شناسنامه هویتِ فرهنگ و هنر ایران ممهور به مُهر نمایشهای آئینی است. با این اعتبار میتوان مدعی بود که ریشه تمامی باورهای فرهنگ عمیق و غنی ایرانیان مانند صلحطلبی؛ نوعدوستی؛ دفاع از مظلوم و ایستادن در برابر ظالم؛ ایثار و جانفشانی برای حفظ خاک و کیان کشور و بسیاری از موارد دیگر را میتوان در آداب، رسوم و سنتهای کهن آیینی ایران جست.
از میان گونههای متعدد فرهنگ آئینی و خردهروایتهای نمایشی کشور؛ بیتردید دو هنر ملی و آئینی نقالی و تعزیه، قافلهسالار و پرچمدار نمایشهای برخاسته از باورهای دینی و مذهبی ایرانیان است که نه تنها قرنهاست نمادی برای زنده نگهداشتن قیام اباعبدالله الحسین(ع)، نهضت کربلا، حماسه عاشور به شمار میرود که آئینی در راستای تجلیل، تکریم و ادای احترام برخاسته از قلب و روح ایرانیان نسبت به ائمهاطهار(ع) است.
حال همزمان با برگزاری ویژه برنامه «نوای عرشیان و مشق فرشیان» در دهه نخست ماه محرم با حضور هنرمندان نامآشنای نقالی و تعزیه کشور در محوطه بیرونی مجموعه تئاترشهر، با محسن میرزاعلی نقال و پردهخوان شناخته شده کشور درباره هنر نقالی، تاثیر نمایشهای آیینی در انتقال معارف حسینی و نحوه ارتباط گونه نمایشهایی آیینی و ایرانی با مخاطبان امروز به گفتوگو نشستیم که در ادامه از خاطر شما میگذرد.
ایکنا- مرشد میرزاعلی، گفتوگو را با پرسشی متفاوت از گفتوگوهای رسانهای اینچنین آغاز کنیم. هنرهای نمایش آیینی ایرانی از شاهنامهخوانی و نقالی تا شبیهخوانی و تعزیه در خاندان میرزاعلی عقبه بسیار کهنی دارد. خود شما از چه سنی وارد فضای اجرای این هنرها شدید؟ حضور در هنر نقالی و انتخاب روش و منش مرشدی، انتخاب محسن میرزاعلی بود یا بنا به سنت خانواده وارد این فضای هنری شدید؟
از کودکی! حدود سهسالگی که آن را خوب به خاطر دارم، همراه پدر و پدربزرگم در جایجای ایران با عشق ترویج فرهنگ علوی فعالیتم را آغاز کردم. در خانوادهای چشم گشودم که هم عاشق و دلباخته سیدالشهدا بودند و هم عاشق و دلباخته ادبیات ایرانزمین در زمینه نقالی شاهنامهخوانی، پردهخوانی و تعزیه بودند. نهتنها من که پدرِ پدربزرگ و پدرِ پدربزرگم همگی این عشق را نسل به نسل منتقل کردهاند. از زمان تکیه دولت که جد بزرگ من، خود «بچهخوان» آن بود، تا به امروز که سینهبهسینه این هنر در خانواده ما چرخیده و به من رسیده است.
احساس میکنم که این نعمتی و عطایی است که پروردگار عالم قسمت و نسیب خانواده ما کرده است. نعمت خدمت کردن به مردم... به قول ظریفی که فرموده:
خدمت به خلق کن که ز پیدایش وجود
ما را برای خدمت خلق آفریدهاند
این قرعه در زمینه هنرهای آیینی و سنتی به نام ما خورده و این حسی مملو از خرسندی، خوشحالی و سعادت برای من دارد. چرا که وقتی بعد از اجرا، شاهد رضایت معنوی مردم و آغوش گرم آنها هستم که صادقانه از ما به پاس فعالیت در این حوزه و تلاش برای حفظ این هنر آیینی قدردانی میکنند.
در دوره و زمانهای که انسانها به سمتوسوی دیگری در حال حرکت هستند، اینکه ما فرزندان این مرز و بوم را در حوزه هنرهای آیینی سوق میدهیم و هدایت و آنچه که از پدرانمان آموختهایم را به آنها منتقل میکنیم، یک دنیا ارزش دارد. حسی بسیار لذتبخش است و درست به سبب همین شور، شعف و شادی درونی است که آن را بخشی از نعمتهای خداوند میدانم و همواره بابت این مهری که نسبت به خانواده میرزاعلی داشته، سپاسگزارم و شاکر هستم.
ایکنا- نمایشهای ایرانی سابقهای بسیار کهن دارند. حتی قبلاز ورود دین اسلام هنر نقالی و دیگر هنرهای آیینی جایگاه رفیعی داشتند. درست به همین خاطر است که پس از پذیرش دین اسلام شاهد ذوب شدن این هنرها در شعائر و فرایض دین اسلام بودیم. در این گذار بیش از هزار سال از همنشینی آیینهای ایرانی با معارف و معرفت علوی، حسینی، فاطمی و مهدوی؛ وقتی امروز به هنر نقالی نگاه میکنیم، سهم این هنر در دلدادگی و ارادت هر چه بیشتر ما شیعیان به ائمه اطهار(ع) را چگونه ارزیابی میکنید؟
اجازه دهید با مثالی پاسخ سوال شما را بدهم. وقتی ما برای اجرای هنرهای نمایش ایرانی و آیینی چون شبیهخوانی، تعزیه، نقالی و پردهخوانی به خارج از ایران دعوت میشویم، همواره مترجمی کنار ما حضور دارد تا برای مخاطبانی که زبان ما را متوجه نمیشوند درباره کلیت روایت، داستان نمایش و یا شیوه اجرای آن برای تماشگران توضیحاتی ارائه دهند.
اما وقتی ما برای مخاطبی که نه آیین، مذهب و زبان ما را میداند و نه آشنایی با علقه ما دارد، شروع به اجرا میکنیم، شاهد ارتباط تنگانگ آنها با اجرا و نمایش خود میشویم. چرا؟ پاسخ ساده است، چون هنر، برای خودشناسی است. کسی که از قالب و زبان هنر برای خودشناسی و رشد خود استفاده میکند قطعاً میتواند بر مخاطب نیز تأثیرگذار باشد.
مردم ما بسیار آگاه هستند و هنرمندان آیینی نیز به همین میزان آگاهی دارند و خود را برای نیاز جامعه امروز آماده کردهاند. فارغ از توجه مسئولان و متولیان امر فرهنگ، هنرمندان همواره راه خود را پیدا کردهاند.
این روزها که در دهه نخست ماه محرم هستیم، در روستاها، دهکدهها، قصبهها و شهرستانها بالغ بر هزار مجلس تعزیه در حال برگزاری است. خود من در تهران با آنکه ممکن است خیلی از ارگان من و گروهم را برای اجرا دعوت نکنند، تا این لحظه بالغ بر 100 هیئت و تکیه در خود تهران گروه ما را برای اجرای نقالی و تعزیهخوانی حسینی دعوت کردهاند.
همه اینهاست که نشان میدهد هنر در هر شرایطی راه خود را پیدا میکند. چرا که هنر برای خودشناسی است. بهویژه هنر آیینی که هم مخاطب و هم شخص اجراکننده را به خودشناسی میرساند.
هنرمند آیینی رابط انتقال آن معارفی میشود که خداوند برای رشد و تعالی انسان خلق کرده است. هنرمند آیینی مسیر اتصال به آن گنجینه را به مخاطب ارائه میدهد. خدا را شکر که این اتفاق برای تعزیه و پردهخوانی و گونههای مختلف نمایشهای آیینی بهوفور در کشورمان میافتد.
همه اینها دست به دست هم میدهد تا خد را به پاس این لطف که شامل حال ما شده سپاسگزار باشم. هر جا که گروه ما اجرا داشته و حضور پیدا کرده است تأثیر آن را در زندگی و ارتباطی که با مردم گرفته این را شاهد بودیم.
ایکنا- مثالی از این تاثیرگذای به خاطر دارید؟
به وفور!.. به عنوان مثال به خاطر دارم روزی یکی از مخاطبان بعد از اجرا سراغ من آمد و گفت مرشد! آن شعری که در اجرای روز گذشته خواندی، امروز به کارم آمد. جایی میخواستم بروم که کمی عصبی بودم و ممکن بود درگیریای صورت گیرد؛ اما بعد از تکرار شعر و سپس روایت شما، از آن گذشتم و اصلا سراغ آن اتفاق نرفتم. این حال من را خوب میکند! اصلا مگر میشود که حال کسی را خوب نکند!
یا از بزرگان این هنر شنیدهام که جایی میخواستند شخصی را اعدام کنند، اجرای هنر نقالی یا هنر تعزیه و مراسم «گلریزان» همراه این هنر باعث شده که آن فرد بالای چوبه دار نرود. این تأثیر هنر آیینی بر جامعه است.
ایکنا- وجه مهمی از مواجهه هنرهای آیینی که در ماه محرم و صفر اجرا میشود، انتقال معارف و معرفت حسینی است. مولفهای که در تفکر شیعی از آن به عنوان «نهضت عاشورایی» یاد میکنیم. فارغ از دلدادگی که قطعاً تمام هنرمندان سرزمینمان، بهویژه هنرمندان آیینی مانند تمام مردم ایران به ساحت اباعبدالله و یاران باوفای ایشان دارند؛ تا چه حد زبان این هنرها، فعالیت و فعلیت شما در انتقال این معرفت، خاصه برای نسل امروز نوجوان و جوان که فاصلهای میان آنها با آیینهای کهن نمایشی ما افتاده توانسته اثرگذار باشد؟
قدمای ما انسانهای بسیار خلاقی بودند. جسارتی به ساحت هیچ یک از عزیزان در دوره و زمانه حاضر نباشد اما وقتی شاهد این هستیم که در گذشته برای قهوهخانه هنر خود را در نظر گرفتهاند، برای چهارسوق بازار هنر خود را در نظر گرفتهاند؛ حتی مجالس زنانه برای گعدههای بانوان، هنر خود را داشته است، همه اینها نشاندهنده خلاقیت و دانش قدما است. بزرگانی که هر لحظه به این فکر بودند که با زبان و هنر خود، مردم را به مسیر معارف اسلام دعوت کنند.
امروز نیز شاهد این توفیقات در حوزه جریانسازی و تأثیرگذاری هنرهای آیینی هستیم. به شخصه از زبان روحانیان و فضلای حوزه شنیدهام که این 10 دقیقه اجرای شما از چندین منبر ما تاثیرش بیشتر است. چرا؟ چون نمایش مخاطب را جذب میکند. آواز، موسیقی، هنرهای تجسمی و نمایشی وقتی با معارف دینی دستبهدست یکدیگر میدهند در انتقال مفاهیمی با موضوعات علوی، مهدوی، فاطمی، حسینی و یا موضوعات روز جامعه میتوانند بسیار تاثیرگذار باشند.
متاسفانه طی چند وقت اخیر که جامعه ما التهاباتی را از سر گذاراند، شاهد بودیم که یک هنرمند با یک اجرا، با یک متن و روایت توانست کاری انجام دهد که در بهتر ساختن حال مردم سهمی داشته باشد. بارها شاهد بودیم آتشی که دشمن در دل مردم ایجاد کرده با یک شعر، با یک آواز، با یک نمایش، با یک نقالی و پردهخوانی خاموش شده و هنرمندان از جمله هنرمندان آیینی حال خوب را به مردم بازگرداند.
امروز نیز هنرمندانی که در هنر آیینی فعالیت میکنند، رسالتشان گام برداشتن در مسیر بهبود و خوب کردن حال جامعه است. رسالت هنرمندان آیینی آن است که مردم را به رشد و تعالی با زبان ادبیات، هنر، موسیقی، نمایش، تئاتر، هنرهای تجسمی راهبری کنند.
ایکنا- حال که صحبت به اینجا کشید از فصل جدید اجراهای اداره کل هنرهای نمایشی به مناسب دهه نخست ماه محرم که این روزها در محوطه بیرونی مجموعه تئاترشهر با عنوان «نوای عرشیان و مشق فرشیان» در حال برگزاری است، شما و گروهتان نیز در این برنامه اجرا داشته و دارید توضیحی میفرمایید؟
در همین اجراهای مجموعه تئاترشهر، هم من و هم همکارانم در گروه گمان میکردیم به دلیل گرمای امسال و اتفاقاتی که در سطح جامعه شاهد آن بودیم، شاید استقبال مانند سالهای پیشین نباشد اما وقتی وارد میدان شدیم، شاهد فوجفوج حضور مردم و اقشار مختلف جامعه از نوع پوشش، نوع ایستادن، نوع گویشها و حتی از نقاط جغرافیایی متفاوت ایران عزیز با توجه به سیمای آنها بودیم که پای هنر حسینی، آثار منبعث از نهضت عاشورا و به اصطلاح همه دور یک سفره جمع شده بودند.
بعد از اجرا که با موتور شخصی به سمت مقصدم حرکت میکردم، مرور آن تصاویرِ استقبال، شور و شوق مخاطبان مرا به گریه انداخت و با خود مدام خدا را شکر میکردم که علاقه به هنر نقالی، تعزیه و گونههای نمایش آیینی در دل مردم کمرنگ نشده و این مُهر تایید دیگری بر جمله پدر و پدربزرگ و دیگر اساتیدم بود که مردم ایران حسینی هستند و امام حسین(ع) و هنرهای آیینی و حسینی هرگز از یاد مردم ایران نمیرود. چرا که این هنرهای با خون، پوست و گوشت آنها عجین شدهاست.
به شخصه معتقدم همان نیمساعت، چهلدقیقهای که اجرا کردم، اگر حال پنج نفر را خوب کرده باشم، رسالتم را انجام دادهام. کما اینکه خدا را شکر بسیار بیشتر از اینها بوده است. طی این شبها، بارها شاهد بودم که همین که اجرا تمام شد همه با مهر و محبت به استقبال آمدند و این میشود خروجی کاری که ما انجام دادهایم.
هر کسی در مرتبه و جایگاه خود که این کار را انجام میدهد با همه مصائب و مشکلاتی که اقتصاد و معیشت امروز بر زندگی مردم وارد کرده بار دیگر این مهم را به اثبات میرساند که کماکان زبان هنر، زبانی جریانساز و تأثیرگذار است و این میتواند مسیری برای هدایت جامعه به سمت آرامش روحی و روانی مردم باشد.
گفتوگو از امین خرمی
انتهای پیام