به گزارش خبرنگار ایکنا؛ بخش نخست گفتوگوی گروه فرهنگی با اشرف بروجردی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، هفته گذشته منتشر شد. بخش دوم و پایانی این گفتوگو درباره مسائل گوناگون کتابخانه ملی است که از نظرتان میگذرد.
ایکنا ــ مقرر شده بود که سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران یادمان و ساختمان جمهور را راهاندازی کند. در این مورد چه اقداماتی انجام شده است؟
در سال ۱۳۷۵ در زمان ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی قانونی مصوب شد که رؤسای جمهور موظفاند پس از پایان دوره ریاست جمهوریشان، تمامی اسناد و مدارکی را که مربوط به آنها بوده و هدایایی را که به آنها اهدا شده در دسترس همگان قرار دهند. این قانون بر مبنای قانون مصوب اسناد تصویب شد تا این مدارک و اسناد در آرشیو کتابخانه ملی بایگانی و نگهداری شود. در دوره فعلی برای اینکه این موضوع عملیاتی شود به رئیسجمهور پیشنهاد کردیم که ساختمانی با عنوان «جمهور» تأسیس و برای تمامی رؤسای جمهور از اول انقلاب تا امروز یادمانی ایجاد شود، اما متأسفانه به دلایل مالی میسر نشده است.
ایکنا ــ در حال حاضر سرنوشت این اسناد چیست؟
هر دوره ریاست جمهوری که خاتمه پیدا میکند، حکم گذشته را دارد و باید یادمان آن شکل گیرد، اما تاکنون موفق نشدهایم این یادمانها را شکل دهیم و در تلاشیم که این اقدام انجام شود و اگر دولت هم مساعدت کند میتوان تمامی این اسناد را در ساختمانی تجمیع کرد
اسناد و اشیا دوره ریاست جمهوری آقای رجایی در موزهای که خریداری شده نگهداری میشود. مقام معظم رهبری هم پس از پایان دوره ریاست جمهوری، اسناد و هدایایشان را به آستان قدس رضوی اهدا کردند و در آنجا نگهداری میشود و تعداد اندکی از مدارک هم در ساختمان مشترکی با اسناد ریاستجمهوری آقای خاتمی نگهداری میشوند. آقای هاشمی رفسنجانی هم در شهر رفسنجان یک موزه فاخر احداث کردند که تمامی اسناد، مدارک و هدایایشان در آنجا نگهداری میشود. حتی اخیراً شنیدم که تابوت ایشان را هم به این موزه بردهاند. در دوره سیدمحمد خاتمی هم اسناد مکتوب و دستنوشتههای ایشان به شهر اردکان منتقل شد و در ساختمانی که متعلق به پدرشان بود محافظت و نگهداری میشود و قابل بازدید است و اشیا مربوط به وی هم در ساختمانی با عنوان ۲۴۰ نگهداری میشد. در دوره آقای احمدینژاد به دلیل نیاز به این ساختمان این اشیا جمعآوری و به زیرزمین منتقل شد و در معرض آسیب جدی قرار گرفت. آقای احمدینژاد هم تمامی اسناد، مدارک و اشیایی را که متعلق به دوره وی بوده به انباری در مرقد امام(ره) منتقل کردند که این مدارک تاریخی هم در معرض آسیب قرار دارد. برای دوره آقای روحانی هم هنوز یادمانی شکل نگرفته است. به هرحال هر دوره ریاست جمهوری که خاتمه مییابد حکم گذشته را دارد و باید یادمان آن شکل گیرد، اما تاکنون موفق نشدهایم این یادمانها را شکل دهیم. اگر دولت مساعدت کند میتوان تمامی این اسناد را در ساختمانی تجمیع کرد.
ایکنا ــ گویا در نهادهای متولی کتاب وحدت رویهای برای اقدامات ترویجی وجود ندارد. برخی به برپایی پویشهای کتابخوانی و بعضی به کتابگردی معتقد هستند. البته نمایشگاه کتاب هم بزرگترین کار شکلی در حوزه کتاب است که بیشتر به کارناوال شباهت دارد؛ فکر میکنید برای ایجاد وحدت رویه در این باره چه باید کرد؟
این امر به فرهنگ جامعه بستگی دارد. اگر بخواهیم یک امر فرهنگی را به سطح جامعه تعمیم دهیم، به عزم ملی نیاز دارد و یک نهاد و سازمان به تنهایی نمیتواند مدعی آن باشد که تلاش کرده و حالا نتیجه آن تلاش تبدیل به فرهنگ شده است. کمبود مهم در جامعه ما این است که کتاب در سبد خانوار جای ندارد و آنقدر سایه مشکلات اقتصادی سنگین است که کتاب مغفول مانده و این امر را باید دستگاههای متولی امر فرهنگ عهدهدار شوند. مدارس، دانشگاهها، مراکز فرهنگی و هنری، وزارت ارشاد و حوزههای علمیه که با باورها، دیدگاهها و دانستههای مردم سروکار دارند، باید به اجماعی برسند که چگونه فرهنگ کتابخوانی در سطح جامعه تعمیم پیدا کند. البته باید استاندارد هم وجود داشته باشد و تعیین استاندارد کتابداری و کتابخوانی وظیفه سازمان اسناد و کتابخانه ملی است که آن را معین کردهایم. برای مثال اگر شما کتابخانه راهاندازی میکنید، باید این ویژگی و شرایط استاندارد را داشته باشید. بحث شبکه واحد کتاب نیز میتواند این امر را تسهیل کند و اگر همه با هم در این باره فعالیت کنیم، میتوانیم این تبادل رأی را داشته باشیم و به رویکرد خوبی برسیم و بدانیم در جامعه چه چیزی را میتوان به عنوان فرهنگ نهادینه کرد. یکی از اشکالاتی که معمولاً در جامعه داریم این است که هر نهاد و سازمانی فکر میکند داشتههایش مربوط به آن سازمان و نهاد است. مثلاً تا همین چند سال پیش اگر میخواستید از سازمان اسناد ملی سندی را دریافت کنید، باید یک هفته منتظر میماندید، اما خوشبختانه با مدیریت توانستیم آن را به ۲۴ ساعت کاهش دهیم.
زمانی بحث راهاندازی سامانه «مکتب» مطرح بود، اما هر نهادی در این مورد ادعایی داشت. البته کتابخانه ملی معتقد بود که با توجه به عنوانش متعلق به همه است و همه منابع در آن گردآوری میشود و هیچ کس نمیتواند ادعا کند که به اندازه کتابخانه ملی منبع در اختیار دارد؛ از این رو باید جنبه هدایتگری را در پیش بگیرد. از طرفی هم کتابخانه ملی با «ایفلا» یا «ایکا» و نهادها و سازمانهای بینالمللی در ارتباط است و میتواند اطلاعات را دریافت کند و انتقال دهد؛ بنابراین بدون خودبینی باید این اطلاعات در اختیار قرار گیرد و در این راستا هم یک نهاد مشترک نظارت داشته باشد.
ایکنا ــ دوره طلایی کتابخانه ملی در جمعآوری اسناد و نسخ چه دورهای بود؟
از سال ۷۶ به بعد دورهای که آقای خاتمی رئیس کتابخانه ملی بودند و بعد رئیسجمهور شدند، درباره ارتباطات بینالمللی دغدغه داشتند و واقعاً در این باره هزینه کردند، مثلاً آن زمان با کتابخانههای بزرگ دنیا نظیر کتابخانه British Library و کنگره آمریکا ارتباط مستمر و مبادله کتاب داشتیم. اکنون هم بر همان رویه کتابخانه آمریکا کتاب میفرستد، اما ما به دلیل تحریمها نمیتوانیم برایشان کتاب ارسال کنیم.
ایکنا ــ متأسفانه سیاست بر فرهنگ غلبه دارد و افرادی کتابهایشان به دلایل سیاسی به حاشیه رانده میشود. برای مغفول نماندن امور فرهنگی راهکاری دارید؟
به نظر من برای کسانی که نگاه امنیتی نه سیاسی دارند این مشکل پیش میآید. چون سیاسیها حرف خودشان را میزنند، تحلیل میکنند و نظر میدهند، اما بعد امنیتی این سد را ایجاد میکند که کتاب منتشر نشود و در سطح جامعه تسری پیدا نکند، در حالی که این کتابها و ایدههای سیاسی، ولو اجازه توزیع پیدا نکند، باید عرضه شوند و جایی باشد که بتواند این ایدهها را حفظ و نگهداری کند. به نظر من محل این اتفاق کتابخانه ملی است که خوشبختانه اندیشگاهی برای این امر تأسیس شده که پاتوقی برای اندیشمندان و صاحبنظران است که در آنجا به بحثها و تضارب آرا میپردازند و نتیجه آن ثبت و ضبط میشود، زیرا اجازه نشر برخی از آنها را نداریم یا ترجیح میدهیم در جامعه منتشر نشود، چون ممکن است باعث ایجاد تنش شود. ما میخواهیم جامعه آرامش داشته باشد، اما درک صحیحی هم از مسائل به دست بیایید. به نظرم باید با همین رویکرد حرکت کنیم و اجازه دهیم که این بحثها انجام شود، هر چند مهم است که این مسائل در کجا طرح مسئله شود و اختلاف شدید بین گروهها و اشخاص و نسل جوان صورت نگیرد و بالندگی رخ دهد. آنچه میتواند اندیشه نسل امروز را بارور کند این است که به بگوییم تو میتوانی فکر کنی و حرفت را بزنی و خواستهات را بیان و باورهایت را عرضه کنی و کتابخانه ملی موظف است که این باورها را ذخیره و نگهداری کند تا ایده جدیدی از دل اینها به دست بیاید که شاید به نفع جامعه باشد.
ایکنا ــ فرهنگ ما دچار تنزل شده است و این امر را در حوزه کتاب هم شاهدیم، هر چند سبک و نوع مواجهه با کتاب نیز تغییر یافته است، اما در دورهای افراد شاخصی داشتیم که اکنون خیلی کمرنگ شدهاند. نظرتان در این باره چیست؟
کتاب اگر بر مبنای کار مطالعاتی عمیق باشد، قطعاً فاخر است و در هر حوزهای اعم از دین و سیاست باید بر مبنای تعمق و تحقیق و مطالعه عمیق باشد. اگر فرد به صرف اینکه قلم خوبی دارد بنویسد، چندان مناسب نیست و متأسفانه این موضوع باب شده است. حتی در بین کسانی که صاحبنظرند ممکن است فرد حرف زیادی برای گفتن داشته باشد، اما بتوان آن را در چند جمله خلاصه کرد. اگر کتاب «فاطمه فاطمه است» را بخوانید، میبینید که که جملاتی از آن ماندگار شده، زیرا نویسنده ایده داشت. این اثر وجود حضرت زهرا(س) به ماهو زهرا را ترسیم کرده و خودش شخصیت مستقلی دارد. بنابراین این گونه کتابها میتواند منبعی برای مراجعه باشد.
ایکنا ــ اثری در دست نگارش دارید؟
5 کتاب چاپ شده دارم و یکی زیر چاپ و یکی هم در دست نگارش است. کتاب «سیری در زندگی پیامبر گرامی اسلام» را جهاددانشگاهی چاپ کرده است. یک کتاب دیگر با عنوان «روابط و مناسبات بین فردی در اجتماع از دیدگاه قرآن» دارم، چون حوزه مطالعاتیام بیشتر قرآن و حدیث است و قطعاً بالاترین کتاب قرآن است. قرآن میفرماید: «إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا» بنابراین قرآن میتواند هدایتگری را برعهده بگیرد. کتاب دیگرم با عنوان «رفتارشناسی ابراهیم(ع) در نصوص یهودی، مسیحی و اسلامی» است که اثری مقایسهای و تطبیقی است. همچنین، «گونهشناسی آزار کودکان در ایران» نیز منتشر شده و کتاب «جهاد و ترور در اسلام» رویکرد فقهی درباره جهاد و ترور دارد که با توجه به دیدگاه علمای شیعه و اهل سنت تدوین شده و بخشی از رساله دکتریام است. کتاب دیگری که زیر چاپ است به بررسی جایگاه مسائل اجتماعی در اسناد قوانین جمهوری اسلامی اختصاص دارد.
انتهای پیام