رهبر انقلاب اسلامی در دیدار روز گذشته وزیر امور خارجه، مسئولان دستگاه دیپلماسی و سفیران جمهوری اسلامی ایران با اشاره به پُر تکرار شدن موضوع تحول در نظم جهانی در ادبیات جهانی فرمودند: تحول در نظم جهانی یک فرآیند پر فراز و نشیب و بلندمدت و متأثر از حوادث احتمالی پیشبینی نشده است و کشورهای مختلف نظرات و رویکردهای متعارض و گوناگونی به آن دارند.
ایشان در ادامه لازمه جانمایی مناسب ایران در نظم جدید را رصد و ارزیابی تحولات جهانی و شناخت دقیق سمت و سو و پشت پرده حوادث دانستند و گفتند: بر اساس این رصد و ارزیابی باید پیشنهادهای عملی استخراج شود که در این زمینه هم سفرا و رؤسای نمایندگیها بخصوص در کشورهای اثرگذار نقش مهمی دارند.
سیدحمزه صفوی، استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و رئیس مؤسسه آیندهپژوهی جهان اسلام، در گفتوگو با ایکنا درباره مسئله تحول در نظم جهانی و محتمل بودن شکلگیری یک نظم جدید جهانی و منطقهای گفت: منطقه غرب آسیا به طور سنتی پیش از پیدا شدن نفت، تحت رقابت استعماری قدرتهای فرامنطقهای از جمله اسپانیا و پرتقال بود که بعدها انگلیس این دو قدرت سنتی استعماری را از رقابت در این منطقه خارج کرد. پس از آن انگلیس با آمریکا توافق کرد که مستعمرات خود را به آنها واگذار کند و در دور جدید و به طور عمده از جنگ جهانی دوم به بعد این منطقه به طور نسبتا یکپارچه تحت نفوذ آمریکا قرار میگیرد.
وی افزود: از جنگ جهانی دوم تا سال 2022 این منطقه عرصه حضور آمریکا بوده، اما توافق ایران و عربستان با میانجیگری چنین نشان داد که این منطقه در دوره گذار یا تحول خود به سر میبرد. این تحول برای هر طرف دلایلی دارد. حرکت به سمت این تحول برای عربستان ریشه در ناکامی آمریکا در حمایت امنیتی از او به خصوص در جریان حمله پهپادی به آرامکو دارد. این اتفاق نشان داد که هم خود آمریکا حمایت سیاسی لازم را از عربستان در بحرانها نمیکند و هم از نظر تکنیکی، سامانههای آمریکایی آن طور که ادعا میشود توانایی مقابله و محافظت ندارند و هم اینکه آمریکا از نظر نظامی حاضر نیست برای حمایت از سعودی هزینه بپردازد.
صفوی اظهار کرد: از سوی ایران نیز به مشکل خوردن مسئله برجام و بدعهدی آمریکا در این مسئله عزم ایران را برای قطع امید از رسیدن به ثبات از طریق توافقات بینالمللی با آمریکا جزم کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بیان کرد: در کنار این دو منظر، باید به نگاه چین به منطقه غرب آسیا نیز توجه کرد. از نظر چینیها این منطقه از نظر نفت همچنان اهمیت بالایی دارد که از این زاویه این منطقه چنین اهمیتی از نگاه آمریکاییها ندارد و آمریکا در حوزه انرژی دیگر نیازمندی چندانی به نفت این منطقه ندارد و این چین است که برای این منطقه اهداف و منافعی تعریف کرده است.
وی افزود: از سوی دیگر چین در این منطقه سرمایهگذاری اقتصادی کرده و علاقهمند است براساس توافق با عربستان و ایران در این مناطق سرمایهگذاری کند. وقتی بحث از سرمایه مطرح میشود مسئله امنیت و حفاظت از سرمایه اهمیت پیدا میکند و لذا چین منافعی در منطقه پیدا میکند و در این راستا باید حضور خود را در ابعاد نظامی، سیاسی و امنیتی تقویت کند تا از منافع اقتصادی خود محافظت کرده و امنیت مناطق مورد سرمایهگذاری را تأمین کند.
صفوی تصریح کرد: نتیجه تلاقی این منافع سهگانه آن است که آمریکا انگیزه کمتری برای حضور در منطقه داشته باشد، چین انگیزه بالاتری برای حضور چندبعدی در منطقه پیدا کند و ایران و عربستان هر یک از زاویه دید خود حضور چین را در منطقه و تقویت این حضور را به نفع منافع خود ارزیابی کنند.
صفوی درباره تأثیر شکلگیری این نظم جدید منطقهای با حضور چین و تأثیر آن بر کمرنگ شدن نقش اسرائیل گفت: من به هیچ وجه با این ایده موافق نیستم. روابط چین با اسرائیل بسیار خوب است و حتی میتوان گفت چین حاضر نیست در انتخاب بین ایران و عربستان یا مجموعه کشورهای اسلامی با اسرائیل، کشورهای اسلامی را انتخاب کند. بنابراین این یک تصور اشتباه است که فکر کنیم مسئله نظم جدید منطقهای به طور مستقیم به تضعیف موقعیت رژیم صهیونیستی ارتباط دارد.
رئیس مؤسسه آیندهپژوهی جهان اسلام بیان کرد: مسئله دیگر این است که در بعد سیاسی، کشورهای منطقه روند عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را پیش خواهند برد و در این موضوع خللی ایجاد نخواهد شد. در واقع مشکل اصلی که اسرائیل با آن مواجه خواهد شد از داخل سرزمینهای اشغالی است. اگر اسرائیل ضربه جدی بخورد که احتمال آن هم کم نیست، از دو منظر است؛ یکی رقابتهای داخلی و ناهمگونیهای موجود و دیگری روابط و تعامل نژادپرستانه و ظالمانه با فلسطینیها. در حقیقت به اعتقاد من همکاری و نزدیکی ایران و عربستان در مقطع کنونی منجر به تضعیف موضع رژیم صهیونیستی نمیشود.
صفوی درباره جایگاه متصور برای ایران در این نظم جدید گفت: سناریویی که از سوی دشمنان طراحی شده القای تهدید بودن ایران برای نظم و امنیت بینالملل و ایرانهراسی به ویژه در کشورهای منطقه است و ما باید با سطوح مختلفی از توافقات آشکار و محرمانه در ابعاد امنیتی، نظامی و اقتصادی این سناریو را خنثی کنیم و این باید دستورکار اول ایران در دوره گذار به این نظم جدید باشد.
استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران یادآور شد: الان دولت سیزدهم سیاست همسایگی را اولویت خود قرار داده و در این سیاست همسایگی باید لایههای مختلف همکاریهای امنیتی، اقتصادی، سیاسی و نظامی تعریف شود تا بتوان در مقابل ایرانهراسی، اتحاد علیه کشور و انزوای ایران ایستاد و مقاومت کرد، لذا امروز فرصت بسیار خوبی است که از ارتباطات ایجاد شده با کشورهای منطقه برای تخفیف فشار تحریمها بهره برد.
صفوی درباره فرصتهای و تهدیدهای پیش روی ایران در نظم جدید منطقهای گفت: ایران باید سناریوهایی را در نظر داشته باشد تا اگر پرونده هستهای به سرانجام نرسید و برجام، که الان تقریبا نابوده شده، کاملا شکست خورد، بتواند پاسخ احتمالی نسبت به امکان فعال کردن مکانیسم ماشه داشته باشد. لذا ایران در توافقات منطقهای خود باید موضوع اسنپ بک را در ذهن خود داشته باشد.
صفوی درباره برخی تحلیلها مبنی بر تهدید بودن طالبان برای ایران در این تحولات جدید و نظم نوین منطقهای گفت: طالبان را باید به مثابه فرصت و تهدید بررسی کرد و نگاه یکجانبه مثبت یا منفی در مورد طالبان نگاهی حقیقی نیست و ایران باید مجموعهای از فرصتها و تهدیدها را در مورد طالبان در نظر بگیرد و اهرمهای فشار را برای منافع ملی مستقر کند و از این کارتهای اهرمهای فشار برای رسیدن به منافع استفاده کند. لذا نگاه خوشبینانه صرف به طالبان میتواند ایران را دچار خطاهای راهبردی کند و نگاه بدبینانه بیش از حد هم منافع ایران را در این حوزه خدشهدار میکند.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام