عصر ظهور يا مدينه فاضله موعود در اسلام
کد خبر: 3954637
تاریخ انتشار : ۰۲ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۱:۳۲

عصر ظهور يا مدينه فاضله موعود در اسلام

عصر ظهور، زمان گسترش و شكوفایی علم و دانايی است، و مدينه فاضله اسلامی، شهر علم و دانش است. با آمدن منجی عالم، همان‌گونه كه ظلم و بيداد جای خود را به عدل و دادگری می‌سپارد و نابسامانی‌های اجتماعی به سامان می‌گرايد. جهل و نادانی نيز جای خود را به علم و دانايی می‌دهد و جهان از نور عقل و دانش آكنده می‌شود.

عصر ظهور يا مدينه فاضله موعود در اسلامبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، حكومتی كه در مدينه فاضله اسلامی و در عصر حاكميت امام مهدی(عج) مستقر خواهد شد، در تمام جهات با حكومت‏‌های موجود در عالم فرق دارد. حاكم، نوع حكومت، قوانين و نظامات جاری در آن، هيچ شباهتی با حكومت‌‏های موجود در عالم ندارد و نوع حكومتش، الهی و بر مبنای ايمان به خدای يگانه و توحيد خالص است و هدفش متحد كردن جماعت‏‌ها و ملت‌‏ها، برداشتن ديوارهای امتيازات و اعتبارات بيهوده، برقرار كردن توحيد كلمه، ايجاد همكاری و ارتباط بين مردم است. حاكم آن نيز امام معصوم، احيا كننده شريعت نبوی و مجری قوانين اسلامی و دستورات الهی است. اسلام می‌خواهد تمام اختلافات و جدايی‌ها را كه به نام‏‌های گوناگون پديد آمده، به وسيله عقيده توحيدی از ميان بردارد. تمامی اختلافات نژادی، طبقاتی، ملّی، وطنی، جغرافيایی، مسلكی، حزبی و زبانی بايد از ميان برود و سبب امتياز، افتخار و اعتبار نباشد و حتی در آن حكومت، اختلاف دينی هم بايد كنار گذاشته شود و همه، در زير پرچم اسلام تسليم فرمان خدا باشند.

مدينه فاضله اسلامی كه در عصر ظهور به دست مهدی آل محمد(ص) بنا می‌‏شود ويژگی‌‏ها و خصايصی دارد كه آن را از ساير مدينه‌‏های بيان شده، ممتاز و جدا می‏‌سازد كه در ذيل به بعضی از آنها اشاره می‌شود:

حاكم در عصر ظهور

 پيشرفت‏‌ها در عصر ظهور، معلول عواملی است كه يكی از آنها وجود رهبری معصوم، پاک و منزه از هر نوع عيب و نقص (از قبيل خشم، غضبِ بی‏‌جا، كبر و غرور و خودخواهی) است. او فقط وابسته به خدا است و به همه ملت‏‌ها، جمعيت‏‌ها و نژادها، با چشم مهربانی و برابری نگاه می‌كند و فرقی بين اقوام و قبايل قائل نيست، بين سياه و سفيد، آسيايی، آمريكايی، اروپايی و آفريقايی فرقی نمی‌‏‌گذارد و به همه با ديد يكسان می‌نگرد، در حالی كه رهبران ديگر دنيا چنين نيستند و عالی‌ترين همت آنان، استثمار ديگران و هضم يک جامعه در جامعه قوی‌تر و كوشش برای يک ملت است، آنها می‌خواهند ملتی را فدای ملت ديگر كنند و ذخاير طبيعی ملت ضعيف را به نفع ملت خود تصاحب نمايند.

اما رهبران الهی چون وابسته به جمعيت خاصی نبوده و خود را وابسته به خدایی می‌دانند كه خالق و رازق همه است، هدفشان آسايش عمومی، آزادی گسترده و تشكيل يک سازمان عالی الهی است كه در سايه آن، بشر مانند افراد يک خانواده زندگی كنند و سفيد و سياه باهم برادر و برابر باشند.

آری، سرانجام اداره امور جهان، در كف با كفايت صالح‌‏ترين افراد بشر قرار خواهد گرفت و به بركت وجود آن حاكم معصومِ الهی، بشريت از آسيب ظلم و ستم نجات يافته و از ترس، فقر، پريشانی، ناامنی‌های گوناگون و بی‌عدالتی‌ها آزاد خواهد شد.

اينک كه عالم به سوی يک آينده درخشان، تكامل روحانی و عقلانی، نظام مستحكم دينی و الهی، عصر صلح و صفا و برادری و همكاری، پيش می‌‏رود. ما نيز به اميد آن عصر نورانی، با نشاط فراوان و دلی زنده پا برجا ايستاده و انجام وظيفه می‌كنيم و تنها آرزوی ما، زندگی در پناه حكومت آن راد مرد عالم بشريت حضرت مهدی (عج) است.

حكومت در عصر ظهور

اين همان حكومت واحد جهانی است كه كره زمين با يك حاكم، يک نوع حكومت و با يک شيوه و روش عادلانه اداره می‌شود. اسلام برای بشر چنين حكومتی را پيش بينی كرده و در حدودی كه وظيفه تشريع است، مقدمات آن را فراهم ساخته و عملی شدن آن را موكول به آماده شدن زمينه كامل آن كرده است. اساساً حفظ يک انسان كامل به عنوان ولی‌الله الاعظم و نگه‏داری آن در پشت پرده غيبت، برای تشكيل چنان حكومت واحد جهانی است؛ زيرا تشكيل چنان حكومتی، از عهده انسان‏‌های عادی خارج است.

عدل در عصر ظهور

در اسلام، مسئله عدل، از روز نخست در تمام زمينه‌‏ها مورد توجه و عنايت بوده است؛ از بُعدِ عقيدتی و دينی گرفته تا بُعدِ فقهی و اجتماعی. از قرآن و سنت بر می‌آيد كه عدل و مظاهر آن، پسنديده و موجب خشنودی حضرت حق است، اما قدر و منزلت آن، به علت گستردگی و اقامه آن در سطح وسيع اجتماعی است؛ يعنی، مردم آن‌قدر به رشد معنوی و كمال روحی نايل گردند كه تمام افراد يا حداقل اكثر آنان، خواهان عدل باشند و خود عملاً آن را به اجرا گذارند.

 پيامبران الهی، در مأموريت آسمانی خود، خواهان اقامه عدل در جهان و در بين همه انسان‏‌ها بوده‌‏اند و می‌‏خواستند مردم را طوری تربيت كنند كه آنان خود قسط و عدل را به پا دارند، نه آن كه به زور و قدرت حاكم به عدالت تن دهند. خداوند در قرآن كريم در سوره حدید آیه 25 می‌فرمايد: لَقَدْ اَرْسَلنا رُسُلَنا بِالبَيّناتِ وَ اَنْزَلْنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَاثكانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ همانا ما پیامبران خود را با ادله و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند». از اين آيه استنباط می‌شود كه پيامبران می‌خواستند مردم را طوری تربيت كنند تا خود، قيام به قسط نمايند و عدل را بر پا دارند؛ لذا فرمود: «لِيَقُومَ النّاسُ بِالْقِسطِ» و نفرمود: «يَقيمُوا النّاسَ بِالْقِسط» تا معنايش اين باشد كه پيامبران به عنوان حاكم عادل، مانند ساير زمامداران عادل، مردم را با نيروی نظامی و انتظامی و قدرت‏‌های اجرايی، به رعايت عدل وا دارند، زيرا فرق است بين اين كه حاكمی خود عادل باشد و بخواهد در حكومت او عدل اجرا شود و به كسی ستم نگردد و بين آن كه مردم در جامعه، از نظر كمالات و درک عقلانی به جايی برسند كه خود اقامه عدل نمايند و بفهمند كه عدل برتر از ظلم است و در آنان كششی نسبت به ظلم نباشد.

به هر حال در اسلام و تعاليم الهی، عدل از جايگاه رفيعی برخوردار است تا جايی كه همه انسان‏‌ها مأمور شده‌‏اند در تمام زمينه‏‌های زندگی خود در اصول و فروع، در نظام اجتماعی و اقتصادی، سياسی و نظامی، در گفتار و كردار و... عدالت را مراعات كنند.

رسول اكرم(ص) فرموده است: «مَنْ رَْ بَ‏ْمِدَ عَدْلاً وَرَْ يَذُمَّ جَوراً فَقَدْ بارَزَاللَّهَ تَعاض بِالُ‏ارَبَةِ؛ هر كس عدل را تمجيد نكند و از جور و بيداد مذمّت ننمايد، به جنگ با خدای تعالی برخاسته است».

بنابراين كلمه عدل، واژه غريبی نيست؛ امّا حقيقتی قريب هم نيست. بشر در طول تاريخ زندگی خود، همواره منتظر بوده كه روزی، اين خواب تعبير شود و عدل در جوامع بشری حاكم شود. انسان‏‌های بسياری نيز با انديشه عدل و عدالت‏‌خواهی، به فكر تعبير اين رؤيای شيرين بشری بر آمده و تلاش بسيار كرده‏‌اند، اما تلاش آنان در بيشتر موارد كم ثمر يا بی‌‏ثمر مانده و عدالت در معنای حقيقی آن، همچنان در عالم رؤيا باقی مانده است.

با همه اين احوال، هيچ‌گاه آرزوی تعبير شدن اين رؤيا، در اعماق دل و جان انسان‏‌ها به يأس و نااميدی تبديل نشده است، اما هر چه بر شماره اوراق تاريخ افزون می‌شود، از شماره انتظار ما كاسته شده و اين همان چراغ اميدی است كه قرن‌‏ها در دل انسان‏‌ها، به عشق آمدنِ آن منجی، روشن و فروزان است. به عشق او كه نامش عدل است.

رسول خدا در حديثی فرمود: «اُبَلاُِّكُمْ بِاثَهْدي يُبْعَثُ ص‏ اُمَّط عَطَ اخْتِلافٍ مِنَ النّاسِ وَزَلازِلٍ فَيَمْلَأُ الْاَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَأ مُلِئَتْ جَوراً وَ ظُلْماً، يَرْك عَنْهُ ساكِنُ اليَ‏ءِ وَ ساكنُ الأَرْضِ...، مژده می‌دهم شما را به مهدی كه او در امت من، به هنگام اختلاف و سختی‌ها بر انگيخته می‌شود. پس زمين را پر از قسط و عدل می‌‏سازد، همان‌طوری كه از جور و ستم پر شده باشد. ساكنان آسمان و زمين از او راضی می‌شوند و...».

بنابراين در مدينه فاضله اسلامی و در عصر ظهور آن منجيی عالم، عمدتاً از عدل و قسط سخن به ميان می‌آيد، دامنه عدالت او تا اقصی‌نقاط منازل و زوايای ناپيدای جامعه، گسترده می‌شود. عدالت همانند گرما و سرما در درون خانه‏‌ها مردمان نفوذ می‌كند و مأمن و مسكن وجود آنان را سامان می‌‏بخشد. در حكومت آن حضرت هيچ ويژگی به اندازه عدل و قسط، برجستگی و روشنی ندارد و مردم آن حضرت را عمدتاً از عدل او می‌‏شناسند.

علم در عصر ظهور

امام صادق(ع) در اين باره فرموده است: علم و دانش 27 حرف است و 27 شعبه و شاخه دارد؛ تمام آنچه پيامبران الهی برای مردم آوردند، دو حرف بيش نبود و مردم تاكنون جز آن دو حرف را نشناخته‏‌اند، اما هنگامی كه قائم ما قيام كند، 25 حرف و شاخه و شعبه ديگر را آشكار و در ميان مردم منتشر می‌سازد و دو حرف ديگر را با آن ضميمه می‏‌كند تا 27 حرف كامل و منتشر شود».

اين حديث به روشنی، جهش فوق العاده علمی عصر انقلاب مهدی(عج) را مشخص می‌سازد؛ يعنی، تحول و پيشرفتی به ميزان بيش از 12  برابر، نسبت به تمامی علوم و دانش‏‌هايی كه در عصر همه پيامبران راستين به بشريت اعطا شده است، پيش می‌‏آيد و درهای تمامی رشته‏‌ها و شاخه‏‌های علوم مفيد و سازنده، به روی انسان‏‌ها گشوده می‌شود و راهی را كه بشر طی هزاران سال پيموده، به ميزان بيش از 12 برابر آن در اندک زمانی پيموده می‌‏شود.

حضرت امام باقر(ع) نيز فرموده است: «اِذا قامَ قائمنا وَضَعَ اللّهُ يَدَهُ عَط رؤُوسِ العِبادِ فَجَمَعَ سِا عُقُواًَُمْ وَكَمُلَتْ سِا اَحْلامهُمْ؛ هنگامی كه قائم ما قيام كند، خداوند دست محبتش را به سر بندگان می‌گذارد و عقول آنها را با آن كامل و افكارشان را پرورش داده تكميل می‌كند».

منابع:

Ensani.ir

http://lib.qhu.ac.ir

https://www.sid.ir

isca.ac.ir

انتهای پیام
captcha