ناصر ایمانی، کارشناس مسائل سیاسی و فعال رسانهای اصولگرا، در گفتوگو با ایکنا، درباره ابعاد و الزامات تحولخواهی به عنوان یکی از شعارهای اصلی دولت سیزدهم گفت: تحول واژه وسیع و جامعی است که ابعاد گستردهای دارد. در مورد شعار تحولخواهی دولت جدید باید گفت تحول در انتخاب مدیران از مدیران عالیرتبه تا به پایین را در برمیگیرد و باید افرادی انتخاب شوند که انگیزه کافی برای کار کردن را داشته باشند، از تخصص لازم برخوردار باشند، آگاه به حوزه مدیریتی خود باشند، مطابق برنامه حرکت کنند و از جنس مردم باشند و وجود این شاخصها میتواند به تشکیل یک دولت تحولگرا منجر شود.
وی افزود: جنبه دیگر تحول مربوط به رویکردهای دولت است. دولت تحولگرا تمرکز اصلی خود را بر روی عامه مردم قرار میدهد و مبارزه با فساد را در دستور کار اصلی خود دارد و اصلاح ساختارهای مالی و بودجهای کشور را مدنظر میگیرد. اولویت چنین دولتی به لحاظ رویکردی حمایت از تولید داخلی است.
ایمانی اظهار کرد: جنبه دیگر تحول در رویکردها عدم توجه به تأثیرگذاری تحولات خارجی بر روی اقتصاد کشور است. البته این به معنای بینیازی به خارج یا عدم استفاده از امکانات بیرونی نیست بلکه بدین معناست که دولت تحول در اقتصاد داخلی را به تحولات خارج از مرزها گره نمیزند. دولت تحولخواه در سیاست خارجی گرایش به قدرتهای بزرگ ندارد و براساس حفظ عزت و اقتدار کشور عمل میکند و ارتباط با کشورهای منطقه و همسایه را توسعه میدهد و صرفا به دنبال ارتباط با غرب نیست و از همه ظرفیتها و امکانات موجود در حوزه دیپلماسی برای تأمین منافع ملی استفاده میکند.
ایمانی بعد دیگر تحولگرایی دولت را استفاده از ظرفیت فکری و اندیشهای نخبگان و اهل فن در تصمیمسازیها و سیاستگذاریها خواند و گفت: اساساً رویکرد چنین دولتی اقبال به نخبگان کشور است، نه اینکه به دنبال شعارهای مردمپسند باشد.
این کارشناس مسائل سیاسی یکی دیگر از ابعاد مهم تحول را تغییر وضعیت اخلاقی و گسترش اخلاق اسلامی در جامعه، به ویژه در سطح حکمرانان دانست و گفت: این مسئلهای است که متأسفانه سالها مسئولان کشور در ردههای مختلف در مجموعه قوا و نهادها توجه اندکی به آن داشتند. اولین شاخص توسعه اخلاق اسلامی این است که مسئولان با مردم صادقانه صحبت و رفتار کنند و به مشکلات اساسی و عمیق مردم توجه کنند.
وی ابراز کرد: شاخص دیگر تحول وضعیت اخلاقی جامعه این است که فضای دورویی و نفاق گفتاری و رفتاری در جامعه رنگ ببازد و راستگویی اشاعه پیدا کند و الزام اصلی آن این است که خود مسئولان مبرای از این نفاق و دورویی باشند.
این کارشناس مسائل سیاسی در پاسخ به این سؤال که با مردم بودن و در میان مردم بودن مسئولان چگونه میتواند به تقویت اعتماد عمومی بینجامد، گفت: در میان مردم بودن چندین وجه دارد؛ بارزترین وجه آن این است که مسئولان به صورت فیزیکی و چهره به چهره در میان مردم بروند و به شهرها، کارخانهها، خیابانها و بازار سر بزنند و در میان مردم حضور پیدا کرده و پای درد دل آنها بنشینند، نه اینکه صرفاً به خاطر عکس انداختن و فیلم گرفتن در بین مردم حاضر شوند. این کوچکترین و سادهترین وجه در میان مردم بودن است که البته کماهمیت هم نیست.
ایمانی وجه اصلی در میان مردم بودن مسئولان را از جنس تودههای عادی مردم بودن آنها بیان کرد و گفت: مسئولان باید از جنس خود مردم عادی باشند تا دردها و مشکلات آنها را بفهمند. مهمترین شاخص از جنس مردم بودن مسئولان این است که به لحاظ مالی و رفتار و زندگی شخصی همسطح متوسط مردم یا حتی پایینتر از سطح متوسط زندگی آنها باشند تا مشکل سختی تهیه نان، مرغ و مواد غذایی را درک کنند و لازمه این درک این است که مسئولان به لحاظ اقتصادی و فرهنگی در طبقه عموم مردم باشند.
وی اضافه کرد: شاخص سوم با مردم بودن این است که مسئولان با مردم صادقانه سخن بگویند و از دروغگویی پرهیز کنند. مردم به خوبی متوجه دروغ مسئولان میشوند، هرچند دیر اتفاق بیفتد. آسیب بزرگ دولت هشت ساله دولت آقای روحانی این بود که با مردم صادقانه صحبت نمیشد و همین امر فاصله میان دولت و ملت را زیاد کرد. اگر به مردم سختترین مشکلات کشور صادقانه گفته شود و از آنها طلب استمداد شود و مردم هم متوجه صداقت دولتمردان شوند قطعا همکاری میکنند ولو اینکه اعلام شود یک کالای خاص تا یک مدت در بازار نیست یا دولت مشکلاتی را در چند زمینه دارد، همچنان که در ده سال اول انقلاب چنین وضعیتی حاکم بود و مردم به رغم همه مشکلات و کمبودهای اقتصادی به میدان آمدند و از جان خودشان هم گذشتند.
ایمانی وجه چهارم مردمی بودن را یکی بودن گفتار و رفتار مسئولان خواند و اظهار کرد: مردم به خوبی این مسئله را میفهمند و وقتی ببینند بین رفتار و گفتار عموم مسئولان تضادی وجود ندارد و مسئولان ظاهرفریبی نمیکنند و نفاق رفتاری ندارند و به تعبیری وقتی به خلوت میروند آن کار دیگر را نمیکنند، آنگاه حاکمیت را از خود میدانند و فاصلههای بین مردم و مسئولان کاهش پیدا میکند و مسئولان در قلب مردم قرار میگیرند. وجود مجموعه این شاخصها در دولت و مسئولان کشور است که اعتمادآفرینی میکند.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام