حجتالاسلام محمد سلطانی، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، اظهار کرد: بعد از سوره علق، به ترتیب نزول، سوره قلم نازل شده و در ابتدای این سوره خداوند به قلم سوگند یاد کرده است و شگفت آنکه تنها مصنوع و ساخته انسان که در قرآن کریم به آن سوگند یاد شده، قلم است و در سایر موارد، پدیدههای طبیعی و آفریدههای خداوند مورد سوگند واقع شدهاند. در کنار سوگند به قلم و ابزار نوشتن، به آنچه انسانها مینویسند نیز سوگند یاد شده است، ولی صرفنظر از اینکه انسان چه مینویسد، خود نوشتن امری مقدس محسوب میشود.
وی افزود: به نظر من، مهمترین کارکرد قلم و نوشتن، انتقال خرد، تجربه و دانش است. اگر قلم و نوشتن در اختیار نداشته باشیم و اگر در جامعهای فرهنگ خواندن و نوشتن حاکم نباشد یا ارزش نداشته باشد، آن جامعه حافظه تاریخی نخواهد داشت و همواره محکوم به تکرار اشتباهات است، یعنی در یک دور باطل قرار میگیرد و هر چند سال یا چند دهه یک بار برخی اشتباهات را تکرار میکند. واقعاً جای تأسف دارد که بسیاری از افراد بهویژه در نسل امروز از وقایع صد سال اخیر کشور آگاهی و اطلاع نداشته باشند. این واجب عقلی است که همه ما نوشتهها و تاریخ خودمان را بخوانیم تا اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم. در هر حال، سوگندی که خداوند به قلم و آنچه نوشته میشود یاد کرده، نشاندهنده این است که پایه و اساس پیشرفت، خردورزی، فرهنگ و حتی رفاه مبتنی بر خواندن، نوشتن و فرهنگ مکتوب است.
عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان بیان کرد: سالها پیش به این موضوع فکر میکردم که ممکن است یک نوشته مانند غذایی مسموم بر خوانندگان تأثیر گذاشته و آنها را دچار مسمومیت کند، ولی نکته مهم این است که بستن فضای نوشتن و حوزه فرهنگ و قفل و زنجیر کردن این حوزه، ضرر بیشتری از آن نوشتههای احتمالا نادرست و مسموم دارد. در واقع، دغدغه همه کسانی که نگران پخش غذای مسموم در محیط فرهنگی هستند بجاست، ولی ضرر بستن گلوگاههای فرهنگی و منحصرسازی رسانههای مکتوب بیشتر است. بنابراین، اصل نوشتن و داشتن فرهنگ مکتوب و خواندن و نوشتن کتاب، صرفنظر از مشکلاتی که ممکن است پیش بیاید، محترم است و باید از آن دفاع شود.
حجتالاسلام سلطانی ادامه داد: بر فرض که بخشی از آثار مکتوب نادرست یا مسموم یا زیانبخش باشد، تریاق و داروی شفابخش آنها نیز کتاب و آثار مکتوب خواهد بود. در واقع، آثار مکتوب زیانبخش باید وجود داشته باشد تا در قبال آنها آثار مکتوبی که میتواند شبههها را پاسخ دهد یا ابهامها را رفع کند، بهوجود بیاید. به بیان دیگر، چاره آثار مکتوب نادرست، دهان بستن و دهان دوختن نیست، چون در جهان امروز دیگر نمیتوان هیچ سخن و دیدگاهی را در هم کوبید و آنقدر راههای مختلف وجود دارد تا یک فکر بتواند خودش را نمایش دهد که دیگر پرده آهنین یا فیلتر و انحصار کارساز نخواهد بود. طرح یک سؤال و ابهام و حتی نوشتن اثری که زیانبخش است، موجب میشود که خردمندان و اندیشمندان به فکر چاره بیفتند و درصدد درمان این درد و ناگواری بربیایند، درست مثل پیشرفت علم پزشکی که مرهون پدید آمدن بیماریها و نقصها و کاستیهای جسمانی است.
وی ادامه داد: قطعا در یک محیط آزاد که آزادی بیان و پس از بیان وجود داشته باشد و افراد بتوانند بدون دغدغه شغلی، اجتماعی و امنیتی اندیشه و نظر خود را بیان کنند، همواره حق پیروز خواهد بود و حقیقت آشکار میشود و آنچه باطل و نادرست باشد، خود به خود تباه میشود و از میان میرود. از رسول اکرم(ص) روایت شده است «العلم یهدی الی الحق؛ دانش همواره به حق و حقیقت رهنمون است»؛ وقتی افراد بتوانند نتایج تحقیقات و پژوهشهای خود را آزادانه بیان کنند و آزادی پس از بیان نیز وجود داشته باشد و به مشکلات سیاسی، اجتماعی، امنیتی و شغلی برای آنها منجر نشود، افراد دیگری که این نتایج را درست نمیدانند، درصدد پاسخگویی برمیآیند و در میان این تضارب آرا، حقیقت جلوهگر میشود.
وی خطاب به همه کسانی که دل در گرو قرآن دارند و میخواهند آثاری در این حوزه پدید آورند، گفت: وقتی با قرآن کریم و احادیث بهعنوان زمینههایی برای پژوهش مواجه میشویم و میخواهیم در این خصوص آثار پژوهشی بهوجود آوریم، باید دید تقدس نسبت به این متون را موقتا کنار بگذاریم. به نظر من، مقدس دانستن متون یا شخصیتها با پژوهش منافات دارد. تا زمانی که متنی را مقدس و قدسی بدانیم، به این معنا که هر گونه نقد، بازنگری و حتی طرح سؤال درباره آن را محکوم و ناشایست تلقی کنیم، عرصه برای پژوهش باز نخواهد شد. با اینکه شخصا به اصول و مبانی دین اسلام و مذهب شیعه جعفری اعتقاد دارم و قرآن کریم را در متن و معنا تماما وحی الهی میدانم، ولی با این حال فکر میکنم که در مقام پژوهش باید این اعتقاد کلامی را کنار بگذارم، نه اینکه آن را منتفی بدانم و سپس این متون را بهعنوان یک گزاره مورد بررسی قرار دهم، تا راه برای پژوهش باز شود.
عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان اضافه کرد: رعایت این نکته درباره شخصیتها مهمتر است. اگر من بهعنوان یک پژوهشگر، علمای هر کدام از مذاهب اسلامی را به نحوی مقدس بدانم که نقد نظریات یا طرح سؤال درباره آنها را ناشایست قلمداد کنم، چیزی بهعنوان پژوهش باقی نخواهد ماند. این حالت چه در حوزه و چه در دانشگاه باید از میان برود و به این موضوع توجه داشت که نقد نظریات و سخنان یک عالم بزرگوار در یک حوزه، کار ناشایست و به معنای جسارت و بیادبی نیست، حتی اگر این نقد نادرست و غیر قابل پذیرش باشد. در هر صورت، باید جوانان را تشویق کرد که آثار بزرگان دینی در حوزههای مختلف را بخوانند و نقد کنند.
وی ادامه داد: از طرف دیگر، وقتی افراد شخصیتهای بزرگ را مقدس بپندارند، خود را کوچک فرض کرده و فکر میکنند در مقامی نیستند که بتوانند نسبت به سخنان بزرگان نقد و اظهار نظر کنند، در صورتی که اگر کسی بخواهد اینطور فکر کند، نمیتواند اثری پژوهشی به بار بیاورد. یکی از شخصیتهایی که بنده در عرصه تفسیر قرآن شیفته او هستم، علامه سیدمرتضی است که آثار گرانقدر و قابل توجهی در زمینه علوم اسلامی دارد، ولی با این حال نسبت به بیان ایشان درباره تعدادی از آیات قرآن نقد دارم و با وجود احترامی که برایشان قائل هستم، بهطور کامل دیدگاه ایشان را نقد کردهام. این حرف درست نیست که بگوییم ما کوچکتر از آن هستیم که سخنان بزرگان را نقد کنیم. هر انسانی باید به این آیه بنگرد و آن را نصبالعین خود قرار دهد که خداوند کردار هیچ کننده کاری را تباه نمیکند. هر کسی وقتی مطالعه یا تحقیقی انجام دهد، خداوند عادل حکیم جزای او را برایش قرار میدهد.
حجتالاسلام سلطانی اظهار کرد: نکته سوم اینکه لازم است به دنیای امروز نگاه کنیم و در قرنهای گذشته زیست نکنیم، البته باید به بنای علمی فراهم آمده در طی قرون توجه داشته باشیم. به این بنای هزار و 400 ساله باید نگاه کرده و نقشه راه را پیدا کنیم، ولی در عین حال در دنیای امروز زیست کنیم و ببینیم نیاز امروزمان چیست و قرآن کریم و احادیث شریف معصومین(ع) امروز چه راهی پیش پای ما قرار میدهند و چه نسخهای برای دردهایمان میپیچند. بنابراین، نباید در گذشته منحصر شویم و باقی بمانیم، بلکه باید از آن برای امروزمان درس بگیریم.
انتهای پیام