توجه و دقت به زندگی امام حسین(ع) در دهه اول محرم مرسوم است و کمتر به ابعاد زندگی ایشان در دوران 57 ساله قبل از آن پرداخته میشود.
سعید طاووسی مسرور استاد تاریخ و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در گفتوگو با ایکنا، به توضیح درباره برهههای حساس زندگی امام حسین(ع) از ولادت تا پیش از مرگ معاویه پرداخت که متن آن را در ادامه میخوانید؛
متأسفانه یکی از غفلتهای ما در شناخت امام حسین(ع) این است که بیشتر به شش ماه پایانی عمر آن حضرت توجه داریم یعنی از زمان مرگ معاویه در رجب سال 60 تا روز عاشورای سال 61 در صورتی که ایشان 57 سال زندگی کرد و در مقاطع مختلف زندگی خود نقشآفرینیهایی داشته است. اگر آنها مورد دقت قرار نگیرد یک شناخت ناقص از امام حسین(ع) خواهیم داشت.
در خیلی از آثار هم این نقص دیده میشود. مثلا در کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه اثر استاد رسول جعفریان در فصلی که به امام حسین(ع) اختصاص دارد، در حجم حدود چهار صفحه به کل زندگی آن حضرت قبل از مرگ معاویه پرداخته شده است و ادامه فصل اختصاص به بررسی حیات آن بزرگوار در زمان یزید دارد. اساسا در آثاری که به شکل مقتل تنظیم میشوند این بخش از زندگی امام حسین(ع) حذف میشود، مثلا در این زمینه میتوانم به مقتل چهل منزل با حسین(ع) اثر آقای رنجبران اشاره کنم. اگر قدری عقبتر بیاییم برخی از مقاتل زندگی آن حضرت در دوره معاویه را هم مورد توجه قرار میدهند.
طبیعی است در آثاری که مربوط به زندگی آن حضرت است به حیات آن حضرت قبل از معاویه هم پرداخته شود اما در همین آثار هم کفه و وزن پرداخت به دوره یزید و قیام عاشورا خیلی سنگینتر است و مطالب قبل از آن به صورت گذرا مطرح شده است. مثلا کتاب تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا با اینکه دو جلد قطور است به اجمال به زندگی امام حسین(ع) پیش از دوره یزید پرداخته شده است.
امام حسین(ع) در سال چهارم هجری به دنیا آمدند و در زمان رحلت پیامبر(ص) حدود هفت سال داشتند اما در همین مقطع دوره نبوی شاهد نقشآفرینیهایی از آن حضرت هستیم مثلا حضور آن بزرگوار در ماجرای مباهله که پیامبر(ص) کبار اصحاب را با خودش نبرد اما حسنین را همراه خودش برد. مسئله دیگر حضور امام(ع) در بیعت رضوان است. در شرایطی که پیامبر(ص) به نزدیکی مکه رسیده بودند و خوف از عکس العمل مشرکان وجود داشت، حضرت با اصحابشان تجدید بیعت کردند. آنچه به بحث ما مربوط میشود این است که بنابر نقلهای تاریخی پیامبر(ص) با کودکان بیعت نمیکرد ولی با حسنین و عبدالله بن جعفر طیار بیعت کردند. بنابراین امام حسین(ع) از صحابه به شمار میروند و نزد اهل تسنن مقام و موقعیتی که برای صحابه قائل هستند برای امام حسین(ع) هم قائلند.
در روزگار خلیفه اول آن حضرت شاهد ظلمهایی بود که در مسائلی مثل غصب فدک و غصب خلافت انجام شد. در گزارشی داریم وقتی حضرت زهرا(س) شبانه به خانههای انصار و مهاجران میرفتند، امام حسین(ع) هم همراه مادر و پدر و برادرشان حضور داشتند. در روزگار خلیفه سوم وقتی ابوذر را به ربذه تبعید کردند خلیفه نهی کرده بود کسی او را بدرقه کند ولی امام حسین(ع) همراه با پدر و برادرش برای بدرقه ابوذر حاضر شدند. امام حسین(ع) کلماتی به ابوذر فرمودند: «عموجان خدای متعال تواناست آنچه میبینی دگرگون کند و خدا هر روز در شأن و کاری است ...»
یک بحث که در مورد حسنین که در مورد خلفای سه گانه مطرح است همین است که گفته شده امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتوحات حضور داشتند. بنده با بررسی اخبار نشان دادم حضور امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران در سال سیام یک داستان دروغین است که راوی ضعیفی آن را مطرح کرده است.
حال به دوره امیرالمومنین(ع) میرسیم. در آغاز خلافت حضرت امیرالمومنین(ع)، امام حسین(ع) سی و دو ساله بودند. ایشان در همه مقاطع آن دوره و شرایط حساس همراه پدرشان بودند. در نبرد جمل فرماندهی جناح چپ سپاه حضرت امیر(ع) را بر عهده داشتند و در جنگ صفین با خطبههای خودشان یارانشان را به جنگ با سپاه شام ترغیب میکردند. نقشآفرینی دیگری که در صفین داشتند این بود؛ وقتی شامیان آب را به روی سپاه امیرالمومنین(ع) بستند این امام حسین(ع) بود که آب را از آنها پسگرفت و نقل شده امیرالمومنین(ع) فرمود این نخستین پیروزی بود که به برکت حسین(ع) به دست آوردیم.
نکته دیگر اینکه امیرالمومنین(ع) از جان حسنین(ع) حفاظت میکرد و آنها را در شرایط حساس مثل پرچمداری سپاه قرار نمیداد، از این جهت که نسل رسول خدا(ص) حفظ شود، ولی این به این معنا نیست که حسنین نقشآفرینی و فعالیتی در جنگها و شرایط حساس نداشتند. ایشان در جنگ نهروان هم حضرت حضور داشتند و بعد از شهادت پدر بزرگوارشان در دوره امام حسن(ع) مطیع برادرشان بودند تا اینکه مسئله صلح پیش آمد.
برخی بر این نظر هستند که امام حسین(ع) با صلح مخالف بوده و آن را به اکراه پذیرفته در حالی که این حاصل برداشت غلط از منابع یا اعتماد به گزارشهای ضعیف است چون امام حسین(ع) در همه مسائل تابع امام حسن مجتبی(ع) بودند. مثلا گزارشی در طبقات ابن سعد آمده مبنی بر اینکه حسین بن علی(ع) نسبت به پذیرش صلح اکراه داشت. برخی از این بیان برداشت کردند امام حسین(ع) نسبت به این صلح ناراضی بوده است و با امام حسن(ع) در این مسئله اختلاف داشته است، در حالی که این برداشت غلط است چون امام حسن(ع) هم نسبت به صلح اکراه داشت و ناچار بود و از این نقل، این برداشت که امام حسین(ع) با برادر مخالف بوده به دست نمیآید.
در تاریخ دمشق ابن عساکر گزارش ضعیفی آمده که امام حسین(ع) به شدت به امام حسن(ع) اعتراض میکرد. این گزارش از نظر کلامی و تاریخی قابل پذیرش نیست. برخلاف این گزارش متاخر، در منابع قرن سوم آمده است که وقتی امام حسن(ع) صلح کرد عدهای از شیعیان نزد امام حسین(ع) رفتند و خواستند ایشان رهبری را به دست بگیرد و جنگ را ادامه بدهد که حضرت خواسته آنها را رد میکند و میگوید تابع برادرم هستم. بنابراین امام حسین(ع) مخالفتی با صلح برادرش نداشته و بعد از شهادت امام حسن(ع) هم به رویه برادرش عمل میکرده، یعنی امام حسن(ع) حدود ده سال با معاویه در صلح بوده، امام حسین(ع) هم همینطور.
در زمان امامت امام مجتبی(ع) برخی از امام حسین(ع) میخواستند ایشان کاری کند ولی ایشان در پاسخ فرمودند برادرم راست گفته مادامی که این شخص زنده است باید هر کدام از شما شیعیان ملازم خانه خود باشید. اگر او به هلاکت رسید و شما زنده بودید امیدواریم خدا ما را برگزیده و رشد دهد و ما را به خود وانگذارد.
البته رویه امام حسین(ع) با معاویه و ادامه روند صلح برادرش به این معنا نیست در این مقطع منفعل بودند و دست روی دست گذاشته بودند. حضرت اقدامات سیاسی فعالی داشتند و به حکومت وقت اعتراض میکردند از جمله با ولیعهدی یزید مخالفت کردند. این نقض یکی از بندهای صلحنامه بوده است که معاویه حق تعیین جانشین ندارد. امام حسین(ع) نامه تندی را به معاویه نوشتند و جرائم او را برشمردند. اقدام دیگری که حضرت انجام دادند این بود که مانع ازدواج دختر حضرت زینب با یزید شدند. همچنین در سال 58 سخنرانی مهمی در منا دارند.
ما آنقدر که به مقطع قیام عاشورا توجه کردیم برخی فکر میکنند همه نقشآفرینی مهم حسین(ع) در این مقطع بوده است، به عنوان مثال برخی فکر میکنند خطبه منا برای همین زمان بوده است یا برخی تصور میکنند دعای عرفه برای سال آخر عمر حضرت هست در صورتی که امام حسین(ع) بیست بار حج به جا آوردند. برخی از آنها پیاده بوده است و دعای عرفه مربوط به سالهای قبل است. اتفاقا در کتاب مستند الشیعه نراقی دیدم در ابواب حج، روایاتی از امام حسین(ع) آورده که مربوط به سفر حج حضرت است. بنابراین دعای عرفه و خطبه منا مربوط به سالهای پیش است. نکته دیگر اینکه امام حسین(ع) در شهر مدینه نسبت به ظلمهای مروان که حاکم مدینه بود بیتفاوت نبودند و اعتراضهایی نسبت به مروان داشتند.
به هر صورت این مقطع از زندگی امام حسین(ع) شایسته توجه بیشتر و پژوهش است و اینکه مطالب پراکنده استخراج شود در کنار هم گذاشته شود و ما دید جامعتری نسبت به این مقطع از زندگی امام داشته باشیم.
انتهای پیام