به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین مصطفی کریمی، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) امروز 12 اردیبهشت ماه در نشست علمی «روشهای کشف جامعیت قرآن» با اشاره به هدف، رسالت و قلمرو قرآن کریم، گفت: ممکن است کسی تصور کند که قرآن کریم نباید وارد موضوعاتی شود که جزء رسالت او نیست و عقل آن را میفهمد ولی قرآن از باب تفضل آن را بیان کرده است ولی ما در اصول بحث نکردهایم و بخش ارشادی دین را جزء قرآن نمیدانیم.
وی با بیان اینکه نارسایی روش انتظار بشر از دین برگرفته از غرب و ترجمه شده آثار غرب مسیحی است که اولین بار گالیله مطرح کرد، گفت: او وقتی نظریه زمینمرکزی مطرح شد بر خلاف آن گفت خورشید، مرکز است ولی او را محاکمه کردند، گالیله هم میخواست متدین باشد و هم عالمانه زندگی کند لذا راه حلی ارائه کرد و گفت ما از کتاب مقدس مسیحیت چه انتظاری داریم؟ و بعد خودش گفت من انتظاری برای حل مسائل علمی ندارم.
وی افزود: موافقان انتظار از دین میگویند وحی و دین آمده است نیازهای انحصاری ما را پاسخ دهد، لذا میگویند وحی در جایی به ما کمک میکند که خودمان ناتوان هستیم. بنابراین کافیست ما قلمرو عقل را بشناسیم در این صورت قلمرو وحی هم مشخص خواهدشد.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: اینها میگویند اگر مثلا 100 نیاز اساسی بشر شناسایی شوند و از این تعداد، 60 عدد را بشر بتواند پاسخ دهد مابقی قلمرو وحی است؛ از این رو میگویند چون در مسائل بشری، علم میتواند دست ما را بگیرد بنابراین نیازی به دین نداریم و از این طریق در مسئله حکومتی هم میگویند ما در بسیاری از موارد نیازی به دین نداریم و زیرآب دین را هم میزنند.
کریمی افزود: ما در نقد اینها میگوییم چه کسی گفته است که ما به متون دینی صرفاً باید نگاه کارکردگرایانه داشته باشیم؟؛ بیشترین عامل در مراجعه به متون دین، حقیقتجویانه است تا کارکردگرایانه؛ قرآن کریم آمده است تا بگوید ای انسان اگر این مسیر را بروی سعادت ابدی و اگر نروی، شقاوت ابدی خواهی داشت.
وی افزود: گفته شده است که ما از طریق دانش بشری میتوانیم انسان را بشناسیم ولی اصلا اینطور نیست زیرا قرآن با صراحت فرموده است که یسئلونک عن الروح قل الروح من امر ربی. خود عالمان انسانشناس تجربی گفتهاند ما هرقدر انسان را میکاویم جهلمان بیشتر میشود و برخی مقاله با عنوان انسان، موجودی ناشناخته نوشتهاند.
کریمی تصریح کرد: انسان از پایینترین مراتب تا بالاترین مراتب را میتواند طی کند و به عروج برسد یا در اسفلالسافلین باشد و اینها در حیطه درک عقل بشری نیست لذا در شناخت نیاز انسان هم چارهای جز مراجعه به متن قرآن نیست.
وی ادامه داد: پاسخهایی هم که عقل بشر به نیازهای انسان داده است در مواردی درست نیست، مثلاً همین دموکراسی چند اشکال اساسی دارد و ما ناچاراً به آن تن دادهایم مثلاً رأی یک انسان فرهیخته با رأی یک فرد پایین یکی است یا منعکسکننده رأی واقعی مردم نیست زیرا گاهی در یک انتخابات، 30 درصد مردم شرکت میکنند و نصف بعلاوه یک یعنی 15 درصد جامعه رئیس جمهور و نماینده و ... انتخاب میکنند و 85 درصد تسلیم 15 درصد بقیه هستند.
عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) تصریح کرد: اشکال دیگری هم به این سخنان وجود دارد و آن اینکه به شکلی میخواهند دست انسان را در مراجعه به متون دینی ببندد؛ یکی از این افراد در رحلت آقای بازرگان گفت آب را باید از سرچشمه بست، بازرگان در نشاندادن عدم کارآیی دین در مسائل اجتماعی به خود آیات و روایات استناد کرد از جمله آیه 25 سوره حدید؛ اشتباه او این بود که از روش درونمتنی وارد شد و نتوانست به شبهات جواب دهد و با هجمه سؤالات بدون پاسخ روبرو شد.
وی ادامه داد: ولی برخی گفتند آب را از سرچشمه ببندیم، یعنی بگوییم ما اصلاً نمیتوانیم به متون دینی مراجعه کنیم زیرا رجوع به دین در فهم متن مؤثر است؛ همچنین میگویند مگر انسانهای مسلمان و غیرمسلمان در صدر اسلام وقتی به قرآن مراجعه میکردند، انتظار خاصی داشتند؟ ثانیاً چه کسی گفته است تأثیر انتظارات از قرآن، قطعی است؟ مکرر کسی به قرآن رجوع کرده و انتظار او تغییر کرده است درست مانند اینکه ما به کتابخانهای وارد شویم که فقط کتب دینی است و ما فکر کردهایم شیمی هم دارد آیا بعد از فهم این موضوع که کتابخانه کتاب شیمی ندارد سبب خواهد شد تا انتظار ما متفاوت شود؟ مسلماً خیر.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: بنابراین انتظار بشر از دین نه تنها نمیتواند قلمرو دین را مشخص کند ثانیاً دست ما را در مراجعه به دین نمیتواند ببندد و ما در کشف قلمرو دین حتماً باید به دین مراجعه کنیم.
در ادامه حجتالاسلام والمسلمین محمدصادق یوسفی مقدم، رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن، گفت: استاد در بحث روشهای برونمتنی چند روش را مورد توجه قرار دادند ولی روش استقرایی را تبیین نکردند در صورتی که در قرآن خیلی مورد توجه قرار گرفته است. ایشان به حق فرمودند که علوم انسانی و عقلی برای ما یکسری کلیاتی را بیان میکند ولی از بیان جزئیات یک زندگی سعادتمندانه بیخبر است و راه سعادت اخروی تنها از راه وحی و متون دینی امکانپذیر است.
وی افزود: ایشان در تحلیل تاریخی بیان کردند که با چند شرط، فهم تاریخی میتواند قلمرو قرآن را روشن کند؛ اول اینکه فهم درستی داشته باشیم، دیگر اجرای درست و ... ولی بنده نسبت به اینکه انقیاد را از شرایط قلمرو قرآن دانستند، انتقاد دارم و به نظر بنده، انقیاد نمیتواند شاخص باشد زیرا چه بسا جامعهای انقیاد نداشته باشد که یکی از نمونههای آن اجرای عدالت از سوی امام علی(ع) بود که مورد انقیاد جامعه قرار نگرفت.
یوسفی مقدم تصریح کرد: ایشان انتظار از قرآن و دین را مساوی با انسانشناسی کردند ولی پرسش من این است که چرا؟ انتظار از دین در فرهنگ مسیحی و در مواجهه با متون مقدس شکل گرفته است و این متون از پرداختن به آنچه بشر نیازمند آن است قاصرند و حتی با دانش هم مشکل داشتند. در همه اناجیل این مسئله وجود دارد که آنها نقل مستقیم وحی نیستند و حواریون از خودشان اجتهاد کردند و آنها را نوشتند.
این پژوهشگر اظهار کرد: مسئله انتظار از متون مقدس اگر درباره قرآن مطرح شود، قطعاً خیلی با آنچه در مسیحیت و در نسبت با متون دینی مسیحی و یهودی رخ داده است، متفاوت خواهد بود. به نظر بنده غربیها چون متون مقدس خود را در پاسخ به نیازها قاصر دیدند، بحث انتظار از قرآن را هم مطرح کردند و اینکه ما چه انتظاری از قرآن داریم و چه باید داشته باشیم؟
وی افزود: ما معتقدیم از قرآن میتوانیم هم آموزههایی به دست آوریم که جنبه کارکردگرایی دارد و هم اینکه حقایقی را از عالم برای ما بازگو میکند. بنابراین ما میتوانیم بحث از انتظار از قرآن را مطرح کنیم ولی باید این توضیح را هم بدهیم تا اینهمانی با روشنفکران غربی ایجاد نشود چون این دو حیطه قابل قیاس نیست و اگر برخی روشنفکران ایرانی به تبعیت از غرب دنبال بحث انتظار از قرآن با رویکرد آنها رفتهاند، گرفتار انحراف بسیار بزرگی هستند. البته روشنفکران مسیحی، مسیر را اشتباه رفتهاند چون بین دین و خدا فاصله انداختند ولی اینکه گفتند اناجیل جوابگوی نیاز آنان نیست، حرف حقی بوده است.
حجتالاسلام کریمی هم در پاسخ به این نقدها گفت: حکومت امام علی(ع) را مثال زدند زیرا در دروه ایشان چون انقیاد مردمی وجود نداشت بنیاد حکومت اسلامی تحکیم نیافت، بنابراین انقیاد میتواند شرط باشد.
وی افزود: ایشان میگویند به چه دلیل در صدر اسلام فهم صحابه درست بود؟ عرض بنده این است که در دوره پیامبر(ص) عمدتاً با حضور ایشان و در دوره امام علی(ع) برداشتها درست بود ولی بعد از پیامبر(ص) و در دوره خلفا مسیر به انحراف رفت.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین محسن قمرزاده، استاد حوزه علمیه در سخنانی بیان کرد: مباحث استاد کریمی نشان از عمق علمی ایشان دارد و خوشنامی ایشان در مجامع علمی محرز است. اما در مورد سخنان ایشان باید گفت بین قرآن و کتب مقدس تفاوت ماهوی وجود دارد ولی استاد کریمی مباحثی ارائه کردند که از مطالب قرآنبنیان فاصله دارد.
وی با بیان اینکه ما در مورد مرجعیت قرآن در دانش بحث میکنیم ولی سخنان ایشان در مورد دین است، اضافه کرد: اشکال بنده به ایشان این است که بحثشان قلمرو قرآن نیست بلکه در مورد کارکرد قرآن کریم است و از مطالب ایشان متوجه اینکه قلمرو چیست نمیشوم.
قمرزاده بیان کرد: نوشته ایشان قلمروشناسی قرآن است ولی چیزی در این باره به معنای واقعی کلمه ندیدیم و انتظار این بود که با استناد به قرآن کریم قلمرو آن تعیین شود ولی مباحثی که دیگران در مورد کتاب مقدس دارند، اینهمانی شده است در حالی که غربیان وقتی از دین سخن میگویند، جز کتاب مقدس چیز دیگری ندارند و آن هم تحریف شده است ولی ما سنت و روایات را در کنار قرآن کریم داریم.
علی فرج زاده
انتهای پیام