به گزارش ایکنا از همدان، لیلا ابراهیم خانی، همسر شهید ابراهیم خانی، در آئین تجلیل از مادران شهدا که به مناسبت هفته مقاومت و سالروز وفات حضرت امالبنین، به همت جهاد دانشگاهی همدان و بنیاد شهید شهرستان ملایر در دفتر امام جمعه این شهرستان برگزار شد، اظهار کرد: شهدا از همان کودکی برای شهادت انتخاب شده بودند.
وی با اشاره به اینکه شهید ابراهیم خانی به عنوان اولین شهید مدافع حرم در شهرستان ملایر است، گفت: حاج حیدر دوم دیماه سال ۱۳۶۵ در ملایر متولد شد از همان کودکی در مسجد امام حسن مجتبی(ع) به عنوان مکبر و قاری قرآن فعالیت داشت، تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم در رشته نقشه برداری ادامه داد و برای اینکه بتواند کمک خرجی برای خانواده باشد درس را رها و مشغول کار شد. بعد از ازدواج تا مقطع لیسانس حقوق ادامه تحصیل داد، بعد از دوره سربازی وارد سپاه شد.
این همسر شهید با بیان اینکه حاج حیدر فرزند چهارم خانواده بود، گفت: او شاخصههای اخلاقی بالایی داشت و یکی از بزرگترین شاخصههای او توجه به نماز از همان دوران کودکی بود. حیدر جوانی متدین و مذهبی بود نمازهای خود را در مسجد اقامه میکرد، برای کمک رسانی به همنوعان خود بسیار کوشش میکرد. کمکهای خود را شبانه و مخفیانه به فقرا میرساند. اخلاق اسلامی او و احترام خاصش به والدین و نیکی به مردم به برجستگی شخصیت والای او میافزود.
وی افزود: حاج حیدر فردی مهربان بود، اما در مقابل کسانی که مخالف ارزشهای دینی و امام بودند، میایستاد و با آنها برخورد میکرد. فریضه امر به معروف و نهی از منکر را در وهله اول در خانواده و بعد در اجتماع از وظایف خود میدانست. شاگردان فعال و متدینی را در پایگاه بسیجی که در مسجد امام حسن مجتبی(ع) تاسیس کرده بود، تربیت میکرد.
ابراهیمخانی با اشاره به فعالیتهای همسرش در مسجد ابراز کرد: برگزاری کلاسهای آموزش تیراندازی، اردوهای زیارتی و راهیان نور، جلسات پرسش و پاسخ و مسابقات قرآنی همراه با اهدای جوایز، همچنین دایر کردن محلی برای تست قندخون بزرگسالان محله و دعوت از پزشک عمومی برای ویزیت رایگان هر جمعه در مسجد مذکور و مسجدهای آن حوالی از جمله فعالیتهای او بود. نسبت به حقالناس و مخصوصا بیتالمال بسیار حساس بود، اگر حقوقی اضافهتر برایش واریز میشد حتما پیگیری میکرد.
این همسر شهید ادامه داد: روی صفحه گوشی خود حک کرده بود غیبت ممنوع. صله رحم را با همه حتی کسانی هم که او را آزرده خاطر میکردند به جا می آورد، همیشه با مهر کربلا نماز میخواند.
همسر شهید ابراهیم خانی با بیان اینکه این شهید والامقام توجه و ارادت ویژهای به امام حسن مجتبی(ع) داشت، گفت: در دورهای که با او زندگی کردم بارها با الگوگیری از امام حسن مجتبی(ع) بستههای غذایی و... را برای نیازمندان تهیه میکرد و من هم از این جریان مطلع نمیشدم چرا که برای خدا و با اخلاص کارهای خود را انجام میداد.
وی با بیان اینکه شهید ابراهیم خانی فردی متدین و مذهبی بود، افزود: شهید ابراهیم خانی از کودکی مکبر مسجد بود و انگار از همان کودکی برای شهادت انتخاب شده بود در دوران ابتدايی در مدرسه میثم تمار در نزدیکی محل زندگیش درس میخواند و معلم ابتدایی اش تعریف میکرد هنگام نماز ظهر از من اجازه میخواست به مسجد برود و در عوض برایش به جای چند دقیقهای که به مسجد میرود کلاس جبرانی بگذارد.
ابراهیمخانی با اشاره به جریان ازدواج خود و حاج حیدر، تصریح کرد: آذر ماه سال 88 عقد کردیم و به دلیل دانشجو بودن هردو، دو سال را در دوران عقد سپری کردیم، اردیبهشت سال 90 زندگی مشترک خود را آغاز کردیم، متاسفانه من از او هیچ یادگاری(فرزند) جز خاطرات خوب ندارم.
همسر شهید ابراهیم خانی اضافه کرد: با توجه به اینکه من و شهید دختر عمو، پسر عمو بودیم آشنایی با هم داشتیم و وقتی ازدواج کردیم شرط کردم به جای عروسی سفر حج برویم، این سفر محقق نشد گفتم به کربلا برویم و آن هم محقق نشد و بعد برای سفر مشهد اقدام کردیم که من به تنهایی به مشهد رفتم.
وی ادامه داد: طبق سفارش یکی از بزرگان همیشه در قنوت «اللهم الرزقنی حج بیتکالحرام» را بگویم در حرم امام رضا(ع) مشغول نماز بودم که گوشیام زنگ خورد حاج حیدر گفت دو خبر برایت دارم یک خبر خوب و یک خبر بد، گفت اسم ما برای ذخیرههای سفر حج آمده است و خبر بد اینکه هزینه نداریم به سفر برویم.
ابراهیمخانی افزود: گفتم نگران نباش طلاهایم را میفروشم و با توجه به اینکه شهید در دوران عقد طلاهای زیادی برایم خریداری کرده بود آنها را فروختم و به سفر حج مشرف شدیم.
همسر شهید ابراهیم خانی با بیان اینکه شهید علاقه ویژه به گل بامبو داشت، تصریح کرد: وقتی از سفر حج آمدیم اولین هدیه ما سه شاخه گل بامبو بود، شهید بسیار خوشحال شد و گفت این برای من شانس میآورد و من نمیدانستم منظورش چیست.
وی یادآور شد: حیدر از گلها به خوبی مراقبت میکرد، با آنها حرف میزد و علاقه بسیار شدیدی به آنها داشت و گلها هم زیبا و با طراوت شده بودند. میگفت زندگی من با این گلها شروع شده و با این گلها تمام میشود. همیشه این دغدغه را داشتم که چرا شهید این حرف را میزند.
ابراهیمخانی عنوان کرد: برای اعزام به سوریه با هزار زحمت موافقت فرمانده خود را گرفت، در تاریخ 22 اسفند 94 یعنی شب شهادت حضرت زهرا (س) وصیت نامه نوشت و روز 22 اسفند هم راهی سفر عشق شد.
این همسر شهید با اشاره به اینکه آبان 94 بعد از شهادت همکارش شهید محسن فانوسی به هم ریخت، ابراز کرد: حیدر دیگر آن فردی که تصور میکردم نبود گویی دیگر به من یا زمین تعلق نداشت. دائم سر نمازهایش گریه میکرد و میگفت شما چه دعایی میکنید که مرا پابند کردید؟ فرمانده پادگان هم موافقت نمیکند من بروم. رژیم میگرفت انگار داشت به خودش ریاضت میداد و خودش را آماده میکرد، تقریبا 6 ماه قبل از اعزامش با اینکه امیدی به رفتنش نبود پاسپورتش را هم گرفت و ساکش را هم بست.
وی ادامه داد: 5 سال بود که زندگی مشترکمان آغاز شده بود و قضیه سوریه مطرح شد، قرار شد حیدر به سوریه برود گلهای بامبو هم احساس کرده بودند که او کم کم دارد میرود. سوریه که بود روزی دو سه بار با من تماس میگرفت اما از ۱۴ تا ۱۶ فروردین هیچ تماسی نداشت.
ابراهیم خانی ابراز کرد: همان ساعتی که شهید شد بعد از نماز صبح او را در خواب دیدم و خودش خبر شهادتش را به من داد، وقتی از خواب بیدار شدم نمیخواستم باور کنم و منتظر تماس تلفن او بودم، ولی از تماس خبری نبود. وقتی به سوریه رفت من در منزل پدرم بودم، بی قرار بودم به خانه خودم رفتم نگاهی به گلهای بامبو کردم و دیدم همه گلها پژمرده و زرد شده چیزی در دلم میگفت که حیدر شهید شده است.
این همسر شهید تصریح کرد: مقداری چای خشک که در منزل داشتیم برداشتم و به سمت مسجد امام حسن مجتبی(ع) رفتم و به امام حسن(ع) متوسل شدم. دعا میکردم که برایش اتفاقی نیفتاده باشد بهخودم دلداری میدادم، تا دو روز که خبری نبود تا اینکه شب دوم ساعت 8 شب خبر شهادت حیدر را در فضای مجازی مشاهده کردم. حیدر در ۱۴ فروردین در سوریه به شهادت رسید و پیکر او 18 فروردین به ملایر برگشت و تشییع شد.
وی با اشاره به اینکه حیدر در عملیات مستشاری و در حفظ و حراست از حرم حضرت زینب(س) و کمک و تقویت جبهه مقاومت اسلامی در سوریه بهدست تروریستهای تکفیری داعشی به شهادت رسید، بیان کرد: او توسط اصابت موشک در فاصله 200 متری دشمن ساعت 7 صبح لحظهای که مشغول خاکریز زدن بودند، به فیض شهادت نائل شد.
وی در پایان گفت: همسرم که رفت وارث میراثش شدم، میراثی از عاشورا به ارث برده بود ما وارثان عاشوراییم او با شهادت و من با صبر.
انتهای پیام