خدایا شاهد باش که من در راه تو قدم برمی‌دارم
کد خبر: 4178210
تاریخ انتشار : ۰۶ آبان ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۲
وصیت‌نامه شهید مدافع حرم «علی آقایی»؛

خدایا شاهد باش که من در راه تو قدم برمی‌دارم

شهید علی آقایی در وصیت‌نامه‌اش آورده است: خدای عزوجل تو شاهد باش که من در راه تو قدم برمی‌دارم.

وصیت شهدابه گزارش ایکنا از اردبیل، شهید «علی آقایی» سال ۱۳۶۶ در اردبیل به دنیا آمد. وی در ۲۴ بهمن سال ۱۳۹۴ برای دفاع از حرم اهل‌بیت(ع) به سوریه اعزام شد و سرانجام هفتم اسفند سال ۱۳۹۴ به دست نیرو‌های تکفیری به درجه رفیع شهادت رسید.

در وصیت‌نامه شهید مدافع حرم علی آقایی آمده است:

«بسمه تعالی

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

سال‌ها بود نماز می‌خواندم و نماز جمعه می‌رفتم و روزه می‌گرفتم. عاشورا و تاسوعا عزاداری می‌کردم. می‌گفتم مثلا چه می‌شود. الان می‌فهمم اگر جهاد اکبری بود، جهاد اصغری هم بود، اگر پایم لرزید می‌دانم همه کار‌هایی که انجام می‌دهم هیچ است. پس‌ ای خدای عزوجل تو شاهدی من در راه تو قدم برمی‌دارم. شاید تردیدی هم که در دل من است به خاطر کوتاهی‌ام در امورات دینی است، ولی باز می‌گویم آماده‌ام برای جهاد اصغر، حتی شهادت و حتی مجروحیت.

خدایا هر چه دادی و ندادی از تو تشکر می‌کنم که دادنت شیرینی بر زندگی‌ام داد و اگر ندادی از روی حکمت بود و شاید می‌دادی زندگی‌ام را تلخ می‌کرد که ندادی. پس باز هم شکر می‌کنم.

دلم گاهی به حال دلم می‌گیرد، بیچاره دلم ...

گاهی به گذشته فکر می‌کنم؛ این همه عمر که سپری کردم اگر به بطالت و بیکاری نمی‌گذشت چه می‌شد.

پدر و مادر مهربانم، از اینکه شما را در این سن ناراحت کردم ببخشید. مادر مهربانم،‌ ای زیباترین آهنگ عشق همیشه دوستت دارم. هیچ وقت محبت‌هایت فراموش نمی‌شود. دلسوز مهربان، نمی‌دانم، ولی بهتر بود این زمان شما را ترک کنم، خدا را شکر می‌کنم. شاید اگر دیر می‌شد و من کنار شما بودم بدتر از این ناراحت می‌شدید، ولی باز خدا را شکر که رفتم و این موقع بهترین زمان بود.

شاید اگر می‌ماندم از جا ماندگان بودم و شرمنده.

پدر مهربانم‌ ای مثل کوه استوار،‌ ای همیشه پناهم هر چیزی یاد گرفتم از تو بود. تو پدری مهربان و رئوف بودی. هیچ‌وقت تلاش و کوششت را برای زندگی‌مان فراموش نمی‌کنم. مرا به بزرگواری خودتان ببخشید و عفو نمایید اگر پسر بدی برایتان بودم. اگر نتوانستم حق فرزندی را ادا نمایم. به امید دیدار شما در بهشت.

به خودم قول می‌دهم اگر فرصتی بود دیگر نمی‌گذارم حسرت گذشته را بخورم. روز‌هایی بود که نماز صبح قضا می‌شد صبح بیدار می‌شدم و حسرت می‌خوردم خدایا چه می‌شد بلند می‌شدم و نماز صبحم را می‌خواندم. با بیست دقیقه خواب به کجا می‌رسیدم که اگر نمی‌خوابیدم هم چیزی نمی‌شد.

خدایا شاهد باش آماده‌ام برای همه چیز ... حتی دلم می‌خواهد بعد از شهادت من همه مرا ببخشند. شاید این بخشیدن‌ها فرجی برایم در آن دنیا بکند. مرا ببخشید همکاران و دوستان گرامی اگر بد بودم.

همرزمانم و دوستان مهربانم همیشه آماده باشید؛ چه آمادگی رزمی و چه آمادگی جسمانی. از صد، صد باشید که اگر ظهور شد از سربازان واقعی و آماده امام زمان باشید.

همسر مهربانم از تو حلالیت می‌خواهم. شرمنده‌ام که نتوانستم به قولم عمل کنم. به تو قول می‌دهم که بعد از اتمام مأموریت با هم به پابوس آقا امام رضا (ع) برویم.

خدایا تو شاهدی که من با علاقه و عشق برای دیدارت و برای دفاع از حرمت شتافتم. خدایا قبولم کن».

انتهای پیام
captcha