حسین(ع)، خود زبان است و هستی در آن مأوا دارد
کد خبر: 4156348
تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱۴۰۲ - ۰۰:۲۲
شهد شهود شهادت در تجلی قلم و ادب / «حسینِ علی»

حسین(ع)، خود زبان است و هستی در آن مأوا دارد

کتاب «حسینِ علی» نوشته استاد محمدحسین مهدوی‌سعیدی (م. موید) تنها مقتل نگاشته به زبان فارسی است که راقم سطور آن به جِدّ و جهد در تألیف آن کوشیده تا در لایه باطنی این کتاب به معجزه‌ای الهی اشاره ‌کند و اعتقادش را اینگونه با مخاطبانش در میان بگذارد که حسین(ع)، خود زبان است و هستی در آن مأوا دارد. او زبان گفت‌وگوی انسان با خدا و مهم‌تر از آن زبان گفت‌وگوی خدا با انسان است.

«شهد شهود شهادت در تجلی قلم و ادب» عنوان سلسله مطالبی درباره کتب نثر عاشورایی است که بنا داریم در ایام محرم در ایکنا منتشر کنیم.

بخش نخست این سلسله مطالب به کتاب «حسینِ علی» به قلم استاد محمدحسین مهدوی‌سعیدی (م. موید) تعلق دارد.

ادبیات عاشورایی، روایت حماسه‌اى مقدس، اما خونین است که دو جبهه را تصویر مى‌کند: یکى مسیر «سقوط» را طى مى‌کند و دیگرى «صعود» به سوى عرشیان و قدسیان را پیش گرفته است. نبردى در آن ترسیم مى‌شود که در یک سوی آن شجاعت، ایمان و فداکارى قرار مى گیرد و در طرف مقابل همه تزویرها و شقاوت‌هاى شیطان، قامت راست مى‌کند. سرانجام این روایت‌ها و قلمی‌های تصویر ذهنی و عقلی صاحب قلم «پیروزى خون بر شمشیر» را به مخاطبان عرضه می‌کند و در راستای آموزش این مؤلفه مهم و الگویی مقدس همت می‌گمارد.

جمله پژوهشگران و کارشناسان داخلی و خارجی در مواجهه با قدمت عمیق و سترگ تاریخ ادبیت ادبیات ایران‌زمین، گونه سوگ ایرانیان در رثای قافله‌سالار دشت نینوا، پرچم‌دار عزت‌طلبی و حق‌خواهی مسلمانان و اهل تشیع در حادثه خون‌بار کربلا بر این عقیده استوارند که در این نمایش عظیم -در معنایی مقدس و مذهبى- اندیشه‌هاى عالى در قالب احساسات و عواطف پاک به مردم انتقال پیدا می‌کند و عبادت و عبودیت عموم مردم در واژه‌ها و استعاره‌هایى عرضه مى‌شود که بر اثر آن «وحدت دینى» و «معنویت عاطفى» میان مخاطبان و دنبال‌کنندگان اقیانوس واژه‌های صاحبان و راقمان قلم  پدید مى‌آورد و مرزها را از بین مى‌برد.

در بطن و متنِ ادبیات عاشورایی، اهل آسمان در عزاى عزیزترین انسان‌ها سینه چاک مى‌کنند و حتى جماد و نبات هم به خاطر مصایب سختى که بر اشرف آدمیان روا شده، ماتم زده هستند. در این رسم نوشتار آئینی و فشل مشترک اعتقدات همگانی که خود به تنهایی پرچم عزت‌مداری و شیفتگی شیعیان به سیدوسالار شهیدان را در ایران و جهان طی قرون متمادی به اهتزاز درآورده است؛ «گریه»، «سوگ»، «شادى»، «غم»، «خشم» و «کینه» در پى هدفى واحد باهم ادغام می‌شوند و رنگِ یکنواختى موضوعی و محتوایی را از آن مى زداید و این همان سِرّ و رمزی نهفته در سطر سطر متون این میراث ملموس تمدن شیعه برای تمام جهانیان است که هر مخاطبی فارغ از آشنایی با زبان فارسی یا غریب با آن را تا آخر روایت متن‌ها، روایت‌ها، متل‌ها و داستان‌های  ماندگارش با خود همراه مى‌سازد.

تجلی شکوهِ تکامل معنای واژگان در روایت سطور ادبیات سرخ

زبانِ ادبیات سرخ عاشورایی، زبانِ آراسته تمدن ایرانی یعنی «ذات ادبیت ادبیات و شکوهِ تکامل معنای واژگان» است. متن ادبی سرخ هر چند با ذوق و هنر در بدو حیات و تولدش در قرون گم شده در سیر تطور تاریخ برخی نویسندگان گمنام و خوش قریحه به سوی خلق تصاویر ادیبانه و بهره گیری از ترکیبات و صنایع دقیق متنی در هر عصر و زمانه‌ای حرکت کرده است؛ اما به طور کلی متن و ادبیات سرخ و برگرفته از نهضت حسینی و مکتب عاشورایی، حتی پس از دوره تحول و تکامل معروف‌ترین نویسندگان و شاعران ادبیات حسینی را باید در قلمرو شعر و ادبیات عامیانه مورد بررسی قرار داد.

چراکه به تعبیر استاد شفیعی کدکنی «تمام فهمی» (فراگیری معنایی) و ارتباطگیری مخاطب، به ویژه مخاطب عام با مفاهیم ادبی آثار ادبیات سرخ‌گو بسیار در این فرهنگ و هنر مورد تأکید بوده است و این امر از ماهیت ذات ادبیتِ ادبیات شکل و وام گرفته است.

تجلی معنای هویت‌مند ادبیات حسینی و عاشورایی که بازتاب آنرا در روایت‌های کهن و داستان و رمان‌های حالِ اکنون این فرهنگ آئینی از هزاره پیش تا امروز می‌توان رصد کرد، مترکز بر این مهم است که «روایت ادبیات عاشورایی، حکایت ازلی مظلوم و ظالم، دلیر و ترسو، زاهد و فاسد، آخرت و عالم مادی، بهشت و جهنم و حکایت خیر و شر است.»

حسین(ع)، خود زبان است و هستی در آن ماوا دارد

چرا نخستین راویان و کاتبان ادبیات عاشورایی گمنام هستند؟

نکته گفتنی دیگر درباره ادبیات عاشورایی، گمنامی بسیاری از نویسندگان و بنیانگذاران این گونه ادبی در قرون گذشته است. برای نامعلوم بودن راقمان نخستین سطور آثار ادبیات سرخ و راویان بی‌پروای ادبیات عاشورایی چند دلیل می‌توان آورد که از مهمترین آنها «توجه نسخه‌نویسان به اجر اخروی و بی‌نیازی در معرفی خود به دیگران و آیندگان تاریخ»؛ یا آنکه «نخستین نویسندگان آثار ادبیات متنی و نه منظوم عاشورایی اغلب بدیهه‌گو و بدیهه‌نویس بوده‌اند و همین خود دلیلی برای عدم انجام درست ثبت و ضبط متون و روایت‌های این فن ادبی و هنر روایت هنر کتابت است».

نکته بعدی آنکه «برخی از نویسندگان و راویان ادبیات سرخ و حسینی تنها قسمت یا قسمت‌هایی از نسخه کامل یک روایت شفاهی را کسب کرده یا مکتوب و منتقل کرده‌اند و مابقی را از روایت‌های شفاهی نسل‌ها و سینه‌های سوخته دیگر از عطش عشق به اباعبدالله در پس پشت گذار تاریخ هزاره و هزاره ادب فارسی دریافت و مکتوب کرده‌اند.»

ویژگی‌های ذاتی و بطنی ادبیات سرخ

در ادبیات عاشورایی و بازتاب مکتوب حماسه حسینی برای ترسیم مصائب کربلا و سایر وقایع مذهبی، دو صف کاملاً مشخص ترسیم می‌شود. اولیا و قهرمانان حقیقی دشت نینوا و حماسه کربلا که موضع خود را به عنوان انسان‌هایی فداکار، وارسته، عاشق شهادت و علاقه‌مند به قرب حق مشخص می‌کنند و اشقیا و سپاه ظلم، جور و کفر که درست در مقابل اولیا قرار می گیرند، با خشونتی در ذات، پلیدی پنهان و آشکار در روح، بی‌رحمی ذاتی در عمل، کژتابی تلخ در بیان و انجام شقی‌ترین اعمال انسانی چون بریدن سر کودکان، ضرب و شتم زنان حرم و ... که تلخی، حزن و همذات پنداری مخاطبان آثار را با وارستگان آن دشت و حماسه خونین با خود به همراه دارد.

بی‌تردید و به تحقیق ادبیات عاشورایی و سرخ، با قدمتی به درازنای قرون متمادی در طول زمان تغییراتی به خود دیده ‌است؛ اما هنوز هم جزو اصیل‌ترین و پرقدمت‌ترین آثار ادبیات فارسی و اسلامی مردمان کشورمان به حساب می‌آید و روایت نقل‌های کهن میراث سینه‌های راوی گذشتگان تا آثار منقوش و مکتوب حال در قامت داستان و رمان، هرساله در سراسر کشور عاشقان همدلی و همنشینی با یار مهربان و خاصه ادبیات برخواسته از مکتب حسینی و نهضت عاشورایی را به خود معطوف می‌کند.

قسمت مجالِ فکر و اندیشه، هم‌دوش و هم‌گام ادبیات سرخ

حال با پشت سر گذاشتن روایت مکتوب و میراث ماندگار ادبیات سرخ بعد از قریب به 14 قرن از آن حماسه عظیم، سخن به گزاف نیست اگر بگوییم بسیاری از آن آثار در این آزمون سربلند بیرون آمده‌اند. سربلند نه تنها برای خود که برای ذاتِ ادبِ ادبیاتِ ایران و مخاطبانی که همواره در هر مقام، مجال، فکر و اندیشه ای خود را هم‌دوش و هم‌گام با ادبیات دیده‌اند.

حال که این روزها در حال تجربه دهه نخست محرم 1402 خورشیدی (1445 قمری) بر آن شدیم تا در کنار سوگ مدام و حزن مستمر بر مقام شامخ حضرت سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و یاران باوفای ایشان در دشت کربلا، به معرفی آثاری از حوزه ادبیات داستانی ایران زمین که محملی برای روایت و استمرار نهضت حسینی شده‌اند بپردازیم.

نخستین گزارش از سلسله گزارش‌های معرفی آثار شاخص ادبیات داستانی و عاشورایی کشورمان به کتاب درخشان و ماندگار «حسین علی» از معدود مقتل‌های نگارش شده به زبان فارسی به قلم محمدحسین مهدوی‌سعیدی (م. موید) اختصاص دارد.

حسین(ع)، خود زبان است و هستی در آن ماوا دارد

«حسینِ علی»، یکه و ایستاده در نَقل مقتل فارسی

کتاب «حسینِ علی» تنها کتاب غیرشعری استاد محمدحسین مهدوی‌سعیدی (م. موید) است که با وجود یگانه بودن در مسیر تخصصی و حرفه‌ای راقم قلمش که بر نمط نظم استوار است تا نثر، میان آثار ادبی و منثور ادبیات سرخ و عاشورایی توانسته جایگاه مستحکمی به خود اختصاص دهد.

محمدحسین مهدوی‌سعیدی که با تخلص شعریِ م. موید شناخته می‌شود، متولد ۱۳۲۲ در نجفِ اشرف است و از شاعران مدرن و موج نو به حساب می‌آید. شعرهای او از دهه‌ ۴۰ در مجلات ادبی به چاپ رسیده، اما نخستین مجموعه شعرش با نام «مگر با لبخنده‌ ماه» در سال ۱۳۷۳ روانه بازار کتاب شده است.

«گلی اما آفتابگردان» دومین دفتر از شعرهای منتشرشده‌ اوست که جایزه‌ شعر امروز ایران (کارنامه) را به دست آورده است. «تو کجاست؟»، «سیماب‌های سیمین»، «پروانه‌ بی‌خویشیِ من»، «نرگسِ هنوز»، «بی‌خوانشِ پرندگان»، «سه‌بار می‌گویم گل سرخ»، «دستاسِ هنوز می‌چرخد» (مجموعه شعر فاطمی)، «به سپیدیِ تاج‌محل»، «پندار آبی» (طرح‌واره‌ها)، «زیر درختِ آفتاب» و «درخشش شبانه سیب سایه» از دیگر دفتر شعرهای م. مؤید به شمار می‌روند.

چه ویژگی‌های «حسین علی» را مانا کرد؟

موید در کتاب «حسینِ علی» در فصل‌هایی متعدد و کوتاه به روایت واقعه عاشورا می‌پردازد. کتاب از حرکت امام از مدینه آغاز می‌شود و با شهادت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به پایان می رسد.

کتاب «حسینِ علی» در مقایسه با کتاب‌های دیگر در این زمینه دارای ویژگی‌های منحصر به فرد زیادی است. مهمترین ویژگی کتاب مستند بودن روایات آن است. کتاب در عین حال که از لحاظ ادبی اثری ارزشمند و قوی است ولی از لحاظ روایات تاریخی نیز متکی بر منابع متعدد و موثقی است که در پایان هر فصل از این منابع نام برده شده است.

دیگر ویژگی کتاب «حسینِ علی» نثر منحصر به فرد نویسنده آن است. م. موید که خود دارای تحصیلات حوزوی است و بر زبان عربی تسلطی کامل دارد در این کتاب کمتر از لغات عربی استفاده کرده است و سعی کرده در این «مقتل‌گونه فارسی» جایگزین‌های مناسب و هنرمندانه‌ای برای لغات و عبارات عربی بیاورد و ترجمه‌ای بدیع از احادیث و روایات ارائه کند.

نکته دیگر در شمار ویژگی‌های کتاب «حسینِ علی» آنکه، در بعضی از فصل‌های کتاب، شعرهایی در قالب‌های کلاسیک و نو از م. موید در رثای سالار شهیدان و یاران‌شان آورده شده است که خواندن‌شان در همراهی مخاطب با این اثر، شور و حال دیگری ایجاد می‌کند.

حسین(ع)، خود زبان است و هستی در آن ماوا دارد

وجه متمایز ساختار زبان و متن روایت م.موید در کتابت «حسینِ علی»

همانطور که ذکرش رفت؛ «حسینِ علی» مقتلی است که به زبان فارسی سَره نوشته شده، از این ‌رو مخاطب با زبانی اصیل روبه‌رو است که تهی از کلمات بیگانه است. نثر کتاب بسیار شاعرانه و به شعر نزدیک است و مؤلف در گفتار شاعرانه و به شیوه خویش به صحبت با امام حسین(ع) پرداخته سات.

«حسینِ علی» بر گفتار اولیاء، راویان، محدثان، تاریخ‌نگاران و... استناد کرده است که جملگی از مراجع معتبر محسوب می‌شوند. قرآن کریم، سخن پیشوایان معصوم، «بصائرالدرجات الکبری» (محمدحسین الصفار)، «نقل علی» مهزیار اهوازی(رجال طوسی)، محمدبن احمدبن عجلی کوفی، «طبقات ابن سعد»، «تاریخ طبری»، «بحارالانوار»، «اختیار معرفه الرجال الکشی»، «فرائدالمسمطین»، «مفاتیح الجنان»، «شرح نهج‌البلاغه»، «اخبار الطوال» و دَه‌ها کتاب، روایت، حدیث، اخبار، تاریخ و مقتل نوشته اهل تسنن و شیعیان عالم، برخی از کتب مرجعی هستند که م. موید در نگارش «حسینِ علی» از متن و منابع آنها بهره برده است.

حمیدرضا شکارسری شاعر و منتقد ادبی درباره کتاب «حسینِ علی» گفته است: «م. مؤید در لایه باطنی‌تر این کتاب به معجزه الهی اشاره می‌کند و معتقد است که حسین(ع)، خود زبان است و هستی در آن ماوا دارد. او زبان گفت‌وگوی انسان با خدا و مهم‌تر از آن زبان گفت‌وگوی خدا با انسان است. پس اتفاقی شاعرانه نیست اگر گفته شود که او با هر کس به زبان خود آنها سخن می‌گوید (به زبان هفتاد و دو ملت) و این معجزه‌ای الهی است و درخشان‌ترین وجه کتاب حسین علی، همین حقیقت است.»

حسین(ع)، خود زبان است و هستی در آن ماوا دارد

اینجاست جای فرودمان و جایِ فروریختنِ خون مان

برای آشنایی هر چه بیشتر با زبان، ساختار و شیوه روایت و نوشتار کتاب حسین علی به قلم (م. موید) بخش ابتدایی فصل شصت‌وهفت این کتاب با عنوان «کربلا، چرایی گزینش» را به مرور می‌نشینیم.

کربلا، همان جایی که حسینِ علی در آن کشته شد -خداوند پذیره‌اش گردد- در سوی خشکیِ سرزمینِ کوفه است. حُر آن گروه را واداشت در همان جا فرود آیند، بی آب و آبادی. و این بیست‌وسومین جایِ فرودِ او بود.

و آن روز، روز پنج‌شنبه بود؛ روزِ دوم محرم سالِ شصت و یک. و حُر با سپاهیانش کنار او فرود آمد.

سیّد فرماید: و چنین شد که هرگاه رفتن می‌آغازید، بازش می‌داشتند گاهی، و هم پایش می‌شدند گاهی دیگر؛ تا به کربلا رسید. و این دوّمِ محرم بود. و چون بدان جا رسید، فرمود: «نام این سرزمین چیست؟»

گفتند: «کربلا»

فرمود: «فرود آیید؛ به خدا سوگند! اینجاست جای فرودمان و جایِ فروریختنِ خون مان. به خدا سوگند! اینجاست نگاره‌های گورهای‌مان. به خدا سوگند! اینجاست شکنج‌گاهِ به بند گرفتار آمدنِ بانوانِ‌مان. نیایم -درود خداوند بر او- چنین مرا فرمود.

پس فرود آمدند و توش و بُنه در سویی از فرات نهادند و خرگاهِ حسین برای خاندان و پسران و دخترانش برپا شد. همچنین خرگاهِ برادران و عموزادگان برپاشد کنارِ خرگاهِ او؛ و خرگاهِ یاران و همراهان نیز.

و حُر فرود آمدِ حسین را در کربلا، برای عبیدالله نوشت.

روایت و گزارش از امین خرمی 

انتهای پیام
captcha