چندی پیش بود که رهبر معظم انقلاب تعبیر تحول انقلابی در ساختار فرهنگی کشور را به کار بردند. استفاده از واژه «تحول» و تشدید معنای آن با وصف انقلابی، نشان از آن داشت که اصلاحات مد نظر معظمله بنیادین و مبنایی است و باید ساختارشکنانه و سریع (انقلابی) اجرایی شود.
ایشان بارها نارضایتی خود را از مدیریت فرهنگی در کشور با طرح ادبیاتی چون معضل ولنگاری فرهنگی و آتش به اختیاری در عرصه فرهنگی ابراز داشته بودند. مراد ایشان از ولنگاری فرهنگی این بود که مناسبات فرهنگی از قواعد و ضوابط مشخصی تبعیت نمیکند و به حال خود رهاشده است. بهویژه در شرایطی که جبهه مقابل انقلاب تمام امکانات فرهنگی و هنری خود را بسیج کرده است، جبهه انقلاب در عرصه تولید کالاهای فرهنگی نافع و ممانعت از نشر کالاهای مضر دچار وانهادگی است.
این موضوع در ادامه در متن پیوست احکام اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در قالب ایجاد تحولات بنیادین در سطوح متعدد نگرشی، ساختاری، نهادی، فرایندی و محتوایی مورد تأکید قرار گرفت؛ چراکه این شورا به عنوان قرارگاه اصلی سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی نظام بدون تحول متناسب نمیتواند وظایف خطیر خود را انجام دهد.
تحول در وظایف، مأموریتها و بازسازی ساختاری و نرمافزاری دبیرخانه، تبدیل شوراها به هستههای واقعی فکری، تقویت پایش و نظارت بر حسن اجرای مصوبات و تحقق اسناد راهبردی و علیالخصوص بهروزرسانی این اسناد از مهمترین اقداماتی اثرگذار در دوره جدید شوراست که میبایست در مسیر دستیابی به اهداف گام دوم انقلاب اسلامی پیگیری شود.
اگرچه ایجاد تحول در شورا امری زمانبر و فرایندمحور است، اما پیریزی طرح تحول امری است که میتوان در مدت محدود دوماهه کلیات و نظام روشی و اجرایی آن را شناسایی و استخراج کرد.
شورای توسعه فرهنگ قرآنی نیز در پی حکم رهبر معظم انقلاب اقدامات مهمی چون نظرخواهی از مراکز، تجمیع طرحهای مطالعاتی و برگزاری جلسات مشورتی را بهسرعت آغاز کرده است. به نظر میرسد عملیاتیسازی نگرش بلند و تحولخواهانه رهبر معظم انقلاب در حیطه نظام قرآنی کشور فراتر از اصلاح ساختاری، نیازمند مجموعه مطالعات علمی و میدانی و تجمیع نظرات و ایدههای خبرگان و کارشناسان در زمینههای مختلف قرآنی، آموزشی، تربیتی، فرهنگی، تبلیغی، پژوهشی، مدیریت منابع، ساختار و تشکیلات و... باشد. البته در این زمینه طرحهای بسیار خوب قرآنی و علمی نیز تدوین و اجرا شده است که اقدام شورا در فراخوانی و بازخوانی نتایج این طرحها امری درخور توجه و ارزشمند است.
بنابر همین پیشینه مطالعاتی، میتوان به ریشهیابی برخی از مهمترین چالشهای نظام مدیریتی امور قرآنی کشور پرداخت.
یکی از مهمترین چالشها تعدد غیرهمگون و ناهماهنگ ساختارهای قرآنی در کشور است. با توجه به اهمیت بحث قرآن در مباحث فرهنگی جامعه، شوراها و کمیتههای متعددی در دستگاهها و نهادهای دولتی تأسیس شدند که عدم ارتباط و گسستگی آنها آسیبهایی چون موازیکاری، تکرارکاری و افزایش ناکارآمدی را در پی داشته است.
البته در حل این معضل نباید با کمتوجهی به راهحلهای بنیادین، به اصلاحات سطحی و کوتاهمدت اکتفا کرد. برای مثال اگرچه ادغام سازمانها سادهترین و سریعترین راهحل به نظر میرسد، اما علاوه بر دشواریهای اجرایی و حقوقی، موجب کاهش سهم اختصاصی هر دستگاه از محل اعتباراتی درآمدی، عدم اعزام نیروهای کارآمد به قرارگاه مشترک و انفعال کامل دستگاهها در زمینه قرآنی دانست. به طور کلی اصلاحات سطحی، مطالعهنشده و شتابزده میتواند عوارض ناخواستهای داشته باشد که نمونه آن تجمیع تمام برنامههای قرآنی سیما در شبکه قرآن و معارف و خالی کردن سایر شبکهها از برنامههای قرآنی است.
از اینرو نباید به مزیتهای رویکرد همافزایی، همگرایی و افزایش انسجام و همکاری میانبخشی غفلت کرد. تأکید رهبر معظم انقلاب بر همکاری شورای عالی انقلاب فرهنگی با شورای عالی فضای مجازی با نگاه به همین رویکرد همافزایانه است؛ لذا با تقسیم کارآمد و متناسب نقشها و اعتبارات میان سازمان و مراکز قرآنی دولتی و مردمی پایش مستمر و دقیق میتوان ضمن تضاعف و تشریک مساعی، سهم و مسئولیت نهادها و گروههای مختلف را در ایدهآفرینی و کنشگری پویا در زمینه قرآن کریم حفظ کرد.
از جمله مسائل مهم فعالیتهای قرآنی وابستگی به بودجه دولتی از یکسو و کمبود اعتبار فعالیتهای قرآنی از سوی دیگر است که زمینه را برای بروز رقابت ناسالم در تصاحب امتیازات و اعتبارات قرآنی و همچنین عدم تسهیم و توزیع ضابطهمند و نتیجهگرا فراهم کرده است. عدم تخصیص صحیح بودجه و نگاشت نهادی و تقسیم کار ملی و بیتوجهی به اصلاح کارآمد ساختاری و نظام حسابرسی به طور غیرمستقیم موجب کاهش اعتبارات امور قرآنی در بودجهریزی دولتی شده است.
مسئله دیگر مهم نبود چرخش نخبگانی، جوانگرایی و تنوع تخصص در مراکز تصمیمساز است. اساساً به دلیل فقدان نظام تربیت مدیران و سیاستگذاران کارآمد و دغدغهمند قرآنی با کمبود جمعیت جوان متخصص مدیریت امور قرآنی مواجه هستیم. گروهی که حضور آنان در کنار خبرگان قدیمی برای تکمیل جریان نوآوری، ایدهآفرینی و ساماندهی فعالیتها و دستگاههای قرآنی ضروری است.
چراکه با ثبات نسبی مدیران و افزایش سن آنان در طی چند دهه مدیریت، ضمن اتمام ایدههای نوآورانه آنان، سطح محافظهکاری و تقابل این طیف سنتی با خوانشها، تازهاندیشیها و رویکردهای مرتبط به نسل جدید افزایش مییابد. مدیران سنتی توانایی مطلوبی در فهم ویژگیهای محیط و مخاطبان امروز جامعه و تحول متناسب با آن در برنامههای مرسوم قرآنی ندارند. تأکید رهبر معظم انقلاب بر بهکارگیری عناصر فرهیخته و جهادی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و تبدیل شوراهای وابسته به هستههای واقعی فکری در همین راستا قابل تفسیر است.
اساساً از لوازم تحولخواهی انقلابی آشنایی و تسلط مدیران با نحوه فعالیت و کنشگری مؤثر از طریق زیرساختهای اطلاعاتی و ابزارهای روزآمد تبلیغ و آموزش قرآن کریم است. ناگفته نماند که معضل چندشغلی بودن و عدم تمرکز مدیران بر ایفای تماموقت مسئولیت نیز میتواند فرصت را برای مشارکت کافی فعالان در صحنه امور قرآنی برای تصمیمسازی و تصمیمگیری ببندد.
مسئله مهم دیگر انعطاف منشور توسعه فرهنگ قرآنی در مقابل تغییرات و چالشهای روز است. اساساً در دنیای کنونی که با هر روز با پدیدههای نوظهور تکنولوژیکی، تحولات فرهنگی و واقعیتهای مجازی مواجهه میشویم، چارچوب و فرایندهای نظام قرآنی کشور باید منعطف و متناسب با اقتضائات روز طراحی شود. از این رو علاوه بر کارشناسان امور قرآنی، مشارکت متخصصان رشتههای مختلف در تدوین منشور امری ضروری است. همچنین سیاستگذاران، مجریان و ناظران این منشور باید از سه گروه مجزا باشند و سلسله اقدامات منشور نیز بعد از اجرا، ارزیابی و بازطراحی شوند.
یکی دیگر از آسیبهای کمیسیونهای شورا تمرکزگرایی و سیاستگذاری در پایتخت است؛ چراکه بسیاری از تصمیمسازی و مدیریتها میبایست متناسب با نیازهای بومی و منطقهای باشد و ملاحظات فرهنگی و جغرافیایی را در جنس، ماهیت و نحوه اجرای برنامههای قرآنی درنظر گیرد.
مسئله بسیار مهم دیگر نقشدهی و هویتدهی بیشتر به بخش مردمی است. اگرچه در اوایل انقلاب سهم بخش مردمی در فعالیتهای قرآنی بیشینه بود و نهادهای حاکمیتی صرفاً برخی تسهیلگرانه انجام میدادند، اما با مرور زمان این هویت مردمی کمرنگ شد و مدیریت کلان امور قرآنی نظاممند و حاکمیتی شد. اما بهتدریج با اثبات ناکارآمدی ساختارها و مدیریت دولتی بهویژه در حمایت عملی و سودمند از فعالیتهای قرآن و افزایش نقش بازیگران فعال مردمی در صحنه، شاهد کاهش اثرگذاری حاکمیتی و ظهور بنیادهای مردمی و مستقل خواهیم بود. افزایش شبکههای اجتماعی شهروندان نیز ایجاد جریان موازی در مدیریت امور قرآنی را در کشور تسهیلگری میکند و بهنوعی مدیریت اصلی را تحتالشعاع قرار میدهد.
همچنین نباید فراموش کرد که فعالیتهای مردمی از برآیند تحولات فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی کشور تأثیرپذیر است و نوسان گرایشهای فکری و فرهنگی کشور در دورههای مختلف بر حجم فعالیتهای قرآنی اثر گذاشته است. بخش مردمی و مؤسسات غیردولتی در ایام همهگیری کرونا نیز آسیب فراوانی دید و بسیاری از جلسات و فعالیتهای آموزشی حضوری تعطیل شدند.
از این رو ضروری است ضمن کاهش تعارضات و تنشهای بخشهای دولتی و مردمی قرآنی با یکدیگر، زمینه را برای حمایت هرچه بیشتر مالی، معنوی و قانونی از فعالیتهای مردمی فراهم کرد و نقش آنان را در اشتراک نظرات و تجربیات و حضور جدی در جلسات تصمیمسازی فراهم کرد. چراکه اساساً هویت و ماهیت فعالیتهای قرآنی و مقصد نهایی آن از مردم و برای مردم است.
محمد پارسائیان، سرپرست مرکز مطالعات میانرشتهای قرآن کریم جهاددانشگاهی
انتهای پیام