داوود خوانساری، مدرس و پژوهشگر تعزیه در گفتوگو با ایکنا پیرامون نقش تعزیه در پاسداری از فرهنگ عاشورا بیان کرد: تعزیه یک نمایش سمعی بصری است. یعنی هم دیده و هم شنیده میشود پس به هر دو صورت میتوان این هنر را مدنظر قرار داد. تعزیه از جمله هنرهایی است که به شدت مخاطب را تحت تاثیر خود قرار میدهد، برای همین هم وقتی این هنر با این ظرفیت شنیداری و دیداری سالهاست در قلب و روح مردم جا باز کرده است این قدرت را هم دارد تا از آن برای تبلیغ و اشاعه مفاهیم عاشورایی بهره برده شود.
وی در پاسخ به این سوال که آیا تعزیه با گذر زمان دستخوش تغییر شده است، چنین توضیح داد: طبیعی است تعزیه نیز همچون دیگر هنرها به واسطه گذر زمان دستخوش برخی تغییرات شده است اما این مسئله به آن حد نبوده که اساس تغییر کند چون نظمی که در اشعار وجود دارد اجازه این تغییر را نمیدهد. نکتهای دیگر اینکه آیا تعزیه در قیاس با گذشته کمرنگتر شده است؟ شاید در ظاهر دیگر ما تعزیه را در کوچه و بازار شاهد نباشیم ولی باورم این است به لحاظ کیفی تعزیه رشد کرده است، چون امکانات صوتی و اجرایی که وارد شده تعزیهها تاثیر مستقیم داشته است.
این پژوهشگر تعزیه ادامه داد: عامل دیگری که معتقدم باعث شده تعزیه رشد کیفی داشته باشد به تحصیلات تعزیهخوانها مربوط میشود. در زمان حال تعزیهخوانها تحصیلات دانشگاهی دارند و پیرامون موضوعات پژوهش میکنند. این اتفاقی خجسته است که عاملی برای رشد کیفی آثار شده است. دیگر صرف گریاندن تماشاگر در تعزیه مهم نیست بلکه تلاش میشود به واسطه اثر مخاطب را با فلسفه و پیام همراه کرد.
شاعر کتاب «نغمههای داوود» تاکید کرد: من با اجرای تعزیه به شکل سابق موافق نیستم چون همانطور که در بسیاری از رشتههای هنری پیشرفتهای اجرای را شاهد هستیم در تعزیه نیز باید فرم و اجرا شکلی فاخر به خود گیرد بهویژه که موضوع و محور در این شکل نمایش امام حسین(ع) است. برای همین بهترین شکل اجرا را باید برای آن درنظر گرفت. اجرای تعزیه نباید مزاحمتی برای مردم اجرا کند اتفاقی که اگر بخواهد به شکل گذشته رخ دهد این معضل پیش میآید اما اگر جایگاهی شایسته برای اجرای این هنر فراهم شود آنگاه مردم هستند که به تماشای تعزیه میآیند.
این تعزیهخوان تاکید کرد: ما در مرکز تعزیه آلطاها در حال انجام چنین کاری هستیم بهنحویکه برخی از شبکههای تلویزیونی، تعزیههایی را که اجرا میکنیم ضبط کرده و پخش میکنند زیرا تلاش کردهایم که فرم و ساختار در اجرای زیبنده یک کار مذهبی باشد. کلیت تعزیه بر پایه مستندات تاریخی شکل گرفته است چون بر اساس مقتل اجرا میشود. البته نمیتوانم منکر شوم برخی تعزیههای غیرمستند هم متاسفانه اجرا میشود اما میزان این قبیل اجراها کم است.
وی درباره الزام مستندگرایی در تعزیه گفت: وقتی فیلم یا کتابی در اختیار مخاطب قرار میگیرد الزامی برای مستند بودن آن نیست چون برای درام و جذابیت برخی تحریفها هم ممکن است در آن صورت گیرد اما در تعزیه شرایط اینگونه نیست. تماشاگر دقیقاً از آنچه رخ داده خبر دارد، برای همین اگر کوچکترین تحریفی در کار دیده شود با عکسالعمل مردم مواجه خواهیم شد. در چنین شرایطی توصیه اکید دارم افرادی که تخصصی در تاریخ و تعزیه ندارند در این رابطه دست به قلم نشوند.
این مدرس تعزیه اضافه کرد: گاهی اوقات افرادی که در امر نگارش تعزیه دستبهقلم هستند برخی کلمات را درک نمیکنند و برداشت خود را از آن کلمه یا جمله بیان میکنند که این خطایی بزرگ است. برای نمونه کلمه «فارص» دارای فلسفه و معنای خود است اما چون این کلمه درک نمیشود به «وارث» تغییر داده میشود. این امر باعث میشود معنی کلاً تغییر کند البته برخی تغییرها ضروری است به شرطیکه توسط کارشناسان خبره این امر صورت گیرد. برای مثال وقتی حضرت علی اکبر(ع) وارد صحنه نبرد میشود برای عمر سعد رجز میخواند. در اینجا برخی تغییرات صورت میگیرد تا مخاطب برایش ایجاد سوال نشود که چرا شخصیتهای برتر، کلامی ناشایست بر زبان آوردهاند.
وی در بخش پایانی این گفتوگو به موسیقی در تعزیه اشاره کرد و بیان کرد: دوستانی که در این حوزه کار میکنند حتماً باید گوشههای موسیقی در تعزیه را مدنظر قرار دهند تا پیامدهای آن را بدانند. چون اجرای ماهور برای خود پیامی دارد اما اگر بخواهد به شکلی دیگر اجرا شود ممکن از تحریفات رخ دهد. موضوع دیگر به بحث رنگها برمیگردد چون هر رنگ کارکرد خود را دارد. امام حسین(ع) سبز میپوشد و یزید هم قرمز، هرچند در زندگی شخصی ممکن است امام رنگ قرمز را هم پوشیده باشد اما این موضوع بهانهای نیست برای اینکه رنگها را تغییر دهیم زیرا به واسطه برخی از تغییرها، معنا نیز تغییر میکند.
انتهای پیام