به گزارش ایکنا، نشست تخصصی «تبیین ایده و مسالهکاوی خانواده مقاوم: چالشهای اخلاقی در جهان متحول» با ارائه حجتالاسلام و المسلمین محمدرضا زیبایینژاد، رئیس پژوهشکده زن و خانواده امروز 27 تیر در محل پژوهشکده برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
خانواده در طول تاریخ مهمترین نهادی بوده که از ارزشهای اخلاقی صیانت میکرده و آنها را به نسل بعد منتقل میکرده و به همین خاطر در طول تاریخ حفظ خانواده، استحکام خانواده و پویایی آن یک مطالبه اجتماعی بوده که هم خود خانواده بر آن اهتمام داشته و هم مناسبت اجتماعی و فرهنگ جامعه خانواده را تقویت میکرده است.
در دهههای اخیر با یک واقعیت جدید مواجه شدیم که در کشور ما چیزی حدود 150 سال سابقه دارد ولی در فرایند جهانی شدن شتاب برداشته است. در فرایند مدرن شدن که الگوی خاصی از پیشرفت است برخی ارزشهای اخلاقی با چالش مواجه شده است، خود خانواده هم با چالش مواجه شده است و آهسته آهسته چیزهای دیگری دارند خودشان را کنار خانواده مطرح میکنند چیزهایی مثل همباشی و همجنسگرایی که به مثابه پدیدههای نوظهور کل دنیا را تحت تاثیر قرار میدهند.
ما یک پیشفرض داریم و یک پرسش. پیشفرض ما این است که ارزشهای اخلاقی که ادیان الهی بر آن تاکید میکنند ارزشهای ثابتی است. خانواده هم مهمترین بنای اجتماعی است که همه باید در حفظ و بقای آن مساعدت کنیم و کارکردهای اصلی خانواده که غیر قابل واگذاری است را حفظ کنیم تا خانواده بسط اجتماعی پیدا کند و منشا آثار اجتماعی باشد. اینها پیشفرض ما است.
واقعیتی که با آن مواجهیم این است در فرایند جهانی شدن که فرصتهای زیادی هم در برابر ما قرار میدهد و همهاش تهدید نیست، با یک ابرچالش مواجه شدیم و آن ابرچالش این است که در طول تاریخ برای اولین بار این اتفاق افتاده که ساختار اقتصادی، ساختارهای خود را بر ساختارهای فرهنگی و اجتماعی تحمیل میکند و این ساختار نوسرمایهداری است که به منزله متغیر اصلی قرار دارد و ساختارهای دیگر متغیر وابستهاند یعنی اقتضائات نظام سرمایهداری به فرهنگ شکل جدید میدهد، به مناسبات اجتماعی شکل جدید میدهد و حتی به مناسبت علمی شکل جدید میدهد. به عبارت دیگر الآن اقتصاد سرمایهداری دارد برای ما فرهنگ درست میکند.
در این شرایط پرسشی که برای ما شکل میگیرد این است؛ اگر ساختارهای فرهنگی اجتماعی اقتصادی، ارزشهای همسو با ارزشهای اخلاقی و خانواده را بازتولید کنند نهادهای فرهنگی و کنشگران و مبلغان و خانواده در یک مسیر همواری حرکت میکنند اما اگر فرض کنیم ساختارهای فرهنگی اجتماعی اقتصادی دارند ارزشهای ناهمساز با ارزشهای اخلاقی و خانوادگی را بازتولید میکنند ما در این موقعیت چگونه باید بچههایمان را تربیت و راهبری کنیم. پرسش دیگری که در این شرایط در ذهن یک خانواده میآید این است در یک موقعیت تهدید هستم چون وقتی من یک پیام اخلاقی به فرزندم میدهم دهها پیام اخلاقی معارضش را از شبکههای اجتماعی و محیط پیرامون خودش میگیرد.
در زمانی که از همه طرف با تهدید مواجه هستیم چگونه میتوانیم فهم عمیقی از این موقعیت پیدا کنیم، چگونه میتوانیم احساس مسئولیت ویژه پیدا کنیم و به دیگران هم کمک کنیم چنین حسی داشته باشند و اینکه چه توانمندی را میتوانیم به توانمندی موجود بیفزایم که قدرت ویژهای برای زندگی در محیط پرچالش به ما بدهد تا بتوانیم برخلاف جهت حرکت رودخانه شنا کنیم. این مسئله امروز ما است که چگونه میتوان ظرفیت خانواده را بالا برد تا در محیطهای پرتنش از خودش محافظت کند و حتی بیش از انکه از خودش محافظت کند، خود را توانمند کند. به تعبیر دیگر چگونه از مسیر مقاومت میتوانیم قدرت و پویایی تحصیل کنیم. این قدرت کسب کردن به چه معنا است؟ یعنی اگر امروز با واقعیت ناخواستهای به نام هژمونی گفتمان نئولیبرالیسم اخلاقی در کل دنیا مواجه شدیم چگونه میتوانیم گفتمان محافظتکننده بر خانواده را از مسیر این مقاومت به گفتمان مسلط تبدیل کنیم و گفتمان رقیب را به حاشیه بکشانیم. اگر بچههای ما تهدید را به فرصت تبدیل کنند بهترین نسلی خواهند بود که در تاریخ وجود داشتند چون دیگران بچههای خوب در محیط خوب بودند ولی اگر نسل ما در محیط پرتنش بچههای خوبی باشند بسیار مهم است.
عرض کردم که اصول اخلاقی ثابت است ولی الگوهای راهبری خانواده و کنش فرهنگی در موقعیت تهدید باید متفاوت با زمانی باشد که مسیر هموار است. الگوها همواره موقعیتمند و سیال هستند و اگر خیال کنیم ثابت هستند زمین میخوریم. در زمان کنونی چه الگوهایی باید برای دستیابی به اهداف مد نظر اتخاذ کنیم؟
یکی از برنامههای ما شناسایی آثار آکادمیک و کاربردی خوب در کشورهای دیگر است تا آنها را ترجمه کنیم. اگر بتوانیم یک نهضت ترجمه ایجاد کنیم کار بزرگی است. ما اساتید متدین اخلاقگرا و حتی غیر متدین اخلاقگرایی داریم که مسئله خانواده و اخلاق برایشان مهم است و دنبال ادبیات نظری میگردند تا از ایدهشان حمایت کند ولی شاید این ادبیات داخل کشور کم باشد لذا نیازمند ترجمه آثار هستیم تا این ادبیات تولید شود. جالب است که جریان ترجمه در کشور ما هدفمند است و بسیاری از آثار خوب در حوزه اخلاق و خانواده ترجمه نشده است و عموما آثاری ترجمه شده که میخواهند ما را به سمت نئولیبرالیسم ببرند. الآن گروههایی دارند در این زمینه جستوجو میکنند تا آثار مناسب ترجمه را پیدا کنند و اگر اساتید دانشگاه بتوانند آثار درخوری به ما معرفی کنند ارزشمند است.
یک محور دیگر تجربهنگاری است. در این حوزه دو کار را پیگیری میکنیم. یک، پژوهشگرانی که پژوهشهای موفق در عرصه تجربهنگاری داشتند را پیدا میکنیم تا آنها را متوجه موضوع همایش میکنیم تا گروهها و افراد موفقی که تجربه نو را دارند را به ما معرفی کنند. همچنین از طریق حوزه علمیه و شهرداری داریم روایت تجربه را پیگیری میکنیم تا تجربههای خوبی که در مواجهه با چالشهای اخلاقی و خانوادگی هست و نو است و میتوانیم به خانوادهها منتقل کنیم به ما گزارش کنند. وقتی تجربیات نو را به دست آوردیم شاید مجبور شویم با تجربهگر مصاحبه کنیم و اگر چیز خوبی از آب درآمد پوشش رسانهای دهیم.
هدف ما از این همایش؛ یک، جا انداختن ضرورت درگیر شدن جامعه علمی با این موضوع مهم است. دو، شناخت و انتقال ادبیات شکلگرفته در این موضوع است. سه، تعمیق مسئلههایمان است یعنی ابعاد مختلف مسئله را بکاویم. چهار، برداشتن گامهای اولیه برای حل مسئله است. میدانیم نباید انتظار داشت همایش حل مسئله کند اما به سمت حل مسئله تسهیلگری میکند.
انتهای پیام