به گزارش ایکنا، مراسم جشن عید غدیر شب گذشته با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدباقر علوی تهرانی در مسجد حضرت امیر(ع) برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه میخوانید؛
یکی از وظایف ما نسبت به امام معرفت پیدا کردن نسبت به ایشان است و یکی از راههایی که میتوانیم معرفت پیدا کنیم ذکر مناقب و فضائل است. به واسطه فضائل میتوانیم ابعاد نامتناهی این شخصیت بینظیر نظام خلقت را بشناسیم. نکتهای که وجود دارد این است که معرفت از طریق ذکر مناقب به دست میآید بنابراین ذکر مناقب دورهمی نیست و چون معرفت واجب است و راه این واجب ذکر مناقب است، ذکر مناقب هم امری واجب به شمار میآید. معرفت واجب است چون امام صادق(ع) فرمودند حقیقتا برترین واجب و لازمترین واجب بر انسان سه چیز است؛ معرفت خدا و بعد از آن معرفت پیامبر(ص) و بعد از آن معرفت امام. بنابراین شناخت امام واجب و ضروری است و راهش که ذکر مناقب است هم واجب است.
نکته اول اینکه پیامبر(ص) فرمودند اگر همه جنگلها مداد شوند و همه دریاها مرکب شوند و طایفه جن حسابگر شوند و انسانها نویسنده باشند نمیتوانند فضائل علی بن ابیطالب(ع) را جمع کنند. چرا نمیتوانند جمع کنند؟ چون حضرت امیر جلوه تام خدا است. حضرت امیر انسان است و انسان محدود است ولی جلوه تام خداست و خدا نامحدود است، این حدیث اول بود. حدیث دوم اینکه پیامبر(ص) فرمودند من همه چیز را درباره علی(ع) نگفتم چون ترسیدم. پیامبر(ص) حکم نماز را برای مردم بیان کردند ولی هیچ وقت نگفتند از بیان حکم نماز برای مردم ترسیدم، ولی در روز غدیر سه بار فرشته وحی خدمت پیامبر(ص) آمد و گفت مسئله ولایت را بیان کن ولی پیامبر(ص) فرمود من تضمین میخواهم تا نهایتا تضمین رسید. پس بیان فضائل علی(ع) ترس دارد. این ترس از ناحیه غیر مسلمانان نیست بلکه از ناحیه خود مسلمانان است. در همین رابطه پیامبر(ص) فرمودند اگر از رفتار غلات امتم نمیترسیدم که همان رفتاری که مسیحیان با عیسی کردند با تو بکنند و تو را خدا بنامند، مطالبی درباره فضائل تو میگفتم که از میان جمعیتی نمیگذشتی الا اینکه خاک پایت را بردارند و به واسطه خاک پایت شفا پیدا کنند.
حدیث سوم؛ پیامبر(ص) به علی(ع) فرمودند خدا را نشناخت مگر من و تو، من را نشناخت مگر خدا و تو و تو را نشناخت مگر خدا و من. پس شناخت علی(ع) کار سختی است. نه اینکه فهم آن مشکل باشد بلکه باورش مشکل است. همه میفهمند ولی نمیتوانند بپذیرند. پیامبر(ص) دارند به این نکته اشاره میکنند که پذیرش مناقب تو کار سختی است، علتش هم حسادت است. رسول خدا(ص) فرمودند کسی که نسبت به علی(ع) حسادت کند نسبت به من حسادت کرده و کسی که نسبت به من حسادت کند کافر شده است. در جای دیگر فرمود کسی که به من حسادت کند وارد جهنم میشود. شخصی خدمت حضرت امیر(ع) رفت و گفت از فضائلت به من بگو تا لذت ببرم. همه از شنیدن فضائل علی(ع) لذت نمیبرند، برخی فضائل علی(ع) را میشنوند ناراحت میشوند. از انس نقل شده است؛ من خدمتگزار پیامبر(ص) بودم هر وقت مناقب علی(ع) ذکر میشد پیامبر(ص) شاد میشد. همه این خصوصیت را ندارند. یک عده ناراحت میشوند چون حسادت دارند برخی ناراحت میشوند چون طبق فرمایش پیامبر(ص) یا منافق هستند یا دنیاطلب هستند یا فاسق و گناهکار هستند.
گاهی علت خوش نیامدن از مناقب علی(ع) شقاوت و بدبختی است. برخی خوشبختی را در دنیای خوب میدانند ولی پیامبر(ص) میفرمایند: خوشبخت حقیقی کسی است که علی(ع) را دوست داشته باشد و از تو اطاعت کند، حقیقت شقاوت و بدبختی هم کسی است که تو را دشمن بدارد و نسبت به تو کینه داشته باشد و در برابر تو بایستد. پس گاهی اوقات عدهای هستند مناقب حضرت را نمیپذیرند چون بدبخت هستند، چون دنیاطلبند، چون حسودند، چون گنهکارند. به همین خاطر برخی در مسیر اسلام برای خاموش کردن نور امیرالمومنین(ع) کارهایی انجام دادند که برخی از آنها به ما ارث رسیده و در جامعه امروز ما هست ولی طراحانش از صدر اسلام بودند.
ببینید گروه منافقین چه بلایی سر اسلام آوردند. برای خاموش کردن نور امیرالمومنین(ع) فرمان عمومی صادر کردند به ممنوعیت نقل فضائل علی بن ابیطالب(ع). دستورالعمل صادر کردند هر جا فضیلت علی(ع) نقل شود دولت نسبت به آن هیچ تعهدی ندارد یعنی جان و مال و آبرو و دینش مباح است. دومین دستورالعمل این بود کسی از علی(ع) حدیث نقل نکند لذا در منابع اهل سنت از انس بن مالک که ده سال با پیامبر(ص) بوده و از ابوهریره که سه سال با پیامبر(ص) بود هزاران حدیث نقل میکنند ولی از علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) کمتر از پانصد حدیث نقل کردند. منافقین اطلاعیه رسمی صادر کردند از علی(ع) حدیث نقل نشود.
سومین دستورالعمل این بود؛ از علی(ع) به خیر یاد نشود یعنی نگویند علی رحم الله، نگویند علی کرم الله وجهه. چهارمین دستورالعمل این بود که نامگذاری فرزندان به نام علی را ممنوع اعلام کردند. لذا وقتی آن شیعه محضر امام صادق(ع) رسید و گفت خدا به من اولاد داده است. امام سوال کرد نامش چیست. شخص پاسخ داد نامش علی است. راوی میگوید وقتی حضرت نام علی را شنید رنگ از چهرهاش پرید و تمامقد در مقابل نام علی ایستاد و دستور داد با فرزندت چگونه رفتار کن. پنجمین کار این بود که در مذمت علی(ع) حدیث جعل کردند. ششمین کار این بود که در محافل رسمی علی(ع) را سب کردند. معاویه دستور داد شصت هزار منبر بسازند و شصت هزار خطیب علی(ع) را دشنام بدهند. هفتمین کار اینکه ارادتمندان علی(ع) را شکنجه میدادند و برخی را به شهادت رساندند. امروز راه مبارزه با فضائل علی(ع) این است که بحث غلو را مطرح میکنند و میگویند این فضائل را نگویید چون غلو است. آنهایی که ادعای غلو میکنند نمیدانند این کلمه را با چه حرفی مینویسند چه برسد به اینکه مفهوم غلو را بفهمند.
انتهای پیام