به گزارش ایکنا، در ادامه سلسله گفتوگوهایی درباره «تحلیل و آسیبشناسی وضعیت جلسات قرآن در ایران» با حسین اخواناقدم، قاری پیشکسوت کشورمان به گفتوگو پرداختیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
ایکنا- در ابتدا تعریفی از جلسه قرآن و سیر تحول آن را ارائه دهید.
از نظر بنده که بیش از 35 سال است که به جلسهداری پرداختهام، جلسه قرآن جایی است که تعدادی از علاقهمندان به قرآن زیر نظر یک استاد به صورت هفتگی دور هم جمع میشوند و به صورت سنتی قرآن را فرامیگیرند. یعنی در این جلسه رحل و قرآن چیده میشود و همه حاضران چند ساعتی را در محضر قرآن میگذرانند.
در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، محور هیئتهای دینی، قرآن بود. در دوران نونهالی و نوجوانی، هیئتهایی را دیدم که با اینکه عنوان هیئت را داشتند اما وقتی وارد جلسه میشدیم، محوریت با یک استاد قرآن بود و دورتادور یک اتاق رحل و قرآن چیده میشد.
این جلسات به صورت سیار برگزار میشد و گاهی یک ساعت و گاهی هم بیش از یک ساعت قرآن تلاوت میشد. استاد جلسه نیز یا اشکالات افراد را متذکر میشدند یا به بیان مفاهیم آیات میپرداختند. با اینکه اسم این جلسات هیئت بود اما قرآن محوریت داشت و بعد هم مراسم سخرانی و ... اجرا میشد که از نظر زمانی نیز به اندازه جلسه قرآن بود.
جلسات قرآن در سالهای پس از انقلاب رشد خوبی داشت و رو به تزاید هم هست؛ یعنی تعداد جلسات خیلی زیاد شده است و مشتاقان این جلسات نیز متفاوتند؛ به نحوی که برخی برای ارتقای سطح کیفی قرائت خود در این جلسات شرکت میکنند و برخی نیز جلساتی را انتخاب میکنند که بتوانند با قرآن انس بیشتری برقرار کنند و با سبک زندگی قرآنی آشنا شوند.
ایکنا- اینکه امروز خبری از جلسات قرآن سنتی پیش از انقلاب نیست آیا یک خسارت محسوب نمیشود؟
مجدداً تأکید میکنم که در سالهای پیش از انقلاب اسلامی هیئتهای مذهبی حول محور قرآن بود و بعد سایر امور شکل میگرفت. البته تغییر این فرم از برگزاری هیئتها، پس از یک سیر تاریخی به نفع هیئتها تمام نشد و بر همین اساس باید برای جلسات قرآن تفکیک قائل شد. متأسفانه در هیئتهای امروزی، قرآن جنبه تشریفاتی دارد و گاهی اوقات قرائت قرآن هم انجام نمیشود. مثلاً هیئتها با زیارت عاشورا یا زیارت امینالله آغاز میشود و پس از آن هم با سخنرانی و مداحی ادامه مییابد.
البته این یک آسیب است که در جای خودش باید به آن پرداخته شود اما باید توجه کنیم که جلسات قرآن که فقط مختص قرآن باشد، نهتنها نسبت به قبل کاهش نیافته، بلکه از نظر من افزایش چشمگیری به لحاظ کمی و کیفی هم پیدا کرده است. بله، ممکن است بگوییم جلسه قرآنی نظیر جلسه مرحوم استاد مولایی با آن کمیت و کیفیت را در ایران به ندرت داریم اما به طور کلی آمار جلسات افزایش چشمگیری داشته است.
یکی از جلسات قرآن جامعی که سبک و سیاق سنتی خودش را هم حفظ کرده جلسه استادالاساتید محسن خدامحسینی است. وقتی وارد این جلسه بشوید شگفتزده خواهید شد و میبینید که حدود صد نفر نشستهاند و حول محور قرآن قرائت میشنوند و از بیانات استاد درباره تربیت قرآنی و سبک زندگی قرآنی استفاده میکنند.
البته برخی از جلسات قرآن کاهش جمعیت داشته اما اگر این را ضرب در تعداد جلسات کنیم، نتیجه این میشود که مشتاقان حضور در جلسات قرآن نسبت به قبل بیشتر است و این کمبود تعداد نفرات در جلسه با افزایش تعداد جلسات جبران شده است. در سالهای گذشته، روزهای جمعه دو تا سه جلسه قرآن در تهران برپا میشد و یکی از آنها دارالتحفیظ بود اما در حال حاضر بیش از 10 جلسه قرآن داریم و این یعنی به جای اینکه افراد به یک مرکز بروند، در جاهای مختلف دارند آموزش میبینند و از فضاهای قرآنی استفاده میکنند.
ایکنا- به نظر شما جلسات قرآن با چه آسیبهایی مواجه است؟
جلسه قرآن فضایی برای انسانسازی و بهانهای برای تربیت معنوی یک فرد مسلمان است. لذا اگر قرار باشد که باز شدن فضا برای تلاوت هنری قرآن به اصل انسانساز بودن جلسات قرآن آسیب بزند باید برای آن فکری شود. ما هنوز هم جلساتی داریم که به صورت عمومی اداره میشوند؛ یعنی در سطوح مختلف از کوچکترین افراد تا افراد مسن در این جلسات شرکت میکنند و هر کسی بهره خود را میبرد و فرصت تلاوت دارد و نباید بگذاریم این جلسات و رویکرد حاکم بر آنها از بین برود.
یکی از مهمترین برنامهها در این جلسات این است که آیات مبتلابه و کاربردیتر توسط استاد جلسه مطرح و تبیین میشود و از همین رهگذر دانستههای قرآنی و دینی افراد حاضر در جلسه نیز ارتقا پیدا میکند. افزون بر این، برخی نکات فنی مربوط به آموزشهای مختلف نیز در چنین جلساتی مطرح میشود و البته افراد خوشخوان و صاحب هنر نیز در آنها شرکت میکنند؛ یعنی جلسه یک جلسه تخصصی صرف، ویژه خوشخوانها نیست.
بر همین اساس، اگر بتوانیم این تعادل را در جلسات قرآنی حفظ کنیم که هر کسی بداند اگر در فلان جلسه شرکت کند، به اندازه وسع خودش مورد توجه استاد قرار میگیرد، این جلسه پویا خواهد بود اما اگر قرار باشد گسترش شبکههای مجازی و ... که دسترسی به تلاوتها را بیشتر کرده سبب شود جلسات قرآن به سمت و سویی برود که استاد جلسه توجه اصلی خود را به افراد نخبه و برگزیده هنری معطوف کند، این رویه باعث میشود که جلسات کمکم رو به افول بگذارد و تعداد نفرات حاضر کمتر شود.
ایکنا- پرسش بعدی درباره اساتیدی است که جلسات را اداره میکنند. آیا میتوان برای آنها دورههایی برگزار کرد تا در زمینههای مختلف ارتقا پیدا کنند؟ چه اینکه گفته میشود باید به مباحث مختلفی در جلسه پرداخته شود اما جایی نیست که این مباحث به صورت مدون عرضه شده باشد. نظر شما در این زمینه چیست؟
یک زمانی میان اساتید جلسات شرق تهران یک جلسه داشتیم و تجربهها را مرور میکردیم. میتوان گفت که این کار در حال حاضر نیز قابل اجرا است اما در صورتی که اساتید کمک کنند و وقت لازم را هم داشته باشند. به طور کلی، خواهش من از اساتید این است که در جلسات قرآنی مراقبت کنند که جذب حداکثری داشته باشند. برخی به بنده میگویند ما به این جلسه میآییم تا حرفهای شما را بشنویم. البته من هم مدام حرف نمیزنم و محور جلسه تلاوت قرآن و بنای اصلی بر این است که همه بخوانند ولو دو آیه باشد. اما پرداختن به مباحث دیگر نیز در جلسه جریان دارد و همین امر موجب جذب حداکثری میشود.
برای نمونه، برخی آیات جای توجه و سوال دارد و بر همین اساس، افراد را به اندیشه بیشتر پیرامون این آیات وامیدارم یا اگر نکتهای در آیه هست، آن را تبیین میکنم. بنابراین اگر هم جمع اساتید برای تبادل تجربیات شکل نگیرد، باید این نکته همواره مدنظر باشد که هدف از برپایی جلسات انس بیشتر مردم با قرآن است تا در نهایت بتوانند سبک زندگی خود را قرآنی کنند و همه باید به این اصل التزام داشته باشند.
ایکنا- همواره در رویدادهای مختلف سیاسی و اجتماعی کمتر میبینیم که از افراد جامعه قرآنی که خروجی جلسات قرآن هستند واکنشی به گوش برسد. بر همین اساس آیا جلسات نباید خروجیهایی داشته باشند که در زمینههای اجتماعی، سیاسی و ... حرف برای گفتن داشته باشند؟
به نظر میرسد ورود جلسات قرآن به طور خاص در مسائل سیاسی آن هم با نگرش و نگاه سیاسی اشتباه باشد چراکه افراد با طبایع و سلایق مختلف و با ذوق و حسهای مختلفی که در امور سیاسی و جناحی دارند وارد جلسه میشوند و قرآن، محور وحدت است. اگر قرار باشد مسائل سیاسی از حیث سلیقههای سیاسی بیان شود یا حاضران در جلسه به نحوی احساس کند که استاد جلسه به سمت و سوی خاصی تمایل دارد، این رویه موجب دلخوی افراد و خروج آنها از حول محور قرآن میشود.
اما در مورد مسائل اجتماعی وقتی که بیان معارف قرآن شکل میگیرد و انجام میشود، خود به خود منتج به نتایج خوبی خواهد شد. برای نمونه، در قرآن آمده است که اقوال مختلف را بشنوید و از بهترین آنها تبعیت کنید. این یک اصل است که اگر در توسط استاد به خوبی تبیین شود، میتواند روابط اجتماعی افراد را اصلاح کند. یک نمونه دیگر مربوط به داستان حضرت موسی(ع) و فرعون است که خدا به او امر میکند با فرعون هم به نرمی سخن بگوید. این اصل را میتوان در روابط اجتماعی جاری کرد.
وقتی این آیه تبیین میشود، شنونده و قاری محترم میفهمند که اگر بخواهند به کسی تذکری هم بدهند، باید با زبان نرم و باشد و در صورتی که از دشنام و ناسزا استفاده کنند، طرف مقابل نیز همین کار را خواهد کرد. برای نمونه در قرآن آمده است: «وَ لَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ». یعنی اگر مسلمانان به بتهای مشرکان دشنام دهند آنها به خدا ناسزا خواهند گفت. بر این اساس ناسزا گفتن از نظر قرآن بیوجه است.
ایکنا- در پایان بفرمایید که نسبت میان مسابقات و جلسات قرآن را چگونه ارزیابی میکنید؟
خاستگاه رشد و ارتقای کمی و کیفی شرکتکنندگان در مسابقات، جلسات است؛ یعنی وقتی افراد هر هفته زیر نظر استاد فن، تلاوت میکنند و در جلسه مباحث مربوط به هنر تلاوت و ... مطرح میشود، افراد رشد کمی و کیفی بیشتری پیدا میکنند. پس اصلیترین فضای رشد و ارتقای قاریان و حافظان، همین جلسات قرآن است.
اما این نکته مهم است که مسابقات قرآن هدف نیست بلکه وسیلهای برای ارتباط بیشتر با قرآن است. به بیان دیگر مسابقات قرآن یک قطعه از پازل فرهنگی و قرآنی جامعه را تشکیل میدهد اما نباید تمام همت ما صرفاً برگزاری مسابقه باشد.
اگر مؤسساتی هستند که میخواهند به امور قرآنی بپردازند، با این نگاه به مسابقات نگاه کنند که مسابقات قرآنی در طول سال، یک قطعه از پازل فعالیتهای قرآنی است و توجه داشته باشند که مبادا قطعههای دیگر فراموش شوند. برگزاری جلسات و کلاسهای ترمیک قرآن یا منتشر کردن کتابهای مختلف قرانی و... میتواند در رشد فرهنگ فراگیر قرآن موثر باشد و باید به این مباحث هم در کنار مسابقات توجه شود. افزون بر اینها، باید آموزش و پرورش نیز جدی گرفته شود زیرا بستری برای آموزش عمومی قرآن محسوب میشود اما با این حال قرآن در این نهاد مهم نیز چندان جدی گرفته نشده و خروجی مدارس در زمینه تربیت قرآنی قابل قبول نیست.
ایکنا- در پایان اگر نکتهای باقی مانده بفرمایید.
آنچه مسلم است اینکه جلسه قرآن بهانهای برای انس بیشتر افراد با قرآن و تربیت افرادی است که خودشان بعدا بتوانند این آموزهها را به دیگران بیاموزند. بر همین اساس، محوریترین هدفی که در این بیش از سه دهه دنبال کردهایم این بوده که بتوانیم افراد قرآنی را تربیت کنیم تا آنها نیز بتوانند در تربیت قرآنی دیگران بکوشند و از این رو، این شجره طیبه تداوم داشته باشد. امیدوارم همه جلسات قرآن این هدف را پیگیری کنند و در نهایت قرآن بیش از پیش رونق پیدا کند.
گفتوگو از مرتضی اوحدی
انتهای پیام