رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از مردم استان اصفهان؛ 28 آبان، با استناد به آیه 22 سوره «احزاب» فرمودند: «جنگ احزاب، جنگ کوچکی نبود؛ تمام طوائف عرب از قریش و طائف و مکّه و همه جا جمع شدند آمدند به جنگ یک شهر مدینه با چند هزار نفر جمعیّت. جنگ احزاب بود، این باید دلها را بلرزاند؛ وقتی که مؤمنین این را دیدند، قالوا هٰذا ما وَعَدَنَا اللَهُ وَ رَسولُه؛ [گفتند] این چیز جدیدی نیست، خدا گفته بود که میآیند، برایتان دشمن هست، دشمنانها میآیند سراغتان، آمدند؛ وَ صَدَقَ اللَهُ وَرَسولُهُ وَ ما زادَهُم اِلّا ایمانًا وَ تَسلیما. این «وَ ما زادَهُم اِلّا ایمانًا وَ تَسلیما» همان فرصت است؛ تهدید بود، از این تهدید استفاده کردند، ایمانشان بیشتر شد؛ یعنی یک فرصتی برای ازدیاد ایمان پیدا شد. در صدر اسلام و همیشه همین جور بوده.»
متن آیه: «وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَٰذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ ۚ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا».
ترجمه آیه: «و چون مؤمنان دستههاى دشمن را ديدند، گفتند: «اين همان است كه خدا و فرستادهاش به ما وعده دادند و خدا و فرستادهاش راست گفتند»، و جز بر ايمان و فرمانبردارى آنان نيفزود.»
این آیه اشاره به آن دارد که مؤمنان وعدههای الهی پیامبر(ص) را واقعی و صادقانه دیدند در حالی که طبق آیات قبلی منافقان وعدههای پیامبر(ص) برای فریب میدانستند.
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان پیرامون این آیه بیان میدارد که: «اين آيه وصف حال مؤمنين است كه وقتى لشكرها را مىبينند كه پيرامون مدينه اتراق كردهاند، مىگويند اين همان وعدهاى است كه خدا و رسولش به ما داده و خدا و رسولش راست مىگويند و اين عكسالعمل آنان براى اين است كه در ايمان خود بينا و رشد يافتهاند و خدا و رسولش را تصديق دارند. به خلاف آن عكس العملى كه منافقين و بيماردلان از خود نشان دادند، آنها وقتى لشكرها را ديدند به شک افتاده و سخنان زشتى گفتند؛ از همين جا معلوم مىشود كه مراد از مؤمنين آن افرادى هستند كه با خلوص به خدا و رسول ايمان آوردند.
وعدهاى كه به آن اشاره كردند، به قول بعضى، عبارت بود از اينكه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) قبلا فرموده بود به زودى احزاب عليه ايشان پشت به هم مىدهند و به همين جهت وقتى احزاب را ديدند فهميدند اين همان است كه آن جناب وعده داده بود.
بعضى ديگر گفتهاند: قبلا از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شنيده بودند و مى دانستند كه به زودى گرفتار مصائبى مىشوند، كه انبياء و مؤمنين گذشته بدان گرفتار شده و در نتيجه دلهايشان دچار اضطراب و وحشت مىشود و چون احزاب را ديدند يقين كردند كه اين همان وعده موعود است و خدا به زودى ياریشان داده و بر دشمن پيروزشان مىكند.
اين دو وجهى است كه در باره وعده مذكور در آيه گفتهاند و حق مطلب اين است كه بين آن دو جمع كنيم، چون در آيه شريفه وعده را هم به خدا نسبت دادهاند، و هم به رسول او.
در پایان نیز جمله (و صدق الله و رسوله) شهادتى است از ايشان بر صدق وعده، (و ما زادهم الا ايمانا و تسليما) نیز يعنى ديدن احزاب در آنان زياد نكرد، مگر ايمان به خدا و رسولش و تسليم در برابر امر خدا و يارى كردن دين خدا و جهاد در راه او را.»
آیتالله مکارم شیرازی نیز در تفسیر نمونه درباره این آیه آورده است که «خداوند در این به بيان حال مؤمنان راستين پرداخته چنين مىگويد: هنگامى كه مؤمنان، لشگريان احزاب را ديدند، نه تنها تزلزلى به دل راه ندادند، بلكه گفتند اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده فرموده و طلايه آن آشكار گشته و خدا و رسولش راست گفتهاند و اين ماجرا جز بر ايمان و تسليم آنها چيزى نيفزود؛ (و لما راء المؤمنون الاحزاب قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق الله و رسوله و ما زادهم الا ايمانا و تسليما). اين كدام وعده بود كه خدا و پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) وعده داده بود؟
بعضى گفتهاند اين اشاره به سخنى است كه قبلا پيامبر (ص) گفته بود كه به زودى قبایل عرب و دشمنان مختلف شما دست به دست هم مىدهند و به سراغ شما مىآيند، اما بدانيد سرانجام پيروزى با شما است. مؤمنان هنگامى كه هجوم احزاب را مشاهده كردند يقين پيدا كردند كه اين همان وعده پيامبر (ص) است گفتند: اكنون كه قسمت اول وعده به وقوع پيوسته قسمت دوم يعنى پيروزى نيز مسلما به دنبال آن است، لذا بر ايمان و تسليمشان افزود.
خلاصه اينكه به آنها گفته شده بود كه شما در بوتههاى آزمايش سختى آزموده خواهيد شد و آنها با مشاهده احزاب متوجه صدق گفتار خدا و پيامبر (ص) شدند و بر ايمانشان افزود. البته اين دو تفسير با هم منافاتى ندارد، مخصوصا با توجه به اينكه يكى در اصل وعده خدا و ديگرى وعده پيامبر (ص) است و اين دو در آيه مورد بحث با هم آمده، جمع ميان اين دو كاملا مناسب به نظر مىرسد.»
رهبر معظم انقلاب نیز پیرامون این آیه میفرمایند: «تا مادامی که جبهه مرکّب دشمن -جبهه شیطان که مرکّب از شیاطین مختلف است- در مقابل انسان قرار نگرفته و انسان از همهطرف محاصره نشده، معنای این آیه را درست نمیفهمد که «وَلمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا هٰذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُه، وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُه وَ ما زادَهُم اِلّا ایمانًا وَ تَسلیمًا»؛ یعنی وقتی که مواجه شدیم با یک چنین پدیدهای که پدیدهی سختی است، دستپاچه نشویم؛ یعنی نه خودت دستپاچه بشو، نه مردم دستپاچه بشوند؛ دستپاچه نشوید؛ هٰذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُه.» (بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، 4 اسفند 1399)
ایشان در سخنی دیگر با استناد به این آیه به ارتباط مستقیم میان ایمان به خدا و ایستادگی مقابل دشمن پرداخته و میفرمایند: «وقتی انسان مؤمن شد و دل او باور کرد، آنوقت «قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ مازادَهُم اِلّآ ایمانًا وَ تَسلیمًا»؛ در میدان جنگ هم، مثل یک گلوله آتش، در دل هدف مینشیند؛ این نتیجه ایمان و ارتباط با خدا است.» (بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان، 12 تیر 1395)
در واقع هم صداقت رهبران الهی در مقابل پیروان خود و هم ایمان بالا به وعدههای الهی دو مؤلفه مهمی است که موجب ایستادگی و مقاومت در مقابل هجمه دشمن شده و جبهه مؤمنان به واسطه این صدق وعده و باور عمیق به آن از هجوم جبهه کفر دچار ترس و ناآرامی نمیشود و اتفاقا با مشاهده حقیقی بودن وعده الهی در ادامه مسیر مبارزه از ایمان قویتری نیز برخوردار میشوند.
از منظر شیوه حکمرانی نیز براساس این آیه میتوان گفت اگر حاکمان و رهبران با مردم با صداقت و شفافیت رفتار کنند و گفتههای آنان در صحنه عمل مشاهده شود، مردم نیز آنان را باور میکنند و این امر زمانی که رهبران از موضع دین و قرآن سخن بگویند و بخواهند بر مشی نبوی و علوی عمل کنند منجر به افزایش ایمان و باور مردم به این آموزهها خواهد شد.
براین اساس از این آیه میتوان نکات زیر را نتیجه گرفت:
ـ ایمان عامل قدرت است؛ پایه قدرت معنوی که غالبا دشمنان از محاسبه ظرفیت و توانایی چنین قدرتی در جامعه دینمدار و مؤمن غافل هستند.
ـ منافقان، دشمنى را كه حضور ندارد، حاضر مىپندارند، ولى مؤمنان، دشمنان موجود و مهاجم را ناچيز مىشمرند.
ـ هجوم دشمنان متّحد، براى مؤمن غير منتظره نيست.
ـ سخن رسول خدا، همان سخن خداست.
ـ مؤمنان، تحقّق وعدههاى خدا و رسولش را حتمى مىدانند.
ـ جبهه و جنگ براى مؤمن، بستر رشد و ترقّى است.
ـ مؤمنان، از تعداد و تشكّل دشمنان نمىترسند.
ـ ايمان و تسليم داراى درجات و مراتبى است.
ـ تحقق يافتن وعدههاى خدا و رسول، بر ايمان مؤمنان مىافزايد.
انتهای پیام