به گزارش خبرنگار ایکنا، کامران پارسینژاد، نویسنده و منتقد ادبی در ادامه سلسله یادداشتهای خود با عنوان «با خادمان فرهنگی ایران» به بررسی آثار و فعالیتهای محمد حنیف نویسنده پیشکسوت و توانای کشورمان در عرصه داستاننویسی پرداخته است. یادداشتهای پیشین به نویسندگان و فعالان فرهنگی همچون حسین قرایی، یوسف قوجق، مجتبی رحماندوست، مهدی حجوانی، راضیه تجار و محسن مؤمنی شریف اختصاص یافته بود. یادداشت پارسینژاد درباره محمد حنیف از نظر مخاطبان میگذرد.
دکتر محمد حنیف، متولد سال ۱۳۳۹ در بروجرد، جز معدود منتقدین، پژوهشگران و نظریهپردازان گستره ادبیات داستانی است که خود صاحب داستان و رمان است. توجه به این مسئله ضروری است که در مجموع تعداد پژوهشگران، نظریهپردازان و منتقدین حرفهای کشور بسیار اندک است و از میان منتقدین تعداد اندکی هستند که خود خالق انواع داستان باشند. حنیف جدای نگارش داستان آثار بیشماری در حوزه پژوهش و نقد دارد و در این میان به ارائه نظریهها و آرای منطبق با ادبیات بومی و ملی مبادرت میورزد.
این پژوهشگر و داستاننویس سختکوش بیش از همه به نقش محوری جامعه تأکید دارد و بر این باور است که میان نویسنده، جامعه و اثر ادبی رابطه تنگاتنگی وجود دارد. بر این اساس چه در پژوهشهای ادبی خود و چه در خلق رمان به اصول و مبانی «جامعهشناسی ادبیات» (علوم بینرشتهای ادبیات و جامعهشناسی) توجه خاص دارد. قابل ذکر است ادبیات در طول ادوار مختلف جدای رویکردهای زیباشناسی و هنری، همواره به عنوان آیینهای برای شناخت مضامین اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مورد استفاده قرار میگرفته است. رشته «جامعهشناسی ادبیات» به زعم جامعه شناسان یکی از جدیدترین شاخههای جامعهشناسی عمومی است که انواع متنوعی، چون جامعهشناسی ادبی، جامعهشناسی رمان، جامعهشناسی خواندن، جامعهشناسی آفرینش ادبی... دارد.
محمد حنیف با در نظر گرفتن این اصل که ادبیات نقش تعیینکننده و سرنوشت سازی در حفظ و انتقال تجارب و دستمایههای ارزشمند پیشینیان به نسلهای آینده دارد و قادر است در حد توانش فرهنگ و تمدن غنی مردم را زنده نگه دارد و میتواند در حد قابل قبولی تصویرگر وضعیت جامعه باشد و چه بسا به طور غیرمستقیم به واکاوی و تحلیل جامعه بپردازد اقدام به خلق رمان کرده است. او به خوبی میداند ادبیات ممکن است راهکارهای مناسبی برای رفع بحرانها، حفظ امنیت جامعه و بهبود شرایط اجتماعی ارائه بدهد. جدای از آن ادبیات میتواند به عنوان ابزاری قدرتمند در اختیار حکومتها، طبقات اجتماعی، احزاب، گروههای مختلف سیاسی، فرهنگی و ادبی قرار گیرد و ضمن اشاعه دادن باورها و نظرات آنها در پیشبرد اهداف کوتاهمدت و درازمدت آنها سهیم باشد. حنیف بر این باور است که وضعیت ادبیات داستانی ما تابعی از بقیه وجوه جامعه است.
توجه خاص حنیف به جامعه و ادبیات باعث شده تا آثار ارزشمند و قوامیافتهای را راهی بازار کتاب کند. برگزیده شدن آثار او در جشنوارههای معتبر ادبی، چون جلال آل احمد، قلم زرین، کتاب سال جمهوری اسلامی ایران و کتاب سال شهید غنی پور گواه بر این مدعاست. در حوزه پژوهش و نقد ادبی حنیف به مقوله شیوههای داستاننویسی توجه داشته است. «مراحل خلق داستان»، «راز و رمزهای داستاننویسی»، «از نگاه داستاننویس» ازجمله آثاری است که در این حوزه توسط حنیف خلق شده است. یکی دیگر از دغدغههای حنیف مقوله انقلاب، جنگ و بازتاب آنها است. «انقلاب، جنگ و تحولات اجتماعی در ادبیات داستانی»، «نوشتن در سایه جنگ»، «داستان سیاسی، داستان انقلاب»، «کندوکاوی پیرامون ادبیات داستانی جنگ و دفاع مقدس»، «نقد و بررسی ۲۰ رمان و داستان بلند جنگ» آثاری هستند که از حنیف در حوزه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس منتشر شده است.
حنیف در برخی از رمانهایش، چون «قفس» نیز به جنگ هشت ساله پرداخته و از منظر خاص خود دوران اسارت و جنگ را به تصویر کشیده است. حنیف میگوید: «در برخی از کتابهایم جنگ هم هست، چون من سه ماه داوطلبانه در جبهه حضور داشتم. هرگز ادعا نکردهام که رزمنده هستم. به تعبیر دوستم که او البته رزمنده بود و مجروح و اسیر عملیات حاج عمران شد؛ من رزمنده لرزنده بودم. سال ۱۳۶۴ بهعنوان قصهنویس به جبهه رفتم و یک حکم دیگری که داشتم بهعنوان ثبت خاطرات به جبهه رفتم».
حنیف جدای از این به ادبیات کهن و کلاسیک هم علاقهمند است و آثار مطرحی، چون «هویت ملی در قصههای عامه دوره صفوی»، «قابلیتهای نمایشی شاهنامه» و» قصهگویی در رادیو و تلویزیون» از وی منتشر شده است.
محمد حنیف در رمانهایش بیش از همه به جامعه و عنصر بومیسازی توجه داشته است. او همچنین به نقش و قدرتنمایی اسطورهها تأکید دارد. حنیف در کتاب پژوهشی «بومیسازی و رئالیسم جادویی در ایران» و رمان «جادوی گوبتا» مباحث ذکر شده را درشتنمایی کرده است. در داستانهای بلند و رمانهای حنیف شخصیتهای داستانی قوام یافتهاند و در حد و اندازه توانمندی خود بر مخاطب تأثیرگذار هستند. حنیف به عناصر شخصیتپردازی، کشمکش، فضاسازی و حالت تعلیق هم اهمیت میدهد و همین باعث میشود تا مخاطب خود را در فضای شکل گرفته داستانی حس کند. از دیگر آثار داستانی حنیف میتوان به با اعمال شاقه، خرمالوها را به گنجشکها بفروش، این مرد از همان موقع بوی مرگ میداد، کلاه جادویی و مجسمه مسی، آسایشگاه شماره ۶، برفها آب میشوند، شب ماهرخ و گلهای یخی اشاره داشت.
حنیف به حوزه رسانه و نقش محوری آن نیز توجه داشته است. او مجموعه مقالات زیادی، چون رادیو و هنر مخاطب شناسی و قابلیتهای استفاده از نمایشهای بومی در رسانه ملی منتشر کرده است. او همچنین به قصهگویی و ادبیات عامه نظر داشته است و بخشی از آثار او حول محور این موضوع میگردد. در پایان قابل ذکر است حنیف کارشناسی دبیری تاریخ را در دانشگاه تربیت معلم تهران، دوره کارشناسی ارشد را در واحد تهران مرکز و دوره دکتری تخصصی تاریخ را در دانشگاه آزاد اسلامی گذرانده است.
انتهای پیام