دین بدون اخلاق قابل قبول نیست/ نهج‌البلاغه نباید مهجور شود
کد خبر: 4135726
تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۸
مسعود آذربایجانی:

دین بدون اخلاق قابل قبول نیست/ نهج‌البلاغه نباید مهجور شود

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: به نظر می‌رسد دین پاسداشت فضایل اخلاقی است و به عنوان پشتوانه التزام اخلاقی شناخته شده است و دین بدون اخلاق برای ما قابل قبول نیست.

مسعود آذربایجانیبه گزارش ایکنا، مسعود آذربایجانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، شامگاه 31 فروردین ماه در نشست علمی «راه‌های جذب جوانان به دین» که از سوی پژوهشکده اندیشه دینی معاصر برگزار شد به طرح این پرسش و پاسخ به آن پرداخت که ما چگونه می‌توانیم نسل جدید را به دین جذب کنیم و یا طوری دین را بیان کنیم که جاذبه داشته باشد.

متن سخنان وی به شرح زیر است:

مراد ما از نسل جدید عمدتا جوانان و نوجوانان دهه 70 به بعد است؛ بنده چندمحور به عنوان جاذبه دین مطرح می‌کنم. اول معنویت، دوم اخلاق، سوم عقلانیت، چهارم عدالتخواهی و پنجم جاذبه‌های هنری و روان‌شناختی دین. 

امروزه در سطح جهان به خصوص در در چند دهه اخیر علاقه به معنویت روز به روز بیشتر شده است و ما صدها فرقه در دنیا داریم که به نحوی معنویت را دنبال می‌کنند و پیروان زیادی هم دارند. وقتی اگر عنوان معنویت را در موتورهای جستجو در اینترنت بزنیم داده‌های زیادی به ما می‌دهد که نشان می‌دهد توجه به انواع معنویت‌ها در جهان افزیاش یافته است.

دین بدون معنویت قابل تصور نیست

البته پایگاه اصلی معنویت در دین است؛ جیمز نلسون یکی از دین‌پژوهان معاصر صاحب کتاب روان‌شناسی دین و معنویت نشان داده است که ادیان نمی‌توانند بدون معنویت باشند و نقطه مرکزی اکثر ادیان کشاندن مردم به سمت معنویت است. او نوشته است کسانی که معنویت بدون دین را دنبال می‌کنند، وقتی نوبت به تمرین‌های معنویشان می‌رسد ناچارند از دین عاریه و کمک بگیرند.

پس دین زمینه ارتباط معنوی با خدا و خویشتن افراد را فراهم و انسان را با تجارب معنوی آشنا می‌کند؛ امام خمینی(ره) تعبیر بسیار جالب و به حقی فرمودند که اگر قرآن نبود باب معرفت الله الی الابد بسته بود؛ قرآن بسیاری از معارف الهی و راه دلدادگی و کسب تجارب معنی توحیدی را به ما نشان داده است. ادبیات عرفانی ما هم در طول تاریخ ترجمان همین معنویت است که نمونه‌های آن در اشعار حافظ و نظامی و مثنوی معنوی مولوی و ... قابل مشاهده است. مولوی گفته است نام من درنامه پاکان نوشت/ دوزخی بودم نوشتم در بهشت 

آیات زیادی از قرآن در بیان احوالات انبیاء بیان تجریبات معنوی است و این احوال معنوی را باید در دسترس جوانان قرار دهیم تا بهتر جذب دین و قرآن شوند. به تعبیر مولوی: هست قرآن حال‌های انبیاء/ ماهیان بحر پاک کبریا

دین بدون اخلاق قابل قبول نیست

محور دوم بحث اخلاق است؛ انسان‎‌ها همگی فطرتا و طبیعتا علاقه‌مند به اخلاق هستند و حتی کسانی که خطا انجام می‌دهند وقتی تامل کنند خطای خود را غیراخلاقی می‌دانند؛ به نظر می‌رسد دین پاسداشت فضایل اخلاقی است و به عنوان پشتوانه التزام اخلاقی شناخته شده است و دین بدون اخلاق برای ما قابل قبول نیست.

دین با ارائه الگوهای اخلاقی و بایدها و نبایدها اخلاقی‌شدن را تسهیل و انگیزه‌های اخلاقی‌بودن برای ما ایجاد می‌کند. ویلیام جیمز در کتابش نوشته است در بهترین حالات هیچ کسی نمی‌تواند بر دست و دلبازی قدیسان سبقت بگیرد؛ رفیع‌ترین پروازهای مهرورزی، توکل، شکیبایی، شجاعت که در آنها بال‌های انسانیت و اخلاق را گسترده است برای آرمان‌های دینی است. این تعابیر آنقدر برای بنده زیباست که در مقدمه ترجمه‌ای که از کتاب وی داشتم آورده‌ام. 

نمونه‌هایی از این پروازهای اخلاقی را در مسیحیت و یهودیت و اسلام می‌بینیم مثلا در مسیحیت مادر ترزا، بانوی قدیسه مسیحی خودش را وقف کودکان یتیم و بی سرپرست در هند کرد؛ قطعا او انگیزه والایی داشت که از اروپا به هند رفت و چند دهه وقت خودش را صرف این کار کرد یا در ایران خودمان نمونه‌های بسیاری داریم از جمله صدها مرکز خیریه برای نوع‌دوستی و حمایت از یتیمان تاسیس شده است. 

برخی آیات قرآن تابلوی اخلاقی دارد از جمله فرموده است: يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ یا آیه «وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ». همچنین جمله نبوی معروفی هم داریم که برخی در آن تشکیک می‌کنند ولی بنده آن را از جمله معارف بلند نبوی می‌دانم که فرمودند: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛ اسلام آمده است تا مکارم اخلاقی را توسعه دهد و برای بشریت برجسته کند. 

دین اسلام هیچ گزاره غیرعقلانی ندارد 

محور سوم بحث عقلانیت است؛ ما معتقدیم که دین عقلانی بالاترین جاذبه را برای نسل جدیدی که معتقد به تفکر انتقادی است دارد و ما نباید دین را در تضاد با عقلانیت و تفکر عقلانی و دستاوردهای عقلانی بشر قرار دهیم. قرآن کریم بیش از 50 بار واژه تعقلون و یعقلون و ... را به کار برده است و واژه‌های مترادف عقلانیت و تفکر و تفقه صدها بار آمده است؛ واژه اولی‌الالباب 19 بار تکرار شده است و اینها کسانی هستند که ژرف‌اندیش هستند و در منابع حدیثی هم اولین بخش کتاب کافی کتاب العقل است. 

قرآن کریم فرموده است: «إِنَّ فِي اخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَّقُونَ»؛ یا آیه «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» یعنی وقتی کسی مردم را به نیکی دعوت کند ولی خودش به آن عمل نکند مخالف عقل است. اینها مواردی است که جوانان از ما به عنوان روحانیت توقع و انتظار دارند تا وقتی چیزی گفتیم خودمان هم به آن عامل باشیم. بنابراین باید از امور خرافی، سست و بی‌پایه و اساس و دور از عقلانیت و بدون استناد با عنوان و تابلوی دین بپرهیزیم.

برخی امور در دین وجود دارد که ممکن است برای جوانان در چارچوب عقل، قابل فهم نباشد یعنی الان او نمی‌تواند آن را بپذیرد و یا رد کند بنابراین باید اجازه دهیم فعلا از مسائل و مواردی که عقل‌پذیر است سخن بگوییم تا ایمان آنها بالاتر برود و برای این موارد هم پذیرش داشته باشد.

ما معتقدیم که موارد عقل‌ستیز در دین نداریم و اگر چیزی هم هست باید حتما تاویل شود، مانند الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا؛ اینجا چون جسمانیت برای خدا القاء می‌شود ما آن را به معنای استیلای قدرت خدا بر جهان می‌دانیم.

عدالتخواهی؛ مهمترین هدف انبیاء

محور دیگر عدالتخواهی و ظلم‌ستیزی است؛ نسل جدید و جوانان عموما حق‌طلب و ظلم‌ستیز هستند و به همین دلیل یکی از اهداف مهم پیامبران الهی، عدل و قسط است. لیقوم الناس بالقسط. اسطوره‌های بزرگ عدالتخواهی مانند امیرالمؤمنین(ع) که با عدالت عجین است اسوه‌های دینی و بالاترین و والاترین الگوهای ما هستند و توسعه و رشد پیاده‌روی اربعین و مناسکی چون عزاداری با همین انگیزه و ابراز علاقه صورت می‌گیرد.

اگر می‌بینیم جوانان ما گاهی در برابر برخی مسائل معترض هستند اعتراضشان به تبعیض‌ها، ظلم و بی عدالتی‌ها در جامعه است که اتفاقا می‌تواند خاستگاه دینی داشته باشد و باید برای آن ارزش قائل شویم نه اینکه با آنها مقابله کنیم. ما نباید اجازه دهیم نهج‌البلاغه مهجور شود زیرا والاترین نامه‌ها و مطالب را در بحث حق‌طلبی و عدالت‌طلبی دارد و می‌توانیم آن را به نسل جدید معرفی کنیم.

استفاده از جاذبه‌های هنری برای جذب به دین

محور آخر بحث بنده هم در مورد جاذبه‌های زیباشناسی و هنری است؛ بالاترین و والاترین هنرها در طول تاریخ با انگیزه‌های دینی خلق شده است و فقط مخصوص مسلیمین و ایران نیست؛ در مسیحیت و حتی بودائیان، زیباترین ساختمان‌ها کلیسا و معابد بودایی است. در مسیحیت به دلیل اینکه تجسد حضرت عیسی(ع) را دارند مجسمه‌سازی و نگارگری از ایشان و حضرت مریم و برخی قدیسان برای آنها خیلی مهم است.

در اسلام هم هنرهای متناسب با قرآن بیشتر خلق شده است؛ خوشنویسی، تذهیب، معماری برای مساجد و مراکز دینی، مشاهد مشرفه از جمله این آثار هنری هستند. موسیقی و الحان قرآنی در سح جهان قابل عرضه است، اشعار و نثرها مانند مثنوی معنوی چقدر جاذبه دارد و در دهه‌های اخیر وقتی در آمریکا چاپ شد جزء پر فروش ترین کتب بود.

سیدقطب در کتاب التصویر الفنی فی القرآن الکریم، بحث جالبی در مورد جاذبه‌های زیبایی‌شناختی قرآن دارد که سحر و اعجاز بیانی قرآن، معنا و آهنگ قرآن، تصویرسازی و تمثیل‌های قرآنی، قصص قرآنی که چگونه شخصیت‌پردازی کرده است یا بیان قواعد انسان‌شناسی که چقدر جاذبه دارد؛ منطق و انصافی که در قرآن وجود دارد. طریق قرآن این است که تلاش کرده با تجسم و خیال و مسائل هنری مخاطب را به خود جذب کند.

ما اگر بخواهیم دین را برای نسل امروز ترویج کنیم باید با شیوه‌های جذاب این کار را بکنیم و مباحث چندگانه را که مطرح شد در این عرصه به کار بگیریم. 

انتهای پیام
captcha