به گزارش ایکنا، اولین شب مراسم سوگواری ایام محرم با سخنرانی سیدمجتبی حسینی با محوریت زیارت جامعه کبیره در دبیرستان صدیقین برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
«و بکم اخرجنا الله من الذل و فرج عنا غمرات الکروب و انقذنا من شفاجرف الهلکات و من النار» به وسیله شما خداوند ما را از ذلت بیرون آورد و از غبارهای هلاکتها آزاد کرد و ما را از لب پرتگاه افتادن در هلکات و از افتادن در آتش نجات داد.
گاهی ما دچار مشکلاتی میشویم ولی توجه نداریم که راه حل آن کنار دست ما است. این جلسات درمانهای ماست و ما هنوز نمیدانیم. یکی از نکات مهمی که در زیارت جامعه موج میزند و برخی به اشتباه ادعا کردند این تعابیر ساخته غلات است همین است؛ حضرت میفرمایند که خدا به وسیله شما ما را از ذلت و هلکات و آتش نجات داد. پس این کار را خدا کرده است ولی به وسیله شما اهل بیت(ع). آیا این غلو است؟ آیا شرک است؟ بله، رفتار ما طوری شده که برخی از آن استنباط شرک میکنند. وقتی داری زیارت جامعه کبیره میخوانی قدر بدان، چون هم داری عرض ارادت به امام میکنی و هم داری کار توحیدی میکنی.
پس در سرتاسر جامعه کبیره، حضرت صحبت از خدا میکند. کسی که میگوید زیارت جامعه غلو است یا نمیداند غلو چیست یا سرسری دعا را خوانده است. اگر خدا را از جامعه کبیره حذف کنید هیچ نمیارزد. گروهی به امیرالمومنین(ع) رسیدند و گفتند السلام علیک یا الله. حضرت فرمودند زود توبه کنید ولی آنها قبول نکردند. هرچه حضرت اصرار کرد آنها قبول نکردند. حضرت فرمودند اگر دست برندارید شما را به سختی مجازات میکنم. اصلا بزرگترین جرم نزد اهل بیت(ع) غلو بوده است. نهایتا حضرت آتشی روشن کردند و آنها را با دود آتش اعدام کردند. ما موردی نداریم که امیرالمومنین(ع) اینطوری با کسی برخورد کرده باشد کما اینکه یکی نزد حضرت آمد و به گناهی اقرار کرد ولی حضرت نمیخواست حد جاری شود و او را از این اقرار منصرف میساخت ولی موضوع غلو تعارفبردار نیست. در مکتب اهل بیت توحید تعارفبردار نیست.
اگر خدا میخواهد شما را از ذلت نجات دهد راهش چیست؟ الگوهای خروج از ذلت کدام است؟ اگر خدا میخواهد انسان را از ذلت بیرون بیاورد به وسیله اهل بیت(ع) است. این هم وسیله است و هم راهنمای مسیر است. وقتی در مسیر کربلا راه را بر امام حسین(ع) بستند حضرت گفتند خب بگذارید ما برگردیم و به مکه و مدینه برویم ولی آنها گفتند نه، یا باید بیعت کنید یا شما را میکشیم. در اینجا حضرت فرمودند ما را بین دو چیز گذاشتید یکی بیعت که ذلت است و دیگری شمشیر و «هیهات منا الذله» خداوند ذلت را از ما دوست ندارد. حضرت که نیامده بود حکومت کند. کوفیان نامه نوشتند و حضرت باید جواب نامه را میداد تا بعدا نگویند عدهای به امام نامه نوشتند ولی امام جواب نداد. لذا حضرت جواب دادند، سفیر فرستادند و همه مسائل را حسب ظاهر رعایت کردند. وقتی راه را بستند حضرت گفتند ما برمیگردیم ولی دشمن گفت یا بیعت یا شمشیر. حضرت هم در پاسخ فرمودند: «الا و إنَّ الدَّعِيَّ ابنَ الدَّعِيِّ قد تَرَكَني بينَ السِّلّةِ و الذَّلّةِ ، و هَيهاتَ لَهُ ذلكَ مِنّي، هَيهاتَ مِنّا الذلّةُ، أبَى اللّه ُ ذلكَ لَنا و رسولُهُ و المؤمنونَ و حُجورٌ طَهُرَت و جُدودٌ طابَت، أن نُؤثِرَ طاعَةَ اللِّئامِ على مَصارِعِ الكِرامِ» یعنی هان! اين زنا زاده پسر زنا زاده مرا ميان مرگ و خوارى مخيّر كرده است. هيهات كه بتواند از سوى من به خواسته خود برسد. خوارى و زبونى از ما به دور است. خدا و رسول او و مؤمنان و دامنهاى پاك و نياكان پاكيزه نمىپذيرند كه ما فرمانبرى از فرومايگان را بر مرگ كريمانه ترجيح دهيم.
این الگویی است که به واسطه حضرت حسین(ع) بیان شد و به واسطه آن خیلیها از ذلت بیرون آمدند. ذلت که اختصاص به این دنیا ندارد، بخش اعظم ذلتها برای روز قیامت است که ما از آن خبر نداریم. بحث خواری در قیامت در قرآن آمده است ولی فعلا کسی قیامتی زندگی نمیکند. همین که طرف یک مقدار مهم میشود به جای اینکه بیشتر نگران باشد بیشتر غرور او را میگیرد. یکی از ذلتهای قیامت این است؛ افراد به شیطان التماس میکنند، به کسانی که وضعشان خراب است التماس میکنند تا به آنها کمک کنند. ما خیلی قیامت را جدی نمیگیریم و فکر میکنیم یکطوری حل میشود. اصلا ما از بچگی یاد گرفتیم قوانین را جدی نگیریم. به همین خاطر فکر میکنیم قیامت هم همین است ولی قیامت اینطور نیست. در قیامت شفاعت هست ولی شفاعت از این دنیا شروع میشود. اگر شما امروز دستت را در دست امام حسین(ع) بگذاری تجلی قیامتی آن شفاعت است.
خدا دوست ندارد کسی و به ویژه مومن ذلت داشته باشد. کسی خدمت امام صادق(ع) آمد. کار این آدم این بود که در سفر حج در هر منزلی گوسفندی زمین میزد تا دیگران بخورند. حضرت فرمود خجالت نکشیدی؟ آیا هیچ فکر نکردی بعضیها از این کار خجالت کشیدند؟ اگر شما بخواهی به کسی خدمت بکنی باید حواست باشد به طرف ذلت ندهی.
یکی از ذلتهایی که ما داریم تنهایی است. پشت من به کی گرم است؟ چند نفر در تاریخ بودند که خدمت ائمه آمدند و اهل بیت(ع) آنها او را پس زدند؟ اصلا خدا اهل بیت(ع) را طبیب قلوب قرار داد. بنابراین ما به واسطه اهل بیت(ع) از ذلت تنهایی و اینکه کسی را نداشته باشیم با او حرف بزنیم بیرون آورد. شخصی نزد امیرالمومنین(ع) آمد و گفت «چطوری؟» حضرت فرمودند: محب محبینمان هستم. این از ذلت بیرون آمدن نیست؟ حضرت ادامه دادند: نسبت به کسانی که به من بغض دارند صبر میکنم. حضرت در ادامه فرمود: محب ما هر لحظه منتظر یک رحمتی است، منتظر یک فرجی است.
شاید بپرسید این رحمت و فرج کجا است؟ حوادث بیرونی یک تاثیر فیزیکی دارند ولی آنچه آدم را به هم میریزد اتفاق درونی است. آنچه ما را اذیت میکند حال درونی است نه فیزیک بیرونی، ولی تو حق داری این بدبختی را تحمل کنی چون همه میخواهند تو را متمرکز مشکلات بیرونی کنند، نه مشکل درونی. وقتی تو با امام حسین(ع) آشنا میشوی حال درونیات خوب میشود کما اینکه یاران امام حسین(ع) در روز عاشورا میخندیدند این در حالی بود که بزرگترین مصیبت بر سرشان میآمد. غم و غصه داشتند ولی افسرده نشدند چون قلبشان مملو از آرامش حسینی بود. در این جلسه هم اگر قدر بدانی میتوانی قلبت را پر میکنی و اجازه نمیدهی چیزهای دیگر این قلب را به هم بریزد.
انتهای پیام