به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «نقد آثار منتشر شده کتاب سال دفاع مقدس»، 17 بهمنماه با سخنرانی احسان عباسلو، مترجم و منتقد ادبی در سرای اهل قلم برگزار شد.
احسان عباسلو، در بخش نخست این نشست ضمن اشاره به تعاریف نقد و نقد ادبی، گفت: نقد معمولا با سه واژه تفسیر، تحلیل و ارزشیابی اثر معنی و همراه میشود که منظور از نقد ادبی، تحلیل و ارزشگذاری اثر ادبی است. درواقع از کاربردهای اصلی نقد، ارزشگذاری اثر است و مشخص میکند یک متن از نظر کیفی در چه درجهای قرار دارد.
وی با اشاره به تعریف رایج نقد ادبی که آن را مطالعه نظاممند ادبیات معرفی میکند، عنوان کرد: واژه و مفهوم نظاممند در این تعریف بسیار مهم است، زیرا نشان میدهد نقد روش دارد و نمیتوانیم هرچیزی را بهعنوان نقد جای داد.
این منتقد ادبی ضمن تاکید بر اینکه حاصل و نتیجه نقد ادبی، تبیین، تفسیر و تحلیل اثر است، اضافه کرد: نقد ادبی، هم علم و هم هنر است، زیرا بخشی از آن بهذائقه فرد کمک میکند نشانهها را برای رویکرد خود بیابد و بخشی هم علم و مربوط به آکاهی به علم تخصصی رویکردهای انتقادی میشود.
عباسلو با اشاره به رویکردهای متفاوت سنتی و روانشناختی و...برای انجام نقد ادبی، اظهار کرد: هر رویکرد، نقاط ضعف و قوت خود را دارد، برای مثال رویکرد سنتی به جنبههای روانشناختی و لایههای زیرین معنایی نمیپردازد، یا نقد روانشناختی برای مخاطب عام قابل درک و دریافت نیست، بنابراین رویکرد تلفیقی بهترین شیوه نقد است که در ایران نیز همین شیوه نقد مرسوم و رایج است.
سخنران نشست در بخش دیگر صحبتهای خود به ذهنیت اشتباه عموم درباره نقد اشاره کرد و گفت: عموما وقتی از نقد صحبت میکنیم، اینگونه برداشت میشود که دنبال نقاط ضعف اثر هستیم و برای نقد باید دنبال نقاط ضعف باشیم. درصورتی که در نقد باید هم نقطه قوت و هم نقطه ضعف اثر را ببینیم و منتقد منصف هم کسی است که هر دو را ببیند.
وی افزود: منتقد باید صادق باشد و فقط به نقد اثر بدون توجه به نویسنده آن نظر بپردازد، نویسنده تا جایی اهمیت دارد که در اثر دخیل است، مثلا نویسنده در اثر، زندگینامه خود را نگاشته باشد.
عباسلو همچنین با تاکید به اینکه منتقد نباید برای اثر نسخه بپیچد، تصریح کرد: منتقد باید اثر را توصیف و تحلیل کند تا مخاطب عام لایههای زیرین اثر را درک کند. معمولا در نقد «باید» نداریم و هیچ منتقدی نمیتواند برای اثر باید و نباید تعیین کند.
سخنران نشست اشراف منتقد به اطلاعات زمینهای را از ملزومات نقد درست خواند و اضافه کرد: یک منتقد خوب باید اطلاعات جانبی خوبی داشته باشد، با علم روانشناختی آشنا باشد، اسطورهها را بشناسد و همچنین با فرهنگ نمادها آشنا باشد؛ زیرا نمادهای هر کشور متفاوت است.
عباسلو در بخش دیگر صحبتهای خود با اشاره به اینکه منتقد یک پژوهشگر است، عنوان کرد: منتقد به پژوهشگر نزدیکتر است تا به نویسنده، بنابراین بهتر است که هم با جهان فکری یک نویسنده یا شاعر آشنا باشد، هم در حوزه فیلم و تئاتر آگاهیهایی داشته باشد. در جریان ادبی روز باشد و مکاتب ادبی را بشناسد، در مجموع یک منتقد باید عالم باشد و در خیلی از امور تبحر داشته باشد.
وی با اشاره به اینکه نقد آثاری که با علاقه منتقد فاصله دارد، معمولا خوب از کار درنمیآید، تصریح کرد: برای موفقیت در حوزه نقد بهتر است منتقد یکسری سؤالات برای خود داشته باشد تا به کمک آنها خیلی از چارچوب نقد خارج نشود.
این منتقد ادبی با بیان اینکه هر اثری، یک موضوع و یک شیوه دارد، عنوان کرد: این دو عنصر به منتقد کمک میکند ببیند مضمون و موضوع اثر چه بوده و نویسنده آن را چگونه بیان کرده است. علاوه بر این منتقد باید به نکات دیگری مانند زمان و مکان روایت، چگونگی شروع شدن داستان، شیوه شخصیتپردازی و تعداد شخصیتها و جنسیتها توجه کند.
عباسلو، موقعیت شخصیتهای داستان را از عناصر خیلی مهم در نقد آثار، برای تحلیل شخصیتها خواند و گفت: وظیفه منتقد، پیداکردن منطق کنشها است و از این مسیر منتقد باید تشخیص دهد کنشهایی که انجام شده، منطقی یا غیرمنطقی بودهاند و اگر منطقی نباشد بهعنوان نقطه ضعف آن اثر معرفی شود.
وی در پایان گفت: پیرنگ داستان که رابطه علت و معلولی داستان است هم باید منطقی باشد و یکی از وظایف منتقد این است که تشخیص دهد در کدام نقاط داستان به پیرنگ به خوبی توجه شده است.
انتهای پیام