انقلاب اسلامی؛ واکنشی جهانی به فساد و تباهی جهان‌خواران
کد خبر: 3960445
تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۱:۳۰
عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی العالمیه تأکید کرد:

انقلاب اسلامی؛ واکنشی جهانی به فساد و تباهی جهان‌خواران

عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی العالمیه گفت: طبع و سرشت استعمار و استکبار، جهان‌خواری، تجاوز و طغیان‌گری است، ولی انقلاب اسلامی ایران، واکنش بزرگ جهانی به فساد و تباهی آنان در زمین بود.

به گزارش خبرنگار ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی میرزایی، عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی‌(ص) العالمیة امروز در نشست علمی «نفوذ استکبار و نقش مخرب آن در عقلانیت و تمدن نوین اسلامی از منظر قرآن با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب» که به همت پژوهشگاه بین‌المللی المصطفی برگزار شد، اظهارکرد: در بیانیه گام دوم، زمینه‌های تاریخی و عمیق پیشاانقلاب و روند، دستاوردها، ضعف و قوت‌های گام اول و آنگاه افق‌های فرارو، با نگاه به آینده گام دوم انقلاب با مهندسی بسیار دقیق و ادبیاتی کاملاً علمی و منطقی آمده است.

وی با اشاره به «فهم سنتی از جریان نفوذ و نفاق» تصریح کرد: جریان نفوذ، از سنن ثابت الهی در تقابل و جنگ حق و باطل است. تا این معرکه برقرار است، این نفوذ هم با صور و اشکال گوناگون وجود دارد و این سنت الهی دارای ابعاد بسیار گسترده و دقیقی است و یکی از این زوایای دقیق این است که معادله‌ای دقیق میان ضعف و قدرت طرفین، طبیعت و سرشت این نفوذ وجود دارد. بدین ترتیب هر چه اقتدار و مقاومت بالاتری پیدا کنیم، نقشه‌های نفوذ دشمن گسترده‌تر و پیچیده‌تر می‌شود و هر چه بیشتر در حالت استضعاف باشیم، دشمن به جای طرح نفوذ به برخوردهای مباشر و مستقیم نظامی رو می‌آورد. نمونه این امر را می‌توان در قرآن کریم در پدیده نفاق دید که اوج طرح نفوذ دشمن است. این امر آن قدر روشن است که برخی گفته‌اند نفاق، پدیده‌ای مدنی است و در مکه نبود.

استاد جامعةالمصطفی العالمیه با بیان اینکه نفوذ استعمار و استکبار در سطوح مختلف، قابل رصد، ارزیابی و تحلیل است، تأکید کرد: تساهل و تسامح با دشمن، به در هم آمیختن مرز‌ها با او منجر خواهد شد و پدیده نفاق و نفوذ در این لحظه رخ می‌دهد. در بیانیه گام دوم، سه بار بر ضرورت تفکیک مرز‌ها با دشمن و شناخت خودی از ناخودی تأکید شده است.

میرزایی در تبیین برائت از استکبار ابراز کرد: برائت در عمق مفهوم قرآنی‌اش، به معنای دشمن‌زدایی و پالایش درونی و داخلی از حضور دشمن است و اگر مرزهای انقلاب اسلامی از جریان‌های چپ، مارکسیستی، کمونیستی، سکولار و غرب زده جدا نمی‌شد، بی‌تردید خط نفاق می‌توانست انقلاب اسلامی را زمین‌گیر و بلکه نابود کند و تأکید مقام معظم رهبری بر خطر نفوذ در انقلاب‌های سال‌های اخیر جهان عرب که رخ داد و نهال آنان از ریشه به دور افکنده شد، هشدار بزرگی برای ما است.

عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی با تأکید بر اینکه نفوذ در پارادایم و مکتب از همه خطرناک‌تر است، خاطرنشان کرد: قرار نبود شرقی باشیم یا غربی، تمایز و اختلاف ما با شرق و غرب، کاملاً ریشه‌دار، عمیق و پارادایمیک بود. «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی»، برای برائت‌جویی از خطوط نفوذ شرق و غرب در داخل و فراخوانی به پارادایم و مکتب مستقل انقلاب از ناخالصی‌های راهبردی در عرصه معرفت، واقعیت و باورهای بنیادین بود.

وی با تأکید بر اینکه انقلاب اسلامی که در باطن و سرشت خود الهامات آزادی‌بخش داشت، اظهارکرد: این نکته در بیانیه هم تأکید شده است؛ آن جا که مقام معظم رهبری از سه قطبی کردن جهان یا افزودن قطب سومی بر قطب‌های دوگانه جهان سخن گفته‌اند. این، دقیقاً در برابر طرح نفوذ راهبردی، مکتبی و پارادایمی دشمن بود. خلوص پارادایمی و مکتبی انقلاب، به نفوذ‌زدایی، نفاق‌زدایی و برائت از رگه‌های تفکر غربی و شرقی نیاز داشت.

میرزایی درباره برائت و ولایت و طرح نفاق‌زدایی گفت: با بازخوانی استراتژیک و تمدنی از مفهوم برائت، ولایت و نفاق، می‌توان گفت ابرراهبرد قرآن کریم برای کور کردن دشمن و مقابله با نفوذ آن، برائت و ولایت است. برائت به معنای دشمن زدایی از نفس و جبهه باطنی و داخلی و ولایت، به معنای به هم پیوستگی جبهه مؤمنان است و برای نمونه، پدیده نفاق در سوره برائت، بزرگ‌ترین محور و تهدید نامیده شده است، زیرا جبهه کفر و شرک از راه نفوذ و نفاق، تحقق اهدافی را پی می‌گیرد که با جنگ مستقیم نتوانسته است به دست آورد.

وی درباره نفوذ و نفاق و از کار انداختن موتور و سیستم داخلی تصریح کرد: نفوذپذیری، که می‌توان آن را در سطوح بسیار گسترده نفسی، فرهنگی، سیاسی، نظامی و... تبیین و فهم کرد، از نفوذ مهم‌تر است. نفوذ هنگامی موفق است که از راه نفوذپذیری باشد؛ از این رو، ابتدا جریان استعمار و استکبار با شگردهایش پذیرش را زمینه‌سازی می‌کند و سپس نفوذ یا حمله می‌کند. نفوذ در تمام فصول هفتگانه بیانیه فهم، درک و تبیین می‌شود و می‌توان از آن پیشگیری و آن را علاج کرد.

استاد حوزه علمیه تأکید کرد: در هر فصلی می‌توان تهدیدها و چالش‌آفرینی‌های دشمن با هدف نفوذ و براندازی تخصصی و نیز مهم‌ترین ضعف‌ها، قوت‌ها و فرصت‌های پیش رو را برای مقابله و مقاومت در برابر هر عنوان از عناوین هفتگانه بیانیه را برشمرد، توصیف، تحلیل و تدبیر کرد.

میرزایی اضافه کرد: «نفوذ علمی با (طرح مقاومت علمی)»، «نفوذ معنوی- اخلاقی با (طرح مقاومت معنوی و ایمانی)»، «نفوذ اقتصادی با (طرح مقاومت اقتصادی)»، «نفوذ سیاسی- حاکمیتی با (طرح مقاومت سیاسی و حکومتی)»، «نفوذ دیپلماتیک- بین المللی با (طرح مقاومت دیپلماتیک و بین المللی)»، «نفوذ در سبک زندگی با (طرح مقاومت در سبک زندگی و تولید سبک زندگی اسلامی)» و نفوذ تقنینی- سیستماتیک با (طرح مقاومت و مبارزه با فساد سیستم ها) قابل تدبیر و تحلیل است.

وی رستاخیز علمی انقلاب و رخداد انقلاب علمی در بیانیه را بزرگ‌ترین تهدید علیه دشمن تلقی کرد و گفت: به همین نسبت، تضعیف نیروی ابتکار علمی و نواندیشی، آزاداندیشی، نظریه‌پردازی و تلاش برای غربی‌سازی روش تفکر و تولید دانش، نفوذ در طبقات علمی و آکادمیک، ترویج علوم اومانیستی، ترویج ناامیدی و سرخوردگی و ایجاد حس وابستگی و عجز، جزو سرفصل‌های نفوذ در حوزه علم و پژوهش است.

حجت‌الاسلام والمسلمین میرزایی ادامه داد: در حوزه دانش‌های دینی و نیز مطالعات بین‌الملل که در حوزه اختصاصی جامعةالمصطفی است؛ بسط و نشر علم و پژوهش در مطالعه جهان و انسان معاصر به تحول بنیادین نیاز دارد. جامعةالمصطفی باید قرارگاه اصلی نظریه‌پردازی و بسط علم و پژوهش علوم انسانی با رویکرد جهانی باشد، لذا تولید ایدئولوژی جهانی اسلام و نیز نظریه‌پردازی گسترده در حوزه علوم انسانی در جامعةالمصطفی دارای خاصیت ایمنی‌ساز و تهدید‌زدا است.

انتهای پیام
captcha