به گزارش ایکنا، جلسه بازخوانی خطبه 151 نهجالبلاغه با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا یوسفی، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه مفید، امروز 19 دیماه به صورت مجازی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
خطبه 151 نهجالبلاغه سه قسمت دارد؛ بخش اول به حمد خداوند و ذکر پیامبر(ص) اختصاص دارد و همینطور توصیفی از دوران جاهلیت دارد. در قسمت دوم پیشبینیهایی نسبت به آینده و فتنهها و مسائلی که جامعه با آن مواجه میشود بیان میشود. در بخش سوم بیان میشود که در چنین شرایطی مومنین برای حفظ خودشان چه کار میتوانند بکنند.
حضرت در قسمت اول جملهای دارد که توصیف شرایط جاهلیت است: «وَ النَّاسُ يَسْتَحِلُّونَ الْحَرِيمَ وَ يَسْتَذِلُّونَ الْحَكِيمَ، يَحْيَوْنَ عَلَى فَتْرَةٍ وَ يَمُوتُونَ عَلَى كَفْرَةٍ» یعنی از ویژگیهای دوران جاهلیت این است که حریمها شکسته میشد. منظور این است در آن جامعه نه فقط امور شرعی بلکه حریمهای عقلایی که برای حفظ جامعه لازم است زیر پا گذاشته میشد. نه فقط مسائل دینی بلکه قراردادهای اجتماعی هم نادیده گرفته میشد.
در این شرایط آنهایی که میتوانند هدایتگر باشند علمایی هستند که دانشی برای بهبود جامعه دارند. حکما کسانی هستند که راه و چاه اداره جامعه را میدانند و از دانش کافی برخودار هستند و میتوانند بگویند در این معضلات چگونه عمل کنید تا از این شرایط بیرون بیایید. در همه جوامع کسانی هستند که از نظر فکری به جامعه کمک کنند تا از این وضعیت دشوار بیرون بیایند ولی مشکل این است که جامعه جایگاهی برای آنها قائل نیست و آنها را ذلیل میکند. در نتیجه یکسری کسانی که از نظر شأن و شخصیت پایین هستند کار را بر عهده میگیرند و حکمفرمایی میکنند. آنها اجازه نمیدهند حکما برای حل مسائل جامعه کاری انجام دهند. این از خصوصیات دوران جاهلیت است که حضرت بیان میکند.
قسمت دوم بیانات حضرت درباره پیشبینی آینده است و حضرت میفرمایند من آینده تلخی را برای جامعه پیشبینی میکنم: «ثُمَّ اِنَّكُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ اَغْراضُ بَلايا قَدِ اقْتَرَبَتْ فَاتَّقُوا سَكَراتِ النِّعْمَةِ، وَاحْذَرُوا بَوائِقَ النِّقْمَةِ»؛ شما اى مردم عرب، نشانه بلاهایى هستید که بسیار نزدیک است پس از مستىهاى نعمت بپرهیزید، و از سختىهاى عقوبت حذر کنید.
به دنبالش حضرت میفرمایند: «وَ تَثَبَّتُوا فى قَتامِ الْعَشْوَةِ وَاعْوِجاجِ الْفِتْنَةِ، عِنْدَ طُلُوعِ جَنينِها، وَ ظُهُورِ كَمينِها، وَانْتِصابِ قُطْبِها، وَ مَدارِ رَحاها»، یعنی وقتی فتنه طوری شده که آدم نمیتواند جلویش را ببیند باید ثابت قدم بماند و تا زمانی که نمیداند در مسیر درست گام برمیدارد قدم از قدم برندارد. معنای فرمایش حضرت این است که بدون آگاهی کار نکنید و در این شرایط تا مسلم نشده کار درست کدام است اقدامی نکنید کما اینکه در حال حاضر اطلاعات زیادی در فضای مجازی منتشر میشود ولی معلوم نیست مطابق واقعیت باشد یا خیر.
حضرت به دنبالش نکته مهمی مطرح میکند و آن اینکه ما تصور نکنیم مسائلی که در جامعه رخ میدهد مسائلی است که یک شبه رخ داده باشد بلکه اینها مواردی هستند که ریشه داشتند و آرام آرام رشد کردند و حکما متوجه این حوادث بودند ولی کسی گوش نمیداد و حاکمان چشم خود را به روی واقعیت بسته بودند.
بعد حضرت میفرماید «تَبْدَأُ فى مَدارِجَ خَفِيَّة، وَ تَؤُولُ اِلى فَظاعَة جَلِيَّة شِبابُها كَشِبابِ الْغُلامِ، وَ آثارُها كَآثارِ السَّلامِ» یعنی معضلات اجتماعی ابتدا آرام رشد میکند ولی وقتی گسترش پیدا کرد سرعت رشدش افزایش پیدا میکند و مواجهه با آن کار سختی است و نتایجش برای جامعه مصیبتبار است لذا شما باید قبل از وقوع به آن رسیدگی کنید. الآن از یک طرف ما گروههای زیادی داریم که در رشتههای مختلف متخصص هستند و هنرشان این است که میتوانند وقایع را قبل از اینکه حادث شوند پیشبینی کنند لذا الآن در دنیا اتاقهای فکری وجود دارد که آینده را پیشبینی میکنند و راه چاره ارائه میدهند ولی ما نسبت به این دانشها بیتفاوت هستیم و حتی در مواردی از آن جلوگیری میکنیم.
نتیجه این مشکلات و فتنهها از نظر امیرالمومنین(ع) چیست؟ اینکه یک عده افراد ظالم و فرصتطلب امور را به دست میگیرند؛ «تَتَوارَثُهَا الظَّلَمَةُ بِالْعُهُودِ. اَوَّلُهُمْ قائِدٌ لاِخِرِهِمْ، وَ آخِرُهُمْ مُقْتَد بِاَوَّلِهِمْ» یعنی ستمکاران بر اساس پیمانهایی که با هم دارند آن فتنه را از هم ارث مىبرند. اول آنان پیشواى آخرشان، و آخرشان تابع اوّل آنان است. بعد حضرت میفرمایند اینها مثل حیواناتی که دنبال مردار میافتند و با هم رقابت میکنند با هم در دنیا رقابت دارند تا سهمی برای خودشان ببرند؛ «يَتَنافَسُونَ فى دُنْيا دَنِيَّة، وَ يَتَكالَبُونَ عَلى جيفَة مُريحَة».
با اینکه این گروه برای ظلم با هم هماهنگ هستند ولی در دلشان نسبت به هم نفرت دارند چون هر کدام دنیا را برای خودش میخواهد: «وَ عَنْ قَليل يَتَبَرَّأُ التّابِعُ مِنَ الْمَتْبُوعِ، وَالْقائِدُ مِنَ الْمَقُودِ» یعنی و زمانى نمى گذرد که تابع از متبوع، و راهنما از پیرو بیزارى مىجوید.
این وضعیتی است که حضرت بیان میکند و این شرایط خیلی سخت و دشوار است. در این شرایط جامعه آرامش ندارد و هیچ آیندهای برایش متصور نیست. وقتی جامعه در این وضعیت باشد انسان باید خیلی حواسش جمع باشد چون ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرد و منحرف شود؛ «فَتَزيغُ قُلُوبٌ بَعْدَ اسْتِقامَة، وَ تَضِلُّ رِجالٌ بَعْدَ سَلامَة، وَ تَخْتَلِفُ الاْهْواءُ عِنْدَ هُجُومِها، وَ تَلْتَبِسُ الاْراءُ عِنْدَ نُجُومِها» یعنی دلهایى پس از استوارى دچار لغزش مىشوند و مردانى پس از سلامتى در دین به گمراهى مىافتند، زمان هجوم این فتنه هوسها و امیال گوناگون مىشود، و به هنگام طلوع آن، آراء درست با نادرست اشتباه مىگردد.
در این شرایط سخت اگر کسی بخواهد مقابله کند کمرش را میشکنند و چنان تخریب شخصیتی میشود که نمیتواند کاری کند؛ «مَنْ اَشْرَفَ لَها قَصَمَتْهُ، وَ مَنْ سَعى فيها حَطَمَتْهُ يَتَكادَمُونَ فيها تَكادُمَ الْحُمُرِ فِى الْعانَةِ» مقصود حضرت این است که فضا برای افکار باطل خیلی باز است ولی اگر بخواهی حقایق را دنبال کنی کار خیلی سخت است.
حضرت در ادامه سخنان خود اشاره میکنند این فضا آنقدر آلوده است که در آن انسان سالم مریض است و وضعیت کسی که کوچ میکند با کسی که در محل قرار گرفته یکی است یعنی آنقدر فضا را آلوده میکنند که بر خوبان هم اثر میگذارد و در این شرایط اگر کسی بخواهد مقابله کند کشته میشود و خونش به هدر میرود یا عدهای هستند که کاری از دستشان برنمیآید و خودشان را کنار میکشند.
حضرت در بیان اینکه چرا جبهه باطل در این شرایط موفق است میفرماید چون اینها با ایمان مردم خدعه میکنند و با تظاهر به ایمان، مردم را فریب میدهند. این خیلی مهم است که اینها از دین مایه میگذارند و مردم را فریب میدهند؛ «يُخْتَلُونَ بِعَقْدِ الاْيْمانِ،وَ بِغُرُورِ الاْيمانِ».
حضرت امیر(ع) در ادامه میفرمایند حالا که حکومت دست ما نیست و قدرت دست آنهایی است که تظاهر به ایمان میکنند اولا خود شما جزء آنها نشو و ثانیا در حد وسع خودت برای بهبود اخلاقی جامعه و سلامت جامعه کار کن و هر چه از دستت برمیآید انجام بده.
انتهای پیام