به گزارش ایکنا، محمود گلزاری، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، شامگاه 18 خردادماه در ادامه سلسله نشستهای بازخوانی الحیات اثر مرحوم محمدرضا حکیمی با موضوع «تربیت و عوامل مؤثر بر آن»، با بیان اینکه قابلیت در موجودات برای رسیدن به یک کمال خیلی مهم است، گفت: مرحوم آقای حسینعلی راشد، فیلسوف و استاد دانشگاه که برنامههای رادیویی هم داشت و مؤسسه اطلاعات هم مطالب ایشان را در 16 جلد چاپ کرد، در ذیل آیه 57 سوره اعراف؛ «وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ» میفرمود: در اینجا میت به معنای مرده نیست بلکه منظور بذرهایی در زمین هستند که با نزول باران شکوفا شده و تبدیل به درخت میوه و ثمرات میشوند.
وی افزود: قرآن فرموده بلد میت دو دسته هستند، یکی بلد خبیث است که استعداد تولید درخت ندارد مانند کویر و بلد دیگری که خیلی مستعد است و قابلیت دارد، انواع درختان و میوهها و ثمرات را میدهد و انسانها هم اینطور هستند.
گلزاری با بیان اینکه معلم باید سحابا ثقالا و پربار از علم و عمل باشد، افزود: به تعبیر امام علی(ع)، برخی ابرها فقط رعد و برق و سر و صدا هستند بدون اینکه باران داشته باشند، برخی مربیان و معلمان هم پربار نیستند و فقط مثل رعد و برق هستند. شاگرد و فرزند هم باید بلد طیب باشند، بنابراین با توضیحات مرحوم راشد درباره این آیه، تعلیم و تربیت باید سیر و فرایند داشته باشد که یکسوی آن فاعل، سوی دیگر قابل است و محتوایی که از فاعل به قابل منتقل میشود.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: بنابراین آنچه مرحوم علامه حکیمی بر آن پافشاری کرده است غایت و هدف تربیت دینی براساس روایات است که البته برخی نسبت به روایات و شان اهل بیت(ع) کوتاهی دارند؛ حتی برخی از روشنفکران ما به راحتی دهها نقل قول از بایزید و شبلی و ... به کار میبرند ولی وقتی میخواهند نامی از امام صادق(ع) و امام باقر(ع) ببرند کراهت دارند.
وی افزود: من چندین سال قبل در یک برنامه تلویزیونی گفتم که ائمه(ع) چوب «امام بودن» و یا «علیه السلام» را میخورند در صورتی که اگر گفته میشد، «پرفسور علی» نگاه دیگری به آن بزرگواران میشد و باید برای این مسئله فکری بکنیم. ما سراغ دسته چندمیها میرویم که خودشان ریزهخوار مکتب اهل بیت(ع) و البته محترم هستند ولی آقای حکیمی مصرّ بود که باید معارف اهل بیت(ع) ترویج شود.
گلزاری تصریح کرد: مرحوم حکیمی هشت ویژگی را برای انسان قائل است که میتواند با وجود آن به رشد و کمال تربیتی برسد، اول عقل؛ آقای حکیمی بالاترین مشخصه وجود انسان را عقل میداند، عقل هم بُعدی است که عامل گسترش معرفت و دانایی است و فرهنگ و تمدن با این عقل ساخته شده است. دوم اراده است و منظور ایشان از اراده، قدرت تصمیمگیری و خواستن و برخاستن و تلاش است و عقل هم با اراده به کار گرفته خواهد شد.
این استاد دانشگاه افزود: ویژگی دیگر اختیار و آزادی عمل است و بدون اختیار، عقل کارآیی ندارد، از امام صادق(ع) روایتی آورده است که فرمودند: انسان اگر میتواند در موجودات تصرف کند قبل از آن خداوند استطاعتی به او داده است، که همان آزادی و اختیار است. عامل دیگر از منظر ایشان، عاطفه و احساس است، علمای عارف با پیروی از اخلاق ارسطویی، میگویند انسان اگر بخواهد خوشبخت باشد عقل باید سلطان باشد، ولی آقای محمدرضا حکیمی معتقد است که یکسری امور با عقل حسابگر و ابزاری پیش نمیرود، مثلا اگر یک دانشآموزی حاضر شد خودش را به آتش بیندازد تا اعضای یک خانواده را نجات دهد و در نهایت خودش هم کشته شد، با عقل حسابگرانه و ابزاری جور در نمیآید و عاطفه و مهربانی است که انسان را وادار میکند پا روی عقل حسابگر بگذارد و انسانیت انسان در گرو همین گزینش عاطفه است.
گلزاری بیان کرد: قابلیت دیگر انسان از منظر مرحوم حکیمی، ادراکات و رویشهای فطری است و اینکه انسان به کمال، زیبایی، پرستش، خوبی و خداجویی و ... گرایش دارد؛ یعنی انسان طوری آفریده شده که حتی اگر معلم هم نداشته باشد گرایش به سمت خدا و خوبیها دارد و البته باید بارور شود و اگر گرفتار غفلت شود در حوادث و سختیهای شدید، غبارهای غفلت کنار میرود. یالوم که موحد نیست و مطالب ضددینی هم دارد در کتاب روانشناسی خود گفته است که به دو چیز خیره نشوید؛ یکی خورشید و دیگری مرگ، ولی برخی فلاسفه بعدی غربی گفتند توجه به مرگ باعث خودآگاهی و بیداری انسان میشود و زندگی انسان معانی جدیدی پیدا میکند و افقهای جدیدی فراروی او باز خواهد شد.
گلزاری تصریح کرد: در بینش اسلامی، مرگ و تحولآفرینی چه میکند، قرآن میگوید غفلت را از انسان دور میکند، زیرا مشکلات امروز ما عمدتا ناشی از غفلت از این است که خدای هستی است که آفریننده همه چیز و ادارهکننده آن است. فراموشی اینکه ما موجودی وابسته و عین فقر هستیم و استقلال ذاتی نداریم باعث گرفتاریها میشود و حوادث وحشتناک به تعبیر روانشناسان وجودی عاملی برای یادآوری این موضوع هستند، قرآن کریم در آیاتی که داستان باد و کشتی را مطرح کرده فرموده است، وقتی سرنشینان کشتی احساس کردند که خواهند مرد خدا را با تضرع میخوانند ولی به محض اینکه کشتی با آرامش به ساحل رسید خدا را فراموش میکنند؛ مصیبتها، غفلتها را کنار میزند.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: یکی از مهمترین کارهای مربی، معلم و رهبر دینی و معنوی غفلتزدایی از مردم و جامعه است. جنس آیه فوق هم نوعی علم الیقین و خداوجدانی است. به تعبیر امام علی(ع) اگر وجدان نباشد ما به سمت فضایل نمیرویم؛ کانت گفته است که دو چیز مرا به شگفتی واداشته است، آسمان پرستاره بالای سر و وجدانی که باعث میشود انسان به بدی خود معترف شود.
گلزاری تصریح کرد: عامل دیگر از منظر مرحوم محمدرضا حکیمی، تربیتپذیری انسان است، چه تربیت خوب و چه بد. حکیمی روایت؛ کل مولد یولد علی الفطره را ذکر کرده است اما توضیح میدهد انسان قابلیت درست شدن دارد برعکس برخی که میگویند که فلانی آدم بشو نیست. ویژگی و قابلیت دیگر انسان از منظر مرحوم حکیمی گرایش به جاودانگی است.
استاد دانشگاه با بیان اینکه فهم فهم دیگران یکی از قابلیتهای انسان است، اضافه کرد: در نگاه اسلامی، هدف تربیت، عبادت خداوند بیان شده است و در قرآن کریم هم تعبیر اعبدوالله بسیار به کار رفته است؛ از جمله؛ وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ .. یا در آیه شریفه «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ». از این دو واضحتر آیه شریفه «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ». علامه حکیمی در ذیل این آیه آورده است که باید فعل عبادت در بندگان انجام شود و خداوند قرار دادن انسان در مسیر کمال را پاداش این عبادت دانسته است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: عبادت هم در اینجا تکوینی نیست و اختیاری است و جن هم چون اختیار دارد برای او هم همین تعبیر به کار رفته است. این عبادات، صرفا عبادات شرعی هم نیست؛ مرحوم حکیمی دایره عبادت را خیلی وسیع گرفته و فرموده است که این عبادات یعنی انسان به این فهم برسد که هیچ شان و جایگاهی در برابر خداوند ندارد و به قولی بداند خشخاشی در دل دریاست.
گلزاری اضافه کرد: مرحوم حکیمی درباره خطبه قاصعه این بحث را دارد که کبر و غرور انسان به خاطر دوربودن از عبودیت خداست و عبادتهای شرعی گوشهای از این عبودیت است و اصل آن وجدان کردن این است که انسان واقعا باید عبد واقعی برای خدا باشد و جز او را در عالم نبیند و جز برای او قدمی برندارد. در خطبه 152 نهجالبلاغه و در فرمایشات حضرت زهرا(س)میبینیم که باز فلسفه هر کدام از احکام شرعی هم وجدان کردن ذلت انسان است. الان ایام حج است و همه مناسک حج برای فهم ذلت و خواری انسان در برابر خداوند است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: مرحوم حکیمی میفرماید اصل و روح عبادت فهم این ذلت است و بعد لیست 30 تایی از مصادیق عبادات را براساس کلام معصومین(ع) ارائه کرده و آورده است نگاه به چهره والدین، نگاه به دریا و خانه خدا، گفتوگو و مذاکره علمی، دلسوزی برای مردم و ... هم از مصادیق بارز عبادت است یعنی نباید عبادت را صرفا در برخی احکام ظاهری شرعی خلاصه کنیم. قرآن کریم تقوا را ملاک برتری قرار داده است و اخلاق هم قبل از ایمان شرعی مطرح است.
گلزاری بیان کرد: نکتهای که مرحوم حکیمی روی آن دست گذاشته است، توجه به مردم به عنوان عبودیت خداست، البته برخی به ایشان حمله کردند ولی ایشان شاید ده نمونه ذکر کرده است که دستگیری از فقرا و گرهگشایی از کار مردم، همدردی، وام دادن، غمزدایی از دیگران و ... برترین عبادات است.
وی با اشاره به تاثیر ژنتیک در تربیت انسان بیان کرد: ایشان بعد از بحث توارث و ژنتیک، تکیه زیادی بر انتخاب همسر دارد و روایات مرتبط با آن را ذکر میکند یعنی اینکه زن و شوهر باید دقت زیادی در انتخاب هم داشته باشند و فرزند هم که به دنیا آمد خانواده نقش زیادی در تربیت آن دارد و باید مراقبت زیادی داشته باشند.
انتهای پیام