به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین امین شمیری، استاد حوزه علمیه در ادامه سلسله مباحث تفسیر آیات عرفانی قرآن کریم به برخی دیگر از حجب ظلمانی و موانع عرفان اشاره کرد و گفت: یکی از این موانع لجاجت و عناد است که منجر شده است تا برخی افراد به کشف حجاب رو بیاورند و مسئولان و مردم نباید در برابر این مسئله عقبنشینی کنند.
متن سخنان این استاد حوزه به شرح زیر است:
عرفان، نوعی باطنگرایی است ولی نه هر نوع باطنگرایی بلکه باطنگرایی به سمت قرب الهی و بر مبنای باورهای دینی و ابتنای بر شریعت و توحید عرفانی که همان وحدت شخصی وجود است. قرآن کریم از موانع رسیدن به عرفان و باطن از تعبیر ظلمات استفاده فرمود و اینکه راه خروج از ظلمات و رفتن به سمت لایههای باطنی عالم، عبودیت و تسلیم است؛ البته شیطان هم عبودیت داشت ولی عبد نشد؛ عبودیتی مدنظر است که ما را به فقر و نیاز و حاجات خودمان آگاه کند نه عبودیتی که باعث گردنکشی شود.
افراد ظاهرگرا با عبادت، نفس خودشان را به جای اینکه در برابر خدا ضعیف کنند تقویت میکنند؛ ما نباید با عبادت برای خودمان حساب باز کنیم و این خداست که عبد خود را از ظلمات به ست نورانیت هدایت میکند. با تکنیک یوگا و کنترل ذهن و ... کسی نه آرامش میگیرد و نه از ظلمات بیرون میرود؛ اینها میخواهند هم دستورات دینی را نداشته باشند و هم یک خدایی ظاهری برای خودشان بتراشند.
در آیه شریفه فرموده است: به موسی دستور دادیم با آیاتی که به سوی تو فرستادیم قومت را از ظلمات به سمت نور هدایت کند. خدا کسی است که به سوی شما نور و رحمت میفرستد.
از مجموع این مباحث به این نتیجه میرسیم که اولین مسئله در سلوک الی الله بعد از بیداری، سفر به سوی حضرت حق و خروج از ظواهر به سوی باطن به واسطه کنار زدن حجب ظلمانی است. و من یخرج من بیته مهاجرا؛ تا حجب ظلمانی را کنار نزنیم درجا خواهیم زد و ارتقاء به درجات بالاتر نخواهیم داشت.
سالک الی الله در درجه اول حجابهای ظلمانی را مانع بین خود و خدا میبیند و اینجاست که باید این حجب را کنار بزند و از قید و بند آن خود را رها کند (تا مانند بالن که تا وقتی به طنابها وصل است نمیتواند پرواز کند ولی وقتی آن را قطع کنند میپرد) بتواند پرواز کند. پرخاشگری و عصبانیت و سایر گناهان حجابهای ظلمانی است و انسان را در اسفل سافلین نگه میدارد و اگر سیر و سلوک و خودسازی نکنیم به معنای سکون هم نیست بلکه سقوط است و انسان روز به روز بیشتر سقوط میکند.
کجاندیشی اساسی که در جامعه وجود دارد این است که برخی میخواهند از هر راهی جز عبودیت به خدا برسند درصورتیکه چنین چیزی ممکن نیست و راهی جز تضرع نیست و بقیه راهها سر کاری است؛ راه آن همان چیزی است که در مجرای ذالنون(یونس) رخ داد و او اظهار عجز کرد که انت سبحانک انی کنت من الظالمین؛ خدایا تو پاکی و این من هستم که از ظالمین بودم و اینطور شد که خدا او را نجات داد. باید نفس را تضعیف و خرد کنیم تا رشد کنیم. البته نه تضعیف نفس در برابر مردم مانند دراویش که دست گدایی نزد مردم دراز میکنند.
یکی از حجابهایی که برخی از نوجوانان و جوانان به خاطر دوری از عالمان حقیقی گرفتار آن هستند حجاب تکذیب حق است؛ قرآن فرموده است: من یشاء الله یضلله و من یشا یجعله علی صراط؛ هرکسی را خدا بخواهد بر اثر اعمال خودش گمراه میکند و هر که را بخواهد هدایت خواهد کرد. در این آیه شریفه به یکی از حجب ظلمانی یعنی افکار و عقاید ناصواب و باطل اشاره شده است؛ جهل و تکذیب و عناد با حق، رفتن به دنبال اوصاف و راههای غلط و ... هم از دیگر موضوعات مطرح شده به عنوان حجاب در این آیات است.
غوطهور شدن در مادیات، محبوس شدن در اوهام و خیالات اجازه نمیدهند انسان به آرامش برسد و انسان دچار عذاب ابدی میشود به خاطر حجاب تکذیب حق؛ این حجاب کار را به جایی میرساند که به خاطر دشمنی با قرآن و اهل بیت(ع) دستشان را به سوی عالمان دین و طلبهای که دستش به جایی بند نیست دراز و علیه او جنایت میکنند.
ویدئوییهایی منتشر شد که یک خانم محجبه را چند نفر به شدت کتک زدند و به آن هم بسنده نکردند بلکه میخواستند با خدا مقابله کنند، البته نه اینکه هر کسی که کشف حجاب از خود و دیگران میکند معاند با خداست زیرا برخی جاهلند ولی بههرحال عدهای هم عناد دارند. الان فصل تابستان در پیش است و برخی کارهای نادرستی مرتکب میشوند و تا چه زمانی باید عقبنشینی کرد؟
این حجاب تکذیب حق، حجابی بسیار ظلمانی است و روح را تیره میکند و اصلاً فرد خدا را نمیخواهد؛ برای رفع این حجاب، فرد باید انقیاد و خضوع در برابر حق پیدا کند، قرآن کریم این حجب را از جهل و عناد و لجاجت میداند و اگر کسی با امربهمعروف و نهی از منکر و گفتوگو بتواند این افراد را قانع کند میتوانند آن را کنار بگذارند.
برخی افراد خودشان به شدت اهل تقلید از این و آن و فلان هنرپیشه و سلبریتی و لباس و پوشش هستند ولی تقلید از مرجع تقلید را زیر سؤال میبرند. به تعبیر قرآن کریم وقتی به آنها گفته شود از چیزی که خدا گفته است تبعیت کنید میگویند ما پدرانمان و فلان خواننده و مدرنیته را مورد تقلید قرار میدهیم ولی قرآن تاکید دارد اگر اینها از عقل خودشان تبعیت نکنند باز از آنها پیروی میکنید؟ فرهنگ مدرنتیه و غرب طوری نیست که یک قدم که جلو آمد بسنده کند بلکه جز به نابودی دین و انسانیت بسنده نخواهد کرد. قرآن تاکید فرموده است که دست از تقلید از دیگران و افکار باطل بردارید تا رهایی پیدا کنید.
چون در جامعه ما اهل عناد و لجاجت بیشتر شدهاند و شاهدیم چند درصد کشف حجاب در جامعه بیشتر شده است بنابراین مباحث هم صرفا نباید انتزاعی باشد و باید به مشکلات هم بپردازد. برخی نمیدانند بین امربهمعروف و نهی از منکر و ارشاد جاهل تفاوت وجود دارد؛ در ماجرای امام حسین(ع) و امام حسن(ع)، آن دو امام بزرگوار به پیرمردی که وضوی خود را اشتباه میگرفت ارشاد کردند، این پیرمرد هم خطای خود را فهمید و به اشتباهش پی برد زیرا جاهل بود ولی برخی افراد تعمداً به کار زشت و منکری مشغول هستند و کشف حجاب میکنند.
برخی واقعاً شاید ندانند زیرا سطح تعقل آنها پایین است، بنده در گفتوگو با این افراد تجربه دارم و میدانم که برخی از این رفتارها از روی جهل است ولی رهبران اینها تعمد دارند و باید با آنان برخورد شود و در این صورت خیلی از بساط این افراد جمع خواهد شد. حتی گاهی قاطعیت وجود دارد و مسئولان هم رها کردهاند. در مواردی که تشخیص دهیم فرد عناد دارد نباید وارد مجلس و منزل او شویم و به هر کسی نباید در خیابان گل بدهیم تا باحجاب شوند؛ با جاهل میتوان مهرورزی کرد ولی با لجوج و عنود نباید اینطور برخورد کرد.
طبق صریح آیات قرآن یکی از وظایف عالمان قرآن، تبیین و ارشاد جاهل است. قرآن فرموده است به خاطر آورید کسانی را که به آنان کتاب آسمانی داده شد از آنان عهد و میثاق گرفته شد تا آیات خدا را بر مردم بخوانند و آن را کتمان نکنند. اگر عقب بنشینیم و شیاطین بر ما غلبه پیدا کنند کار به جایی خواهد رسید که قرآن خواندن هم در پنهانی باید انجام شود. باز در آیه دیگری خداوند فرموده است که کسانی که دلایل روشن و هدایت برای آنها آمد ولی این هدایتها را کتمان کردند در این صورت خداوند و همه لعنتکنندگان آنان را لعنت خواهند کرد.
پس سکوت جایز نیست، مسئولان و مردم نباید سکوت و عقبنشینی کنند البته عرفان اینها را با محبت و آرامش میگوید و لزوماً دعوا نیست. ممکن است عالمی اهل تواضع و تقواست و حرف نمیزند ولی مردم با دیدن او هدایت میشوند. تضرع و توحید و نماز شب را دست کم نگیریم و انسان توحیدی در هر کجا که باشد منشا خیر است.
انتهای پیام