آزادی سیاسی در اسلام برخلاف غرب تک‌ساحتی و بریده از وحی نیست
کد خبر: 3950646
تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۱:۰۲
در نشست نقد کتاب «آزادی سیاسی از منظر قرآن» بیان شد؛

آزادی سیاسی در اسلام برخلاف غرب تک‌ساحتی و بریده از وحی نیست

نویسنده کتاب «آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم» در نشست نقد و بررسی این اثر بیان کرد: آزادی در اندیشه سیاسی اسلام، برخلاف آنچه در اندیشه سیاسی غرب وجود دارد، تک ساحتی و بریده از وحی و آموزه‌های قرآنی نیست. ناقدان نشست نیز ضمن برشماری نکات قوت این اثر، بر ضرورت تبیین مسئله‌محور موضوعاتی چون نسبت مسئله آزادی با حقوق شهروندی، رهبری بانوان، ارتداد و جهاد ابتدایی، نسبت حزب و امت در قرآن و آزادی سیاسی در دوگانه «از قرآن» و «به قرآن» تأکید کردند.

 نشست نقد و بررسی کتاب «آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم»به گزارش ایکنا، نشست نقد کتاب «آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم» با همکاری پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، خبرگزاری ایکنا و انجمن مطالعات سیاسی حوزه برگزار شد. در این نشست حجت‌الاسلام والمسلمین سیدکاظم سیدباقری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به دیدگاه خود درباره آزادی سیاسی در قرآن را تشریح کرد و حجج اسلام سیدسجاد ایزدهی، رئیس پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سیدمهدی ساداتی‌نژاد،‌ استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، به نقد و بررسی مباحث وی پرداختند.

اهم موضوعات مطرح در این نشست شامل عناوین، نظریه آزادی سیاسی از منظر قرآن و نسبت آن با نظریات رقیب، آزادی سیاسی منقطع از وحی، رسیدن به آزادی در نهضت انبیاء، نگاه جامع و روش اجتهادی؛ در کشف آزادی سیاسی در قرآن، نسبت مسئله آزادی با مسئله حقوق شهروندی، حزب ضاله، رهبری بانوان، ارتداد و جهاد ابتدایی، نسبت حزب و امت در قرآن، حقوق شهروندی و خودبنیادی انسان و اُومانیزم در مدرنیته، تعریف تحزب در ذیل نظام ولایی، آزادی سیاسی در دوگانه «از قرآن» و «به قرآن» و نسبت آزادی با اقتضائات بومی می‌شود. مشروح این نشست در ادامه از نظر می‌گذرد؛

در ابتدای نشست، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدکاظم سیدباقری گفت: در اندیشه اسلامی و در اندیشه سیاسی اسلام، آزادی جایگاهی عالی و متعالی دارد و حوادث یکصد سال اخیر در ایران و جهان اسلام و جهان هم غالباً با شعار آزادی و تکاپو برای آزادی و آزادی‌خواهی همراه بوده است. این تلاش‌ها به ویژه پس از انقلاب اسلامی ایران و تشکیل جمهوری اسلامی، رویکردی دگرگون و متفاوت به خود گرفت و یکی از شعارهای هموارگی و همیشگی در تقاضاها و درخواست‌های مردم مسلمان ایران شد.

وی افزود: آزادی‌ای که از آن در اینجا بحث می‌‌شود، آزادی سیاسی است و باید عرصه‌های مختلف و گوناگون آن را مورد توجه قرار داد. به تعبیر «فروم»،‌ تاریخ آدمی تلاش برای آزادی است و به تعبیر شهید مطهری(ره)، روح تعالیم اسلام و همه دستورات اسلامی، آزادی‌خواهی و حریت را در کنار هم دارد؛ آن چنان‌که حریت آزادگی است و آزادی رویه‌ای سیاسی و اجتماعی محسوب می‌شود که انسان آن را در جامعه انسانی تجربه می‌کند.

قرآن؛ برترین منبع اندیشه سیاسی اسلام

سیدباقری تصریح کرد: از یک سو، قرآن کریم یکی از نخستین و برترین منبع اندیشه سیاسی اسلام است. برای اطمینان از منبع اندیشگی، بهترین کار این بود که سؤالات آزادی و آزادی سیاسی را به قرآن کریم عرضه کنیم و از آن منبع معتبر و سرچشمه نورانی پرسش کنیم. از سوی دیگر می‌دانیم که به هر حال در هسته مرکزی آزادی، بحث از حقوق شهروندی است؛ یعنی هر وقت از آزادی بحث می‌کنیم، به نحوی از حقوق شهروندی نیز سخن می‌گوییم. آزادی با حقوق، حقوق سیاسی و اجتماعی پیوندی ناگسستنی دارد. در نقطه مقابل آزادی، نظام‌های خودکامه و استبدادی هستند و اولین کارشان هم این است که آزادی سیاسی، آزادی بیان و آزادی تجمعات و انجمن‌ها و عرصه‌های مختلف دیگر آزادی سیاسی را در اختیار می‌گیرند و آزادی شهروندان را محدود می‌کنند.

سید کاظم سیدباقری

وی اضافه کرد: آنگاه که آزادی در یک جامعه حضور پیدا می‌کند، قدرت و حق انتخاب و گسترش سیاسی و حق انتخاب شدن و حق بیان واقعیت‌های سیاسی و حق تشکیل اجتماعات و جلسه‌های سیاسی معنادار می‌شود و شهروندان می‌توانند بر فرایند اعمال قدرت سیاسی نظارت کنند، در حالی که در نقطه مقابل، کارویژه نظام استبدادی این است که این حقوق را نادیده می‌انگارد و شهروندان را پیروانی خاموش و سردرخود می‌پندارد، بدون آنکه برای آن‌ها حقوقی را به رسمیت بشمارد.

روش تفسیر اجتهادی

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به تبیین و فهم نظریه آزادی سیاسی از منظر قرآن، تصریح کرد: در گام دیگر تلاش کردیم که نظریه آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم را نسبت به نظریه‌های رقیب به ویژه مکتب لیبرالیسم روشن کنیم، چرا که مکتب لیبرالیسم اولین و جدی‌ترین شعار خود را «آزادی» قرار می‌دهد و معیارهای عام و اصول راهبردی آزادی سیاسی را بیان می‌کند. پرسش‌های مهم و کاربردی‌ای را که در حوزه آزادی سیاسی وجود دارد با مراجعه به قرآن کریم تحلیل کنیم و بتوانیم شاید خاضعانه گام‌های آغازین و بن‌مایه‌های اولیه رسیدن به طرح الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت را فراهم کنیم.

وی افزود: این کار با روش تفسیر اجتهادی انجام شد؛ بن‌مایه این روش این است که تلاش می‌کند تا از همه ظرفیت‌هایی که برای فهم متون عقلی، نقلی و لغوی و مراجعه به تفاسیر و آیات دیگر وجود دارد، کمک بگیرد و از همه ظرفیت‌ها برای فهم این مباحث استفاده کند. با توجه به این مهم و این روش، سؤال اصلی ما در این پژوهش بر گرد ماهیت نظریه آزادی سیاسی و مؤلفه‌های آن می‌چرخد. چند سؤال فرعی را هم مانند چیستی آزادی سیاسی، مبانی و گستره و قلمرو آن، کنشگران آزادی سیاسی، ضوابط آزادی سیاسی و موانع و اهداف آن مورد توجه قرار می‌دهیم. همچنین برای اینکه از منظر قرآن، ظرفیت‌ها و راهبردهایی را نشان بدهد که کمک می‌کند تا به آزادی سیاسی برسیم، راهبردها را از منظر قرآن بررسی کردیم.

سیدباقری اظهار کرد: بر این فرضیه تأکید کردیم که با توجه به مبانی هستی‌شناختی و انسان‌شناختی آزادی در قرآن کریم، می‌توانیم بگوییم که با حضور آزادی، شهروندان می‌توانند با لحاظ معیارها و موازین شرعی در قالب و همراهی با نظام سیاسی، آزادانه رفتار کنند و به حقوق سیاسی ـ اجتماعی خودشان دست پیدا کنند. شاید تلاش ما برای اینکه آزادی سیاسی را با روش تفسیر اجتهادی به پیشگاه قرآن کریم ببریم، بتواند گامی جدید برای رسیدن به عرصه‌های مختلف و گوناگون آزادی سیاسی باشد و نقدهایمان بتواند رویکرد و رویه‌ متفاوتی را در مباحث سیاسی نسبت به سایر مکاتب به ما نشان بدهد.

این پژوهشگر اندیشه سیاسی اسلام گفت: به هرحال آن‌گاه که صحبت از آزادی سیاسی می‌شود بحث از این است که قدرت حاکم، دخالتی ناشایست و سست در روابط سیاسی ـ اجتماعی نکند و شهروندان بتوانند آزادانه، تمرین و تجربه رفتار سیاسی ـ اجتماعی کنند و در کنار و قالب نظام سیاسی، به حقوق شهروندی خودشان دسترسی پیدا کنند. همین‌جاست که نقش و وظیفه دولت‌ها مهم و برجسته می‌شود، چراکه دولت‌ها به ویژه دولت اسلامی وظیفه دارند که امکان رسیدن جامعه را به حق آزادی سیاسی فراهم کنند و جلوی موانع آزادی را بگیرند و فضا و زمینه‌ای را فراهم کنند تا نقادی منصفانه، امر به معروف و نهی از منکر و مشورت در عرصه‌های مختلف فراهم شود و در یک روند تضاربی و تعالی و تعاملی میان حاکمیت و شهروندان یا شهروندان با عرصه‌های مختلف جامعه، زمینه رسیدن آن‌ها به حقوقشان امکان‌پذیر باشد.

آزادی سیاسی منقطع از وحی

وی ادامه داد: تلاش کردیم به این نکته مهم بپردازیم که آزادی در اندیشه سیاسی اسلام، برخلاف آنچه در اندیشه سیاسی غرب وجود دارد تک‌ساحتی نیست. به هر حال یکی از بنیادی‌ترین شعارهای مکتب لیبرالیسم، آزادی است و خمیره آزادی را چندان پهن می‌کنند که عدالت باید در گرو قلمرو آزادی معنا شود؛ لذا تأکید کردیم که در اندیشه سیاسی اسلام، آزادی امری تک‌ساحتی نیست. به تعبیری نه صرفاً فردی و نه صرفاً اجتماعی و سیاسی است، همچنان که بریده از وحی و آموزه‌های قرآنی هم نیست.

نویسنده کتاب «آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم» با بیان اینکه آزادی در اندیشه سیاسی اسلام به نحوی است که با حریت و بندگی خداوند منافات ندارد، گفت: گویی انسان با عبودیت و بندگی خداوند، گام آغازین آزادی سیاسی را برمی‌دارد؛ چراکه آنگاه که انسان تن و گردن به حکم خداوند بگذارد و آنگاه که چنین بشود و بندگی خداوند را بپذیرد، گویی به او چنین الهام و چنین دستور داده می‌شود که بندگی هیچ انسانی جز خداوند را قبول نکند؛ یعنی با بندگی خداوند از بندگی انسان‌ها می‌رهد و انسان وقتی که دیگران را پرستش نکند، گام آغازین آزادی و آزادی سیاسی را برداشته است؛ در اینجا آزادی به الگوی قرآن و در محور و شالوده حرکت‌ها و تکاپوهای انبیای الهی معنادار می‌شود.

وی تصریح کرد: خداوند در آیه 157 اعراف می‌فرماید: «وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ» انبیای الهی آمدند تا به مردم بگویند که خدا را بپرستند و زنجیرها و غل‌هایی را که بر گردن و تن و جان انسان‌هاست باز کنند. البته این زنجیرها گاه زنجیرهای درونی و گاه بیرونی است؛ لذا در آیه ۳۶ سوره نحل تأکید شده است: «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» انبیاء آمدند تا به مردم بگویند که خدا را بپرستید و از طاغوت دوری کنید. در قرآن کریم، قدرت‌هایی نام برده شده و تقابلی میان الله و طاغوت به وجود آمده است و همواره این تقابل در عرصه‌های مختلف، آیات و سوره‌های گوناگون وجود دارد.

سیدباقری بیان کرد: اگر دستور الهی، رسیدن به آزادی است، فعالیت‌ها و رفتارهایی که فرعون‌ها و نمرودها و قارون‌ها داشتند همه برای این بود که انسان‌های دیگر را به بندگی و اسارت بگیرند. تلاش می‌کردند تا انسان‌های دیگر و اقوام و گروه‌هایی را که در جامعه آنها وجود داشتند به بند بکشند و به آنها ستم می‌کردند یا می‌کشتند و زنان آنها را به اسارت می‌بردند. در آیه 25 سوره غافر آمده است: «فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا اقْتُلُوا أَبْنَاءَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَاسْتَحْيُوا نِسَاءَهُ» یا آنکه مردم را شکنجه می‌کردند «وَإِذْ أَنْجَيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ» (اعراف/ ۱۴۱) یا مردم را آزار و اذیت می‌دادند: «قَالُوا أُوذِينَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنَا وَمِنْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا» (اعراف ۱۲۹) یا حتی آزادی را از رسولان الهی می‌گرفتند و آنها را از شهرشان بیرون می‌کردند: «وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا» (ابراهیم/ ۱۳) یا حق انتخاب را از مردم سلب می‌کردند و حتی آزادی اندیشه و آیین و انتخاب آیین را از آنها از آن می‌گرفتند. «قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ» (اعراف/ 123) و «قَالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ» (شعراء/ 49).

وی در پایان بیان کرد: همه این‌ها نشان می‌دهد که طاغوت‌ها تلاش می‌کردند تا مردم و شهروندانشان را به زنجیر بکشانند و به اسارت ببرند. لذا خداوند فرمود: «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» (نحل/ 36) در هر امتی رسولی را برانگیختیم تا به مردم بگوید که خدا را بپرستند و از طاغوت‌ها دوری کنند. دوری از طاغوت، اولین گام برای رسیدن به آزادی سیاسی در عرصه‌های مختلف و متفاوتی است که اشاره شد.

نگاه جامع و روش اجتهادی؛ ویژگی مثبت کتاب

در ادامه سیدمهدی ساداتی‌نژاد، استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، به عنوان ناقد گفت: مفهوم عدالت و آزادی در طول تاریخ اندیشه‌ورزی متفکران، چه غربی و چه اسلامی، تا این حد مورد بحث قرار نگرفته و در قرون اخیر همواره دو مکتب مهم جهان به آن پرداخته‌اند. به خصوص مکتب لیبرالیسم که محور خود را آزادی و مارکسیسم محور خود را عدالت قرار داد. آقای سیدباقری دو مفهوم کانونی را در حوزه اندیشه سیاسی مورد توجه قرار داده‌ و آثار فاخری را منتشر کرده‌اند. در خصوص کتاب آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم باید بگویم که ما به تولید ادبیات در این حوزه‌ها نیاز داریم و سعی ایشان سعی مشکوری است؛ هرچند در این موارد دیگران هم کتاب نوشته‌اند، اما هرکسی از یک زاویه وارد این مباحث می‌شود و تنوع منشورات را باید به فال نیک بگیریم. این کتاب با توجه به تمرکزی که بر روی قرآن دارد، در قیاس با آثار دیگر مقداری متفاوت و منحصربه‌فرد است.

آزادی سیاسی در اسلام برخلاف غرب تک‌ساحتی و بریده از وحی نیست

 

وی تصریح کرد: مقدمه دوم اینکه آزادی از موضوعاتی محسوب می‌شود که بیش از صد سال محور منازعات و مناقشات روشنفکران و نواندیشی دینی در جامعه ایرانی بوده است و هنوز نتوانسته‌ایم این مناقشات را به یک مسیر برسانیم تا اجماعی نسبی را در فضای فکری جامعه ایجاد شود. حتی فکر می‌کنم که خیلی از موضوعاتی که امروز در نسل جوان و فضاهای دانشگاهی وجود دارد تکراری است و این ابهامات ۱۰۰ سال پیش، موقعی که بحث‌ مشروطه مطرح بود، وجود داشت و هنوز این مسائل حل نشده است.

لزوم اقناع ذهنی مخاطبان در مسائل اساسی

استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بیان کرد: ویژگی‌های مثبت این کتاب در جای خود محفوظ است و در محسنات کتاب و جامعیت مباحث آن تردیدی وجود ندارد؛ قلم ایشان روان است و هما‌نطور که خودشان اشاره کردند، نگاه بسیار جامعی را در سبک و روش تفسیر اجتهادی در آیات و روایات قرآن داشته‌اند تا ابعاد مختلف آزادی را کنکاش و ارائه کنند. برای نقد این کتاب چهار مسئله را بیان می‌کنم. اعتقادم این است که اگر کتاب آقای دکتر سیدباقری را یک مخاطبی که منتقد است بخواند، تصور می‌کند که در جامعه و نظام ما آزادی وجود ندارد؛ البته غالباً هم جریان‌های خاصی این تفکر را می‌کنند که همه ما به آنها واقفیم

وی با بیان اینکه این کتاب هنوز نمی‌تواند اقناع و اجماع ذهنی برای مخاطبان ایجاد کند، گفت: بحثی که در ارتباط با این چهار موضوع مطرح شده است هنوز قانع‌کننده نیست. بعضی از موضوعاتی را که به آنها اشاره خواهم کرد یک یا دو صفحه توضیح داده است، در حالی که باید به این موضوعات پاسخ داده شود. اگر برای آنها جواب پیدا کنیم و بتوانیم با روش عقلی یا نقلی مسیر استدلالی خوبی را طی کنیم که بتواند اجماعی را در فضای روشنفکری ما ایجاد کند، بسیار مطلوب است، وگرنه برخی از بحث‌های این کتاب شامل موضوعاتی است که افراد راجع به آنها بحثی ندارند و بحث‌های کلی را همگان قبول دارند.

نقد حق ویژه برای فقیهان

ساداتی‌نژاد تصریح کرد: وجود نقاط عطف در بحث آزادی مهم است و از قضا افراد قضاوتشان در همین نقطه عطف‌هاست، برای اینکه بگویند در اسلام، آزادی دارید یا نه. آیا در این نظام جمهوری اسلامی که برآمده از فقه شیعه است آزادی داریم یا نداریم؟ حال چهار نکته را بیان می‌کنم؛ نکته اول اینکه مؤلف به خوبی اشاره کردند که مسئله آزادی با مسئله حقوق شهروندی گره می‌خورد و کسی نمی‌تواند از آزادی سیاسی حرف بزند و مسئله حقوق شهروندی را با این آزادی در کنار هم توجیه کند.

وی افزود: یکی از نکات بسیار مهم، بحث نسبت آزادی با حقوق شهروندی به معنای غربی آن با چیزی است که در تفکر اسلامی و تفکر شیعی وجود دارد؛ مسئله حق حکومت و حاکمیت در فرهنگ تشیع بر سه نکته جدی که همیشه مورد بحث بوده استوار است؛ یکی حق ویژه فقیهان در مسئله حکومت است که راجع‌به حق انتخاب شدن و انتخاب کردن (در صفحه ۱۴۲ کتاب) به خوبی توضیح داده‌اند، اما یکی از نقاط ابهامی که همواره کسانی که در جبهه‌های مقابل ما مطرح می‌کنند این است که شما حق ویژه‌ای را برای فقیهان قائل هستید و اصناف و اقشار جامعه از آزادی انتخاب شدن در این حوزه‌ها محروم‌اند.

مسئله رهبری بانوان و حزب

استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران اظهار کرد: نکته دوم، ممنوعیت مسئولیت‌پذیری خانم‌ها در بحث رهبری جامعه اسلامی است که باید در این کتاب نقطه ثقل مباحث پاسخ دادن به این موارد می‌‌بود. البته نمی‌گوییم که پاسخ داده نشده است، اما باید بیشتر توجه نویسنده به این‌ مسائل معطوف می‌‌‌شد، زیرا امروزه در بحث آزادی در جامعه ایران گره‌هایی وجود دارد. نکته سوم در بحث نسبت آزادی و مسئله حقوق شهروندی با نگاه‌های اسلام و تشیع و محرومیت فرق ضالّه از برخی از حقوق شهروندی است که در جامعه خودمان هم این را اعمال می‌کنیم. لذا این موضوع باید در کتاب قویتر و جدی‌تر مورد توجه قرار می‌گرفت. 

وی اضافه کرد: مسئله بعدی مسئله حزب و امت است؛ البته این موضوع جزو موضوعاتی است که می‌‌توان با نگاه‌های مختلف تحلیل کرد. مسئله حزب و مسئله امت، آیا این دو پارادوکسیکال نیست؟ بسیاری از کسانی که در اوایل انقلاب مخالف تشکیل حزب بودند اصلاً این جریان تحزب و تفکر حزب‌گرایی را مخالف با مسئله امت‌محوری می‌دانستند و معتقد بودند که در قرآن واژه حزب بیشتر با نگاه منفی به کار برده شده است تا مثبت. درست است که در قرآن مسئله حزب‌الله مطرح شده، اما اگر بخواهیم از نظر آماری، بررسی بیشتری راجع‌به واژگان حزب داشته باشیم، نگاه‌ قرآن به حزب بیشتر منفی است. بیشتر واژگان مورد تأکید در قرآن اُمت و وحدت امت است. این مسئله هم جزو موضوعات قرآنی بود که باید بیشتر به آن پرداخته می‌شد.

حکمرانی حزبی را جدی نگرفتیم

ساداتی‌نژاد بیان کرد: بعد از چهار دهه از انقلاب، هنوز به سمت حمکرانی حزبی نرفته‌ایم و هیچ‌گاه نخواسته‌ایم به معنای واقعی کلمه، حکمرانی حزبی در جامعه ما محقق شود. بخشی از دلایل این مسئله را در این می‌دانم که مفهوم حزب را به ناچار حتی در دوره اول وارد قانون اساسی کرده، ولی نخواسته‌ایم به الزامات تحزب وفادار بمانیم. شاید این بن‌مایه فکری نهفته‌ای که در ذهن بسیاری از شخصیت‌های انقلابی ما وجود داشت مانع تقویت مفهوم حزب و حکمرانی حزبی در جامعه ما بوده است. به هر حال داستان حزب و مسئله امت دوگانه‌ای است که باید بیش از آنچه در این کتاب مورد توجه قرار گرفته است کالبدشکافی شود و باید با همان رویکردی اجتهادی مؤلف تحلیل شود. بنابراین مفهوم حزب با امت هیچ منافاتی ندارد. البته در بیان کلی می‌گوییم که در قانون اساسی نیز آمده است، اما در عمل می‌تواند بیشتر بررسی شود.

تبیین جهاد ابتدایی

وی اظهار کرد: مسئله دیگری که جای بحث بیشتری دارد بحث آزادی و ارتداد است و این هم جزو موضوعات شبهه‌داری است که همواره در بحث‌هایی راجع‌به آزادی آن را طرح می‌کنند و در کتاب نیاز به توضیح بیشتری دارد. برای اینکه نویسنده نشان می‌داد که در بحث آزادی این مسئله جایگاهش چگونه است، جا داشت که به یک تیتر اصلی و به یک عنوان تبدیل می‌شد، نه اینکه در خلال بحث‌ها می‌آمد و قدری هم به تفصیل توضیح داده می‌شد.

مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه مسئله بعدی نسبت مفهوم آزادی و مسئله جهاد ابتدایی است، گفت: این مسئله جزو موضوعاتی محسوب می‌شود که ایشان به سادگی از کنار آن رد شده‌اند. در صفحه ۲۹۶ هم مسئله جهاد ابتدایی مطرح شده است، ولی واقعاً تبیین اینکه چگونه افراد سبک زندگی و باورهایشان را در موقعیت جغرافیایی با جهاد ابتدایی تعیین کنند، خیلی با حقوق و آزادی افراد جور درنمی‌آید. هرچند نقل قولی از علامه طباطبایی در تفسیر المیزان برای توجیه جهاد ابتدایی مطرح شده است اما نیاز به تفسیر بیشتری دارد.

وی در پایان تأکید کرد: بنده واقفم که در مورد مجوز جهاد ابتدایی در عصر غیبت بسیاری از فقیهان جهاد ابتدایی را جایز نمی‌دانند؛ هرچند بحث ما الان دوره غیبت نیست، ولی در عصر حضور هم مطرح است. نقدی که غالباً در فضای روشنفکری مطرح می‌شود این است که به چه دلیلی باید جهاد ابتدایی جایز باشد، در حالی که انسان‌ها آزاد و مجازند که هر فرهنگی را که می‌خواهند انتخاب کنند. این چهار محوری که مطرح کردم باید بیشتر مورد تأکید قرار می‌گرفت.

3 رویکرد در تبیین آزادی

همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین سیدسجاد ایزدهی، رئیس پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به عنوان ناقد دوم نشست گفت: نکته اول درخصوص آزادی این است که وقتی در دنیای امروز از آزادی صحبت می‌کنیم، آزادی به معنای حرّیت نیست، بلکه آزادی مقوله مستحدث و نوپدیدی است و در فضایی مطرح می‌شود که در دولت‌های مدرن، بحث شهروندی و خودبنیادی انسان و اُومانیزم مطرح است.

سیدسجاد ایزدهی

وی با بیان اینکه آزادی به معنای حرّیت همواره در مسیر زندگی بشر وجود داشته است و نمی‌توان از انسان یاد کرد و آزادی را به آن ضمیمه نکرد، اظهار کرد: قطعاً وقتی از آزادی بحث می‌کنیم، به معنای تکوین و اراده انسان و تصمیم‌گیری او نیست، بلکه به معنای آزادی سیاسی و در فضای شهروندی است. اگر قرار باشد بحث آزادی را به معنای مستحدث و مدرن به ادبیات سنتی پیوند بزنیم و اگر اجتهادی صورت نگیرد و مراد از آزادی به معنای موجود ارائه نکنیم و موضوع‌شناسی مناسبی صورت نگیرد، به پاسخ مناسبی نخواهیم رسید. مثل اینکه از حزب و تحزب نیز به مثابه یک امر مدرن و در عصر جدید صحبت کنیم که پیش‌فرض آن مشارکت سیاسی و تفکر سیاسی است و نمی‌‌توان به حزبی که در قرآن اشاره شده است، استناد کرد، لذا دو مقوله متفاوت هستند.

تعریف تحزب در ذیل نظام ولایی

ایزدهی گفت: نیاز است که بحث حزب را نه در واژگان حزب، بلکه در ماهیت تکثرگرایی‌ و تکثرگرایی را ذیل نظام ولایت و اُمت اسلامی معنا کنیم، یعنی نمی‌‌توانیم بگوییم که حزب به عنوان چیزی که در قرآن وجود دارد، منشأ بحث از تحزبی باشد که در ادبیات سیاسی وجود دارد، بلکه این امر باید در فرایند اجتهاد‌ مورد بازبینی قرار گیرد و مبتنی بر موضوع‌شناسی مناسب شود؛ مثلاً در بحث تفکیک قوا گاه صحبت می‌شود، اما عملاً از توزیع قوا یاد می‌شود که براساس آن،‌ مسئولی قدرت‌های خودش را به کارگزاران توزیع می‌کند. بحث تفکیک قوا آن است که قدرت براساس یک منطق پیشینی در رأس نظام سیاسی تفکیک شود. اگر موضوع‌شناسی مناسب نباشد، در نتیجه درباره چیز دیگری صحبت و استناد دیگری می‌کنیم.

وی با تأکید بر اینکه بحث آزادی سیاسی را باید یک حوزه تلقی کنیم ولو اینکه در حوزه مبانی و ادله بتوان از مبانی دینی به صورت مناسب، استفاده کرد، گفت: طبعاً بحث از آزادی در اصطلاح موجود،‌ در بستر حق شهروندی است که معنای جدیدی از معنای آزادی است و بر همین اساس هم باید درباره آن بحث شود. سه نوع ورود به بحث آزادی می‌توان انجام داد؛ یک وقت رویکرد مسئله‌محور است؛ یعنی گاهی با یک مسئله مواجه هستیم به این که در زمانی با مسئله‌ای به نام استبداد مواجه هستیم؛ مثلاً فرض کنید بحث تقید انسان در قبال آزادی انسان مطرح می‌شود،‌ یا اینکه با مسئله‌ای مثل حضور خداوند در جامعه که نافی خودبنیادی انسان است و با آن تقابل دارد، مواجهیم. ممکن است مسئله این باشد که آیا وجود خداوند با آزادی منافاتی دارد یا خیر. آیا در خصوص مسئله استبداد در جامعه، پاسخ مناسب به آن،‌ اعطای آزادی است یا خیر؟

ورود خودبنیادی انسان در انتخابات

ایزدهی گفت: در زمان مشروطه،‌ مسئله استبداد و مسئله کنارگذاشته شدن شهروندان از فرایند تصمیم‌گیری یک مسئله جدی بود و البته بخشی از آن به خاطر نوع نظام حکمرانی استبدادی بود که در سلاطین وجود داشت و یک بخشی از آن مرهون ورود مقوله‌ای به نام مدرنیته و خودبنیادی انسان در تصمیم‌گیری و انتخابات بود. حال که این مسئله ایجاد شد،‌ در پاسخ به این مسئله،‌ طبیعتاً‌ از یک طرف نحله مرحوم نائینی وارد گود شد و آزادی به مثابه حق شهروندی را مطرح کرد و از طرف دیگر، مرحوم شیخ فضل‌الله نوری آمدند و ایشان هم بحث آزادی به معنای حرّیت و آزادی در قبال خدا را مطرح کردند. حال این دو بحث در قبال هم تابع یک مسئله هست، به نام آزادی که در آن زمان وجود داشت.

وی افزود: عمدتاً ‌مسئله ما در فضای جامعه امروز این است که آیا مثلاً آزادی با حق حاکمیت فقیهان منافات دارد یا خیر؟ آزادی با حق حاکمیت زنان منافات دارد یا خیر؟ آزادی بیان وجود دارد یا خیر؟ اینها مسئله ما است و مسئله امروز ما اگر جناب آقای سیدباقری با رویکرد مسئله‌محور باید وارد این کار شود و مسئله ایشان استبداد و خودبنیادی باشد طبعاً باید به این بحث‌ها ورود کنند و این بحث‌ها به نوعی بحث‌های کف خیابانی است، اما در نقطه مقابل این منطق بحث مسئله‌محوری نیست بلکه موضوع‌محوری است.

رئیس پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: به عبارت دیگر چون آزادی یک معنای جوال و سیالی دارد و آزادی تابع قیودی است (آزادی از و آزادی به) و با متعلَّق آزادی معنا پیدا می‌کند؛ در آغاز باید یک نظام معرفتی از آزادی در حوزه سیاست و در حوزه شهروندی در ذیل نظام سیاسی ارائه کنیم یا آن نظام سیاسی ما باید مبتنی بر یک نظام معرفتی مبتنی بر آزادی باشد. چنانکه باید در یک نظام معرفتی مبتنی بر عدالت باشد و امنیت باشد و نظارت باشد و مشارکت باشد، طبیعتاً ‌رویکرد به آزادی و رویکرد موضوع‌محور حداقل نیازمند بخش دیگری از بحث است و به نظر می‌آید آقای سیدباقری با این سرفصل‌هایی که در این کتاب دارند با رویکرد دوم وارد شده‌اند و ظاهراً این کار در ذیل حوزه سیاست و پژوهشکده نظام‌های اسلامی قرار دارد.

آزادی سیاسی در دوگانه «از قرآن» و «به قرآن»

ایزدهی با بیان اینکه طبیعتاً انتظار از ایشان این بوده که نظام معرفتی آزادی را مبتنی مبانی و گستره و موارد دیگر بیان کنند، گفت: نکته سوم در خصوص قرآن، دو گونه ورود به بحث در موارد مستحدثه و نوپدید وجود دارد، یک گونه از مباحث خاستگاه قرآن است و از جایگاه قرآن بحث جدید ارائه می‌شود؛ مثلاً آزادی از آیه شریفه «وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِي كانَتْ عَلَيْهِمْ» اتخاذ می‌شود. حال آیا این آیه ناظر به آزادی سیاسی است و مستدعی آزادی سیاسی هست یا خیر؟ طبیعتاً یک پژوهشگر باید بر همین اساس، متن را بازخوانی و ارائه کند.

وی افزود: رویکرد دوم از خاستگاه مسئله یا موضوع مدرن به تعبیری به سراغ آیات قرآن برویم، آیا مقوله‌ای مستحدث به نام آزادی سیاسی، نظام شورایی و نظام حکمرانی فقهی قابلیت استناد به آیات قرآنی دارد یا خیر؟ البته می‌توان این استناد را هم به دو صورت حداکثری، یعنی استناد به متن و صورت حداقلی،‌ یعنی عدم مخالفت با مبانی و ادله درنظر گرفت. قطعاً رویکرد مطلوب در بحث موضوعات جدید و موضوعات مستحدثه یک رویکرد رفت و برگشتی است؛ یعنی از مسئله به آیه و از آیه به مسئله که بتوانیم هم آن نظام معرفتی را تعیین کنیم و هم ناظر به مسئله و گستره ‌موجود بحث را حل کنیم.

وی گفت: به نظر می‌آید که این فرایند دوگانه از قرآن و به قرآن را، نسبت به مسائل اگر مراعات کنیم، طبیعتاً بهتر می‌توانیم این بحث را ارائه کنیم. اگر قرار بود این تحقیق در حجم محدود چاپ نمی‌شد طبیعتاً باید به این دو مسئله توجه می‌کرد که آقای سیدباقری نظام معرفتی برای نسخه آزادی را تبیین می‌کردند؛ یعنی براساس موضوع‌محور و بعد نظامات آن را براساس رفت و برگشت نسبت به مسائل موجود ارائه می‌کردند که حال این مسائل موجودی که داشتیم و نظام معرفتی که نسبت به آزادی عرضه شد نسبت به برخی از مصادیق چه اقتضایی دارد؟ آیا نسبت به مثلاً ولایت فقیه و اختصاص ولایت فقیه آن منافاتی دارد؟ یا اینکه آزادی در هر جایی محدودیت‌ها و چارچوب‌هایی دارد که جز به واسطه چارچوب‌ها نمی‌توان از آزادی یاد کرد.

نسبت آزادی با اقتضائات بومی

ایزدهی افزود: در هرکجای عالم ممکن است ولایت،‌ سرپرستی، سلطنت، ریاست و … قانون محدود کند و مثلاً به فقیه واگذار کند و دیگر اینکه سن و سال مشخص و زبان مشخص و رنگ مشخص برای آن تعیین کرد؛ یعنی نمی‌توانید بگویید که در یک کشوری مثلاً کلاً سنی‌مذهب است، در آنجا هم آزاد است حاکم آن شیعه‌مذهب باشد. اصلاً این تلقی بومی از آزادی نخواهد بود؛ لذا فارغ از صحت و سقم این شروط، آزادی در هرکجایی مدل بومی خود را دارد و نسبت به آن هم آزادی اقتضائات و محدودیت‌های خاص خود را داشته و خواهد داشت.

رئیس پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پایان گفت: تحقیق، متن روان، عبارات گویا و استنادهای حداکثری به قرآن دارد و از این جهت خوب است. به گمانم، رویکرد موضوع‌محور دارد و از حیث موضوع‌محور، نظام معرفتی آزادی را ارائه می‌کند ولی فارغ از مسئله هم نیست. اگرچه باید یکی از دو رویکرد مسئله به قرآن و قرآن به مسئله را برگزید، اما در مجموع شاید بتوان این‌طور گفت که دو رویکرد رفت و برگشتی هم در کتاب، ارائه شده است.

انتهای پیام
captcha