به گزارش ایکنا از اصفهان، امیر احمدنژاد، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان در نشست «مقاومت زنانه» که روز گذشته، پنجم دیماه بهمناسبت شهادت حضرت فاطمه(س) در خانه حکمت اصفهان برگزار شد، به بیان نکاتی درباره «زنانگی بهمثابه ابزاری برای گفتوگو بر اساس قرآن کریم و سیره حضرت زهرا(س) پرداخت و اظهار کرد: قرآن مجموعهای است که در سراسر آیاتش، پدیده صیرورت، حرکت و شدن، جاری است. هنگامی که در قرآن با پیامبران روبرو میشوید، میبینید که همگی حرفگوشکن، تابع و مطیع نبودند؛ برعکس در دوره و زمانه خودشان سنتهای رایج بر جامعه را میشکستند و غالبا به جرم ارتداد با آنها برخورد میشد. قرآن با حوصله همه این ماجراها را بیان کرده و خطابهای بسیار جالب و عمیقی آفریده که بسیار خواندنی است.
وی افزود: اعتراضاتی را که قرآن از زبان پیامبران نقل کرده است، بگذارید در کنار بخشهای زیادی از همین کتاب الهی که در حال نقل زمان پیامبر(ص) است. از این آیات میتوان شرایطی را که در آن دوره میگذشته، بازسازی کرد و فهیمد که چه اتفاقی در حال رخ دادن بوده است؛ مخصوصا هنگامی که خطاب قرآن با صاحبان ادیان یهودیت و مسیحیت است. این اعتراض و نقد در همه فرازهای قرآن وجود دارد و حالا که ما خودمان در جایگاه همین صاحبان ادیان قرار گرفتهایم، ترجیح میدهیم از کنار این اعتراضات بگذریم. یعنی به جای اینکه آنها را نقد دینداران، قدرتمندان، عالمان و تودهها در نظر بگیریم، از آنها استنباط تاریخی میکنیم و بهگونهای رفتار میکنیم که انگار تاریخ مصرف این آیات تمام شده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان به رفتار قرآن درباره این مسئله پرداخت و ادامه داد: قرآن در آیاتی مانند «قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَى بَعْدَ إِذْ جَاءَكُمْ بَلْ كُنْتُمْ مُجْرِمِينَ؛ كسانى كه رياست و برترى داشتند، به كسانى كه زيردست بودند، مىگويند مگر ما بوديم كه شما را از هدايت پس از آنكه به سوى شما آمد، بازداشتيم؟ نه، بلكه خودتان گناهكار بوديد.» همیشه انسان را به پرسش و نقد ترغیب میکند. اینها گفتوگوهای زنده و قابل استناد در هر جایی هستند و کسی به دنبال کشتن و میراندن این آیات است که میخواهد از معنایی مقابل آنها استفاده کند.
وی به عنصری کلیدی در مبارزات پیامبران در مقابل حاکمان زمانه خود اشاره و بیان کرد: تمام حرکات پیامبران و حتی خود قرآن، عاری از خشنونت و مبتنی بر گفتوگو و عقلانیت است. یعنی اگر خداوند موسی(ع) را برای مبارزه با فرعون مبعوث میکند، اولین ابزاری که موسی(ع) به آن احتیاج دارد، ابزار سخن و توانایی حرف زدن است: «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي؛ پروردگارا سينهام را گشاده گردان»؛ کمااینکه وقتی خداوند میخواهد او را به سمت فرعون گسیل کند، میگوید: «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا...؛ و با او سخنى نرم گوييد.»
احمدنژاد تصریح کرد: روایت قرآن میتوانست به این صورت باشد که خدا به موسی(ع) میگفت عصایت به اژدهایی تبدیل میشود و فرعون و فرعونیان را خواهد بلعید و اینگونه داستان تمام میشد، اما میبینیم که اگر عصای موسی(ع) به اژدها تبدیل میشود، برای این است که عصای ساحران را ببلعد و به کسی آسیب نمیرساند. موسی(ع) بهدنبال ترور فرعون نیست و هیچ وقت چنین کاری نمیکند.
وی به رفتار دور از خشونت پیامبران پرداخت و اظهار کرد: موسی(ع) در تمام مراحل حرکتش، حتی پیش از مبعوث شدن، دست به خشونت نمیزند. تنها خشونتی که از او میبینیم، این است که یکی از یاران توجیه نشده او با یکی از سربازان فرعون درگیر میشود. موسی(ع) برای ختم غائله، مشتی به سرباز فرعونی میزند که باعث مرگ او میشود و میبینیم که بسیار توبه میکند. جالب است که خدا توبه او را میپذیرد، اما نتیجه این میشود که موسی مجبور به ترک مصر میشود و تمام زحماتی که برای نهضت خود کشیده بود، از بین میرود.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان افزود: آیا گفتوگو با صاحبان قدرت ممکن است و آنها به شما مجال چنین کاری میدهند؟ جواب اولیه این است که خیر، چنین چیزی ممکن نیست. پس چگونه موسی(ع) توانست فرعون را پای میز گفتوگو بیاورد؟ ابراهیم چه قابلیتی داشت که توانست با نمرود سخن بگوید؟ پیامبر اسلام(ص) چه توانایی داشت که توانست با صاحبان قدرت سخن بگوید؟ هنر پیامبران، درگیر کردن افکار عمومی، آگاهیبخشی و به چالش کشیدن آنها بود. ابزار پیامبران در جاهای مختلف، متفاوت بود. مردم ابتدا عصای موسی را که میدیدند، دچار ترس میشدند، اما وقتی دست نورانی او را مشاهده میکردند، دور وی جمع میشدند و به سخنان او گوش میدادند. اینگونه، زمینه سخن گفتن برای موسی(ع) فراهم میشد.
وی ادامه داد: موسی(ع) افکار مردم را جمع کرده بود و روزی به کاخ فرعون رفت که هزاران نفر پشتش بودند. فرعون دید اگر بخواهد موسی(ع) را از بین ببرد، فقط با او مواجه نیست و افکار عمومی علیهاش برانگیخته میشود. در واقع، فرعون با یک نفر مواجه نیست، بلکه اکنون یک جامعه روبروی او قرار دارد. بنابراین، اول سعی میکند با بحثهای عجیب، موسی(ع) را گمراه و مردم را پریشان کند. وقتی موفق نمیشود، اتهامهای مختلفی به موسی(ع) میزند. او این روشها را بهکار میگیرد تا موسی(ع) را از چشم مردم بیندازد، اما موفق نمیشود.
احمدنژاد با بیان اینکه ابزار پیامبران برای گفتوگو با صاحبان قدرت، افکار عمومی بود، گفت: ابزار آنها برای بهدست گرفتن افکار عمومی در هر دوره متفاوت بود؛ در یک دوره نامه، در دورهای دیگر عصا و دست، در یک دوره زنده کردن مردگان و در دوره نزول قرآن، این جملات زیبا و جذاب بود که حتی ابوسفیان و ابولهب را وامیداشت تا شبها در تاریکی مقابل خانه پیامبر(ص) به آنها گوش دهند.
وی تصریح کرد: فاطمه(س) ابزاری انتخاب کرد برای اینکه حاکمیت سخنش را بشنود، اما هدف اصلی او، آگاهیبخشی به مردم بود. این همان کاری بود که صالح، نوح، ابراهیم، موسی، مسیح و دیگر پیامبران انجام دادند. صاحبان قدرت در زمان آنها به حرفشان گوش ندادند، اما مردم با آنها همراه شدند. در دورهای که امکان هیچگونه گفتوگویی نبود و فرصت آگاهیبخشی وجود نداشت، عنصری که فاطمه(س) بهکار گرفت و از قضا بسیار کارآمد بود، «زنانگی» بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان به بحث درباره عنصر زنانگی پرداخت و گفت: فاطمه(س) بهعنوان یک زن وارد میشود. منطقی که وجود دارد، نزد علی(ع)، سلمان، ابوذر و زبیر هم هست. برای علی(ع) این امکان وجود نداشت که صحبت کند و برای اینکه طفره برود و از خانه بیرون نیاید، میگفت که باید قرآن جمع کنم. همان منطق را که آنها نمیتوانستند بگویند، فاطمه(س) با عنصر زنانگی و تأکید بر ویژگیهای یک زن توانست بگوید؛ ویژگیهایی که به او اجازه سخن گفتن میداد. آنها نمیتوانستند مقابل حرف زدن زنان و بهخصوص زنی را که دختر پیغمبر(ص) بود، بگیرند. همان اتفاقی که بعدا برای دختر او در کربلا افتاد.
وی بیان کرد: وقتی همه مردان از گفتن بازمانده بودند و سر حسین بن علی(ع) را بهدلیل اینکه حرفی زده بود که مورد پسند نبود، بریدند، خواهر او زینب(س)، همسر او رباب، دیگر خواهر او فاطمه و سایر زنان توانستند سخن بگویند. نکته مهم این است که تمام این سخنان همراه با نمادهای زنانه است. شما زینب(س) را بهعنوان یک مرد نمیبینید. وقتی کسی میخواهد به علی بن الحسین(ع) تعرض کند، زینب(س) به روی او میافتد و گریه میکند و این گریستن آنقدر تأثیرگذار است که ابنزیاد منصرف میشود، زیرا افکار عمومی را در مقابل خود میبیند. همین اتفاق در کاخ یزید میافتد و حضرت زینب(ص) با عناصر زنانه خود، سخن میگوید. خطبه فدکیه حضرت فاطمه(س) در کتاب بلاغاتالنساء برای ما باقی مانده و نشان از منطق قدرتمند و زبان بلیغ و پر از حکمت اوست.
احمدنژاد در خصوص موانع پبامبران گفت: باید توجه کرد همیشه این قدرت نیست که مانع پیامبران میشود. بسیاری از اوقات، عواملی که باعث میشود شما نتوانید با تودهها صحبت کنید، سنتهای آنان است که برای آنها بسیار مقدس است. اتفاقی که برای مسیح(ع) بیش از همه افتاد. یهودیان با فشاری که بر حاکم آوردند، باعث شدند حضرت مسیح(ع) به صلیب کشیده شود. البته خون مسیح(ع) باعث شد بعد از مدت کوتاهی افکار عمومی مسیر را عوض کند و به سمت دیگری برود؛ کمااینکه بلافاصله بعد از شهادت حسین بن علی(ع) اتفاقی رخ نداد. درباره اتفاقاتی که بعد از رحلت پیامبر(ص) افتاد، فاطمه(س) نتوانست تغییری رقم بزند، اما با گذشت زمان مسیر تاریخ عوض شد.
وی تأکید کرد: ابزاری که در هر دوره استفاده میشود، متفاوت است، اما راه مقابله با قدرتها یکیست. هیچ پیامبری از ابزارهای خشن استفاده نکرده است. راهی که برای مقابله با سنتهای ذهنی مردم و قدرتهای سرسخت سیاسی وجود دارد، فقط یک چیز است و آن، آگاه کردن افکار عمومی است.
مسعود احمدی
انتهای پیام