مسعود امجدیپور، اقتصاددان ارشد مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگو با ایکنا، درباره نقش تأمین اجتماعی در حکمرانی مطلوب و رشد و توسعه اقتصادی پایدار اظهار کرد: از زمانی که تأمین اجتماعی در ایران شکل گرفته تا به امروز، فراز و نشیبهایی را طی کرده و متأسفانه در بیشتر مباحث دخالتهای دولتها اثربخش نبوده است. تحقق تأمین اجتماعی وظیفه شرعی و حکمرانی حاکم شرع است که باید آن را برای عموم جامعه تأمین کند.
وی با بیان اینکه طی سالهای اخیر صندوقهای بازنشستگی به وظایفشان به خوبی عمل نکردهاند، درصورتی که صندوقهای بازنشستگی بالهای تأمین اجتماعی کشور محسوب میشوند، یادآور شد: بودجههایی که باید صرف مصارف اقتصادی شوند و مؤلفههای اقتصادی را رشد دهند، به این صندوقها واریز شده و میان مردم پخش میشوند؛ این در حالی است که صندوقهای بازنشستگی مولد نیستند و چرخهای اقتصاد را نمیچرخانند بلکه از اقتصاد ارتزاق میکنند.
کارشناس اقتصادی بیان کرد: فلسفه تشکیل صندوقهای تأمین اجتماعی این بود که اینها خودشان قوه محرکه اقتصادی باشند و از منابعی که اعضایش به این صندوقها واریز میکنند رشد و توسعه پایدار اقتصادی را رقم بزنند و سرمایهگذاریهایی را انجام دهند و از سود حاصل از این سرمایهگذاریها خدماتی را به اعضایش ارائه دهند ولی متأسفانه این اتفاق نیفتاده است.
امجدیپور ادامه داد: دولتها همیشه به صندوقهای تأمین اجتماعی بدهکار بودهاند و نظام تأمین اجتماعی کشور همواره خود را طلبکار دولت میداند، درحالیکه قرار بود عکس آن اتفاق بیفتد و حکمرانی کشور در عرصه تأمین اجتماعی طوری پیش رود که صندوقهای تأمین اجتماعی یک پایه سرمایهگذاری محسوب شوند.
وی با بیان اینکه عزل و نصبها در سازمان تأمین اجتماعی عموماً سیاسی هستند، اظهار کرد: معمولاً سازمان تأمین اجتماعی یک سازمان تخصصی بوده و باید عزل و نصبها هم تخصصی انجام شوند نه با رویکرد اقتصادی و سیاسی. عزل و نصبهای سیاسی و غیرتخصصی کار این صندوقها را به جایی رسانده که با استحاله هدف مواجه شدهاند.
اقتصاددان ارشد مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: امروزه صندوقهای تأمین اجتماعی به جای اینکه سرمایهگذاری کنند به ابزاری برای توزیع بودجههای کلان میان مردم تبدیل شدهاند و سودهای حاصل را هم در مصارفی که خودشان صلاح میدانند استفاده میکنند.
امجدیپور درباره استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی در نظام تأمین اجتماعی عنوان کرد: یکی از شاخصههای توسعه هدفمند تأمین اجتماعی استفاده از توان و تخصص بخش خصوصی بوده و لی تحقق این مهم نیازمند نوع نگاه و فعالیت هدفمند حکمران است. به نظر من در این عرصه لازم است ماهیت کارکرد دولت از مجری صرف به ناظر قوی تغییر کند. در حال حاضر به خاطر ضعف صندوقهای بازنشستگی، دولت به مجری پرداخت حقوق و پاداش افراد بازنشسته تبدیل شده است!
وی یکی دیگر از ضعفهای نظام تأمین اجتماعی کشور را نبود سرمایهگذاریهایی مبتنی بر رانت و به دور از نظر و تحلیلهای کارشناسی دانست و در این رابطه گفت: وقتی نظام تأمین اجتماعی کشور مبتلا به چنین آفتی شود قطعاً دیگر نمیتوان از عنوان تخصصی برای آن یاد کرد بلکه صرفاً به ارتزاقکننده بودجه دولتی تبدیل شدهاند.
اقتصاددان ارشد مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به نقش بیمههای خصوصی و خدماتی که اینها ارائه میدهند در حوزه ارتقای نظام تأمین اجتماعی اظهار کرد: تا به امروز خیلی بیمههای خصوصی و خدماتشان در ارتقای نظام تأمین اجتماعی اثربخش نبودهاند و دلیلش هم این است که غالباً نو هستند و مردم اعتمادی به آنها ندارند.
امجدیپور ادامه داد: به زعم بنده مولد نبودن صندوقهای تأمین اجتماعی و به طور کلی نظام تأمین اجتماعی کشور به بیمههای خصوصی آسیب وارد کرده و اعتماد مردم را تحت تأثیر قرار داده است. به هر حال باید پذیرفت میان اعتماد مردم و نظام تأمین اجتماعی رابطه دو سویه وجود دارد و وقتی مردم به تأمین اجتماعی اعتماد داشته باشند و تأثیر آن را در بهبود کیفیت زندگی به وضوح مشاهده کنند قطعاً خدمات بیمههای خصوصی با استقبال عمومی همراه خواهند شد.
وی با بیان اینکه موقتی و کوتاهمدت بودن برنامهها به نظام تأمین اجتماعی کشور آسیب وارد کرده است، گفت: معمولاً هم این برنامهها ناظر به مسئله اصلی نیستند و فقط میخواهند بیلان کاری ارائه دهند تا به مقامات بالادستی بگویند فلان کار را انجام دادهایم. اگر بخواهیم منصفانه برخورد کنیم دولتها به تنهایی توان اصلاح نظام تأمین اجتماعی را ندارند و در این راستا باید مجموعه حاکمیت ورود داشته باشند، همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی ورود کردهاند.
اقتصاددان ارشد مجمع تشخیص مصلحت نظام تأکید کرد: ورود مجموعه حاکمیت به بهبود شرایط صندوقها منجر خواهد شد و باید در نظر داشت اگر بهبودی در وضعیت اینها اتفاق نیفتد، قطعاً در آینده به اقتصاد کشور ضربات بزرگتر و بیشتری را وارد میکنند و شاهد اضمحلال بخش بزرگی از اقتصاد خواهیم بود.
امجدیپور در پایان گفت: جا دارد در برنامههای توسعه با اهداف حکمرانی اعم از قانونگذاری و استفاده از ظرفیتهای قوه قضائیه و بدنه اجرایی، نوعی بازتولید در صندوقهای تأمین اجتماعی رخ دهد. به عبارت بهتر ابتدا این صندوقها کوچک و چابک شوند و سپس افراد متخصص و اقتصاددان را برای مدیریت این صندوقها به کار گرفت و سوم اینکه حاکمیت اجازه ندهد با تغییر دولت و مجلس تمام ساختار صندوقها و به طور کلی تأمین اجتماعیی دچار تغییر و تحول شود و در نهایت، انگیزههای عزل و نصب با اهداف اقتصادی همراه باشند نه سیاسی؛ اگر چنین اتفاقی بیفتد صندوقهای تأمین اجتماعی نهتنها از دولتها ارتزاق نخواهند کرد بلکه به آنها کمک هم میکنند.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام