برای فهم بطون قرآن باید وضع خود با آیات تطبیق دهیم
کد خبر: 3920286
تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۴:۴۵

برای فهم بطون قرآن باید وضع خود با آیات تطبیق دهیم

استاد محمدتقی فیاض‌بخش با تأکید بر اینکه برای فهم بطون و اسرار قرآن حجاب‌هایی وجود دارد که باید آنها را از میان برداشت، اظهار کرد: یکی از کارهایی که در این زمینه مؤثر است اینکه باید در هنگام خواندن قرآن وضعیت خود را با این آیات تطبیق دهیم.

به گزارش ایکنا؛ استاد محمدتقی فیاض‌بخش، از اساتید اخلاق، شب گذشته، دهم شهریورماه، به ایراد سخن در باب نحوه استفاده از آیات قرآن پرداخت که این سخنرانی به صورت زنده از طریق صفحه اینستاگرام به نشانی  fayyazbakhsh_org پخش شد و در ادامه متن صحبت‌های ایشان از نظر می‌گذرد؛

چون حقیقت دین و باطن دین و نمادها و شعائر دینی دارای ظاهر و باطن است، ورود به باطن دین قید طهارت را دارد و علومی که بخواهد در باطن دین به انسان عنایت شود، اکتسابی نیست، بلکه عنایی است. در علوم عنایی، اصل کلی قرآن این است «وَاتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ»، تقوا داشته باشید و در نتیجه خدا نیز به شما عنایت می‌کند و چیزهایی که دیگران نمی‌دانند می‌فهماند. یا در آیه شریفه سوره واقعه فرمود: «لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ». پس هرچند در مقام اعلای آن، عصمت قرار دارد، اما در مراتب پایین‌تر، ورود به اسرار دین متوقف بر این اصل است.

حجاب‌هایی که مانع فهم بطون قرآن می‌شوند

حجاب‌های مانع فهم بطون و اسرار قرآن از سوی امام(ره) امت بیان شده است و برخی از آنها نیز مطرح شد. یک نکته، حجاب عدم تطبیق است که تحت عنوان قاعده تطبیق بیان کرده‌اند، ولی مخالفش حجاب عدم تطبیق می‌شود. قرآن در مطالبی که به امت اسلام القا می‌کند، برخی عباراتش عبرت‌ها و نقل داستان‌های گذشتگان است. دوم اینکه خداوند در مورد کافرین وعیدهایی را در قرآن ذکر می‌کند و می‌گوید که اگر کسی شرک بورزد، در دنیا و آخرت عاقبتش چگونه خواهد شد. نکته سوم در مورد چهره‌های مؤمن است که خداوند برای مؤمنین مقاماتی را ذکر می‌کند. برخی دیگر از آیات هم در مورد توحید، معاد، جهنمیان و صفات اهل آخرت است.

امام خمینی(ره) می‌گویند که یک وقت نگاه، نگاه ساده و ابتدایی است. یک نفر محب امام حسین(ع) است و با این نگاه قرآن را می‌خواند که وقتی به آیات عذاب می‌رسد، می‌گوید این آیات به ما ارتباطی ندارد، چون ما محب امام حسین(ع) هستیم و کسی که محب امام(ع) باشد به جهنم وارد نمی‌شود. یا وقتی به آیاتی که خدا در مورد داستان حضرت موسی(ع) در قضایای بنی‌اسرائیل است که آیات فراوانی هم هست می‌رسد، آنها را کنار می‌گذارد، چون می‌گوید مخاطبش ما نیستیم. به آیاتی که مرتبط با کفار است می‌رسد که می‌بیند این آیات هم کنار می‌رود و بخش عمده‌ای از قرآن از توجه او به معنای تدبر خارج می‌شود. برای ثواب می‌خواند، اما مخاطب آیات، او نیست.

می‌رسیم به آیاتی که در مورد قیامت و صفات اهل قیامت است. انسان اگر به آیات بهشت برسد خوشحال می‌شود. با این نگاه، عملاً عمده آیات قرآن از خطاب انسان‌هایی که خود را مؤمن فرض می‌کنند خارج می‌شود و امام(ره) می‌فرمایند که چه نیرنگی از این بالاتر داریم که شیطان برای مؤمنین می‌زند و می‌گوید که از هنرهای شیطان همین است. کسی که کافر باشد، قرآن بخواند این قرآن برای کافری که بنایش استفاده از قرآن باشد مفیدتر است، تا کسی که مؤمن باشد و با این نگاه به قرآن مراجعه کند. چون کافر از آیات عذاب گریه می‌کند و مستبصر می‌شود. آیات ایمان را که می‌بیند خوشحال می‌شود، اما کسی که مؤمن به این نگاه است که خودش را در ارتباط با ایمان و سیدالشهدا(ع) تافته جدا بافته‌ای ببیند، از قرآن بهره چندانی نمی‌برد.

مواجهه اهل بیت(ع) با آیات قرآن چگونه بود؟

اهل بیت(ع) وقتی به آیات عذاب می‌رسیدند مانند مار گزیده به خود می‌پیچیدند و مخاطب را خودشان می‌دانستند. در باب زید بن حارثه دارد که جوانی بود که حدود 17 سال هم بیشتر نداشت. زید در محضر پیامبر(ص) بود و ایشان دیدند حال زید مناسب نیست. پیامبر(ص) فرمود تو را چه می‌شود؟ گفت در حال یقین صبح کردم. پیامبر(ص) فرمودند که چطور این ادعا را می‌کنی؟ گفت که بهشت و بهشتیان را می‌بینم و همچنین جهنم و جهنمیان را می‌بینم. پس پیداست که مؤمنین با جهنم هم ارتباط داشتند. پیامبر(ص) به ادعای او صحه گذاشتند و فرمودند که بر این حالت ثابت‌قدم باش.

بنابراین مؤمن کسی است که وقتی به آیات عذاب می‌رسد مانند اولیای الهی خود را مخاطب آنها بداند. در سوره دهر فرمود: «إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا»، این را حضرت فاطمه(س) در می‌گوید. این سوره در مورد خمسه طیبه نازل شد. اینها با زبان قلب می‌گفتند که از خدا و عذاب می‌ترسیم. مؤمن وقتی به آیات مربوط به داستان‌های تاریخی برخورد می‌کند، باید ببیند که نمرود چه صفتی داشت، نکند که او هم قلب نمرودی داشته باشد. یا ببیند فرعون چرا فرعون شد؟ تفرعن و تکبرش بود که او را فرعون کرد، نکند که تفرعن درونی، ما را فرعون کرده باشد؟ به همین دلیل است که خداوند اولیا خود را در قرآن به صفات معرفی می‌کند و نه اسم، تا افراد متوقف در اسماء نشوند و در صفات تفکر کنند.

به همین جهت امام امت(ره) مسئله تطبیق را مطرح کرد و فرمود که وقتی انسان با صفت ظالمان مواجه شد، خود را با آنها تطبیق دهد و وقتی به بهشتی‌ها برخورد کرد، خود را تطبیق دهد که چند درصد با آنها همراه است. آیا با آنها هم‌سو است یا فقط نام مؤمن را یدک می‌کشد؟ انسان وقتی به آیات بهشت رسید باید ببیند برای او صدق می‌کند و می‌تواند جزو بهشتیان باشد یا خیر و اگر نیست تأسف بخورد. وقتی به آیات عذاب برخورد می‌کند، به خود مراجعه کند و ببیند چقدر مصداق آنهاست.

در باب بنی‌اسرائیل که غوغا می‌کند و رسول خدا(ص) فرمودند آنچه بنی‌اسرائیل انجام دادند شما هم مو به مو انجام خواهید داد. باید ببینیم بنی‌اسرائیل چه خون دل‌هایی به قلب پیامبران وارد کردند و آیا آن خون دل‌ها را به قلب مبارک امام زمانمان(عج) در رفتارمان وارد می‌کنیم یا خیر؟

تحریف معنوی قرآن حجابی برای فهم بطون آن

حجاب پایانی، حجابی است که عبارت از تحریف ناخواسته واژه‌های قرآن است. ما شیعیان معتقدیم که قرآن لفظا تحریف نشد و همین طور هم هست و این قرآن همان قرآنی است که بر رسول خدا(ص) نازل شد، اما آیا آنچه از قرآن درک می‌کنیم همان است که پیامبر(ص) اراده کرده بود؟ معلوم نیست. در سپاه عمر سعد شیعیان فراوانی بودند که برخی از آنها در کودکی پیامبر(ص) را هم درک کرده بودند و برخی از آن‌ها برای رضای خدا می‌جنگیدند و عمر سعد می‌گفت با کشتن پسر پیامبر(ص) به سوی بهشت بشتابید.

ریشه کار از اینجا مشکل داشت که وقتی خلیفه اول سر کار آمد و بعد خلفای دوم و سوم آمدند، بیشترین تلاش‌شان این بود که خلیفه پیامبر(ص) واجب‌الاتباع است. وقتی واژه خلیفه و امام و مولا که در قرآن آمده است، تحریف شد طبیعی است که امت اسلام از این آیات برداشت اشتباهی داشته باشد. آیه را می‌خواند، اما استفاده‌اش در جهت بهره غاصبان حکومت خواهد بود.

انتهای پیام
captcha