علیاکبر عروتی موفق، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان در گفتوگو با ایکنا از همدان، با اشاره به موضوع مقاله خود با عنوان «رسالهالطیر ابن سینا» که به تازگی ارائه شده است، اظهار کرد: شخصیت ابن سینا شخصیت جهانی و بینالمللی و فردی نام آشنا برای دنیاست.
وی با بیان اینکه ابن سینا در دهه آخر زندگی خود به فکر پایهگذاری یک سیستم فلسفی و حکمی جدید افتاد، افزود: از این رو کتاب منطقالمشرقیین را تألیف کرد. کتب تألیفی این دانشمند بزرگ بسیار زیاد و متعدد بوده که متأسفانه تعداد معدودی به دست ما رسیده و بسیاری از این تألیفات از جمله کتاب انصاف که 20 جلد بوده در حمله غزنویان از بین رفته است.
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا با اشاره به اینکه مقدمه این کتاب یک مقدمه پایه و ارزشمند است، گفت: کتاب منطق المشرقیین که مقدمه ارزشمند کتاب دیگری به نام حکمت المشرقیین بود هنوز مشخص نیست که آیا ابن سینا فرصت تألیف این کتاب را پیدا نکرده و یا تألیف کرده و به دست ما نرسیده است.
عروتی موفق اضافه کرد: ابن سینا در مقدمه بیان میکند «من به فضل ارسطو معترفم و معتقدم که ارسطو انسان بزرگی بوده اما حق این بود که آیندگان او را نقد و بررسی کنند و اگر رخنه و مشکلی و خللی در کار ارسطو بوده آن را ترمیم کنند.» متأسفانه در این زمینه کوتاهی صورت گرفته و کسانی که بعد از ارسطو آمدهاند به همان چیزی که ارسطو گفته قانع بوده و نقد و بررسی نداشته و یا تعصب بر خطاهای ارسطو داشتهاند.
وی با اشاره به اینکه در این زمینه ابن سینا با متد و فکر جدید جلو رفته است، افزود: وقتی ما به آثار شیخالرئیس نگاه میکنیم با دو دسته آثار مواجه میشویم که یک دسته مانند کتاب شفا و نجات بر مبنای فلسفه منشأ تألیف شده که ابن سینا میگوید «من این کتاب را برای عامیان از فلاسفه تألیف کردم.»
استاد دانشگاه بوعلی سینا همدان با اشاره به سایر مباحثی که در این مقاله به آن پرداخته است، بیان کرد: اما ابن سینا در کنار آثارش از فلسفه مشرقی هم نام میبرد و معتقد است که این فلسفه علم خواص و مختص برگزیدگان است.
وی اضافه کرد: کتاب «اشارات و تنبیهات» که این آخرین تألیف این دانشمند بزرگ است در سه فصل و نمط آخر آن توانسته عمیقترین و عالیترین مباحث و مبانی را تألیف کند، بهگونهای که فخر رازی که یکی از منتقدان سرسخت ابن سینا است بیان میکند «بخشی از کتاب اشارات و تنبیهات که درباره عرفان و تصوف بیان شده جزء عالیترین بخشهای این کتاب است و ابن سینا بهگونهای دانشهای صوفیان و عارفان را بهصورت بدیع و نوآورانه مرتب کرده که همه مقدمان و متأخران ابن سینا نتوانستهاند مباحث را به این زیبایی بیان کنند.»
عروتیموفق به سه رساله مهم ابن سینا در قالب داستانهای تمثیلی اشاره کرد و گفت: این رسالات شامل حی بین یقظان، رساله الطیر و رساله سلامان و ابسال است که بهصورت رمزی بیان شده که محتوای سه کتاب با هم مرتبط بوده و باید در کنار هم باشند.
وی تصریح کرد: در اینکه رسالهالطیر از ابن سینا است شک نیست، چراکه هم شهرزوری و هم قفطی در کتاب تاریخ الحکما و هم مرحوم دانش پژوه در مقدمه کتاب نجات طبق بررسیهایی که داشته، بیان میکند که ابن سینا کتاب رسالهالطیر را نوشته و بعد از او این کتاب رواج پیدا کرده است.
استاد دانشگاه بوعلی سینا همدان گفت: بعد از او نیز کسانی مانند شیخ شهابالدین سهرودی، امام محمد غزالی، احمد غزلی و فخر رازی کسانی هستند که رسالهالطیر را با عنوانهای دیگر نوشته و حتی منطقالطیر عطار نیز با همین رسالت، هدف، خط و مشی تألیف شده است.
وی در ادامه گفت: این سه رساله سه بخش از یک حکایت هستند که در حکایت «حی بن یقظان» سالک و کسی که در مسیر الهی در حال حرکت است ضمن دیدار با فرشته مسیر(حی بن یقظان) سفر بازگشت به مشرق (عالم نور) و موانع آن را میشناسد و فرشته بعد از این تعلیمات خود را به او ارائه میدهد از او میخواهد از وی پیروی کند.
عروتی موفق بیان کرد: در داستان دوم سالک به عمق غربت و گرفتاری خودش پی برده و با مسیرهایی که تمام این سفر را قدم به قدم طی میکند به درجه کمال رسیده و میتواند دوره سلوک را به پایان برساند.
وی تصریح کرد: رسالهالطیر ابن سینا در واقع حکایت نمادین هبوط نفس و عقل از عالم واقعی به عالم مادی است که در داستان نمادهای مختلفی مثل پرنده، صیاد، دام، کوه، اسارت و... آمده است.
استاد دانشگاه بوعلی سینا همدان مباحث این مقاله را برای علاقهمندان جذاب دانست که میتواند انسان را در مسیر کمال و سیر و سلوک الهی کمک کند.
انتهای پیام