رسالت مؤمنین در «ارتقای جایگاه قرآن و آموزههای آن» در هر شرایطی به ویژه در شرایط كنونی و در كشور اسلامی ایران بر همه دلسوزان تعلیم و تربیت دینی كاملاً هویداست. بنا بر همین رسالت، طرح «حفظ قرآن كریم» سال قبل آغاز شد و خبرها از ادامه آن در سال جاری حكایت دارند. از آنجا كه انجام این طرح در حوزه یاددهی و یادگیری است، حضور جدی مؤلفههایی نظیر محتوا، روش، مربی و چگونگی حضور آنها در توفیق طرح از اهمیت فراوانی برخوردار است. این نوشته تلاش دارد که براساس همین مؤلفهها نكاتی را برای اصلاح و ارتقای این فعالیت قرآنی ارائه دهد.
نكته اول: با اولین تأمل در عنوان طرح «حفظ قرآن كریم» حداقل دو سؤال مطرح میشود:
الف) آیا هدف حفظ كل قرآن كریم است؟ یا بخشی از آن؟
ب) مخاطب حفظ قرآن كریم كیست؟
پاسخ به سؤال اول را خود طرح ارائه داده است. جزء سی قرآن محور حفظ قرآن در این طرح است.
این پاسخ، پاسخ پرسش بعد را كه بر محورمخاطب می چرخد، بسیار پیچیده میكند. شاید بپرسید چگونه؟
برای توضیح این پیچیدگی لازم است به این اصل در تعلیم و تربیت توجه كنیم كه: «محتوای آموزش تابعی است از ویژگیها و ظرفیتهای مخاطب».
به عبارتی دیگر در گزینش محتوا «توجه به تواناییهای مخاطب» از متغیرهای اساسی است. این اصل نهتنها در تعلیم و تربیت بلكه در تمام برنامههای ناظر به انسان اعم از جسمی و روحی مورد توجه است.
در همین راستا تهیه محتوا ناظر بر تواناییهای جسمی و روحی مخاطب امری حكیمانه است. در طرح مذكور محتوای یادگیری، برای همگان (كودك، نوجوان، جوان و ....) یكسان فرض شده است .
با توجه به اصل پیشین این سؤال مطرح میشود كه آیا میتوان برای ظرفیتهای متفاوت، محتوای یكسان ارائه كرد؟ اگر جواب منفی باشد، اصولاً براساس همان اصل حكیمانه عمل كردهایم. اما متأسفانه جواب طرح حفظ به این سؤال مثبت است. به عبارتی طرح بدون توجه به ظرفیتها، تواناییها و استعدادهای متفاوت مخاطبان خود (كودك تا بزرگسال)، طراحی شده است.
به این مشكل اساسی، برنامهریزان و طراحان حفظ قرآن كریم باید پاسخی حكیمانه ارائه دهند.
این نكته زمانی قابل تأملتر میشود كه بدانیم زمان اجرای این طرح برای همه مخاطبان نیز یكسان در نظر گرفته شده است.
نكته دوم: نكته اساسی دیگر در فرایند یاددهی - یادگیری در بخش انتخاب محتوا «نیاز مخاطب» است. شاید بتوان ادعا كرد اصلیترین عامل جذابیت محتوا، تناسب آن با نیازهای حال و آینده مخاطب است.
انتخاب محتوا براساس نیاز مخاطب، علاوه بر ایجاد جذابیت و تشنگی برای یادگیری، تثبیت محتواهای یادگیری را نیز سبب میشود.
اكنون جای این سؤال جدی وجود دارد كه محتوای انتخاب شده برای مخاطب به كدام یك از نیازهای دانشی، رفتاری یا قلبی مخاطب پاسخ میدهد؟
بهراستی انتخاب جزء 30 قرآن كریم بهصورت یكپارچه، قرار است چه تحول فكری، ایمانی و عملی در مخاطب ایجاد كند؟ و این تحول ناظر به كدام از نیازهای مخاطب است؟
قبل از این سؤال، سؤال اساسی دیگری وجود دارد، آیا نیاز مخاطبان طرح ارائه شده با همه وسعتی كه دارند (كودك، نوجوان، جوان، میانسال) از یك سو و از سوی دیگر جنسیتهای مختلف (مرد و زن) در انتخاب محتوا تأثیری داشته است؟ بدون تردید چنانچه این معیار (نیاز مخاطب) در طراحی این طرح اثر داشت، باید انتخابهای متفاوتی پیش روی مخاطبان طرح قرار داده میشد. كمااینكه در تولید تمام محتواهای تربیتی و آموزشی این معیار رعایت میشود. اما متأسفانه در این طرح با محتوای متفاوت روبهرو نیستیم.
آیا مجریان طرح تاكنون اقدامی پژوهشی ناظر به شناخت نیازهای مخاطب انجام دادهاند و پیش از آن آیا از این زاویه به طرح نگریستهاند و از خود پرسیدهاند كه توجه به نیازهای مخاطب و جامعه چه تأثیری در تربیت قرآنی نسل جوان خواهد داشت.
نكته سوم: این طرح یكسال اجرا شده است. به صورت طبیعی اكثر دانشآموزانی كه علاقه و استعداد حفظ قرآن كریم را داشتهاند، سال قبل در این طرح شركت كردهاند(البته ممكن است افراد اندكی نیز به دلایل مختلف در این طرح شركت نكرده باشند).
اكنون این سؤال مطرح میشود:
1. این طرح چه برنامهای برای تثبیت حفظ دانشآموزانی كه در طرح سال قبل جزء سی را حفظ كردهاند پیشبینی كرده است؟
2. این طرح برای استمرار حفظ سایر اجزاء قرآن توسط دانشآموزان مذكور چه برنامهای دارد؟
باز هم در كمال تأسف شاهد آن هستیم كه پاسخی به این سؤالات داده نشده است.
نكته چهارم: یكی از مهمترین چالشهای حوزه آموزش قرآن، جزیرهای دیدن مؤلفههای یادگیری قرآن و انس با آن است. یكی از مهمترین و شاید مهمترین مؤلفه ایجاد انس با قرآن، توانایی ایجاد ارتباط با متن آیات است. آنچه در این طرح برجسته است حفظ واژگان است نه فهم متن و در ادامه تدبر در آن.
اكنون این سؤال مطرح است كه قرآنیشدن دانشآموز و به تبع آن خانواده در گروه حفظ است یا در گروه حفظ با فهم و تدبر؟
این سؤال حفظ قرآن را نفی نمیكند بلكه محور قراردادن آن را متناسب با هدف طرح نمیداند این گام اگر با فهم و تدبر همراه نباشد، انتظار تحول را نباید داشت و تنها یك تغییر ظاهری را شاهد خواهیم بود. آیا طراحان و مجریان طرح به این موضوع بسیار مهم اندیشیدهاند؟
اگر گفته شود فهم هم در نظر بوده این سؤال مطرح است كه محتوای این جزء كه اكثر آن انذار است و ناظر به كافران چه نسبتی با ویژگیهای دانشآموزان كودك و نوجوان دارد؟ آیا این محتوا دریچه مناسبی برای شناخت خداوند رحمان و رحیم است؟ آیا دانشآموز میتواند با این محتوا ارتباط برقرار كند؟
نكته پنجم: از دیگر نكاتی كه هر طرحی می بایست به آن بیندیشد نیروی انسانی مجرب برای تحقق اهداف طرح است. طرح بزرگ و ارزشمندی مانند طرح حفظ قرآن كریم نیازمند نیروی انسانی است كه حداقل چند ویژگی اساسی زیر را داشته باشد: انگیزه لازم، دانش كافی و تجربه مفید.
اما همه اذعان داریم كه از دل نگرانی های همیشگی نظام تعلیم و تربیت رسمی كشور، فقدان نیروی انسانی با ویژگیهای ذكر شده است. این عامل سبب شده - به رغم سابقه بسیار طولانی آموزش قرآن در مدارس ـ تحقق كامل اهداف برنامههای درسی را شاهد نباشیم.
حال سؤال این است كه طرح مذكور چه برنامهای برای ارتقای صلاحیتهای علمی، حرفهای و انگیزشی نیروی انسانی در نظام آموزشی ارائه داده است؟
از آنجا كه شاهدی بر وجود چنین برنامهای وجود ندارد از ارائه سؤالات ناظر بر كیفیت و كمیت آن صرف نظر میكنیم.
به طور كلی میتوان گفت، موضوع حفظ جزء سی قرآن بدون برنامهای منطقی و علمی در حال انجام است و همین امر سبب میشود كه نتوان عنوان طرح را بر آن نهاد.(مؤلفههای اساسی یك طرح را به همراه ندارد.)
ممكن است گفته شود با وجود این نواقص، شاهد حفظ قرآن توسط دانشآموزان هستیم.(با فرض اینكه آمارها دقیق است و انشاءالله نام این عزیزان قرآنی، امسال و سالهای بعد به صورت رسمی اعلام خواهد شد) به سهم خود به این عزیزان تبریك میگوییم و اجرشان عندالله محفوظ. ولی باید به این سؤال اندیشید:
چه نسبتی میان میلیاردها تومان هزینه مستقیم مالی و هزینههای زمان صرف شده(شاید قابل محاسبه نباشد) برای انجام این به اصطلاح طرح و نتایج حاصل از آن وجود دارد؟
در پایان از خداوند متعال استعانت میطلبیم ما را در قول و عمل حافظ كلام خویش قرار دهد. التماس دعا
سیدمحمد دلبری، رئیس گروه قرآن و معارف اسلامی دفتر تألیف كتابهای درسی
انتهای پیام
سوال این جاست :
اگر کارشناسان دفتر تالیف کتب درسی مخالفت آشکارا با این طرح ارائه می کنند پس این طرح بدون اجازه سازمان پژوهش چگونه به کلاس های درس راه پیدا کرده است؟؟؟!!!!
چه کسی اختصاص ساعت رسمی قرآن به طرح فوق برنامه حفظ جزء ۳۰ را تایید کرده است؟؟؟!!!!
ظاهرا دومین سال است که کسی پاسخگوی چنین مطالباتی نیست.
این هم از ویژگی های جامعه تک صدایی است که تنها صاحبان قدرت باید حرف بزنند و عمل کنند. تحمل نقد و گفت تو وجود ندارد.
آیا شورای عالی آموزش و پرورش در جریان و موافق است؟
ممنون از پاسخ مسئولان محترم