امام جواد(ع) از ائمهاى هستند كه خيلى زود شهيد شدند؛ يعنى 25 سال بيشتر از سن مباركشان نگذشته بود كه شهيد شدند و بعد از پدر بزرگوارشان حضرت علىبن موسىالرضا عليه السلام، ايشان عمر زيادى در دنيا نكردند.
سياست خلفاى عباسى با سياست امویها فرق داشت. امویها خشنتر بودند ولى اينها موذىتر بودند يعنى سياستمدارانه تر عمل مىكردند. آنها خيلى با خشونت و شمشير و اين طور چيزها عمل مى كردند، ولى اينها خيلى موذيانه عمل مىكردند كه فقط عده قليلى مىتوانستند دست سياست اينها را بخوانند. اكثريت مردم به اشتباه مىافتادند و نتيجه اين شده است كه الآن قضيه شهادت امام رضا(ع) حتى بر مستشرقين اروپا مورد اشتباه است.
يكى از كارهايى كه اينها مىكردند اين بود كه چون مىخواستند ائمه را تحت نظر داشته باشند، به زور و اجبار دختر خود را به ازدواج آنها در میآوردند، مىگفتند: دختر ما كه نمىشود از ما دور باشد، دختر ما و داماد ما بايد همين جا كنار خودمان باشند. اين براى چه بود؟ براى اينكه به يك شكلى كه مردم نفهمند اينها را تحت نظر و تحت مراقبت شديد و اذيت شديد داشته باشند.
برعکس، مأمون که مرد عالم و تحصيلكردهاى بود، برادرش معتصم، يك آدم بىسواد عجيبى است. خيلى بىسواد است. خودش به خودش مىگفت: خَليفَةٌ امّى.
به هرحال معتصم به شكل ديگرى موجبات آزار امام را فراهم كرد، تا بالاخره سبب شد كه همسر امام يعنى امّالفضل امام را مسموم كرد، آنهم با يك وضع خيلى ناراحتكنندهاى و چون براى همه مسمومكنندهها معلوم و محرز بود كه دستور خليفه بوده، جرأت اينكه بدن امام را دفن كنند، نداشتند. حتى معتصم دستور داد: بدنش را بيندازيد در كوچه. دو سه روز بدن امام در ميان كوچه افتاده بود. بعد به معتصم خبر دادند كه يك وضع خارقالعادهاى پيش آمده است. هر ميّتى اگر سه چهار روز روى زمين افتاده باشد بدنش عفونت پيدا مىكند و بدن اين مرد روز به روز بر بوى خوشش افزوده مىشود و اگر مردم اين موضوع را بفهمند اوضاع خيلى بد مىشود.
اين بود كه خودش زودتر اجازه داد بدن امام را دفن كنند. وجود مقدسش را در كنار جدش موسى بن جعفر در همين محل معروف يعنى كاظمين (عليهما السلام) دفن كردند و حالت ايشان ازاينجهت، تأسّى داشت به جدّ بزرگوارشان حسينبن على(ع) كه فرمود:مُلْقا ثَلاثا بِلا غُسْلٍ وَ لا كَفَنٍ و لا حول و لا قوّة الّا باللّه العلىّ العظيم و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
منبع: مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آشنايى با قرآن(10 - 14))، جلد 28، صفحه: 366-364، با تلخیص و ویرایش.
انتهای پیام