قدرت در اندیشه اسلامی «امانت» است
کد خبر: 4190267
تاریخ انتشار : ۰۶ دی ۱۴۰۲ - ۱۴:۱۲
حجت‌الاسلام محمد عابدی:

قدرت در اندیشه اسلامی «امانت» است

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: در نظام اندیشه سیاسی قرآن کریم از خلافت انسان سخن گفته شده است از این رو بشر فقط حق دارد از ظرفیت‌هایی که خدا در اختیار او قرار داده در مسیری که خدا خواسته است استفاده کند و آزادی تکوینی خود را باید تنها در مدار اراده تشریعی خداوند قرار دهد و اعمال کند.

محمد عابدیبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمد عابدی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 6 دی ماه در کرسی «برآیند خلافت الهی انسان در علوم انسانی از منظر قرآن کریم» که از سوی این پژوهشگاه برگزار شد با بیان اینکه خلافت الهی یکی از مبناها و بنیان‌هایی است که در تمامی عرصه‌های علوم انسانی مانند مبانی و غایات و ... مؤثر است، گفت: بنده در مقاله خود با محوریت بحث سیاست به این موضوع پرداخته‌ام و آنچه مدنظر است خلافت انسان از ناحیه خدا است و نه خلافت انسان از انسان به تعبیر دیگر خلافت الهی انسان و نتیجه و تاثیر آن در علوم انسانی اسلامی مدنظر است.

وی با بیان اینکه ملاصدرا گفته است خداوند، انسان را در همه شئونات تکوینی و تشریعی، خلیفه خود قرار داده است، ادامه داد: در خلافت تکوینی فرد مظهر چند اسماء و صفات الهی است و در خلافت تشریعی عهده‌داری امور مردم و قضاوت بین آنان است. آیه شریفه «وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ» مؤید خلافت انسان از خدا به صورت مطلق و به تعبیری جانشینی تکوینی خداوند به انسان است. آیه 26 صاد، يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ» هم مؤید خلافت تشریعی است.

عابدی با بیان اینکه بنده برآیند خلافت الهی انسان و تاثیر آن در علوم انسانی اسلامی را در دو محور موضوع و مسائل مورد تحقیق قرار داده‌ام، گفت: در بحث موضوع، چیستی موضوع علم سیاست و علوم انسانی مورد بحث قرار گرفته همچنین تاکید شده است که محدویت علم سیاست و نادیده گرفتن ظرفیت وجودی ارتباط انسان با خدا و شناخت ناپذیری قدرت فرامادی سبب شده است تا موضوع علوم انسانی و علم سیاست محدود شوند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به مشخصه‌های دانش سیاسی با توجه به خلافت و بدون توجه به خلافت، گفت: انسان به خاطر ظرفیت‌های تکوینی شایستگی خلافت را پیدا کرده است و همین ظرفیت‌ها سبب می‌شود تا کنش‌های او مستظهر به ظرفیت‌هایی است که به خلافت او منجر شده است و برای تایید این سخن به آیه 39 فاطر استناد کرده‌ام. هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ ۚ فَمَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ ۖ وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتًا ۖ وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَسَارًا.

قدرت تصرف انسان بر عالم از ناحیه خداوند است

عابدی بیان کرد: توضیح داده‌ام که از سوی خداوند قدرت حقیقی متصرفانه برای کل هستی به انسان داده شده است و در این راستا به آیه30 بقره استناد کرده‌ام؛ علامه طباطبایی فرموده است خلافت انسان بر روی زمین محقق است ولی او به اذن الهی می‌تواند در تمامی هستی تصرف کند یعنی وقتی پیامبر(ص) به خلافت رسید خلافت او برای همه عالم است. آقای جوادی آملی هم گفته است که همه عوالم قلمرو خلافت نبی اعظم(ص) است.

وی با تاکید بر اینکه در مباحث علوم سیاسی باید چنین تصرفی از سوی انسان بر کل هستی موضوع محوری باشد، اظهار کرد: ویژگی دیگر با توجه به آیات 30 بقره و 26 سوره صاد این است که  کنش‌های بشری مدنظر دانش سیاست است یعنی ابزارهای لازم برای هدایت در درون انسان‌ها برای هدایت یکدیگر قرار داده شده است لذا انسان‌ها، مسئولیت دارند و کنش‌ها با این ویژگی موضوع علوم انسانی اسلامی قرار می‌گیرند.

عابدی با بیان اینکه ناممکن بودن فهم یکسان انسان‌ها، تصریح کرد: چون خلافت انسان ذومراتب است رفتارهای او هم ذومراتب است و هرقدر ظرفیت‌ها بیشتر، مراتب خلافت هم بیشتر و هرقدر مراتب خلافت بالاتر کنش‌ها مستظهر به مراتب بالاتری است بنابراین رفتارها یکسان نیست.

پذیرش خلافت الهی، مفهوم قدرت را دگرگون می‌کند

وی با بیان اینکه در حوزه موضوع، 4 برآیند اصطیاد شده است، افزود: یکی از آنها از منظر مفهومی است یعنی پذیرش خلافت الهی انسان، مفهوم قدرت را دگرگون می‌کند. در دانش سیاست اسلامی و دانش سیاسی غیر اسلامی موجود، قدرت موضوع دانش دانسته شده است که البته جای بحث دارد ولی اگر خلافت الهی انسان پذیرفته شود مفهوم قدرت تغییر خواهد کرد زیرا عنصر کنشگر فعال و دارای جهت نسبت به مسیر الهی و غیر الهی، تولیدکننده، نگهدارنده و نابودکننده قدرت و ...  خواهد بود.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به منظر وجودشناسی، گفت: وجود بشر طوری طراحی شده است که بتواند خلیفه خداوند بر روی زمین باشد و این اعطای خلافت به او نشان‌دهنده این ظرفیت است بنابراین دانش سیاست باید این جنبه را مورد توجه قرار دهد؛ مثلا اگر عنصر تابعیت، جبر سیاسی و اجتماعی را بخواهیم بپذیریم باید عنصر  خلافت الهی را هم در کنار آن لحاظ کنیم.

وی با اشاره به قلمرو موضوع علوم انسانی و علم سیاست، اظهار کرد: پذیرش خلافت الهی، موضوع علوم انسانی و علم سیاست را دچار تغییر خواهد کرد زیرا کنش‌های انسان به صورت صرف فیزیکی مورد بحث ما نیست و کنش‌های متاثر از جنبه خلافت الهی انسان در استفاده و حفظ قدرت هم موضوع علم سیاست قرار می‌گیرد. وقتی کنش انسان از منظر اینکه خلافت الهی را برعهده دارد مورد بحث قرار گیرد در این صورت ما می‌توانیم از انسان و جامعه سیاسی مطلوب و غیرمطلوب سخن بگوییم.

قدرت در اندیشه اسلامی، امانت است

عابدی با اشاره به نظریات و گزاره‌های سیاسی در علم سیاست، تصریح کرد: بنده وضعیت جایگاه آزادی بشر را در نظام مسائل سیاسی مورد بررسی قرار دادم یعنی در نظام اندیشه سیاسی قرآن کریم سخن از خلافت انسان بیان شده است از این رو بشر فقط حق دارد از ظرفیت‌هایی که خدا در اختیار او قرار داده است در مسیری که خدا خواسته استفاده کند و آزادی تکوینی خود را باید تنها در مدار اراده تشریعی خداوند قرار دهد و اعمال کند. بنابراین در نظامی که خلافت الهی انسان مطرح است ظرفیت‌های خدادادی به عنوان امانت است و خلافت و قدرت هم امانت است. 

وی با بیان اینکه مسئله خلافت الهی بر حق تعیین سرنوشت بشر هم اثرگذار است، اظهار کرد: حقوق انسان در همه ابعاد حیات از جمله حق تعیین سرنوشت در پارادایم غربی موجود، هیچ ارتباطی با خدا ندارد و کاملا در اختیار خود انسان است ولی در نظام اندیشه قرآنی که ما خلافت آن را پذیرفتیم این حق هم باید مبتنی بر ارتباط انسان و خدا و حقوق ناشی از این باید مدنظر قرار بگیرد.

در ادامه حجت‌الاسلام والمسلمین قاسم ترخان به عنوان ناقد با بیان اینکه حوزه علم سیاست اسلامی از عرصه‌هایی است که خلا زیادی داریم و نیازمند فعالیت بیشتر است، گفت: اگر ما قرار است تاثیر مبانی را بر علوم نشان دهیم و از این منظر به تولید علوم انسانی اسلامی دست بزنیم، راهش این است که تاثیر این مبانی را بر مؤلفه‌ها نشان دهیم و اینکه آیا در روش و موضوعات علوم سیاسی اثر دارد یا خیر؟ آیا در غایات و اهداف دانش تاثیر دارد و مهمتر نظریاتی است که درون این علم وجود دارد؟ الان متاسفانه در ذهن جوانان ما و در برخی مراکز آموزشی این مباحث به عنوان امور ناشدنی القاء می‌شود.

آیا خلافت در آیه 30 بقره مخصوص حجج الهی است؟

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: پرسش بنده این است که آیا آیه مورد استناد یعنی 30 سوره بقره دال بر خلافت حجج الهی است یا همه انسان‌ها؛ این مسئله پیش‌فرض گرفته شده است در حالی که نیازمند تبیین و بحث بیشتر است. دیدگاه‌های رقیب این را فقط مختص حجج الهی می‌دانند.

وی افزود: ما باید بین حقیقت انسان و لوازم این حقیقت تفکیک قائل شویم ولی در بحث شما این تفکیک وجود ندارد. همچنین در حوزه مسائل هم اگر تاثیرگذاری را در دو عرصه بنیان‌ها و نظریات مطرح کرده بودید دقیق‌تر بود ضمن اینکه ما باید نگاهی به علوم روز هم داشته باشیم به تعبیری درباره تاثیرگذاری خلافت الهی انسان بر نظریات غربی هم بحث می‌کردید.

ترخان با بیان اینکه باید میان علوم انسانی توصیفی و هنجاری فرق گذاشته شود، اظهار کرد: بنده معتقد نیستم که علوم توصیفی، علوم انسانی نیست ولی محور کار شما در مباحث هنجاری است و البته نتایج و آثاری را که بیان کرده‌اید درست هم هست ولی ای کاش در بحث توصیفی هم به کار می‌بردید.

همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه ارتباط میان بحث‌های معرفتی و اعتقادی دینی، فطری و عقلی کار بسیار خوبی است، گفت: در مطلب ایشان چند موضوع برجسته مانند خلافت و مستخلف‌عنه و علوم سیاسی و ... وجود دارد و اگر همین واژه‌ها، تبیین بیشتری داشت از دقت بالاتری برخوردار می‌شد؛ البته ایشان تاکید دارد که انسان در همه چیز در تمامی عالم خلافت دارد ولی باز به نظر بنده باید قلمرو خلافت با شفافیت بیشتری مطرح می‌شد.

بررسی مسئله خلافت از منظر عقل

وی با بیان اینکه خلافت انسان با حجت تام و تمام درونی او یعنی عقل قابل اثبات است، افزود: این در بحث شما به صورت کلی مطرح شده است همچنین مراد از علوم سیاسی هم دقیقا مشخص نیست که معرفت است یا دانش و ...؛ نکته دیگر این که چون قرار است خلافت براساس آیات قرآن ثابت شود باید مشخص شود که نوع استفاده شما از آیات به صورت اطلاق بوده است یا نحوه دیگری.

وی افزود: وقتی شما تاثیر خلافت را در مقوله علوم انسانی و علم سیاست مطرح می‌کنید جا داشت اشاره کنید که در کدام علوم؟ یعنی خلافتی که اثر می‌گذارد آیا بر همه علوم است یا در برخی علوم مانند علوم نقلی مانند فقه، کلام و ... یا اینکه در علومی مانند جمله جامعه‌شناسی، سیاست، روابط بین‌الملل، علوم عقلی و فلسفه و ... هم مؤثر است.  

مهاجرنیا بیان کرد: علوم عقلی قبل از نزول قرآن کریم مطرح بوده‌اند و باید از این منظر هم بحث خلافت مطرح شود.

انتهای پیام
captcha