به گزارش ایکنا، جلسه شرح صحیفه سجادیه، با محوریت دعای بیستم صحیفه سجادیه با سخنان حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد حاج علیاکبری، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، طبق روال هر هفته، شامگاه دوشنبه بیست و سوم اسفندماه در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار شد.
گزیدهای از مباحث این جلسه را میخوانید؛
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ لِي يَداً عَلَى مَنْ ظَلَمَنِي، وَ لِسَاناً عَلَى مَنْ خَاصَمَنِي، وَ ظَفَراً بِمَنْ عَانَدَنِي، وَ هَبْ لِي مَكْراً عَلَى مَنْ كَايَدَنِي، وَ قُدْرَةً عَلَى مَنِ اضْطَهَدَنِي، وَ تَكْذِيباً لِمَنْ قَصَبَنِي، وَ سَلَامَةً مِمَّنْ تَوَعَّدَنِي، وَ وَفِّقْنِي لِطَاعَةِ مَنْ سَدَّدَنِي، وَ مُتَابَعَةِ مَنْ أَرْشَدَنِي»
خدایا، بر محمّد و آلش درود فرست و مرا بر کسی که به من ستم میکند چیره و بر ضدّ کسی که با من به مجادله برمیخیزد زبان گویا و بر کسی که با من دشمنی میورزد، پیروز قرار ده و علیه کسی که نیرنگم میزند، چارهجویی بخش و در برابر کسی که به من ستم میکند قدرت عنایت کن و علیه کسی که به من دشنام میدهد و غیبت میکند، توان تکذیب مرحمت فرما؛ و از دست کسی که مرا تهدید میکند، به سلامت دار و از آنکه مرا به راه صواب میبرد، توفیق فرمانبری ده و از آنکه مرا به راه راست هدایت میکند، توفیق پیروی عنایت کن.
تا به حال هرچه سخن از مکارم اخلاق به میان آمده است چه در جملات قبل و چه در جملات بعد و چه خارج از دعای مکارم، هرچه شنیدیم ناظر به این بوده است بدیهای دیگران را تحمل کنیم، اگر در حق ما ستمی کردند آنها را ببخشیم، اگر کسی با ما بدرفتاری کرد به شکل بهتری به او پاسخ دهیم. به ما گفتند از جاهلان اعراض کنیم، به ما آموزش دادند «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ». هنر این است کسی به شما بدی کرد بتوانید با او خوبی کنید. سیره اولیای خدا هم همین است. وسط این زیباییهای اخلاقی که سحرانگیز است یک باب دیگری باز میشود. این باب در مدیریت ارتباطات اجتماعی یک باب بسیار مهم است. برخلاف تصور اولیه، این باب صد درصد طبق قواعد بنیادین اخلاقی است. این باب، باب مبارزه است. شما در این فراز در قالب دعا در ساحت قدس ربوبی از خدا چه میخواهید؟ اینکه قدرت بگیرید تا کمر طرف مقابل را بشکنید.
این باب از نظر رعایت قواعد مکارم الاخلاق با باب قبلی و باب بعدی که عمدتا ناظر به عفو و گذشت و محبت و صبوری و بردباری است هیچ تفاوتی نمیکند. این امر کاملا به وضعیت مخاطب برمیگردد یعنی اینجا روحیه فرد به عنوان انسان مومن سالک که میخواهد در منازل کمال سیر کند این است که بدیها را در خودش هضم کند، صبوری کند، رفتاهای جاهلانه را تحمل کند، ولی مسئله به وضعیت مخاطب برمیگردد یعنی کسی که با ما مواجه میشود. اگر کسی که با ما مواجه شده است ظرفیت اصلاح دارد و از اتفاق با ما اینطوری برخورد میکند یا دچار جهل و اشتباه شده است و در یک کلمه رفتار جاهلانه داشته قاعده همان است که تا به حال مکرر شنیدیم یعنی در برابر رفتار جاهلانه، آن چیزی که برای دو طرف دوا است عبارت است از مواجهه بزرگوارانه و صبورانه تا مسئله حل و فصل شود.
در عین حال ما باب دیگری هم داریم. ممکن است یک عدهای با برنامهریزی و طراحی و مکاری درصدد خوار کردن و ذلیل کردن و زمین زدن ما باشند. این رفتار ناشی از خبث باطنی است یعنی طرف مقابل ما یک آدم کثیف و خبیثی است. این آدم یک آدمی است که مبنای شخصیتیاش بر خباثت و پلیدی استوار شده است و از اتفاق با ما درگیر شده است و تصمیم گرفته ما را خوار و ذلیل کند. اینجا عین کرامت و عین فضیلت ورود به یک مبارزه حسابشده و منفی برای این است که طرف را سر جایش بنشانیم. در درجه اول جلوی ظلم او را به خودمان بگیریم، نیرنگهای او را خنثی کنیم، از حقوق خودمان دفاع کنیم و بعد اگر توانستیم انتقام هم بگیریم تا وارد چنین رفتارهایی با دیگران نشود. تا جایی که بفهمیم شخص ادب شده است، باید پیش برویم. در مرحله اول ظلم او را از خودمان برطرف کنیم، مرحله دوم این است که این شخص با دیگران چنین رفتاری نداشته باشد بنابراین باید مرحله تادیبی بالاتری را نسبت به او اجرا کنیم.
اگر کسی در این وضعیت از خودش ضعف نشان دهد، کوتاه بیاید، رفتار متواضعانه به خودش بگیرد و بخواهد از طرف گذشت کند عین رذیلت است. این رفتار نوعا ناشی از ضعف روحی و نداشتن شجاعت لازم است.
انتهای پیام