امروز 25 ذیالحجه، روز خانواده است. علت انتخاب این روز، نزول آیه «هل أتی» در سوره مبارکه انسان که راجع به خانواده و استحکام پایههای آن است، عنوان شده است. سوره هل أتی در روز 25 ذیحجه در شأن اهل بیت پیامبر(ص) نازل شد که پس از سه روز روزه و انفاق افطار خود، از طرف خداوند اطعام شدند.
در دین مبین اسلام خانواده یکی از مهمترین ارکان جامعه محسوب میشود. پایبندی به خانواده و جلوگیری از بیبندوباری و همچنین ارتقای جایگاه و تحکیم بنیان خانواده از جمله مسائلی است که به آن سفارش فراوان شده است.
در رابطه با موضوع خانواده و معضلات و مشکلاتی که امروزه موجبات ایجاد گسست میان اعضای خانواده را فراهم کرده است، به گفتوگو با صدیقه سلیمانی، روانشناس، استاد دانشگاه و کارشناس حوزه دین و مسائل خانواده پرداختیم که مشروح آن را در ذیل مشاهده میکنید.
ایکنا ـ چه عواملی باعث ایجاد گسست در میان خانوادهها شده است؟
متأسفانه یکی از مواردی که شاید کمتر بدان پرداخته شده و از سوی دیگر موج بسیار عظیمی است که آسیبهای آن متوجه کشور ما نیز شده و چنانچه بدان توجه نکنیم، باعث ویرانی نهاد خانواده و در ادامه جامعه میشود، مسئله تزلزل خانواده است. در دنیای مدرن امروز با تزلزل فضای خانواده مواجه هستیم که ممکن است از جنس طلاقهای عاطفی و یا طلاقهای حقوقی باشد که هر دوی این موارد ضربه مهلکی به خانواده یعنی زوجین و فرزندان وارد میکند.
مقوله طلاق در اکثر کشورها، فرهنگها و ادیان به نگرانی جدی تبدیل شده؛ چراکه مانند زلزلهای است که پس از اتمام آن، تازه خرابیها و مشکلات ناشی از آن مشخص شده و امکان ترمیم و تصحیح و بازسازی آن بسیاری از اوقات چنانچه نگوییم غیر ممکن است، بسیار پرچالش، زمانبر و دشوار خواهد بود.
باید به این موضوع بپردازیم که چه اتفاقی رخ داده است که این آسیب در فضای خانواده شدت گرفته است. در روانشناسی مفهوم بسیار ارزشمند و کارایی به عنون «دلبستگی ایمن» وجود دارد که در سلامت روان و سلامت روابط بین فردی بسیار پراهمیت است. اگر بخواهیم تعریف ساده و مجملی از تعریف دلبستگی ایمن ارائه دهیم، باید اشاره کنیم که در این نوع دلبستگی، فرد باید دارای روابط عاطفی و روانی پایدار باشد و از داشتن چنین رابطهای احساس امنیت کند و هر اندازه که روابط امنتر باشد، فضای ارتباطی بهتر و سالمتر بوده و آسیبهای ارتباط نیز کمتر خواهد بود. همچنین، هرچقدر که دلبستگیها ناایمن باشد و این روابط اندک و ناپایدار باشد و جنبه روانی و عاطفی آن مثبت نباشد، دلبستگی ناایمن شده و میتواند حالتهایی از اضطراب، اجتناب، وسواس، ترس و ... را ایجاد کند که این موارد در صورت تداوم به اختلالاتی مانند خودشیفتگی، پارانوئید، بدبینی و ... تبدیل میشود.
برای اینکه در برابر آسیب ناایمن بودن دلبستگی ایستادگی کنیم، لازم است در همان ابتدای رابطههای عاطفی چه بین زن و شوهر و مهمتر از آن در روابط والدین و فرزندان از همان بدو تولد، حواس خود را به روابط عاطفی پایدار میان خانواده معطوف کنیم.
یکی از مسائلی که میتواند به ایجاد رابطه پایدار و تحقق دلبستگی ایمن کمک کند تا فرد بتواند سپر خوبی در مقابل مشکلات ارتباطی ایجاد کند، این است که به مفهوم احترام گذاشتن در میان خانواده و در رابطههایی که داریم، خیلی توجه کنیم. زمانی که از احترام سخن میگوییم به این معنا نیست که فقط در رابطه با دو انسان بزرگ و مسن صحبت میکنیم بلکه باید حتی به موضوع احترام به یک کودک یعنی کودکی که مفاهیم اخلاقی اصلا برای او معنا پیدا نکرده نیز توجه کنیم.
قرآن کریم در مورد مقوله احترام از واژه گستردهتری با عنوان «کرامت» استفاده میکند که مفهوم احترام یکی از زیرمجموعههای آن است. کرامت و احترام مسئلهای است که از لحظهای که نام انسان بر روی ما نهاده شد باید بدان توجه کنیم. این احترام باید از سوی خانواده نسبت به فرزندان و دیگر روابط بین اعضای خانواده به عنوان یک مقوله بسیار مهم مورد توجه قرار گیرد. در موضوع احترام و خانواده مشاهده میکنیم که معنای احترام خیلی خوب برای ما جا نیفتاده است. احترام مانند امنیت، غذا، فضای امن زندگی، عشق و تعلق، یک نیاز است که اگر بدان بها داده نشود، فرد احساس کمبود کرده و آسیب خواهد دید.
لذا زمانی که میدانیم که این مسئله، اساسی بوده و تأثیر شگرفی در عملکرد روانی و رفتاری افراد دارد، باید بیشتر بدان توجه کنیم. اما اینکه معنای احترام چیست، باید بدانیم احترام بدین معناست که افراد باید در درجه اول خود برای خود احترام قائل باشند و سپس این احترام را برای دیگران نیز در نظر گرفته و بدانها تسری بخشند. در روابط خانوادگی بر روی این موضوع تأکید داریم که احترام به خود، احترام به همسر و احترام به اعضای خانواده باید یکی از اصلیترین مسائلی باشد که بدان توجه میکنیم.
احترام این نیست که فقط به طرف مقابل احترام بگذاریم و خود را غیر محترم بدانیم. برای اینکه این تعادل اتفاق افتد، به هر دو طرف نیاز داریم. نتیجه بیرونی این مسئله این میشود که وقتی فردی به دیگری احترام میگذارد، حتی اگر طرف مقابل قائل به محترم شمردن فرد نباشد، اندک اندک مجاب به احترام میشود یعنی تأثیر رفتار فرد در طرف مقابل این است که او را مجبور به رعایت احترام میکند. قرآن کریم این مفهوم را در آیات مختلفی ارائه کرده است. زمانی که در مورد طلاق صحبت میشود، قرآن کریم میفرماید: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا؛ اى پيامبر به همسرانت بگو اگر خواهان زندگى دنيا و زينت آنيد بياييد تا مهرتان را بدهم و (خوش و) خرم شما را رها كنم». در این آیه تأکید شده که حتی برای ترک زندگی نیز باید این مقوله در نهایت احترام انجام شود و چناچه زوجین نمیتوانند به هر دلیلی زندگی خود را ادامه دهند باید طبق تأکید قرآن کریم، در نهایت احترام و دریافت تمامی حقوق یکدیگر از هم جدا شوند.
لذا قرآن کریم حتی در فضایی که زن و مرد با هم سازگاری ندارند و همکفو نیستند و کار به جدایی میرسد باز هم بر توجه و احترام متقابل تأکید میکند. برای مثال قرآن کریم در آیه دیگر میفرماید: «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ؛ با همسرانتان به زیبایی و سلامت و نیکویی برخورد کنید». این روزها متأسفانه مقوله احترام اعضای خانواده نسبت به یکدیگر کمرنگ شد و به نظر میرسد که باید بیشتر از گذشته بدان توجه کنیم.
ایکنا ـ چرا فضای احترام بین زوجین کمرنگ شده است؟
زمانی که به بررسی دلایل این موضوع میپردازیم، این سؤال مطرح میشود که چرا در فرهنگ ایرانی که اخلاق حاکم است، احترامها کاهش پیدا کرده است. شاید یکی از دلایل این مسئله همان تهاجم فرهنگی غربی است. در تفکرات غربی متأسفانه فرهنگ فردگرا بسیار شدت گرفته است. حتی در مبانی روانشناختی غرب نیز بسیاری از اوقات صحبت در این زمینه است که فرد باید فقط خود را دیده و به فکر خود باشد. خلاصه اینکه در این فرهنگ به من انسانی و فردیت انسان بسیار توجه میشود و این مسئله با فرهنگ همدلی که در فرهنگ ایرانی و قرآنی وجود دارد کاملا متناقض است. در این فرهنگ فردگرایی که موضوع فمینیسم یکی از اثرات و تبعات آن است، اصولا حرف اصلی این است که تمامی ابعاد زندگی مادی مانند ثروت، موفقیت و ... در فرد خلاصه میشود که این مسئله در نهایت منجر به کاهش میزان احترام افراد به خود و دیگران میشود. در این فرهنگ زمانی که فرد فقط به خود میاندیشید و به قول معرف. سر در لاک خود دارد، نمیتواند به دیگران و احترام به ایشان فکر کند.
به زبان سادهتر به دلیل اینکه در بحث طلاقهای عاطفی با یک مقوله چندعاملی مواجه هستیم، اینکه ندانیم احترام و مصادیق آن و نیز چگونگی احترام گذاشتن چیست؟ خود باعث شده تا فاصله زیادی بین روابط میان زوجین و فرزندان خانواده ایجاد شود. همه ما میدانیم که هرکسی حق انتخاب و استقلال و آزادی دارد اما روی دوم سکه این است که ما در خانواده که جامعهای کوچک و البته بسیار مهم است، چنانچه هر یک از افراد خانواده بخواهد دنبال کار خود بوده و کاری به دیگران نداشته باشد، این مسئله باعث ایجاد تزلزل در خانواده میشود.
طبق تحقیقی که حدود 14 سال پیش و در مورد تأثیر رابطه اعضای خانواده میان یکدیگر و مقوله دلایل علاقه نوجوانان به دخانیات انجام شده، مشخص شد که خانوادههایی که در هفته کمتر از سه شب در کنار یکدیگر غذا میخورند، ریسک اینکه نوجوانان این خانواده به سمت دخانیات بروند، بیشتر از خانوادههایی است که پنج شب با یکدیگر غذا میخورند. زمانی که روابط خانوادگی افراد حتی در مسائلی همچون غذا خوردن و ... متزلزل میشود، رفتارهای پرخطر نوجوانان نیز بیشتر میشود. لذا این مسئله نشان دهنده آسیبهای فردگرایی در خانواده است. همچنین، زمانی که افراد وارد منزل شده و تمامی حواسشان به گوشی موبایلشان است، روابط میان ایشان دچار خدشه شده و مشکلآفرین است. این مسئله نشان دهنده آن است که فضای فردی چنان پررنگ شده که حتی زمانی که افراد در جمع هستند نیز فکر و احساس آنها در جمع نیست.
از سوی دیگر استقلالهایی که در حوزههای مختلف وجود دارد در این مسئله تأثیرگذار است. در قرآن کریم آمده است که اموال بانوان برای آنهاست اما زمانی که این مسئله به درون خانواده کشیده میشود و افراد به منیت میپردازند، این مسئله مفهوم زندگی مشترک را تحتالشعاع قرار داده و چیزی برای اشتراک باقی نمیماند که خانواده در سبد زندگی خود قرار دهد و این مسئله بسیار خطرناک است.
ایکنا ـ راهکار قرآنی برای ایجاد خانواده منسجم چیست؟
قرآن کریم در سوره مبارکه انسان از ابرار و ویژگیهای ابرار به معنی کسانی که نیکی را در زیباترین و بهترین حد خود انجام میدهند، سخن به میان آورده است. همچنین، شأن نزول این سوره مبارکه آنجایی است که خانواده امیرالمؤمنین(ع) سه بار در یک روز یا سه روز پیاپی طعام خود را انفاق میکنند. بعد از این انفاق، جملهای بیان میشود که شاهکلید و دستورالعملی برای زندگی خانوادگی است. قرآن کریم میفرماید: «إِنَّمَا نُطۡعِمُكُمۡ لِوَجۡهِ ٱللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمۡ جَزَآءٗ وَلَا شُكُورًا ؛ ما براى خشنودى خداست كه به شما مىخورانيم و پاداش و سپاسى از شما نمىخواهيم».
باید اشاره کرد که البته انفاقهای ویژهتر از این مورد را از سوی این خانواده گرامی در تاریخ مشاهده کردهایم اما نقطه حساسی که در این آیه وجود دارد این است که زمانی که انسان خیر و نیکی انجام میدهد، این کار را صرفا برای خدا انجام دهد نه اینکه به دنبال چیز دیگری باشد. در این صورت است که خداوند متعال خود پاداش و نعمتهای بزرگی برای نیکی درنظر میگیرد. یکی از نعمتهای زیبایی که در این سوره بدان تأکید شده، این است که وقتی افراد کاری انجام میدهند و دنبال تشکر نباشند، نتیجه این رفتار زیبا و فعل بدون چشمداشت این است که خداوند آرامش را به افراد و خانوادهها هدیه میدهد.
افرادی که خود را محق میدانند و دائما از دیگران توقع دارند، میزان رضایتمندی و آرامش بسیار کمتری دارند و هرچقدر سطح توقع افراد پایینتر باشد، میزان آرامش و رضایت ایشان نیز بالاتر بوده و این مسئله در بهبود درونی انسان بسیار مؤثر است. امروزه عامل بسیاری از احوالات بد انسان و نداشتن بهباشی درونی نارضایتیهایی است که با هیجانات منفی بالا همراه است. در سوره مبارکه انسان تأکید خداوند متعال این است که خانوادهها باید حواسشان به فردگرایی باشد و دچار این مسئله نشوند. این اتفاق که در قرآن کریم بدان تأکید شده برای یک خانواده رخ داده است و در واقع این خانواده امیرالمؤمنین(ع) بود که با همکاری یکدیگر به انفاق در راه خدا پرداختند.
لذا فردگرایی و توقع زیاد از یکدیگر در میان خانواده، هر دو میتواند به میزان نارضایتی در زندگی و حال بد اعضای خانواده بینجامد. قرآن کریم در این زمینه به افرادی که نسبت به دیگران نیکی و خیررسانی میکنند، تأکید میکند که انتظار جزا و شکر از دیگران نداشته باشند اما طرفی که به او خدمت میشود نیز طبق آیات قرآن کریم وظیفه دارد تا بیش از این خدمت و یا حداقل به اندازه همان خدمت جبران کند. یکی از آسیبهایی که در جامعه و در میان خانوادهها وجود دارد، این است که گویی این دستورالعمل در میان خانوادهها جابجا شده یعنی کسی که خیر میرساند، انتظار پاسخ دارد و کسی که خیر میبیند، سکوت میکند و پاسخ مناسبی به خیری که به او میرسد، نمیدهد که علت آن نیز فردگرایی و عدم احترام به خود و دیگران و فراموش کردن قواعد محترم دانستن خود و دیگران است که باید به این حوزه به صورت ویژه بپردازیم.
گفتوگو از فاطمه بختیاری
انتهای پیام