در عرف جلسات و هیئات مذهبی معروف شده است که روز 21 ماه رجب سالروز وفات حضرت رباب، همسر امام حسین(ع) است، در حالی که این مناسبت همانند بسیاری از مناسبتهای دیگر فاقد دلیل و سند تاریخی است و بیشتر در ادامه پروژه مناسبتسازی و دههسازی و فربگی مناسکی فهم میشود.
گرچه قرار دادن یک روز در سال به عنوان بزرگداشت شخصیتهای دینی و مذهبی کار ممدوحی به شمار میرود ولی از آن جهت که در سالیان اخیر شاهد اضافه شدن مناسبتهای غیر واقعی و مجعول در تقویم مناسبتی شیعیان بودهایم و هر روز در این تنور دمیده میشود و برای اثبات آن به هر نقل بیپایه و سندی تمسک میشود، لذا مقابله با این جریان اگر موجبات ثواب را فراهم نیاورد، عقابی به همراه نخواهد داشت.
با این همه در منابع تاریخی تاییداتی پیرامون شخصیت رباب نقل شده است که جایگاه این بانو را نشان میدهد؛
در کتاب الوافی بالوفیات که در قرن هشتم نگارش شده در خصوص شخصیت رباب چنین نقل شده است: «کانت الرباب من أفضل النّساء و أجملهنَّ و خیارهُنَّ».
در کتاب تاریخ دمشق نیز چنین نقل شده است: «کانت من أجمل النساء و أعقلهُنَّ».
در کتاب اعیان الشیعه نیز چنین آمده است: «کانت من خیار النّساء، جمالاً و أدباً و عقلاً».
علاوه بر اشعار منسوب به امام حسین(ع) که بیانگر علاقه بسیار آن حضرت نسبت به بانو رباب است، همانند شعر معروف «لَعَمْرُک اِنِّنی لَاُحبُّ داراً، تحُلُّ بها سکینةُ و الربابُ»، در گزارشات تاریخی نیز مویداتی برای آن ذکر شده است؛ از جمله ابنکثیر تصریح میکند: «أحبّ الحسین زوجته الرّباب حباً شدیداً و کان بهما معجباً یقول فیها الشعر».
علاقه آن بانو به امام حسین(ع) چنان بود که بنا بر روایات تاریخی، پس از ماجرای کربلا هرگز ازدواج نکرد و در طول یک سال زندگی پس از شهادت امام حسین(ع) همواره به سوگواری و عزاداری برای آن حضرت میپرداخت. روایت کافی به خوبی بیانگر حالات آن بانو پس از واقعه کربلا است: «لَمَّا قُتِلَ الْحُسَینُ(ع) أَقَامَتِ امْرَأَتُهُ الْکلْبِیةُ عَلَیهِ مَأْتَماً وَ بَکتْ وَ بَکینَ النِّسَاءُ وَ الْخَدَمُ حَتَّی جَفَّتْ دُمُوعُهُنَّ وَ ذَهَبَتْ فَبَینَا هِی کذَلِک إِذَا رَأَتْ جَارِیةً مِنْ جَوَارِیهَا تَبْکی وَ دُمُوعُهَا تَسِیلُ فَدَعَتْهَا فَقَالَتْ لَهـَا مـَا لَک أَنْتِ مِنْ بَینِنَا تَسِیلُ دُمُوعُک قَالَتْ إِنِّی لَمَّا أَصَابَنِی الْجَهْدُ شَرِبْتُ شَرْبَةَ سَوِیقٍ قَالَ فَأَمَرَتْ بِالطَّعَامِ وَ الْأَسْوِقَةِ فَأَکلَتْ وَ شَرِبَتْ وَ أَطْعَمَتْ وَ سَقَتْ وَ قَالَتْ إِنَّمَا نُرِیدُ بِذَلِک أَنْ نَتَقَوَّی عَلَی الْبُکاءِ عـَلَی الْحـُسَین»
ترجمه: هنگامی که امام حسین(ع) شهید شد، همسرش از قبیله کلبی برایش مجلس ماتم و عزا گرفت و خودش همراه زنان و خادمها میگریستند، تا آن که اشک چشمانشان خشک شد. روزی دید یکی از زنان خدمتکار گریه میکند، در حالی که اشکهایش جاری است. به او گفت: چرا در بین ما تنها اشک تو جاری است؟ پاسخ داد: من مقداری سویق خوردهام. او وقتی ایـن مـطلب را شنید، دستور داد طعام و سویق بیاورند. همگی خوردند و گفت: با این کار میخواهیم قدرت گریه بر امام حسین(ع) پیدا کنیم.
از این گزارشات تاریخی معتبر به خوبی میتوان جایگاه بلند آن بانو را دریافت و به روح بزرگ ایشان ادای احترام کرد، بدون اینکه نیازمند به جعل تاریخی برای یافتن بهانهای برای گریستن باشیم.
مصطفی شاکری
انتهای پیام