره را داریم. چون این کنگره برای خاورمیانه است و ایران هم یکی از کشورهای این منطقه است. حال که موفقیتهای ایران در این زمینه غیرقابل انکار است بیایید یکی از کنگرههای سالیانه را در ایران برگزار کنید. مصر، اردن، بحرین، امارات متحده عربی، قطر، عربستان سعودی، لبنان و... پیش از این میزبان بودهاند، حالا ما میخواهیم میزبان باشیم. دبیرخانه به ما گفت: «مگر در کشور شما میشود اسلاید پخش کرد؟ سالن نمایش دارید؟» بهانه بعدیشان محدودیت مسئله حجاب در ایران بود.
ایکنا ـ مخاطبان این کنگره چه کسانی بودند؟ دانشمندان کشورهای خاورمیانه یا به تعبیر مقام معظم رهبری غرب آسیا که بیشتر آنها مسلمان هستند یا دانشمندان کل دنیا؟
مدعوین از همه جای دنیا بودند؛ حتی رژیم صهیونیستی! چنین چیزی برای ما قابل پذیرش نبود. گفتیم میزبانی میکنیم ولی شرایط مهمانان باید با موازین ما سازگار باشد. نهایتاً به خاطر شرایطی که داشتیم، میزبانی این کنگره را به ایران ندادند.
ایکنا ـ محل استقرار دبیرخانه دائمی کجاست؟
لبنان. البته این کنگره تقریباً در تمام کشورهای منطقه برگزار شده بود.
ایکنا ـ که احتمالاً هیچ کدامشان در سطح ایران این دانش را نداشتند.
بله، هیچ کدامشان در سطح ما دانش نداشتند. وقتی دیدیم شرایط اینطور است با خودمان گفتیم بد نیست کاری کنیم که آن کنگره را تحت الشعاع قرار دهیم. این هم از ابتکارات دکتر کاظمیآشتیانی بود. آمدیم و برای اولین بار کنگره بینالمللی درمان ناباروری رویان را در سال 1379 برگزار کردیم. وقتی پوسترهای کنگره بینالمللی رویان به کنگره خاورمیانه بردیم، حتی باور نمیکردند که در ایران چنین کیفیت چاپی وجود داشته باشد. فکر میکردند ما کشوری عقب افتاده هستیم که توان چاپ پوستر هم نداریم، چه برسد به درمانهای پیشرفتههای ناباروری!
در نهایت این شجاعت، شهامت و درایت دکتر کاظمیآشتیانی باعث شد که این کار در ایران و رویان آغاز شود. کنگره بینالمللی باروری و درمان ناباروری در شهریورماه هر سال در تقویم جهانی به نام ایران ثبت شد. شهریورماه امسال، بیست و چهارمین دوره آن برگزار شد. حتی در دوران کرونا به طور مجازی برگزار شد. وقتی از خارج از کشور به ایران آمدند، تعجب کردند که ما چنین کلینیکهایی در کشور داریم.
ایکنا ـ رویان مرکزی خدماتی بود که کار خود را با دانش وارداتی آغاز کرد ولی بعد از مدتی به تولیدکننده علم تبدیل شد. این اتفاق در کجای این مسیر بیش از 30 ساله رخ داد؟
بنای ما از روز اول این نبود که مرکزی خدماتی تأسیس کنیم. هدفمان صرفاً ارائه خدمات و کسب درآمد هم نبود. هدف مؤسسه رویان از ابتدای مسیر، سه کار بود: آموزش، پژوهش و درمان. از ابتدای کار، این سه موضوع را توأمان مورد توجه قرار دادیم. شاهد این ادعا هم برگزاری دورههای آموزشی و ایجاد گروههای پژوهشی ما بلافاصله بعد از شروع فعالیتهای درمانی بود. نتیجه این پژوهش منجر به این فکر شد که ما میتوانیم به حوزه سلولهای بنیادی، ژندرمانی و شبیهسازی ورود کنیم. تمام این حوزههای نوین، زاییده رویانی بودند که کارش با درمان ناباروری شروع شده بود.
چون بسیاری از درمانهای ما در مسیر تحقیق و توسعه باید ابتدا روی حیوانات تست میشد و بعد از آن به سطح انسانی میآمد، تیم ما وارد حوزه شبیهسازی شد. هر چند شبیهسازی علمی به روز بود ولی برای ما غیر قابل دسترس نبود. پشتوانهای که گروههای پژوهشی برای رویان ایجاد کردند موجب شد بتوانیم به حوزههای مختلفی ورود کنیم. ورود به حوزههای نو نیازمند سه عامل بود؛ نیروی انسانی دانشمند، امکانات و مدیریت. در حوزه نیروی انسانی مشکلی نداشتیم، چون دکتر کاظمیآشتیانی از ابتدای مسیر به رشد و تعالی و نگهداشت نیروی انسانی اهمیت بسیار زیادی میدادند. از حیث تجهیزات هم با کمترین امکانات کار شروع شد ولی توکل به خدا و این روحیه که ما خواهیم توانست این کار را انجام بدهیم به ما توان داد. وقتی کار انجام شد، اعتبار و تجهیزات روز دنیا به مؤسسه آمدند. رویان با دست خالی، توکل به خدا و اعتماد به توان دانشمندان داخلی ایجاد شد. همه به ما میگفتند شما را چه به این کارها؟ زنده یاد دکتر کاظمیآشتیانی و دیگر دوستان بیتوجه به این حرفهای دلسرد کننده ایستادند و گفتند: «ما میتوانیم». نه تنها در بحث درمان ناباروری، بلکه در ژندرمانی، شبیهسازی و ... هم به ما میگفتند که شما دروغ میگویید. یا خیلی کار بزرگی انجام دادهاید یا اینکه دروغ میگویید.
ایکنا ـ دوستان داخلی باور نمیکردند؟
بله. تا از آن طرف دنیا نیامدند و روی کار ما صحه نگذاشتند بعضی دوستان باور نکردند که ما توانستهایم این کار را انجام دهیم.
ایکنا ـ چرا باور نمیکردند؟
به دو دلیل. اول اینکه به این دانش مسلط نبودند. دوم، حس خود کمبینی. گمان میکردند فقط بعضی از کشورها مثل امریکا و... میتوانند به چنین دانشی دست پیدا کنند. الان در رویان کارهایی انجام میشود که مراکز معدودی در دنیا دانش آن را دارند. در زمینه سلولهای بنیادی و علوم مرتبط با آن هم علیرغم تمام محدودیتها و کمبودها در لبه علم دنیا هستیم.
ایکنا ـ زندهیاد دکتر سعید کاظمیآشتیانی شخصیتی علمی بودند یا اجرایی؟
دکتر کاظمیآشتیانی شخصیتی علمی، فرهنگی و اجرایی بود. هیچگاه نتوانستم بگویم که شخصیت علمی ایشان بر شخصیت فرهنگی ایشان غلبه دارد یا فرهنگی بر اجرایی. شخصیتی چندوجهی بود. وقتی وارد فعالیتهای فرهنگی میشد، گمان میکردید اولین شخصیت فرهنگی است. وقتی وارد مباحث علمی میشد گمان میکردید دانشمندی است که هیچگاه جز دانشاندوزی کار دیگری نکرده است. وقتی وارد کار اجرایی میشد انگار در تمام عمرش مدیر بوده است. وارد هر کدام از این سه حوزه که میشد بسیار بسیار قوی بود. وقتی وارد کار فرهنگی میشد، هم ایدههای خوبی داشت هم به خوبی آن را انجام میداد. وقتی وارد کار علمی میشد بسیار قوی کار میکرد؛ شاهد این ادعا هم پایان نامه ارشد و دکتری اوست. در حوزه اجرا هم رویان را از هیچ به اینجا رساند. اگر بخواهم در یک جمله جواب سوال شما را بدهم، باید بگویم که او شخصیتی چندوجهی بود.
ایکنا ـ شنیده بودم وقتی در کارهای تحقیقاتی به مشکلی برمیخوردند به تیم پژوهشی پیشنهاد میدادند که بیایید چند روز روزه بگیریم.
کلنگ ساختمان رویان در خیابان بنیهاشم در سال 1380 به زمین زده شد. روز کلنگ زنی به دوستان گفتند: همه نذر صلوات کنیم تا این ساختمان به نتیجه برسد. در به ثمر رسیدن نتیجه تحقیقات هم توجه زیادی به نذر صلوات داشتند و عبادتی که در آن ریا نیست.
ایکنا ـ روزه؟
بله، دوستان را به روزه توصیه میکردند؛ بدون تظاهر. واقعیت دارد. زندهیاد کاظمیآشتیانی به نذر صلوات و نذر روزه اعتقاد داشت. نتیجهای که باید بعد از چند سال کار تحقیقاتی حاصل میشد، ما در زمان کوتاهی به دست آوردیم. اولین تخمکگیری رویان در بهمن 1369 انجام شد. اهل فن میدادند که سرعت پیشرفت رویان از تصور خارج بود. اولین فرزند IVF اولین فرزند حاصل از انجماد اسپرم بیمار مبتلا به سرطان، اولین فرزند حاصل از انجام مطالعات ژنتیکی. تمام اینها در بازههای زمانی بسیار کوتاه و پشت سر هم روی دادند.
ایکنا ـ در شهر چنین شهرت دارد که رهبر معظم انقلاب حمایتهای ویژهای از مجموعه رویان داشتهاند و رویان مانند نانوتکنوژی، صنعت موشکی، دانش هوافضا و امثالهم با توجه و حمایت ویژه رهبری پیش رفته است. این سخن واقعیت دارد؟
در هر زمینهای اگر احساس کردید که کسی مستعد است، قدری به او امکانات میدهید تا او را امتحان کنید. ادعا داشتیم که میتوانیم مرکزی برای درمانهای پیشرفته ناباروری راهاندازی کنیم. بنیاد مستضعفان مکانی را در اختیار ما قرار داد. ساختمانی را که چند متصرف داشت را در اختیار ما گذاشت. گفتند: «اول متصرفان را بیرون کنید، بعد از آن هم در عرض شش ماه تغییر کاربری بدهید». بعد از این که ساختمان تخلیه و تجهیز شد، کار را شروع کردیم. گزارش کار هم مرحله به مرحله خدمت مقام معظم رهبری ارسال میشد.
ایکنا ـ گزارش مستقیم میدادید؟
در ابتدای کار نه؛ ولی بعد از مدتی به گزارش مستقیم تبدیل شد. به طور مرتب خدمتشان گزارش میدادیم، ایشان هم پیگیری میکردند تا اینکه در سال 1370 حضوری خدمتشان رسیدیم. حسینیه امام خمینی(ره) هنوز آجر بود. کف خاک بود و دیوارها آجری. اولین گروهی از بانوان که به طور رسمی با رهبر انقلاب دیدار کردند، متخصصین رویان بودند. دکتر کاظمیآشتیانی در ابتدای گزارش کار به رهبر انقلاب گفتند: «وقتی میخواستیم کار را شروع کنیم، به قرآن تفأل زدیم، آیات ابتدایی سوره مریم آمد. منظور کاظمیآشتیانی این آیه بود: «یا زَكَرِیا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ یحْیى لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیا» (مریم/7) ولی فرزند اول رویان دختر بود. رهبر انقلاب فرمودند: «کار بزرگی انجام دادهاید. این کار از دو جنبه بسیار مهم است. اول اینکه شجاعت و شهامت به خرج دادهاید و وارد کار بزرگی شدهاید؛ ثابت کردید که میشود در کشور کارهای بزرگ کرد. اما جنبه دوم که از اولی هم مهمتر است، این است که چنین کاری توسط شما انجام شده است».
منظورشان این بود که جوانان مؤمن، متدین و زنان محجبه دانشمند و متخصص به این حوزه ورود کردهاند. مقام معظم رهبری نسبت به مجموعه ما اعتمادی قلبی پیدا کرده بودند که بعد از این جلسه بیشتر شد. حمایت رهبر انقلاب از مجموعه رویان غالباً معنوی بود. البته دو سه نوبت تبرک کردند. یعنی بودجه بسیار محدودی در حد تبرک به رویان اختصاص دادند.
ایکنا ـ گمان من -و آنطور که حدس میزنم غاطبه آشنایان با رویان- این بود که مجموعه با حمایت مالی مستقیم و سنگین رهبری پشتیبانی میشود.
از حیث مالی اصلاً اینطور نیست. برخلاف تمام تصوراتی که در کشور وجود دارد، حمایت رهبری از رویان معنوی است. سفارش ما را به ساختارهای دولتی میکنند. به رؤسای جمهور سفارش ما را میکنند. آقای رئیسی وقتی تشریف آوردند گفتند: «چون مقام معظم رهبری به شما اعتماد ویژهای دارند، ما وظیفه داریم از شما حمایت کنیم». بعضی از سفارشهای ایشان انجام شده بعضی به علت تنگناهای مالی کشور انجام نشده است. اولین پروژهای که توسط رهبر معظم انقلاب در دوران زعامتشان افتتاح شد، همین ساختمان رویان بود که در تیر ماه 1386 افتتاح شد. حتی برای پروژههای نظامی تشریف نبرده بودند. وقتی برای گرفتن بودجه به مجلس یا دولت مراجعه میکنیم به ما میگویند: شما که به کر وصلید! ردههای بالای مسئولین گمان میکنند ما یک ردیف بودجه در دفتر رهبری داریم؛ حتی مدیرانی در حد رئیس سازمان برنامه بودجه!
ایکنا ـ با توجه به خیل مراجعان نیازی به دریافت بودجه دارید؟
ارائه خدمات درمانی ما خودگردان است و مازاد درآمد آن برای پژوهش هزینه میشود. یکی از محلهای تأمین هزینههای پژوهشی ما درآمد مرکز خدمات تخصصی است. با تمام محدودیتهایی که در تعرفههای درمانی داریم چون تعرفه ما مربوط به نهادهای عمومی است. تعرفه نهاد عمومی تقریباً نصف تعرفه بخش خصوصی است. با تمام این تنگناها هرچه اضافه بیاید برای پژوهش هزینه میشود.
ایکنا ـ چه توصیهای برای نسل جوان دارید؟
به فرمایش مقام معظم رهبری، موضوع رویان باید به یک فرهنگ تبدیل بشود. فرهنگ خودباوری، فرهنگ اتکا به توان داخلی، فرهنگ اینکه میتوانیم کارهای بزرگ انجام بدهیم. رسانهها، ساختارهای آموزشی باید روی این زمینه کار کنند. رهبری مدتی پیش فرمودند: «جوانان ما چقدر رونالدو را میشناسند؟ چقدر زندهیاد کاظمیآشتیانی را میشناسند؟»
این ضعف سیستم آموزشی و رسانهای ماست که نتوانستهایم این شخصیتها را به مردم و به خصوص به نسل جوان بشناسانیم. مشکل دیگر ما حس رقابت است که خدا نکند به حسادت تبدیل شود. وقتی پای این حس به میان بیاید، موجب میشود سانسور شویم. در موضوعاتی که به طور مستقیم جزو تخصصهای ماست، به جای اینکه ما را به بقیه معرفی کنند، پارچه روی ما میکشند که کسی کارمان را نبیند. نباید به جای آنکه سقفها را بلند کنیم تا انسانهای بزرگ وارد شوند، درها را کوچک کنیم که کوتوله راحت باشند.
انتهای پیام