آثار بی‌ارزش علمی در غرب کم نیست/ خودسانسوری در مواجهه با مطالعات شرق‌شناسی
کد خبر: 4165113
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۳
استاد دانشگاه تهران:

آثار بی‌ارزش علمی در غرب کم نیست/ خودسانسوری در مواجهه با مطالعات شرق‌شناسی

رسول جعفریان با تأکید بر اینکه هر تحقیقی در غرب درجه‌یک نیست، گفت: یکی از معضلات ما نگرانی و ترس از شرق‌شناسی است، زیرا فکر می‌کنیم اگر این آموزش‌ها وارد مدارس شود، چه تأثیری خواهد گذاشت و این ترس در 150 سال اخیر در نوشته‌های ما نمایان بوده است.

رسول جعفریانبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین رسول جعفریان، استاد تاریخ دانشگاه تهران، در مراسم افتتاحیه سومین مدرسه تابستانی انعکاس، گفت: سال 70 بنده با کمک یکی از دوستان هندی کتابخانه ابن طاووس و چند مقاله از مادلونگ و بعدها کتاب میراث مکتوب آقای مدرسی را ترجمه کردم و کمی با فضای تحقیق بیرون از کشور آشنا هستم و از تجربیات استادان سنتی مانند آقای احمدی میانه‌جی و آقای مرتضی عاملی هم بهره برده‌ام و سعی می‌کنم تجربیات خود را بیان کنم.

وی با اشاره به موانع محققان ما در مواجهه با مباحث شرق‌شناسی و بیان اینکه در پژوهش‌ها و تولیدات غربیان و روش تحقیق آنها تفاوت‌هایی با داخل کشور به خصوص با روش سنتی ما وجود دارد، تصریح کرد: یکی از اقدامات خوب مؤسسه انعکاس برپایی همین کلاس‌ها و ارائه تحقیقات جدید است تا برخی عقب‌ماندگی‌ها جبران شود؛ در گذشته برخی از آثار غربیان ترجمه نمی‌شد؛ مثلاً از 50 اثر شاید یکی ترجمه می‌شد، ولی الان می‌توانیم آخرین مقالات را ترجمه کنیم و ارائه هم برای آن بگذاریم و ارائه‌های موردی خیلی مفید است، زیرا برخی فرصت خواندن کتاب را ندارند.

جعفریان با اشاره به تاریخ شرق‌شناسی، بیان کرد: کتاب‌های خوبی ترجمه کرده‌ایم، ولی تاریخ مناسبی از شرق‌شناسی نداریم، حدود 30 سال پیش خانم مینو صمیمی کتابی را به عنوان «محمد در اروپا» نوشت و به فارسی هم ترجمه شد و حدود 30 صفحه خلاصه آن را نوشتم و بدین ترتیب با روند پیامبرشناسی در غرب آشنا شدیم. حتی در مورد سابقه ایران‌شناسی در غرب نیازمند چنین کارهایی هستیم. همچنین شناخت شرق‌شناسان برای ما لازم است. آثار علامه طباطبایی و آیت‌الله سبحانی را مطالعه می‌کنیم و از شخصیت‌شان اطلاع داریم، ولی اگر آثار شرق‌شناسان را بخوانیم، با شخصیت آنان آشنا نیستیم.

وی با اشاره به کتاب دانش خطرناک ادامه داد: بعد از چاپ این کتاب به اهمیت شناخت شخصیت‌های شرق‌شناس پی بردیم. قبلاً با اثر ادوارد سعید آشنا بودیم که کار ویژه‌ای در این عرصه است، ولی از جمله نقایص آن این است که در مورد برخی افراد قضاوتی کرده است که نشان می‌دهد آنها را نمی‌شناسد یا گاهی این افراد در دوره‌ای همکار دولت‌های متبوع خود بوده‌اند، ولی در دوره دیگری تغییر رویکرد داده و مستقل شده‌اند. بنابراین برپایی دوره‌هایی درباره شرق‌شناسان ضروری است.

جعفریان اضافه کرد: یکی از معضلات ما نگرانی و ترس از شرق‌شناسی است. نگرانی برای این است که اگر این آموزش‌ها وارد مدارس ما شود، چه تأثیری بر فرزندان خواهد گذاشت و این ترس در 150 سال اخیر همراه نوشته‌های ما بوده است و تاریخ‌نویسان اسلامی و عقایدنویسان این نگرانی را در آثارشان بروز داده‌اند و حتی گاهی برخی افراد اجازه نمی‌دادند که فرزندان آنها درس بخوانند تا مبادا با آثار تحریف‌شده که درصدد نابودی دین ماست آشنا شوند.

خودسانسوری در مواجهه با مطالعات شرق‌شناسی

رئیس کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام با بیان اینکه این نگرانی در ریاضی و صنعت بسیار کمتر بوده است، گفت: در پزشکی نگرانی جدی برای بازتاب سخنان داروین و نظریه او داشتیم و در علوم انسانی و اجتماعی نگرانی خیلی جدی‌تری داریم و برخی مجموعه این معلومات را غربی می‌دانند و در حوزه دین هم این نگرانی به مراتب بیشتر است. البته حالت نفرت و علاقه وجود دارد؛ یعنی از یک سو برخی جهات مفید کار غربیان را می‌بینیم و از سوی دیگر نگران برخی نقاط منفی هستیم تا به دین ما آسیب وارد نشود و این نگرانی در فعالیت‌های پژوهشی ما خیلی اثر گذاشته است. لذا اغلب اوقات با وجود اینکه کتابی خوب است، آن را ترجمه نمی‌کنیم. البته برخی مطالب آسیب‌زا هم دارد؛ در واقع نوعی خودسانسوری داریم. نکته دیگر اینکه برخی از سخنان غربی‌ها به حوزه دین مرتبط نیست و کتاب‌شناسی و ترجمه و فهرست‌نویسی نسخ خطی و... است و ما از آنها استفاده کرده‌ایم. البته بخش‌هایی که در اصالت نبوت و وحی تردید کرده‌اند خیلی خطرناک هستند و منشأ دین را مسیحیت و یهودیت می‌دانند، ولی به نظر بنده می‌توانیم بین این نوع مطالب با نوع اول تفکیک قائل شویم.

وی با بیان اینکه این تفکر در ایران فراگیر است که چون مبانی علوم غربی مادی‌گرایانه است، نتایج آن هم کاملا غلط است، افزود: فلاسفه تحت تأثیر این اندیشه‌ بودند و با وجود اینکه ممکن است این آثار را مطالعه نکرده باشند، ولی این نگرانی را دارند و متأسفانه به اختلافات حزبی هم کشیده شده است و درباره علوم انسانی حساسیت به خرج می‌دهند. مرز اینکه واقعا مسائل دینی با فکر جدید غربی چگونه قابل تفکیک است به لحاظ فلسفه علم برای ما ابهام دارد و باید راه‌حل‌هایی برای آن پیدا کنیم؛ لذا از وظایف مهم آینده ما تبیین همین مسئله است، زیرا اگر برخی احزاب سیاسی با همین ایده قدرت را به دست بگیرند می‌توانند مانع این نوع تحقیقات و مطالعات شوند.

جعفریان با اشاره به چند دوره مطالعات شرق‌شناسی، اظهار کرد: یکی از این‌ها مرتبط با سفرنامه‌نویسی غربیان است، زیرا آنها گزارش‌نویسی مرتبط با این امور را داشتند، ولی ما ذهن گزارش‌نویسی نداشته‌ایم، از جمله ده‌ها نامه و چند ده سفرنامه از شاه عباس صفوی و... داریم که گزارش‌نویسی نکرده‌ایم. در دوره دیگر غربیان ذهن دایرةالمعارف‌نویسی پیدا کردند و دایره‌المعارف اسلام را نوشتند. از حدود 40 سال قبل کارهای سنتی مانند تصحیح متن را در غرب نمی‌بینیم، ولی دایره‌المعارف‌نویسی وجود دارد و این کارها را درباره هند و چین هم انجام می‌دهند. همچنین حرکت جدید آن‌ها مطالعات سیاسی بوده است و از صدر اسلام شروع کرده‌اند و به انقلاب اسلامی و داعش و القاعده هم می‌پردازند. در حوزه قرآن و حدیث نیز توسعه زیادی پیدا کرده‌اند و تقریباً هر هفته یک یا دو عنوان کتاب منتشر می‌شود که ناظر به متون دینی و حوادث صدر اسلام است.

بین نگاه متعصبانه و علمی فرق بگذاریم

وی با بیان اینکه ما باید با دقت و با رویکرد انتقادی به این مباحث بپردازیم، ادامه داد: در دوره‌ای فکر ما این بود که غربیان حق ندارند دست به قرآن بزنند و سراغ مطالعه آن بروند و به آنها چه ربطی دارد، ولی به تدریج آنها وارد این قصه شدند و مسلمانان هم انتقاد کردند. اولین معضل ما این است که نکند نگاه متعصبانه داشته‌ایم. بنابراین باید میان تعصب و مطالعه واقع‌بینانه و علمی فرق قائل شویم. اگر بپذیریم که دین و متون ما قابل تحقیق علمی است، چگونه باید آن را با احساسات و عواطف مذهبی و دینی جمع کنیم؟ چاره‌ای نداریم جز اینکه وارد بحث شویم و نمی‌توانیم بگوییم کاری به این کتب نداریم.

استاد تاریخ اسلام با اشاره به کتاب «انحطاط و زوال روم» گیبون، گفت: من ترجمه این کتاب را دیدم. متأسفانه فصل 50 این کتاب حذف شده است، در حالی که ما می‌توانستیم آن را نقد کنیم. بنده فصل 50 را پیدا کردم و دیدم متن خوبی است و دیدگاه جالبی دارد و بخشی در مورد کتابخانه اسکندریه و آتش‌ زدن آن دارد و ما جرئت نداشتیم چاپ کنیم. وقتی کتاب آقای مادلونگ چاپ شد، همان موقع اعتراضاتی شد، ولی بنیاد پژوهش‌ها آن را چاپ کرد. ما می‌توانیم ادبیات نقد را دنبال کنیم.

جعفریان ادامه داد: نکته دیگر شکاف فکری تاریخی بین غرب مسیحی و شرق اسلامی است؛ شکل‌گیری اسلام در نفی مسیحیت و یهودیت بوده است و حتی قبل از رحلت پیامبر(ص) مسلمین در فکر شام بودند و بسیاری از سرزمین‌ها در دوره فتوحات فتح شد و براساس تفکر مسیحی، همه اینها که زیر چتر اسلام رفتند جهنمی هستند، زیرا چتر کلیسا از آنها برداشته شده است. الان روی این شکاف نشسته‌ایم. البته ما ایرانیان از جنگ‌های صلیبی بی‌خبریم، ولی بقیه مسلمین با مسیحیت درگیر بودند. البته در دوره‌های متأخر کلیسا در قالب تجار، دنبال تبشیر و تبلیغ مسیحیت بود و از دوره صفویه این روند را در ایران شاهدیم.

وی با بیان اینکه آیت‌اللهی در دوره صفویه انجیل را نقد کرد، افزود: مجادلات میراحمد علوی هم در این زمره است و در دوره صفویه جدال بین اسلام و مسیحیت وجود داشت و غربی‌ها در مسیحی‌ کردن مسلمین موفق نبودند، حتی شاه عباس که به رفت و آمد فرنگیان علاقه داشت این خط قرمز را مطرح کرده بود.

جعفریان با اشاره به اینکه در عصر روشنگری، عالمان علوم غربی بدون در نظر گرفتن کلیسا انتقاداتی را متوجه مسیحیت کردند و همین تجربه سبب شد تا این انتقادات را به اسلام وارد کنند، اظهار کرد: این امر سبب توسعه ادبیات جدلی بین ادیان شده است و باید در مسیر خط نقدنویسی و ردیه‌نویسی باشیم و نگرانی ذهنی دائمی وجود دارد.

آثار بی‌ارزش علمی در غرب کم نیست

جعفریان افزود: شرق‌شناسی علمی و شرق‌شناسی شبه‌علمی داریم؛ یعنی هر تحقیقی در غرب درجه‌یک نیست، اما برخی افراد کورکورانه شیفته غرب بوده‌اند و تصور می‌کنند مو لای درز آثار آنها نمی‌رود. بسیاری از آثار آنها مسلماً بی‌ارزش است، زیرا علم باید تابع روش منطقی باشد. کاری که گیبسون در مورد پترا و مکه کرد از این دست مطالعات بی‌ارزش و نشانه بی‌اطلاعی نویسنده است یا برخی در مورد قرآن اظهارنظر کرده‌اند که به راحتی پاسخ داده شده است.

استاد تاریخ اسلام تصریح کرد: اکنون یک سری کتاب‌ها در غرب علیه اسلام و پیامبر(ص) نوشته می‌شود و بسیاری از آنها گرته‌برداری از همین روش‌های افراطی غربی است و از قومی‌گرایی ایرانی و... استفاده می‌کنند و متأسفانه تأثیرگذار است و در جامعه ما تصور می‌شود که اینها علمی است، در حالی که بی‌اساس است. داستان ذبیح‌الله منصوریان و کتاب محمد؛ پیامبری که باید از نو شناخت، امام جعفر صادق و... کتب بی‌اساسی است که برخی در قم 500 صفحه در نقد آن نوشته‌اند؛ یعنی به خطا به عنوان یک اثر خوب غربی در ایران شناخته شده است و نسل جدید باید مراقب باشد که تابع دلیل باشد.

وی با بیان اینکه شرق‌شناسی ما متأثر از نفرت‌های بین ادیانی است، افزود: قرآن کریم موضع تندی علیه یهود دارد و این قابل انکار نیست و از سویی در شرق‌شناسی تعداد زیادی از یهودیان مشغول کار هستند و گفته می‌شود که آنان از ابتدا عربی آموختند تا علیه اسلام کار کنند و در دوره معاصر بحث فلسطین هم به آن اضافه شده است و به قول ادوارد سعید، نگاه کلی استعماری در این اقوام وجود دارد؛ از این رو گلدزیهر کتابی نوشت که هیچ وقت در ایران منتشر نشد و حتی یک نفر به خاطر ترجمه آن به زندان رفت.

رشد سریع تمدن اسلامی و نگرانی غرب

وی ادامه داد: مشکل دیگر شتاب رشد تمدن اسلامی در جهان است؛ یعنی اگر در گذشته اسلام‌شناسی برای غرب، تفنن و مانند تشریح جسد مرده بود، امروزه ضرورت است. همچنین مهاجرت‌ گسترده مسلمین به غرب و ایجاد مسجد و حسینیه و مراکز اسلامی در کشورهای غربی، مطرح است. بسیاری از ایرانیان در این کشورها هستند که بهائی هم در بین آنها هست و مهاجرت‌ها شتاب این تحقیقات را سریع‌تر می‌کند. ضمن اینکه قطر و امارات هم به مطالعاتی از این دست اهمیت می‌دهند و حتی برخی کتابخانه‌های آنها محل مراجعه ما شده است و فضای مجازی هم کمک زیادی به ما کرده است.

جعفریان با بیان اینکه یکی از مشکلات ما این است که تصور می‌کنیم به شدت عقب‌مانده هستیم و هر کسی به غرب می‌رود از آنجا خیلی تعریف می‌کند، ادامه داد: البته اکنون این روند به شدت گذشته نیست، ولی همچنان در بحث روش گرفتار ضعف هستیم و بیشتر با روش‌های سنتی آشناییم. حوزه و دانشگاه‌هایی که علوم قرآنی دارند در این عرصه بسیار ضعیف هستند؛ استادان ما بسیاری از این روش‌ها را نمی‌دانند و اساتید امروزی هم بعید است که با روش‌های جدید آشنایی کاملی باشند.

ضعف در متن‌خوانی

وی اظهار کرد: مشکل دیگر ضعف مطالعات تاریخ نظریات اجتماعی، روان‌شناسی و ... است؛ همچنین متن‌خوانی ما بسیار ضعیف است و باید تواریخ و کتب قدیم را با دقت بخوانیم و بفهمیم، ضمن اینکه به زبان عربی هم نیاز داریم و بدانیم پایه شرق‌شناسی بر مباحث لغت و مباحث زبانی است. ما منابع را می‌خوانیم تا مردم را در منبر هدایت کنیم، ولی یک پژوهشگر غربی این کار را نمی‌کند و کسی که از قبل مطلبی را اثبات‌شده می‌داند و می‌خواهد در منبر بگوید به دنبال شفافیت در بحث نیست. در کلیسا هم این مسائل وجود دارد و باید تبیین کنیم که حوزه پژوهش از هدایت جداست. 

جعفریان ادامه داد: هزاران دانشجو در رشته‌های مختلف علوم قرآن و حدیث تحصیل می‌کنند، ولی هنوز  این اشکالات وجود دارد. همچنین، غربیان در گزارش نقاط مثبت اسلام و متون اسلامی مانند قرآن و حدیث، تعصب به خرج نداده‌اند و هزینه این کار را هم مانند آزار و اذیت کلیسا پرداخت کرده‌اند. لذا در کنار انتقاداتی که از اسلام دارند برخی مطالب بسیار خوب را هم درباره پیامبر(ص) بیان می‌کنند که نمونه آن خانم ماری شیمل است که عاشق پیامبر(ص) بود. 

وی با بیان اینکه انبوه اطلاعات تمدن اسلامی از شرق‌شناسی شروع شده است، گفت: امروز هزاران بار در کشور از عبارت تمدن اسلامی استفاده می‌شود، در حالی که این از مطالعات شرق‌شناسی شروع شده است. البته در دهه‌های 40 و 50 چندین مقاله خوب درباره تمدن اسلامی نوشته شد و اکثر اندیشمندان آن دوره از این طریق به تحقیق و نوشتن درباره تمدن اسلامی روی آوردند.

گزارش از علی فرج‌زاده 

انتهای پیام
captcha