به گزارش ایکنا، حجتالاسلام هادی صادقی، استاد حوزه و دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث، هشتم فروردین ماه در نشست علمی «اخلاق قرآنی فراتر از یک مکتب» گفت: در مورد اخلاق قرآنی در تاریخ اسلام مباحث متنوع و مختلفی از سوی علما و فقها و ... انجام شده است و عمده مباحث در مورد مفاهیم اخلاقی، دانش اخلاق و اخلاقیات در حوزه رفتاری فردی، اجتماعی و خانوادگی و ... است. حتی دانشهای نظری هم گاهی مباحثی در مورد اخلاق قرآنی داشتهاند اما آنچه کمتر بحث شده است مبانی فلسفی اخلاق در قرآن است.
وی با بیان اینکه درباره بنیاد فلسفی اخلاق قرآنی کم بحث شده است و در موارد متعددی هم نظرات متضادی از سوی علما شاهدیم، افزود: به همین دلیل نمیتوان به آنها نسبت دهیم که پیرو فلان مکتب هنجاری اخلاقی هستند یا مکتبی دیگر؛ پله دیگر بحث هم در مورد خود متون دینی است؛ متون دینی ما بسیار متنوع است و اگر بخواهیم از کتاب و سنت، اخلاق هنجاری استخراج کنیم میتوانیم؛ مثلاً طرفداران مکتب خودگرایی اخلاقی، به راحتی میتوانند آیات و روایاتی را پیدا کنند که مؤید دیدگاه خودگرایی اخلاقی باشد و برخی از نویسندگان و اندیشوران کنونی که از دوستان ما هستند چنین نتیجه گرفتهاند که اخلاق قرآنی، خودگراست.
صادقی بیان کرد: در برابر عدهای دیگر اخلاق اسلامی را وظیفهگرا دانستهاند و بیشتر متفکران هم فضیلتگرایی را به اسلام استناد دادهاند. بنده با بررسی این آراء نتیجه گرفتهام که مکتب اخلاقی اسلام فراتر از تمامی این نوع مکاتب است و چنین نیست که منحصر و محدود به یکی از این مکاتب باشد. در تحلیل این معنا به این مسئله توجه کردم که در فرهنگ و آیات قرآن، همه این سلیقه و دیدگاههای اخلاقی را میتوان یافت زیرا ظرفیت هر کدام از این مکاتب نمیتواند پوششدهنده ظرفیتهای انسانی باشد به این بیان که انسانها به خاطر داشتن اختلاف توانمندی، استعداد و قابلیت وجودی تنوع زیادی دارند و استعدادهای متفاوت و مختلف سبب میشود تا نتوانیم نسخه واحدی برای همه مردم بپیچیم و حتماً باید نسخههای مختلف داشته باشیم لذا نیازمند مکاتب مختلف هستیم تا نیاز همه را برآورده کنیم.
نظریهپرداز نظریه یکپارچگی فرااخلاق، اضافه کرد: توصیه این نظریه آن است که به یک مکتب اخلاقی بسنده نکنیم و برای هر گروه شخصیتی، مکتب مخصوص خود داشته باشیم البته بیشتر مردم براساس حب ذات عمل میکنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث با اشاره به آیه شریفه «واتقوالله لعلکم تفلحون» افزود: در این آیه دستور به تقوا داده شده است و فلسفه آن رستگاری است یعنی کسی به رستگاری میرسد که تقوا داشته باشد. این آیه دال بر غایتگرایی خودگروانه است و باز آیات صریحتر هم داریم؛ مثلاً آیه ششم سوره تحریم که فرموده است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ ..؛ دستور داده است که مؤمنان خودشان و اهلشان را از آتش جهنم حفظ کنند.
وی ادامه داد: از این صریحتر آیه «ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم ...؛ خداوند مشتری جان و مال آدمیان است تا در برابر آن بهشت به آنان بدهد یعنی حسن یک کار مثلا جهاد فی سبیلالله و ایثار در راه خدا، علت برای رسیدن به بهشت است. یا در آیه «انٌ رحمت الله قریب من المحسنین»؛ آیه «من کفر فعلیه کفره ...؛ هر کسی کفر بورزد به ضرر خود او است و عمل صالح انجام دهد برای فرجام نیک خودش کار میکند.
صادقی بیان کرد: در آیه 111 سوره نساء هم فرموده است: و من یکسب اثما ...؛ هر کسی گناهی کسب کند فقط به زیان خودش کار کرده است. در این آیات، گناه و عمل صالح را به نتیجه خوب و بد آن وصل کرده و فرموده است از گناه بپرهیزید تا به بهشت برسید یعنی تأکید بر خودگرایی دارند.
صادقی بیان کرد: امام علی(ع) در وصیتهای آخرینشان به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) فرمودند: قولا بالحق و اعملا للاجر؛ حق بگویید و برای اجر و پاداش کار کنید. این با صراحت بر خودگرایی غایتگرایانه تأکید دارد؛ برخی افراد با تکیه بر چنین آیات و روایاتی با صراحت گفتهاند مکتب اخلاقی اسلام، خودگروانه است ولی بنده معتقدم این نظریه، جامع نیست و تا ما تحقیق جامعی نداشته باشیم نمیتوانیم یک نظریه را به دین نسبت دهیم.
استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: شواهد دیگرگرایانه هم در متون دینی داریم؛ دیگرگرایی معتقد است که نتیجه کار خوب و ایثار او باید به دیگران برسد؛ البته دیگرگرا هم یکسری کارهایی میکند که فوایدی برای خود او دارد ولی در برخی موارد اعمالی انجام میدهد که صرفاً فواید آن برای دیگران است و برای خودش هیچ توقعی ندارد. مثلاً در آیه هشتم سوره حشر آمده است: لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ ؛ افراد مفلحی در این آیه بیان شده است که مهاجرین را در خانه خود جای دادند و آنان را دوست داشتند و از اموال و خانه خود به آنها کمک کردند و آنها را بینیاز کردند با اینکه خودشان هم به این مال و مکان نیاز داشتند.
وی ادامه داد: اینها خودشان را از آزمندی بازداشتند و این کار را بر پایه محبت انجام دادند نه بر پایه خودخواهی و محبن هم یعنی دوست داشتن غیر. در روایتی هم بیان شده است که برادر راستین تو کسی است که با جانش تو را پاس بدارد و تو را بر جان و مال و زن و فرزند خود مقدم دارد و این تقدم چهره دیگرگروانه را بیان کرده است.
صادقی اضافه کرد: حضرت علی(ع) خطاب به فرزندشان فرمودند: یا بنی اجعل نفسک میزان بینک و بین غیرک؛ خودت را معیار قضاوت میان خود و دیگران قرار بده و هر چه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند. این کاملاً نگاه دیگرگروانه دارد. همچنین روایت داریم که افضل اعمال، ادخال سرور در قلوب مؤمنین است یعنی کاملاً دگرگرایی را مورد تأکید قرار داده است.
استاد دانشگاه قرآن و حدیث با اشاره به نظریه فایدهگرایانه و شواهد دینی آن، بیان کرد: در آیه شریفه 179 بقره آمده است: وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ، حکم قصاص حیات شماست؛ خطاب آیه به کل جامعه است و نه خانواده قاتل و مقتول و همه جامعه مدنظر است. منفعت قصاص برای همه جامعه است در حالی که برای خانواده قاتل و مقتول منفعت حیات ندارد بنابراین منفعت قصاص این است که بازدارندگی ایجاد میکند.
وی افزود: در آیه «ما افاء الله من اهل القری ...» هم دارایی که خداوند غنیمت داده است یعنی موارد مصرف فیء برای خدا، پیامبر، ذی القربی، یتیمان و مساکین و در راهماندگان و ... است. در اینجا هم ایجاد تعادل کلی اقتصادی در جامعه مدنظر است و اینکه منافع مادی صرفا به یک فرد و گروه خاص نرسد؛ امام رضا(ع) در روایتی فرمودهاند که انا وجدنا ...؛ آنچه خداوند حلال کرده است مصلحت عمومی است و بقای جامعه را تضمین میکند و محرمات هم چون بر ضد بقای جامعه و مصلحت عمومی است حرام شده است. پیامبر(ص) در روایت مشهوری فرمودند که «من اصبح لا یهتم بامور المسلمین ..» یا روایت الخلق عیال الله، دال بر نظریه منفعتگرایانه است.
صادقی بیان کرد: در مورد وظیفهگرایی هم میتوانیم شواهد قرآنی و روایی بیاوریم از جمله ایه شریفه «و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات ...» این آیه بعد از لیلة المبیت و در مورد جانفشانی امام علی(ع) بیتن شده است که پیامبر(ص) را از توطئه قتل نجات داد؛ خداوند امام را به خاطر این کار ستایش کرده است زیرا او جان خودش را در راه دفاع از پیامبر(ص) به خطر انداخت و این کار را برای رضایت خداوند انجام داد و این آیه دال بر وظیفهگرایی است و نه سود اخروی و نه دنیوی در آن است.
وی ادامه داد: داستان حضرت ابراهیم(ع) و ذبح اسماعیل هم کاملاً بر مبنای وظیفهگرایی است و هر دوی این بزرگواران به وظیفه خودشان عمل کردند بدون اینکه بخواهند به نتیجه توجه کنند.
صادقی اظهار کرد: در مورد فضیلتگروی هم شواهدی وجود دارد؛ در اینجا ما دنبال شواهدی هستیم که ارزش درونی یک عمل را بیان میکند یعنی ملاک ارزش، به ملکات و شخصیات و روحیات و منش آدمی مرتبط است یعنی ملاک فعل فرد نیست بلکه خود فاعل است و کار در صورتی ارزشمند است که نیت آن ارزشمند باشد. قرآن کریم در سوره شعراء در آیات 88 و 89 فرموده است: مال و فرزندی که انسان دارد هیچ ثمری برای قیامت ندارد و فقط مال و فرزندی سود دارد که همراه با قلب سلیم و دل پاک باشد. یا فرموده است که خدا شما را با سخنان لغو مؤاخذه نمیکند بلکه مواردی مؤاخذه میشود که قلبا همراه با آن باشید و تعمداً و با حضور قلب انجام دهید. برخی روایات هم ملاک ارزشمندی را کاملاً به نیت وابسته کرده است.
وی تأکید کرد: دسته دیگر آیات هم برای تبیین بحث فضیلتگرایی اسوههایی را معرفی کرده است که در آیات و روایات متعدد شاهد معرفی اسوه هستیم از جمله پیامبر(ص) و حضرت ابراهیم(ع) در قرآن اسوه معرفی شدهاند. همچنین چهار زن. بنابراین براساس مکتب فضیلتگرایی، اسوه مطرح میشود.
انتهای پیام