آلبریت بغزیان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با ایکنا، درباره بنگاهداری بانکها گفت: سالهای سال است که با پدیده بنگاهداری از جانب بانکها مواجه هستیم و به یک معضلی برای اقتصاد ایران تبدیل شده و هر دولتی هم که آمده تلاش کرده بنگاهداری را از بانکها حذف و رویه نظام بانکی را تغییر دهد ولی تا به امروز موفق نبودهاند و دلیلیش هم این است که بخش قابل توجهی از بانکهای کشور که دست به بنگاهداری زدهاند به نوعی به دولت وابستگی دارند یا خصولتی اداره میشوند پس اگر دولت به دنبال اصلاح رویه موجود است باید ابتدا از خود شروع کند.
وی یادآور شد: یک اشتباه دیگر هم دولتهای قبلی مرتکب شدهاند و تبعات منفی آن تصمیم اشتباه امروز به وضوح قابل مشاهده است و آن مربوط به ارائه بیحساب و کتاب مجوز تأسیس بانکهای جدید است. آن زمان به جای اینکه بانک مرکزی نظارت کند و تحت فشارهای دولتی قرار نداشته باشد، تسلیم فشارها و همسو با جریانات مختلف شد، درصورتیکه در اقتصادهای بزرگ دنیا این همه بانک به اسم خصوصیسازی وجود ندارد ولی در ایران به دلیل فهم ناقص از خصوصیسازی، ابتدا بانکها را خصوصی کردیم.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران با بیان اینکه علاوه بر فهم ناقص از خصوصیسازی، فهم ناقصی هم از شیوه تحقق عدالت وجود داشت، گفت: برخی بر این باور بودند در راستای عدالت مالی و اقتصادی و تسهیل دسترسی مردم به تسهیلات بانکی باید بانکهای خصوصی تأسیس شوند و این هم یک باور اشتباه بود که وجود داشت، درصورتیکه هیچگاه بخش خصوصی به دنبال تحقق عدالت نبوده و نخواهد بود بلکه به دنبال نفع فردی است. عدالت زمانی قابل تحقق است که دولت بسترهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را به طور همزمان و متناسب با هم فراهم سازد.
بغزیان اضافه کرد: حداقل قبلاً بانکها بنگاهداریشان را در اقتصاد علنی و آشکار نمیکردند ولی امروز متأسفانه رویه به نحوی تغییر کرده که نهتنها آن را علنی میکنند بلکه آن را باعث افتخار میدانند و به اینکه املاکدار و کارخانهدار بزرگ هستند فخر میفروشند! هر دولتی آمده حریف بانکها نشده و آنقدر قدرت پیدا کردهاند که حتی دولت را تهدید میکنند. به نظر من اگر میخواهیم بانکها را از بنگاهداری دور نگاه داریم باید از بانکهای دولتی شروع کرد و از سوی دیگر قوانینی را به تصویب و به اجرا رساند که به نوعی بازدارنده هستند و بیش از این اجازه بنگاهداری بانکهای خصوصی را در مرحله اول ندهد و سپس برای مابقی املاک آنها تصمیم گرفت. به طور کلی در ابتدای کار دولت باید طوری ورود داشته باشد که منجر به حساسیت بانکها و واکنش منفی آنها نشود.
وی بیان کرد: وقتی دولت از حذف بنگاهداری بانکها سخن میگوید، بانکهای خصوصی سریعاً موضع میگیرند که چرا دولت برروی ما تمرکز کرده؟ چرا بانکهای دولتی را خطاب قرار نمیدهد؟ ولی وقتی از بانکهای دولتی شروع شود قطعاً بانکهای خصوصی خلع سلاح خواهند شد و در نهایت مجبور به تن دادن به خواسته دولت و جامعه میشوند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران از وابسته بودن رؤسای بانک مرکزی به عنوان یکی از آفتهای نظام بانکی نام برد و گفت: در اکثر مواقع عادت شده رؤسای بانک مرکزی را از میان مدیران عامل بانکها انتخاب کنیم، وقتی رئیس بانک مرکزی به این شیوه انتخاب شود قطعاً در آنها علقه و تعصب وجود دارد و نمیگذارد به دور وابستگی تصمیمگیری و نظارت داشته باشد و چشمان خود را به روی یک سری از موضوعات میبندد. بالاخره باید یک تحکمی از طرف بانک مرکزی و وزارت اقتصاد وجود داشته باشد که اتفاقات مثبت هم در عرصه بانکداری رخ دهد.
بغزیان بیان کرد: در مقطعی دولت نیاز به منابع بانکی داشت و به همین دلیل بانکها را تشویق کرد به او کمک کنند ولی در ازایش آنچه از دولت طلب کردند بنگاهداری بود و همین مسئله سبب بروز مشکلات عدیده در سیستم اقتصادی کشورمان شد.
وی با بیان اینکه بانکهای ایران به شرکت سرمایهگذاری تبدیل شدهاند، افزود: بانکها پول مردم را میگیرند و در پروژههای عمرانی سرمایهگذاری میکنند، زمین میخرند، خانه میخرند، واحدهای تولیدی تأسیس میکنند و غیره؛ در اصل هرکاری انجام میدهند به جزء وظیفه اصلیشان که تسهیلگیری و حمایت از تولید است. فکر کنید وقتی این رویه وجود نداشت و فقط بانکها از ازای ارائه خدمات کسب درآمد داشتند قطعاً شرایط بهتر میشد و بخش واقعی اقتصاد و بخش تعاونی همه این کارها را انجام میدادند. معلوم است وقتی بانک بنگاهدار شود هیچ نهاد خصوصی و تعاونی توان رقابت با آن را ندارد.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: ممکن است سؤال شود اگر بانکها بنگاهداری نکنند پس چطور کسب سود داشته باشند و ممکن است آنها را ورشکسته کند؟ در دنیای رقابت ورشکستگی یک امر عادی است و باید بانکها با هم رقابت کنند ولی اینکه به اسم جلوگیری از ورشکستگی اجازه انجام هرکاری را به بانکها بدهیم اصلاً منطقی نیست، یک آسیب است و جامعه را متضرر میکند. بانکها با پول مردم ملک میخرند و سود چند صد درصدی میبرند و فقط 23 درصد آن نصیب سپردهگذاران میشود، این چه منطقی است؟! پول باید در بخش تولید و بخش مولد اقتصاد سرمایهگذاری میشد نه در بخش ملک یا ارز و طلا. دولتها این اجازه را به بانکها دادند و اصلاح این رویه واقعاً دشوار است.
بغزیان معتقد است، افزایش سود سپردههای بانکی خیانت در حق اقتصاد بود که انجام شد. وی در این رابطه گفت: صرفاً برای اینکه پول مردم وارد بازار دلار و ارز و سکه نشود، دست به افزایش سود سپردهها زدند ولی در اصل این تصمیم به کام بانکهاست چون سرمایه در اختیار بانکها افزایش پیدا میکند و دستشان برای بنگاهداری بیشتر باز میشود. این تصمیم مناسب کشورهایی است که بانکهایشان بنگاهدار نیستند و با هم رقابت دارند.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام