اقناع افکار عمومی؛ لازمه سیاست‌گذاری‌های کلان
کد خبر: 3857833
تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۷

اقناع افکار عمومی؛ لازمه سیاست‌گذاری‌های کلان

دیگر رسانه‌ها ـ افکار عمومی به عنوان یک مولفه بنیادین، معمولاً توسط دولت‌ها در حاشیه نگه داشته شده است. دولت‌ها باید بتوانند در یک فضای نرم افزاری و فرهنگی، افکار عمومی را اقناع کنند.

به گزارش ایکنا؛ به نقل از مهر، یکی از مسائلی که باید در سیاست گذاری‌ها به آن توجه داشت، التفات به زمینه‌های سیاست گذاری از جمله اقناع افکار عمومی است. در مسئله‌ای مانند افزایش قیمت حامل‌های انرژی به نظر می‌رسد، اعلام این مسئله به مردم با یک شوک همراه بود و زمینه‌هایی از جمله اقناع افکار عمومی به درستی صورت نگرفت. تا قبل از آن خبر‌ها حاکی از این بود که برنامه‌ای برای افزایش قیمت حامل‌های انرژی وجود ندارد، اما به یک باره این افزایش قیمت‌ها اعمال شد و به افکار عمومی به نوعی شوک وارد کرد. اگر به ما مسائل نگاه صرفاً سیاسی نداشته باشیم و هر مسئله را از منظر امر اجتماعی نیز مورد ارزیابی قرار دهیم، آنگاه نحوه سیاست گذاری‌های ما یا نحوه اجرای آن نیز بر این اساس تغییر خواهد کرد.


در مباحث نظری امر اجتماعی از امر سیاسی جدا نیست و جدا کردن آن کار دشواری است. هر چیزی که انسجام اجتماعی را کم و زیاد کند و هر چیزی که اتصال و همبستگی اجتماعی را کم و زیاد کند را می‌توان پدیده اجتماعی نامید. نحوه ارتباط با حفظ و تداوم یک جامعه، شاخص اصلی تعیین امر اجتماعی است. نحوه ارتباط یک پدیده با حفظ و تداوم یک اجتماع، شاخص اصلی است که تعیین کننده امر اجتماعی است.

الگوی مصرف ما در حوزه انرژی که به طور مستقیم با اجتماع سبک زندگی مردم در ارتباط است، طبیعتاً یک امر اجتماعی است و هرگونه سیاست گذاری در مورد آن باید با یک نوع فهم اجتماعی صورت گیرد

لذا الگوی مصرف ما در حوزه انرژی که به طور مستقیم با اجتماع سبک زندگی مردم در ارتباط است، طبیعتاً یک امر اجتماعی است و هرگونه سیاست گذاری در مورد آن باید با یک نوع فهم اجتماعی صورت گیرد.

اینکه ما با بدمصرفی در حوزه انرژی مواجه هستیم و این امر سبب از هدررفت سرمایه‌های کشور می‌شود امری است که نیاز به اطلاع رسانی و فرهنگ سازی دارد. اگر نیاز است این فرهنگ با افزایش قیمت حامل‌های انرژی صورت گیرد باید پیش زمینه فرهنگی و اجتماعی آن ابتدا ایجاد شود و سپس شکل اجرایی به خود گیرد.

در زمانی که مردم با فشار‌های اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند، هرگونه سیاست گذاری باید با احتیاط بیشتری صورت گرفته و ابتدا اعتمادسازی نسبت به آن صورت گیرد. این مهم نیز با گفتگو با مردم و اهمیت به افکار عمومی و اقناع آن صورت می‌پذیرد.

در روز‌های اخیر افزایش قیمت حامل‌های انرژی بدون هیچ گفتگویی با مردم اعمال شد و این مسئله این احساس را در مردم به وجود آورد که مردم به نوعی از سوی سیاست مداران نادیده گرفته شده‌اند و همین مسئله می‌توانست زمینه‌های اعتراض و اغتشاش را به وجود آورد.

در گزارش پیش رو در گفتگو با سیدجواد میری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، به مسئله اهمیت اقناع افکار عمومی در سیاست‌گذاری‌ها پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

سیدجواد میری در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد جایگاه و اهمیت اقناع افکار عمومی گفت: اساساً باید بررسی کنیم ما در طی سال‌های پس از انقلاب چیزی به اسم افکار عمومی را به بازی گرفته‌ایم و در معادلات سیاسی در بین جناح‌های حاکمیت این مفهوم چه جایگاهی داشته است؟ مطالعات نشان می‌دهد افکار عمومی به عنوان یک مولفه بنیادین، معمولاً توسط دولت‌ها در حاشیه نگه داشته شده است. در بسیاری از کشور‌ها این مولفه از طریق صداوسیما و رسانه‌ها می‌تواند در فضای عمومی شکل بگیرد و به صورت یک مولفه مطرح باشد.

نادیده گرفتن افکار عمومی و عدم اقناع آن نه تنها به مردم بلکه به حاکمیت هم ضربه می‌زند. دولت‌ها باید بتوانند در یک فضای نرم افزاری و فرهنگی، افکار عمومی را رصد یا اقناع کنند

وی ادامه داد: نادیده گرفتن افکار عمومی و عدم اقناع آن نه تنها به مردم بلکه به حاکمیت هم ضربه می‌زند. دولت‌ها باید بتوانند در یک فضای نرم‌افزاری و فرهنگی، افکار عمومی را رصد یا اقناع کنند نه اینکه به افکار عمومی نگاه امنیتی داشته باشند.

وی افزود: برای مواجهه با افکار عمومی و فهم و درک آن باید از عنصر تفسیرپذیری که در علوم اجتماعی و نظریه پردازان، مطرح است، استفاده شود. در غیر این صورت به پدیده‌ها سخت افزاری و مهندسی شده نگاه می‌شود. امر اجتماعی، امری مهندسی شده نیست، بلکه امری تفسیرپذیر است. باید فهم افکار عمومی در نگاه سیاستمداران ما به عنوان یک پدیده فرهنگی تفسیرپذیر باشد نه یک پدیده امنیتی. به این ترتیب نوع مواجهه و وسایل و ابزاری که برای یک تغییر یا تحول افکار عمومی باید، تنظیم شود متفاوت خواهد بود.

سیدجواد میری گفت: ما اکنون در وضعیت فشار اقتصادی قرار داریم. در چنین وضعیتی ایجاد شوک به افکار عمومی منطقی نیست. در چنین وضعیتی باید به فکر وفاق اجتماعی بود و به این فکر بود که چگونه می‌توان اقشار ضعیف را به گونه‌ای کمک کرد که بتوانند از این دوران فشار عبور کنند.

وی ادامه داد: چند شب پیش وقتی مجری از آقای نوبخت سوال کرد که افزایش قیمت بنزین بر کالا‌های اساسی مردم تاثیر می‌گذارد، برآشفت و و این مسئله را رد کرد، اما در افکار عمومی این مسئله تثبیت شده که افزایش قیمت بنزین بر قیمت همه کالا‌ها تأثیر خواهد گذاشت و در صورتی که مردم نسبت به این مسئله اقناع نشده‌اند، این به مردم شوک وارد خواهد کرد؛ لذا این سوال مطرح است که چرا برای تغییر و تحول سیاست‌های کلان کشور که زندگی و معیشت مردم را هدف قرار می‌دهد، هیچ گفتگو و بحث عمومی شکل نمی‌گیرد؟ چرا دولتمردان نسبت به توجه و التفات به عرف سیاست گذاری در جهان امروز بی اعتنا هستند؟

چرا برای تغییر و تحول سیاست‌های کلان کشور که زندگی و معیشت مردم را هدف قرار می‌دهد، هیچ گفتگو و بحث عمومی شکل نمی‌گیرد؟ چرا دولتمردان نسبت به توجه و التفات به عرف سیاست گذاری در جهان امروز بی اعتنا هستند؟

وی افزود: اگر بخواهیم اتفاقات این چند روزه را ریشه یابی کنیم، یکی از آن‌ها همین حس استغنای سیاست مداران از افکار عمومی است. فکر می‌کنند افکار عمومی تا آنجایی مهم است که ما را تأیید کند!

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: اینکه مصرف ما بی رویه است و توجهی به ابعاد استفاده از خودروی شخصی اعم از ترافیک و آلودگی و مصرف بنزین و... نداریم، درست است و هیچ بحثی در این وجود ندارد، اما شهرداری یک الفبایی دارد که آن این است که باید زیرساخت‌های خدمات نقل و انتقال و وسایل نقلیه جمعی، باید مهیا باشد تا توقع داشته باشیم مردم از وسایل شخصی استفاده نکنند. وقتی صحبت از استاندارد می‌شود، استاندارد‌های اروپایی را در نظر می‌گیرند، ولی وقتی صحبت از خدمات می‌شود، این خدمات دهی بسیار پایین است.

وی ادامه داد: شهر کوچکی به نام آریول در ۴۰۰ کیلومتری مسکو قرار دارد و ۳۰۰هزار جمعیت دارد که اتفاقاً خیلی پیشرفته و توسعه یافته نیست، اما از نظر حمل و نقل و خدمات شهری خیلی مطلوب است و بیرون آوردن ماشین در شهر، لاکچری بازی محسوب می‌شود. در تهران از نظر حمل و نقل عمومی، واقعاً سرمایه گذاری شده است؟

وی افزود: در تهران با پدیده‌های عجیبی مواجه هستیم. یک پدیده این است که یک عده از هموطنان ما از شهر‌های دور، دو یا سه هفته به تهران می‌آیند و با ماشین مسافرکشی می‌کنند و شب‌ها در ماشین می‌خوابند. سه هفته کار می‌کنند و یک هفته به شهر خود می‌روند.

افکار عمومی باید مسائلش را بتواند به سیاست مداران انتقال دهد که نادیده گرفتن آن باعث می‌شود سیاستمداران درک درستی از امر اجتماعی پیدا نکنند. اشراف اجتماعی و فرهنگی از ایران در بین سیاستمداران وجود ندارد

سید جواد میری گفت: اصلاح الگوی مصرف وابسته به این است که ما فهمی از توسعه متوازن داشته باشیم. اساساً توسعه در کشور یک وفاق نخبگانی ندارد که اگر توسعه خوب است، باید چگونه اجرا شود؟ برنامه توسعه ما ضد توسعه است و در اجرا تضاد‌هایی دارد. مشکلات ما به صورت بنیادین در یک چشم‌انداز وفاق‌محورانه بررسی نشده است.

وی در پایان اظهار کرد: یکی از شاخصه‌های سیاست مداران جمهوری اسلامی این بود که همه از بین مردم بودند، مثل آقای رجایی. ولی امروز برخی از سیاست مداران ما از مردم فاصله گرفته‌اند و لذا بسیاری از فهم‌ها و ذائقه‌ها و بینش‌های آن‌ها تغییر کرده است. افکار عمومی باید مسائلش را بتواند به سیاست مداران انتقال دهد که نادیده گرفتن آن باعث می‌شود سیاستمداران درک درستی از امر اجتماعی پیدا نکنند. اشراف اجتماعی و فرهنگی از ایران در بین سیاستمداران وجود ندارد.
انتهای پیام
captcha