در اقتصاد اسلامی، بخش حقیقی که رکن اصلی آن تولید است هسته اصلی فعالیتهای اقتصادی را تشکیل میدهد. بر این اساس هر چه فعالیتهای اقتصادی از این بخش حقیقی فاصله بگیرند به نوعی زاویهشان با اسلامی بودن بیشتر شده و این زاویه میتواند تا سطح حرمت افزایش یابد. درآمدهای ناشی از این فعالیتها به میزانی که از بخش حقیقی فاصله بگیرند اثر کمتری در تولید ثروت برای جامعه اسلامی خواهند داشت. مفهوم «برکت» را میتوان معادل مفهومی این اثر در اقتصاد اسلامی دانست.
برای مثال کشاورزی حقیقیترین فعالیت اقتصادی در اقتصاد اسلامی به شمار میرود که کمترین فاصله را نیز با بخش حقیقی یا همان تولید دارد. این فعالیت اقتصادی همواره مورد توجه و توصیه اهل بیت قرار داشته به طوری که پیامبران به این پیشه مشغول بودهاند و امام صادق(ع) در روایتی از کشاورزان به عنوان گنجهای خداوند بر روی زمین یاد کردهاند.
جلوگیری از رشد بیرویه و مستقل بخشهای غیرحقیقی باید از مهمترین دغدغههای سیاستگذار اقتصادی باشد. به همین خاطر بازارها و ابزارهای مالی تا جایی مورد تأیید است که در راستای تقویت بخش حقیقی قدم بردارند و در صورتی که از مسیر خود خارج شوند آسیبزا خواهند بود و سیاست گذار باید با آن مقابله کند.
بازار سهام نیز از این مهم مستقل نبوده و باید تسهیل کننده و کمک کننده بخش حقیقی اقتصاد باشد و هر فعالیت و اتفاقی که منجر به کاهش این ارتباط و یا استقلال بازار سهام از بخش حقیقی شود باطل بوده و باید محدود شود.
نوسانگیری و خرید و فروشهای پیاپی در بازار بورس منجر به کمرنگ شدن ارتباط این بازار با بخش حقیقی میشود، چرا که خریدار سهم نه تنها درگیر فعالیتهای شرکت نمیشود و بلکه کاری هم با تولیدات و سایر موارد واقعی آن شرکت ندارد. معاملهگر غالباً تنها به جریان پول در بازار توجه میکند و این خرید و فروشهای بیرویه تا جایی پیش میرود که نوسانگیر حتی از عنوان و زمینه فعالیتهای شرکت نیز اطلاعی ندارد.
به نوعی میتوان گفت مالی را خریداری میکند که اصلا نمیداند چیست! در این فضا جمع کردن سهم و حتی احتمال ایجاد حباب در سهم بیشتر میشود. بنابراین حذف نوسانگیری منجر به کاهش خرید فروشهای مکرر و بیدلیل سرمایهگذاران شده و قطع ارتباط بازار سهام با واقعیت را محدود میکند.
از طرف دیگر ممکن است حتی خرید و فروش سهم یک شرکت در بازههای زمانی کوچک و حتی بعضاً در چند ثانیه اتفاق افتد. این معامله و یا انتقال مالکیتی که در چند لحظه اتفاق افتاده است میتواند منجر به ایجاد سود برای عدهای و یا زیان برای گروه دیگری شود. این در حالی است که در آن چند ثانیه مالکیت هیچ اتفاق و یا دلیل واقعیای برای فعالیت تولیدی آن بنگاه نیفتاده است و در نهایت چیزی جز گردش ثروت به صورت باطل بین گروهی نخواهد بود.
بر همین اساس هم برخی مراجع نوسانگیری را خالی از اشکال ندیدهاند. برای مثال آیتالله مکارم شیرازی در این باره چنین مطرح می کنند که «اگر قیمت سهمی را بدون اینکه ارزش ذاتی داشته باشد با بازارسازی افزایش یا کاهش دهند، نوعی تبانی است و اشکال دارد»
این تصمیم فارغ از اتفاق خوب اولی که برای بازار بورس ایران میتواند به همراه داشته باشد به لحاظ فنی هم میتواند نقش مؤثر و مهمی را برای بازار سرمایه ما بازی کند. با حذف معاملات روزانه، خریداران و فروشندگان یک سهم واقعیتر بوده و به نوعی تابلوی قیمتی شفافتر و تمیزتری را برای تحلیلگران به وجود خواهد آورد.
از آن طرف مهمترین نقدی هم که مخالفین این طرح مطرح میکنند، کاهش نقدینگی بازار است. باید گفت که علت اصلی کاهش نقدشوندگی بازار سهام ایران وجود دامنه نوسان برای سهمهای بازار است. با حذف نوسانگیری خریدها و فروشها منطقیتر و بر اساس بنیاد و واقعیت شرکتها اتفاق خواهد افتاد و هیجانات در بازار کمتر خواهد شد، فلذا نوسانات شدید مقطعی کمتر در بازار اتفاق خواهند افتاد. این میتواند زمینه را برای حذف دامنه نوسان در بلندمدت که یک اتفاق خوب برای بازار بورس هم هست را فراهم کند.
سجاد موحد
احمد محمدی پور