جلسات و محافل قرآنی را میتوان دارای نقشی تأثیرگذار در پرورش نیروهای انقلابی دانست. نیروهایی که از جلسات قرآن سر برآوردهاند موفق به غرس نهال انقلاب شدهاند. حال آیا بعد از گذشت چند دهه از پیروزی انقلاب اسلامی میتوانیم به جلسات و محافل با همان ویژگیهای قبل تکیه داشت؟ آیا جلسات کماکان نقش خود را ایفا میکنند؟ در این باره با عباس سلیمی، پیشکسوت قرآنی و معاون فرهنگی و امور زائران آستان مقدس حضرت عبدالعظیم(ع)، گفتوگو داشتیم که در ادامه میخوانید؛
ایکنا ـ قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، جلسات قرآن به همت برخی از دلسوزان و دغدغهمندان قرآنی برگزار میشد و بسیاری از اساتید امروز ماحصل آن جلسات هستند. آیا شما با این نظر موافق هستید و بفرمایید اکنون جلسات چه تفاوتی با دهههای قبل دارند؟
این انقلاب انقلابی قرآنی است و همواره تأکید امام راحل و مقام معظم رهبری این بوده که قرآن به منزله کتاب و قانون اساسی انقلاب اسلامی است. بدین ترتیب یقیناً تأثیر جلسات در تربیت افراد و نیروهایی که خادم انقلاب اسلامی خواهند بود، نقشی اساسی دارد.
تفاوتها از ابعاد مختلف قابل مطالعه و اعلام نظر است. جلسات قبل از انقلاب ویژگیهای خودش را داشت. رژیم ستمشاهی ساختاری داشت که به دلیل هماهنگی و ارتباط عمیق با رژیم فاسد اسرائیل و آمریکا، درصدد دشمنی با قرآن بود ولو اینکه ظواهر را در بعضی از موارد رعایت میکرد. ویژگی خوبی که جلسات قبل از انقلاب داشت، سادگی بیش از حد و بیتکلفی آنها بود. بعضی از تشریفات و تکلفهای امروزی را نداشت و جلسات بدون استثناء با معارف مرتبط با عترت به صورت دقیق ارائه میشد، یعنی در ابتدا تلاوت قرآن و بعد تصحیح قرائت نماز بود. این مطلب ساعتی طول میکشید و بعد بلافاصله یک فرد عالم درباره مسائل روز و مباحث سیاسی و مسائل مربوط به انقلاب مطرح میکرد. ذکر مناقب اهل بیت(ع) و عزاداری بود و سپس جلسه پایان مییافت.
به جرئت میگویم که بسیاری از شهدا و فرماندهان دلاور جنگ در همان جلسات تربیت شدند. بعد از انقلاب، به دلیل اقبال و رویکردی که حکومت و دولت اسلامی به قرآن کریم و آموزش آن داشت پیشرفت زیادی به دست آمد. کسب تقریباً 250 عنوان بینالمللی در مسابقات مختلف نشان میدهد که تلاش زیادی شده است.
بعد از انقلاب اسلامی، اقدامات بسیار خوبی در رابطه با حفظ، مفاهیم و تفسیر قرآن صورت گرفت و سه رسانه مهم رادیو قرآن، رادیو معارف و نیز شبکه قرآن و معارف سیما تأثیرگذار بودند. به نظرم مشکلی که الان داریم و میتوان آن را برطرف کرد، نبود انسجام در تشکیلات قرآنی کشور و فقدان وحدت و همدلی تعدادی از نیروهای قرآنی در بعضی از مواقع است. باید در ساختار سازمانهای متعدد قرآنی بازنگری شود. گاه فعالیتهای آنها اگر خنثیکننده یکدیگر نباشد، حداقل موازی است. البته حرکت موازی برای اقدامات فرهنگی و قرآنی فینفسه مذموم نیست، ولی اگر همه اینها مدیریتی واحد و نیز وحدت فرماندهی داشته باشند و با راهبرد مشخص، تعیین اهداف مربوطه با مقبولیت کار از سوی نیروهای قرآنی دربیاید، یقیناً در مدت کوتاهی میتوانیم توفیق فراوانی را به دست بیاوریم.
تاریخ از ما نخواهد پذیرفت که بعد از گذشت بیش از چهل سال از این انقلاب قرآنی، درصد بسیار بالایی از مردم خوب ما که به قرآن علاقه و اعتقاد دارند و به آن عشق میورزند، قادر نباشند به طرز صحیحی روخوانی و روانخوانی قرآن را انجام دهند و اگر این عدم مهارت خود را در میان مسئولان و مدیران دیده شود، فاجعه عمیقتر است، لذا باید عزمی جدی و حرکتی جهادی وجود داشته باشد تا با انسجام بیشتری بتوان این نقص را برطرف کرد.
ایکنا ـ پس از پیروزی انقاب اسلامی شاهد افزایش تعداد جلسات و محافل قرآنی در سراسر کشور بودیم، آیا این کمیت، کیفیت مناسبی را به همراه خود داشت؟
بخشی از فرماندهان شهید، شهدا و پیشکسوتان دفاع مقدس کسانی بودند که در آن جلسات محدود پیش از انقلاب و و جلسات پس از پیروزی انقلاب حضور مییافتند، ولی بخش اعظمی نیز در طول چهل و دو سال گذشته و در پی آشنایی با قرآن در جلسات، هیئتها و تکایا تلاش کردند. قرآن همیشه منشأ برکت بوده است. الان کیفیت جلسات قابل قبول است ولی کافی نیست.
اگر بخواهیم با حکومتهای گذشته مقایسه کنیم، بسیار پیشرفت کردهایم. ولی آیا باید به همین قدر راضی باشیم؟ خیر، باید بیشتر بکوشیم، زیرا امیر مؤمنان علی(ع) میفرماید که قرآن دریایی است بیکران و بیساحل که به عمق آن نمیتوان رسید. در حقیقت این پیام را به ما منتقل میکند که از عملکردمان راضی نباشیم و بیشتر تلاش کنیم و همانطور که نتیجه جلسات قبل از انقلاب پرورش فرماندهان دلاوری بود، بعد از انقلاب نیز حضور در المپیادهای علمی، پیشرفت در زمینه انرژی هستهای و اقتدار نظامی حاصل جلسات قرآنی است. همین فرزندان خوبی که در سایهسار قرآن تربیت شدهاند، انشاءالله این حرکت را که در طول تاریخ منقطع نیست و به صدر اسلام و نزول قرآن در غار حرا متصل است، پرتوانتر ادامه دهیم.
ایکنا ـ به طور ویژه نقش مدرسان و معلمان قرآن در پرورش نیروهای باورمند را چطور ارزیابی میکنید؟
اگر اعتباری اختصاص یابد و افرادی مایل باشند که قرآن را یاد بگیرند، ولی به تعداد کافی معلم شایسته و اهل عمل نداشته باشیم آن اعتبار و آن همه شوق به یادگیری به نتیجه نمیرسد. یقیناً معلمان محترم قرآن، که ستارگان درخشان این کشورند، نقش اساسی دارند و از سازمانهای حمایتکننده انتظار داریم که از فعالان قرآنی و معلمان قرآن به ویژه برای موضوع بیمه آنها بیشتر حمایت شود. معلمان زحمت میکشند و اکثر قریب به اتفاقشان اهل فضل، سواد و کمال هستند. آیا باید آنها را از دست بدهیم تا در مسیرهای دیگر غیر قرآنی قرار گیرند؟ میتوانیم آنها را حفظ کنیم، به شرطی که برای مسئولان تصمیمگیرنده این موضوع جا بیفتد که معلمان قرآن در آموزش و حاکمیت فرهنگ قرآنی نقشی اساسی را ایفا میکنند.
ایکنا ـ این موضوع که در حال حاضر در جلسات قرآن بیشتر به آموزش علوم و فنون و کمتر به تفسیر و بیان مفاهیم کاربردی توجه میشود، چقدر به حقیقت نزدیک است؟ و میزان آسیبزا بودن آن را بیان بفرمایید؟
این هم یکی از نواقص کار ماست. بحث تربیت قاری و حافظ بسیار ارزشمند و درخور توجه است، ولی هدف نیست. در حقیقت زمینهای است تا ما از رهگذر تدبر در مفاهیم قرآنی به اندیشه قرآنی برسیم و سپس به قرآن عمل کنیم. فرهنگ، مجموعهای از باورها، اعتقادات، اخلاقیات، آداب و رسوم، هنجارها و ارزشهای مختلف اجتماعی است. زمانی میتوانیم از فعالیتهای قرآنیمان خشنود باشیم که موفق شده باشیم و با رفتار قرآنی نیز فرهنگ قرآنی را محقق کنیم. این امر با ترجمه و تفسیر به دست میآید. تعداد قرآنخوانان کم نیست و قرآن را هم زیبا میخوانند، ولی قرآندان نیستند، یعنی در حالی آیات قرآن را میخوانند که منظور خداوند را نمیدانند. لذا تفسیر و قبل از آن آشنایی با مفاهیم کاربردی و لغات قرآن از واجباتی است که توجه بیشتری را میطلبد.
گفتوگو از لیلا شرف
انتهای پیام